عقل چراغی درون انسان است که سبب شناخت انسانی می‌شود
کد خبر: 4001406
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۷
نماینده مجلس خبرگان رهبری:

عقل چراغی درون انسان است که سبب شناخت انسانی می‌شود

نماینده مجلس خبرگان رهبری گفت: عقل مهم‌ترین وسیله شناخت باطن انسان است که می‌تواند حق و باطل را تشخیص داده و صحیح و سقیم را از یکدیگر جدا سازد و چراغی است درون انسان که سبب شناخت انسانی می‌شود.

عقل چراغی درون انسان است که سبب شناخت انسانی می‌شودبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، آیت‌الله محمدهادی عبدخدایی، نماینده مجلس خبرگان رهبری، صبح امروز، هشتم مهر ماه، در «نشست بين‌المللی امام‌رضا(ع) و اديان» که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار کرد: عقل به معنای فهم عبارت از یک نیروی باطنی است که می‌تواند خوبی و بدی و خیر و شر را درک کند و حق و باطل را از هم جدا سازد. عقل مهم‌ترین امتیاز آدمی است که بارها از به کار انداختن آن تجلیل به عمل آمده است. از مشقات این واژه نیز به وفور صحبت شده، اما واژه‌هایی که گویای به کار انداختن عقل است مانند تفکر و تدبر بارها استفاده شده و الالباب (خردمندان) را به عظمت و احترام یاد شده است.

وی افزود: همچنین در روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) رسیده تجلیل فراوانی از عقل به عمل آمده است و امام رضا(ع) آن را موهبتی الهی معرفی می‌کند و می‌فرماید: «العقل جاء من الله»، در صورتی که در مورد ادب می‌فرماید: «والادب کلفته». آداب و رسوم فردی یا اجتماعی تحمیلی و عقل برتر است.

نماینده مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: عقل مهم‌ترین وسیله شناخت باطن انسان است که می‌تواند حق و باطل را تشخیص دهد و صحیح و سقیم را از یکدیگر جدا سازد. عقل به صورت چراغی در درون انسان می‌درخشد و سبب شناخت انسانی می‌شود که برترین آن‌ها به تعبیر امام هشتم (ع) شناخت از خود است، چنان که می‌فرماید: «افضل العقل معرفة الانسان نفسه».

عبدخدایی خاطرنشان کرد: عقل برتر آن است که انسان توسط آن بتواند به حقیقت خود پی برد، به ارزش خود واقع شود و حدود خود را بداند، چرا که اگر انسانی ارزش خود را بداند هیچگاه تن به پستی گناه نمی‌دهد و اگر حدود خود را بداند او را تباه نمی‌کند.

وی عنوان کرد: هرچه شناخت خود اهمیت دارد نسیان و فراموشی از خود، از ارزش خود و از خیر و صلاح خود سبب بدبختی و بیچارگی می‌شود، تا آنجا که قرآن نتیجه فراموشی از خدا را فراموشی و نسیان از خویش معرفی کرده و می‌فرماید:وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ ».

نماینده مجلس خبرگان رهبری گفت: عقل نیز مانند حکمت، عرفان و اخلاق به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌شود و در اسلام همراه با عقل نظری اهمیت فراوانی به عقل عملی داده شده است؛ همچنان که امام هشتم (ع) می‌فرماید: «لا یتم عقل امرء مسلم حتی تکون فیه عشر خصال ، الخیر فيه مٱمول و الشر فيه مٱمون» که در این حدیث به هشت صفت دیگر می‌پردازد.

عبدخدایی ادامه داد: برخی از واژه‌ها مترادف عقل است یا کمال عقل را گویا است؛ مانند لب و بصیرت. در قرآن کریم واژه لب و اولوالالباب زیاد به کار رفته و همچنین از بصیرت تجلیل کرده است. امام هشتم(ع) می‌فرماید: «العامل علی غیربصیرت کالسافر و علاقه طریقکالسافر علی غیر الطریق لا یزیده و سرعت از سیر علاوهسرعةالسیر الا بعدا»؛ هر کس که کاری را بدون بصیرت انجام می‌دهد مانند مسافری است که به بیراهه می‌رود و هر چه سریعتر رود از مقصد دورتر می‌شود.

وی اظهار کرد: برخی واژه‌ها نیز وابسته به عقل است؛ مانند تفکر، تدبر و نفقه. «التدبر قبل العمل يؤمنك من الندم»؛ تدبر قبل از عمل تو را از پشیمانی در امان می‌دارد و در مورد تفکر نیز گفته شده است: «التفکر مراتک تریک سیئاتك و حسناتک»؛ فکر آینه توست و زشتی‌ها و خوبی‌هایت را به تو نشان می‌دهد.

نماینده مجلس خبرگان رهبری عنوان کرد: در عین حالی که عقل از ارزش والایی برخوردار است، خالی از اشکال و مشکل هم نیست که سه مورد آن را محدودیت، مغلوبیت واختلاف خردمندان شامل می‌شود. در محدودیت، عقل مانند قوای دیگر انسانی محدود است و انسان تا شعاع معینی می‌تواند فکر کند و بالاخره به جایی می‌رسد که فکر، دیگر کار نمی‌کند و اگر هم کار کند تخیل محض است و نمی‌شود به آن اعتماد کرد. نخست باید توجه به حوزه کاری عقل داشت و از آن تجاوز نکرد.

عبدخدایی ادامه داد: در مغلوبیت مبارزه میان عقل و نفس در بسیاری از مردم نفس پیروز می‌شود و عقل را مغلوب می‌کند، بلکه عقل توجیه‌گر هواهای نفسانی می‌شود. امام هشتم(ع) می‌فرمابد: «ایاكم والحرص ووالحسد فانهما اهكا الامم السابقه»؛  بیمناک باشید و پرهیز کنید از حرص و حسد که آن‌ها امت‌ها و ملل گذشته را هلاک و نابود کردند و امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: «اكثر مصارع العقول تحت بروف المطامع، نهج البلاغه کلمات قصار»؛ بیشترین موقعی که عقل به زمین می‌خورد و مغلوب می‌شود آنگاه است که طمع‌ها برق می‌زنند.

وی در مورد اختلاف خردمندان خاطرنشان کرد: کمتر موضوع و مسئله‌ای وجود دارد که خردمندان در مورد آن وفاق نظر داشته باشند و اختلافی هم وجود نداشته باشد، حال چه مسئله فلسفی یا حقوقی باشد، چه اجتماعی و سیاسی؛ برای مثال در مسائل فلسفی که مهم‌ترین موضوع آن عبارت است از وجود، میان فلاسفه مشاء و فلاسفه ایران اختلاف نظر است.

نماینده مجلس خبرگان رهبری تشریح کرد: در حقوق، اعدام قاتل را برخی اجازه نمی‌دهند و بسیاری هم لازم می‌دانند و عجیب آن است که هر دو گروه استدلال عقلی می‌کنند، در مسائل سیاسی نیز برخی فرد‌گرا هستند و برخی جامعه‌گرا، برای مثال یکی مانند نیچه، ابرمرد را ستایش می‌کند و دیگری مثل روسی قرارداد اجتماعی می‌نویسد؛ افرادی قائل به حقوق یکسان میان انسان‌ها هستند و یکی همچون هیتلر عقیده به نژاد برتر دارد.

عقل بسیار ارزنده است، اما کافی نیست

عبدخدایی در خصوص اینکه عقل کدام‌یک از دو طرف متخاصم صحیح است و باید پیروی شود و معیار و ملاک چیست، تصریح کرد: اینجاست که متوجه می‌شویم عقل انسان‌ها نیاز به یک حاکم برتر دارند که صلاحیت برتری را نیز داشته باشد و خداوند متعال است که توسط وحی مطالبی را به سفرای خود وحی می‌کند، حتی اگر عقل به آن‌ها راه نداشته باشد؛ مانند قیامت، پاداش، کیفر و به تعبیر قرآن «و لعلكم سالم تکونوا تعملون». چرا که به شما می‌آموزد آن چیزی را که از طریق عادی نمی‌توانستید بیاموزید، گفته او فصل الخطاب است و حرف آخر را او می‌زند، او معصوم و از خطا و گناه مبرا است. اینجاست که ضرورت وحی و انبیا الهی مبرهن و نیاز انسان به وحی و نبوت روشن می‌شود. خلاصه آن که عقل بسیار ارزنده است، اما کافی نیست.

وی در مورد عدالت و رابطه آن با ایمان و دیانت  ابراز کرد: عدل الهی یکی از اصول عقاید در تشیع بوده و دارای ویژگی خاص و گسترده است. عدالت در فرهنگ اسلامی در خداوند که عدل مطلق است و کارهای او در عالم تکوین و آفرینش می‌درخشد، در عالم تشریع و قانون‌گرایی، در اداره و اختیاری که به انسان داده و پاداش و کیفری که می‌دهد، متبلور می‌شود.

نماینده مجلس خبرگان رهبری  گفت: گذشته از عدل الهی، اسلام عدالت را در همه کس و هر چیز لازم می‌داند، به ویژه در امام و حاکم. همانگونه که امام رضا(ع) می‌فرماید: «انما يراس الامام قسطه و عدله اذا قال صدق واذا حكم عدل و اذا وعد انجز»؛ همانا از امام مساوات و عدالت خواسته می‌شود، هنگامی که سخن می‌گوید راست بگوید و هنگامی که حکم می‌دهد به عدالت باشد و زمانی که وعده‌ای داد وفا نماید. عدالت و قسط آن چنان اهمیت دارد که قرآن مجید حکمت فرستادن انبیا و نزول کتب آسمانی را در قیام به قسط معرفی می‌کند و می‌فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات وانزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط»؛ همانا پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آن‌ها کتاب و میزان را نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت نمایند. این آیه به همراه مأموریت دیگر نبوت که عبارت از تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت است بسیار آموزنده است..

نماینده مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: اخلاق نیاز به ضمانت اجرایی دارد و ضمانت اجرای آن سه چیز است؛ یکی ایمان به خدا، ایمان به رستاخیز و در آخر اعتقاد به اختیار انسان است که قرآن کریم نیز بارها این سه نکته را شرح فرموده و در مورد اولی و حضور عینی پروردگار می‌فرماید: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ» و در مورد معاد و بازخواست می‌فرماید: «وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ» و در مرود اختیار بشری می‌‌فرماید: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ».

انتهای پیام
captcha