رضا حجت شمامی، کارشناس مسائل حوزه قفقاز، در گفتوگو با ایکنا درباره اظهارات ضد ایرانی اخیر الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان و عوامل اصلی این نوع موضعگیریها گفت: ریشه اصلی و مستقیم این اظهارات، اسرائیل است که روابط سیاسی و اقتصادی و نزدیک به استراتژیک با جمهوری آذربایجان پیدا کرده و جمهوری آذربایجان به یکی از منابع تأمین انرژی اسرائیل تبدیل شده است. اسرائیل در حقیقت با نزدیک شدن روزافزون به جمهوری آذربایجان به دنبال جبران و مقابله به مثل در برابر فعالیتهای ایران در مرزهای سرزمینهای اشغالی است تا هم تفکرات قومیتی در ایران را تقویت و تحریک کند و هم امکان نفوذ، جاسوسی و خرابکاری و انواع و اقسام توطئهها در ایران را از طریق حضور در آذربایجان انجام دهد.
وی افزود: اختلافات در موضوع قرهباغ از دوران تزارها و پس از جدایی از ایران آغاز شد و هم دولت تزاری و هم دولت کمونیستی در راستای مدیریت این منطقه، بخش ارامنهنشین را در اختیار آذریها قرار دادند اما این اختلافات با فروپاشی شوروی دوباره سر باز کرد. موضوع مهم در این مسئله، اختلاف ترکیب جمعیتی در قرهباغ است به نحوی که از 1926 تا 1989 جمعیت ارامنه در حال کاهش است و از 89 درصد به 76 درصد رسید و جمعیت آذریها رو به افزایش میرود.
حجت اظهار کرد: یکی از تبحرهای اسرائیل نیز در همین تغییر ترکیب جمعیتی است که این تجربه متحیرکننده را از سال 1947 تا 2020 در سرزمینهای اشغالی عملی کردند و به نظر میآید جمهوری آذربایجان میخواهد با استفاده از این تجربه ترکیب جمعیتی قرهباغ را به نفع آذریها تغییر دهد و این خطری است که میتواند به جنگ جدیدی منجر شود زیرا به لحاظ سرزمینی اکثریت جمعیت قرهباغ ارامنه هستند و به رغم اینکه چهار قطعنامه سازمان ملل قرهباغ را جزو آذربایجان دانسته اما در عین حال تأکید کرده که سرنوشت این منطقه را باید خود ساکنان آن تعیین کنند و از آنجا که اکثریت جمعیت قرهباغ ارامنه هستند در صورت رأیگیری کاملاً معلوم است که چه اتفاقی میافتد.
این کارشناس مسائل قفقاز بیان کرد: جمهوری آذربایجان به دنبال آن است که باجها و امتیازات بسیار بیشتری به اسرائیل بدهد که بتواند این تغییر ترکیب جمعیتی را انجام دهد و تسلط مطلق بر قرهباغ پیدا کند و هم اینکه اسرائیل به هدف خود که نزدیکی به ایران برای جاسوسی، نفوذ، تحریکهای قومیتی و ... برسد. شاید این تغییر ترکیب جمعیتی در قرهباغ به حضور مسلمانان دراین منطقه بینجامد اما خطر یک جنگ جدید را محتملتر میکند به ویژه اینکه تحقق این هدف براثر یک معامله با اسرائیل انجام میگیرد.
وی با اشاره به نقش ترکیه در این تنشآفرینی علیه ایران، گفت: در واقع باید گفت شکستخوردگان خاورمیانه امروز در باکو و علیه ایران جمع شدهاند و یکی از آنها، ترکیه است. اخیراً مجله «اکونومیست» مقالهای منتشر کرده که در آن نقشه ایران، عراق و سوریه را نمایش داده و ذیل آن عبارت جاده خاکی ایران به مدیترانه را نوشته که از سه طریق ایران را به مدیترانه وصل میکند و در ادامه از تنگه جبلالطارق به اقیانوس اطلس وصل میشود. حال در چنین وضعیتی تصور کنید ترکیهای که به دنبال آن بود که چندین کیلومتر در داخل محدوده مرزی خود با سوریه نیرو پیاده کند که جزو سرزمین خودش شود، الان میبیند یکی از خطوطی که اکونومیست معرفی کرده از نزدیک مرزهای ترکیه میگذرد. ترکیه چون نتوانسته به خواستههای خودش در سوریه در برابر ایران و روسیه برسد اکنون به آذربایجان آمده تا از طریق نخجوان، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان آرزوی سرزمین ترک خود را محقق کند.
وی تصریح کرد: این مسئله فارغ از تحقق یا عدم تحقق آن، تحریککننده است. باید گفت اسرائیل و ترکیه در باکو فرد ضعیفی مانند علیاف را پیدا کردهاند و به زعم خود به دنبال عملی کردن آرزوهای خود هستند.
حجت شمامی درباره نقش احتمالی روسیه در تنشآفرینی جمهوری آذربایجان علیه ایران به ویژه در مسیرهای عبور کامیونهای ایرانی گفت: پس از آتشبس قرهباغ و قرارداد آتشبس، مسیری که ایران از طریق آن به ارمنستان متصل میشد در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت و هر نوع رفت و آمدی تحت نظر آنهاست و حال آنها میخواهند از کامیونهای ایرانی عوارض بگیرند. مسئله این است که همین الان عوارضی از کامیونهای ارمنستانی گرفته نمیشود اما از ایران این عوارض میگیرند و به نظر میرسد این اقدامات برای اذیت و تحریک ایران است تا ایران اقدامی کند.
حجت ادامه داد: برای این مسئله دو حالت میتوان متصور بود؛ اول اینکه با مذاکره و توافق راه باز میشود و عوارض برداشته میشود و کامیونها میتوانند به مقصد مدنظر خود با مجوز یا بدون مجوز بروند. دوم اینکه کامیونهای ایرانی از مسیر «گوریس ـ قاپان» (بخشی از مسیر تردد زمینی ایران به ارمنستان که به وسیله نیروهای جمهوری آذربایجان مسدود شده است) نروند و از راه جایگزین و دومی بروند که به دلیل عدم سرمایهگذاری و کوهستانی بودن آن، جاده مناسبی نیست، هرچند ارمنستان اعلام کرده این مسیر دوم تا نوامبر بازسازی میشود.
این کارشناس مسائل قفقاز اظهار کرد: به اعتقاد من ایران باید ساخت و بازسازی برخی از این راهها را به دلیل ناتوانی آن دولتها خودش برعهده بگیرد و این به خاطر آن است که اگر این راهها باز نشوند، اقتصاد ما به واسطه شرایط تحریم به مشکل میخورد و از طرفی خود آن دولتها اهتمام یا توان لازم را به این کارها ندارند و فشارهایی هم که به ایران میآورند برای همین است که ایران چنین اقداماتی نکند تا نتواند موقعیت ژئوپلیتیکیاش را ارتقای بیشتری دهد.
وی ابراز کرد: حتی من صریح میگویم برای کسب درآمد بیشتر اگر لازم باشد باید فروش پنهانی نفت را هم انجام دهیم و منابع مالی ساخت و بازسازی این راههای حیاتی در پاکستان، عراق و ارمنستان را تأمین کنیم تا موقعیت ژئوپلیتیکی ما به خطر نیفتد و الا کشورهایی مانند ارمنستان برای ما جادهای بازسازی نمیکنند. لذا باید از یک سری هزینهها بگذریم تا هدف آمریکا که به صفر رساندن موقعیت ژئوپلیتیکی ایران است عملی نشده و این موقعیت به صد برسد و یکی از این نقاط ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی همین راه است که میتواند به مسیر کریدور شمال ـ جنوب تبدیل شود که و دیگر تنها مسیر این کریدور از چابهار به آذربایجان نباشد و مسیر جدیدی در این کریدور از طریق ارمنستان ایجاد شود تا آذربایجان نتواند علیه کامیونهای ایرانی شیطنت کند. لذا ظرفیتهای داخلی و مالی کشور باید صرف ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی ایران شود نه اینکه باعث خفگی ژئوپلیتیکی ایران شود.
حجت تأکید کرد: در خصوص نقش روسیه در اتفاقات اخیر نیز باید گفت حتی متحدان استراتژیک هم نقاطی را برای فشار به متحد استراتژیک خودشان کنار میگذارند مانند برخی فشارهای آمریکا و اسرائیل نسبت به یکدیگر. لذا روسیه هم در جاهایی نقاط فشاری را برای خودش نسبت به ایران کنار گذاشته و ایران هم باید این کار را انجام دهد. ایران تاکنون در قفقاز و آسیای مرکزی این کار را نکرده و یا به مثابه یک ظرفیت به صورت بالقوه نگه داشته است.
وی در ادامه یادآور شد: در کنار اسرائیل و ترکیه، عربستان هم پشت سر این تنشها قرار دارد و حتی قبل از ترکیه در باکو حضور داشته و فعالیتهای ضد ایرانی به ویژه در حوزه رسانهای مانند تأسیس شبکه «آذربایجان اینترنشنال» داشته است و علاوه بر اینها امارات نیز به عنوان شکستخورده جنگ یمن و سوریه و ناکام در موضوع جزایر سهگانه ایرانی در آذربایجان فعالیت زیادی دارد. بنابراین مجموعه شکستخوردههای خاورمیانه با رویکردهای متفاوت و بعضاً متضاد با همدیگر در باکو دور هم قرار گرفتهاند و یک توهم قدرت را در ذهن الهام علیاف ایجاد کردهاند تا اینگونه اظهار نظر کند که کل ایران برای ماست و ایران را تهدید کند.
حجت شمامی درباره ضرورت پاسخ ایران به این اظهارات و رویکردهای جمهوری آذربایجان گفت: فعلاً ایران مدارا کرده است و علت این مدارا هم تعجببرانگیز بودن این سخنان و در ادامه بررسی دقیقتر بر روی اقدامات احتمالی است. در جنگ پیشین قرهباغ، ایران نه میتوانست وارد این درگیری شود و نه میتوانست حمایت مستقیمی از یکی از طرفین جنگ انجام دهد و تنها موضع رسمی ایران از سوی رهبر معظم انقلاب بود که بر احترام گذاشتن به مرزهای بینالمللی تأکید شد اما پس از جنگ و در دوران مذاکرات آتشبس قرهباغ، ایران نیز باید در میز مذاکره حاضر میشد و اینجا کوتاهی کردیم چون باید احتمال میدادیم یک تنگنای ژئوپلیتیکی در این کریدور مهم رخ دهد و این تنگنا را الان به وضوح میبینیم.
این کارشناس مسائل قفقاز ابراز کرد: اولین اشتباه این بود که نباید این کریدور در نقطه صفر مرزی ایران باشد و دومین اشتباه هم این بود که اگر قرار است نیروهای روسی تأمینکننده امنیت آن باشند دیگر آذربایجان نباید تعیینکننده باشد در حالی که این اتفاق نیفتاده و امروز میبینیم مدعی هستند که اینجا خاک آذربایجان است و ایرانیها برای عبور باید عوارض دهند یا این که حتی اجازه عبور ندهند. در حالی که ترکیه از ما فعالتر بود و توانست خود را از مسیر نخجوان به آذربایجان، دریای خزر و ترکمنستان و قزاقستان برساند اما ما همین یک جاده را نتوانستیم برای خود حفظ کنیم.
حجت تأکید کرد: ایران وقتی میتواند غزه را به نحوی حمایت کند که نیروهای مقاومت هزاران موشک را از گنبد آهنین اسرائیل عبور دهد که آمریکا مجبور شود میلیاردها دلار برای تقویت آن هزینه کند پس میتواند هزاران موشک در نقطه صفر مرزی با جمهوری آذربایجان قرار دهد تا پیام لازم را به سران باکو ارسال کند و این همین کاری است که آمریکا و روسیه نسبت به هم کردند و روسیه موشکهای اسکندر خود را در نقطه صفر مرزی خودش با اروپا قرار داده و آمریکا هم صد موشک با کلاهک هستهای در اروپا برابر روسیه گذاشته شده است.
وی افزود: ایران باید به نحوی اقدامات تهدیدی خود را انجام دهد که نه تنها باکو دچار وحشت شود بلکه تن همه شکستخوردههای خاورمیانه که در باکو جمع شدهاند نیز بلرزد و متوجه تبعات حضور خصمانه خود شوند. البته همانطور که قبلا بیان کردم راهکار اصلی قبل از هرگونه تهدید نظامی و امنیتی، بالا بردن موقعیت ژئوپلیتیکی ایران است تا نیازمندیهای اقتصادی منطقهای کشورهای دیگر به ایران افزایش پیدا کند و در ادامه این نیازمندیها تبدیل به وابستگیهای اقتصادی و سیاسی به ایران شود که نمونه آن تکمیل کریدور شمال ـ جنوب از مسیری غیر از جمهوری آذربایجان و اقدام دیگر ایجاد مسیر ریلی ایران، عراق و سوریه به مدیترانه و در ادامه اتصال این مسیر را به جاده ابریشم است.
حجت در پایان اظهار کرد: همچنین در راستای ایجاد تنوع کریدوری باید خط لوله صلح خلیج فارس به پاکستان را به هند و چین وصل کرد تا هند و چین و پاکستان نیازمند منابع انرژی، گاز و نفت ایران شوند و آنگاه خواهیم دید چه تحولاتی در روابط سیاسی و اقتصادی کشور ایجاد میشود. اگر هم آمریکا نمیگذارد میتوان از سمت چین این کار را انجام داد. بنابراین با اتصال این خطوط انرژی و مسیرهای زمینی و هوایی میتوان خیلی از کشورها را به ایران نیازمند و وابسته کرد و دیگر بعد از آن شاهد چنین شاخ و شانه کشیدنهایی از سوی رئیسجمهور آذربایجان و کشورهای مثال آن نخواهیم بود و این کار با متنوعسازی روابط سیاسی و دسترسیها و مسیرهای ژئوپلیتیک اتفاق میافتد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام