به گزارش ایکنا از همدان، محمد علی مجاهدی نویسنده، پژوهشگر و از پیشکسوتان شعر آیینی کشور در بررسی شعر آئینی در ادبیات فارسی اظهار کرد: هنگام بعثت حضرت رسول(ص) و نزول تدریجی قرآن کریم، فرهنگ غالب مردم عصر جاهلی ریشه در تعصبات شدید قومی و مخاطرههای واهی قبیلهای داشت و شعر در آن زمان به خصوص در شبه جزیره عربستان سرشار از کامجوییها، عشرتطلبی و مقولههای کاملاً رؤیایی و خرافی بود و عرب عصر جاهلی به جز معلقات سبع نمیاندیشید.
وی ادامه داد: معلقات سبع عبارت بود از هفت قصیده فاخر عصر جاهلی که سرایندههای آنها بهصورت مکتوب اشعار خود را از دامن کعبه آویخته بودند و «انا رجلُ» میگفتند یعنی کیست که در عرصه شعر با ما مبارزه کند. این هفت قصیده نقطه اوج شعر و ادبیات عصر جاهلی بود اما یکباره خود را در مقابل یک پدیده استثنایی که آیات منزله قرآنی بود دیدند که از یکسو از ساختار ممتاز لفظی و از سوی دیگر از نظر محتوایی کاملاً وجه تمایز داشتند. بهخاطر بیگانه بودن با ادب قرآنی و کلام آسمانی عرب عصر جاهلی آن آیات نورانی را در کنار سایر اشعار عرب میگذاشتند و تصور میکردند نوعی شعر است خصوصا بعضی آیات که با اوزان عربی کاملاً هماهنگی دارند.
این ادیب مطرح کشورمان گفت: پیامبر اکرم(ص) با آگاهی کامل از پیامدهای شومی که این برداشت نادرست، یعنی قرار دادن آن در کنار سایر متون شعری داشت به رویارویی آشکار با آنها برخاست زیرا که قرآن بهعنوان یک منشور جاودانه آسمانی و مبشر سعادت دنیوی و اخروی انسانها و با رسالتی مبتنی بر موازین عقلانی و قرآنی از حضور عنصر خیال که از اصلیترین عناصر شعری است برنمیخاست. سرانجام فرهنگ برنده اسلامی بهتدریج شبه فرهنگ مبتذل عصر جاهلی را از متن زندگی پیروان قرآن حذف کرد و معیارهای اصیل الهی را در جامعه خرافی آن روزها حاکم کرد و تمدن عظیم اسلامی را بهتدریج بنا نهاد.
این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: اولین حرکت پیامبر(ص) در برابر شعر عصر جاهلی و شعرهایی که به لحاظ محتوایی غیرانسانی و غیراخلاقی بودند، حرکت حذفی بود. این حرکت پیامبر(ص) از زمان نزول سه آیه پایانی سوره شعرا در مکه که پایگاه مهم شعر عصر جاهلی بود شکل گرفت و تا پایان عمر حضرت ادامه پیدا کرد که این آیات نگاه نقد آمیز قرآن و زبان وحی به شعر عصر جاهلی است که شاکله غیر عقلانی آنها را زیر سوال میبرد. چون از طرفی گمراهان از آنها پیروی میکردند چراکه خود آنها گمراه بودند دوماً اینکه سرگردان بودهاند و این سرگردانی ناشی از بیهدفی در زندگی روزمره آنها بود و سوم اینکه عملشان با گفتار آنها فاصله بسیار زیادی داشت.
مجاهدی در ادامه گفت: پس از هجرت پیامبر به مدینه عدهای از شاعران که پس از نزول این آیات مسلمان شده بودند، به خدمت پیامبر آمدند که ما چه کنیم شعر بگوییم یا نه؟ فراز آخر سوره شعراء تکلیف شعر و شاعران را مشخص میکند و میفرماید که اگر شعر شعرا از صالحین باشند و دارای اعمال نیک و پسندیدهای باشند و به آنچه میگویند رفتار کنند، اینها از تفسیر این سه آیه مجزا میشوند. ائمه اطهار(ع) بعد از پیامبر(ص) نیز از همین استثناء قرآنی استفاده میکردند و شعرای متعهد معاصر خود را به انواع مختلف مورد عنایت قرار میدادند.
وی ادامه داد: دومین حرکتی که پیامبر(ص) انجام دادند این بود که نفی شاعری و خصلت شاعرانگی از حریم نبوت و پیراستن حریم قرآن توسط پیامبر از مکه شکل گرفت و اصولاً این حرکت را میتوان بر مفاد دو آیه کریمه دانست که میفرماید «ما به پیامبر شعر نیاموختهایم و مقام شاعری در خور او نیست» دلیل اینکه پیامبر با شعرایی که قرآن را نوعی شرک تلقی میکردند مخالفت میکرد این بود که اگر قرار بود در جامعه اسلامی این مسأله مسلم شود که قرآن هم نوعی شعر است، بنابراین قرآن هم آمیخته با گمان و خیال و وهم تلقی میشد و اینچنین آیاتی نمیتوانست آیندهساز باشد و برای جامعه اسلامی حرف ماندگاری بهجای نمیگذاشت.
مجاهدی افزود: بهتدریج شعر جاهلی از متن جامعه اسلامی حذف شد. وقتی شعرای کافر به هجو کردن پیامبر روی آوردهاند تا ابهت و صلابت نبوت را از میان بردارند، پیامبر(ص) و اصحاب شاعر و ادیب خودش رو کرد و فرمود چه چیزی مانع میشود کسانی که پیامبر را تاکنون با شمشیرهای آخته خودشان یاری میکردند از این به بعد هم یاری کنند؟ یعنی با زبان شعر برای دفاع از حریم نبوت استفاده کنند. همچنین وقتی حسان بن ثابت در غدیر خم شعری سرود پیامبر به او فرمود تا زمانیکه با زبان شعری خودت ما را یاری میکنی همیشه مؤید به دم جبرئیل خواهی بود.
وی گفت: همچنین روزی مرد کنعانی شعری با مضمون ابوطالب که نزد پیامبر خیلی مورد پسند بود در قالب دیگری ریخت و به محضر پیامبر ارائه کرد و رسول خدا به او گفتند ای کنعانی خداوند بهازای هر بیتی که سرودی خانهای در بهشت به تو عنایت بفرماید.
این پژوهشگر ادبی تصریح کرد: امام جعفر صادق(ع) نیز همیشه به پیروان خود میفرمودند ای شیعیان به فرزندان خود شعرهای سفیان بن مصعب عبدی کوفی را یاد بدهید تا آنها را حفظ کنند زیرا ایشان بر صراط دین خدا مستقیم بود. همچنین میفرمایند کسی که یک بیت شعر در مورد آلالله بسراید خداوند در بهشت خانهای برای او بنا میکند و اینکه میفرماید شعرا شاگردان مکتب وحی هستند و برای خداوند گنجهایی از حکمت وجود دارد و زبان شعرا کلید آن گنجهای حکمت است.
وی ادامه داد: امام جعفر صادق(ع) همچنین میفرمایند کسی برای ما شعری نمیسراید مگر اینکه مؤید به دم جبرئیل باشد، ایشان همچنین میفرماید هیچ شاعر مؤمن درباره ما شعر نمیگوید و در آن ما را مدح نمیکند مگر آن که خداوند در بهشت شهری برای او بنا میکند که هفتبار از دنیا وسیعتر است و تمام فرشتگان مقرب و پیامبران او را در آن شهر زیارت میکنند که این یک مقام بسیار بالا برای یک شاعر آیینی سرای متعهد ارزشی است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا پیامبر شاعر هم بود؟ گفت: در تاریخ ما به اشعار و رجزهای کوتاه منظومی برمیخوریم که مورخان بزرگ آنها را به رسول اکرم نسبت دادهاند که نمیشود بهراحتی آنها را مردود دانست مانند آنکه در جنگ خندق برای اینکه مسلمانان احساس خستگی کمتری کنند پیامبر برای آنها اشعاری را میخواندند.
انتهای پیام