
به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «مدلهای رهبری دانشگاه اسلامی» امروز سهشنبه 20 مهرماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، با سخنرانی بابک حمیدیا، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید:
تعاریف مختلفی برای دانشگاه اسلامی ارائه شده است. اگر بگوییم حاکمیت ارزشها و اصول اسلامی در ورودیهای دانشگاه وجود دارد و در واقع ورودی آن از مسلمانان تشکیل شود، این دانشگاه اسلامی است یا سطحی از اسلامی بودن را داراست. اگر اصول، عقاید و احکام اسلامی در فرآیندهای دانشگاه جاری و ساری باشد و از جهت روشها، روندها، برنامههای آموزشی و سیستمهایی که دانشگاه را تشکیل میدهند، اصول اسلامی اجرایی شود میتوانیم بگوییم این دانشگاه اسلامی است.
کدام دانشگاه را اسلامی اطلاق کنیم؟
اگر فرهنگ حاکم بر یک دانشگاه با رویکرد اسلامی باشد و مثلاً مسجد در آن وجود داشته باشد و نماز بخوانند و آداب و رسوم اسلامی را در آن رعایت کنند، میتوانیم بگوییم بخشی از ویژگیهای دانشگاه اسلامی محقق شده است. یا اینکه خروجیهای دانشگاه مبتنی بر اندیشههای اسلامی یا مثلا خروجی برخی از آنها مبلغان دینی هستند. اگر همه این موارد به صورت کامل اتفاق بیفتد و هم نهاد دانشگاه برای خدمت به اسلام یا جامعه اسلامی ایجاد شده و ارزشها و اصول اسلامی در ورودی و خروجی حاکم باشد، میتوانیم بگوییم بیشترین حد اسلامی بودن در این دانشگاه اتفاق افتاده است.
از سوی دیگر ممکن است یک دانشگاه، حداقل یکی از این موارد یا بخشی از آن را داشته باشد و اسم آن را هم اسلامی میگذاریم اما در مقایسه با بقیه در سطح پائینتری قرار دارد. با این تعاریف میتوانیم بگوییم هر دانشگاهی در کشور اسلامی و برای جامعه اسلامی باشد میتوانیم عنوان اسلامی را روی آن بگذاریم و با این تعریف، تعداد زیادی از دانشگاهها در دنیا اسلامی هستند و البته شیوه و سبک رهبری خاص خود را دارند.
حال سؤال این است که برای راهبری و هدایت دانشگاه نیاز به چه افرادی داریم؟ ما در آموزش عالی سه کلیدواژه اصلی برای هدایت دانشگاه داریم؛ یک واژه که کم از آن استفاده میشود «مدیریت دانشگاه» است. برخی معتقدند دانشگاه نیز یک سازمان و نهاد است و باید مدیریت در آن اتفاق بیفتد. سطح کمی از ادبیات مدیریت دانشگاهها به این کلیدواژه اختصاص یافته است. عدهای دیگر معتقدند که افراد به نوعی دانشگاه را هدایت میکنند. این افراد معتقدند دانشگاه شبیه به یک نهاد دولتی یا بخش عمومی باید اداره شود.
بخشی از افراد نیز معتقدند باید شرایط ویژه دانشگاهها را لحاظ کرد. آنها معتقدند ما باید در دانشگاهها رهبری داشته باشیم. علت اصلی که اشاره میکنند این است که نهادهای آموزشی با سایر نهادها متمایز هستند و این تفاوتی که با سایر نهادها دارد را باید بشناسیم و اگر از این موضوع غافل شویم تفاوت رهبری و سایر موضوعات را متوجه نمیشویم. سؤال این است که نهاد دانشگاه چه تفاوتی با سایر نهادها دارد؟ یکی از تفاوتهای اصلی ابهام در اهداف یا چندگانگی هدف است. در یک سازمان دانشگاهی به دنبال این هستیم که اهداف متنوعی را به صورت همزمان محقق کنیم و شاید در دیگر سازمانها این اتفاق نیفتد.
تفاوتهای دانشگاه با سایر نهادها
در دانشگاه، هم نیروهای انسانی برای تصدی مشاغل در آینده تربیت میکنیم، هم آموزش فنی و حرفهای در حوزه تخصصی میدهیم، هم تولیدکننده علم هستیم و هم اینکه بخشی از وظایف دانشگاهها آمادهسازی افراد برای زندگی در محیط اجتماعی است. همه این موارد نشان دهنده تعدد اهداف در دانشگاه به عنوان یکی از نقاط تمایز سازمان دانشگاه با سایر نهادهاست.
یکی دیگر از تفاوتهای دانشگاهها با سایر نهادها را میتوانیم هسته سختِ مرکزی دانشگاه بدانیم. دانشگاه به علت اینکه دنبال هدفهای مشخصی است یک هسته سخت درونی را ایجاد می کند و در تعامل با سایر حوزهها در جامعه و محیطِ نزدیک خود، تفاوتهایی در این حوزه وجود دارد لذا دانشگاهها خود اتکا هستند. به نوعی میتوان گفت دانشگاهها دچار بوروکراسی حرفهای هستند و تمرکز بر آن هسته مرکزی دارند. همچنین اعضای هیئت علمی به کارهای تخصصی و علمی خود مشغول هستند و سطحی از استقلال دارند که این موضوعی حرفهای و پذیرفته است.
یکی از دلایل این موضوع این است که در دانشگاهها با افراد متخصص روبه رو هستیم که سطحی از نخبگی را دارا هستند. گفته میشود نخبگان مدیریت ناپذیر هستند چراکه معتقدند در آن موضوع تخصصی، بهتر از دیگران میفهمند و آشنایی بیشتری دارند. بنابراین ما در دانشگاهها باید از رویکرد رهبری استفاده کنیم چراکه رهبری به صورت همزمان میتواند افرادی که مدیریت ناپذیر هستند را به سمت هدفی خاص ببرد.
با این اوصاف باید تعریفی از رهبری نیز داشته باشیم. رهبری در تعاریف متنوع به معنای قدرت جذب افراد و تأثیر و نفوذ در آنها به صورتی است که این افراد که پیروان آن رهبر میشوند برای دستیابی به هدف و نیازهای خودشان، به صورت داوطلبانه از این فرد، تبعیت داشته باشند و در مسیر تعیین شده حرکت کنند. رهبری فرآیند نفوذ است و اگر نتواند در پیروان خود نفوذ کند نمیتواند آنها را به سمت هدفی مشخص ببرد. ابزاری که مدیر برای سوق دادن افراد به سمت اهداف استفاده میکند، عمدتا در قالب پاداش و تنبیه است.
مفهوم رهبری اسلامی
رهبری دانشگاه باید سطح بالایی از تخصص را داشته باشد و یکی از ابزارها برای تأثیرگذاری وی همین تخصص است. ابزار دیگر رهبری، کاریزماست، یعنی شخص در شرایطی قرار دارد که دیگران تبعیت از وی را میپذیرند و فرآیند نفوذ در افراد اتفاق میافتند. رکن دیگر رهبری آمیختگی وی با تغییر است. رهبر اگر به دنبال تغییر نباشد عملاً رهبری نکرده است. از سوی دیگر رهبری در داخل یک گروه اتفاق میافتد. رکن دیگر اینکه رهبری هدفمند است، یعنی افراد را به سمت هدف مشخصی سوق میدهد. از سوی دیگر پیروی از رهبر داوطلبانه است؛ برخلاف مدیریت که تبعیت اجباری است.
تعریفی که از رهبری اسلامی داریم این است که دارای قدرت بیدار کردن فطرت خداجوی افراد است. در درون همه افراد فطرتی وجود دارد که آنها را به سمت خداوند سوق میدهد لذا رهبر اسلامی باید در سطح فردی بتواند این فطرت را بیدار و تک تک آنها را برای رسیدن به یک هدف که هدف خلقت یعنی عبودیت است هدایت کند. در سطح اجتماعی نیز باید اقامه عدل الهی محقق شود. با این تعریف، رهبری دانشگاه اسلامی عبارت از قدرت، فرآیند یا رابطه هدایت آحاد جامعه دانشگاهی در نهاد علم و در چارچوب فرامین اسلامی از طریق ترسیم افق آینده و انگیزه بخشی آرمانی، جهت انجام تکلیف در راستای ارائه خدمات به جامعه اسلامی است.
ویژگیهای رهبری در دانشگاه اسلامی
در دانشگاه اسلامی به مدل رهبری تحولگرا نیاز داریم و باید شرایطی را ایجاد کنیم که هدایت افراد با مشارکت آنها اتفاق بیفتد. اگر افراد بدانند در تصمیماتی که در دانشگاه اتفاق میافتد دخیل هستند همراهی آنها با آن مجموعه بیشتر میشود لذا رهبری مشارکتی یکی از انواع رهبری است که توسط برخی از افراد به عنوان یکی از مدلهای رهبری در دانشگاه اسلامی اشاره میشود. موضوع دیگر در سبک رهبری که از سوی دانشگاه بینالمللی اسلامی مالزی به آن اشاره شده، رهبری موثق یا اصیل است. رهبری اصیل آن سبک رهبری است که بر شفافیت، اصالت و صداقت رهبران در محیط کار تأکید دارد. این رهبران با صداقت تلاش میکنند رابطهای اصیل با پیروان ایجاد کنند و به همین دلیل افراد تلاش میکنند از وی پیروی کنند.
یکی دیگر از سبکهای رهبری در دانشگاه اسلامی، رهبری خدمتگزار است که ویژگیهایی همانند تواضع و فروتنی، نوعدوستی و آینده نگری دارد. از سوی دیگر در دانشگاه اسلامی بر کمالگرایی، مدیریت بر قلوب، ارزشگرایی رهبران، تکلیفمداری و تلاش برای هدایت و اصلاح اجتماعی توسط دانشگاه اسلامی تأکید میشود.
انتهای پیام