دلایل تأکید امیرالمؤمنین(ع) بر مهار نفس از سوی زمامداران و کارگزاران
کد خبر: 4008077
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۷
محمدرضا یوسفی تشریح کرد:

دلایل تأکید امیرالمؤمنین(ع) بر مهار نفس از سوی زمامداران و کارگزاران

عضو هیئت ‌علمی دانشگاه مفید بر این باور است: دلیل تأکید امیرالمؤمنین(ع) بر مهار نفس این است که عمل صالح کار سختی محسوب می‌شود و اگر بخواهیم رفاه در جامعه ایجاد شود نیازمند سیاست، شب‌‌بیداری، عقلانیت، مشاوره و صحبت کردن با کسانی هستیم که ممکن است اصلاً آنها را دوست نداشته باشیم اما برای تأمین رفاه و امنیت ناچار به انجام این کاریم.

محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید

به گزارش خبرنگار ایکنا، جلسه «بازخوانی عهدنامه مالک اشتر» امروز سه‌شنبه 4 آبان‌ ماه با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، برگزار شد.
متن مباحث مطرح شده را بخوانید.
 
امیرالمؤمنین(ع) در نامه خود خطاب به مالک اشتر فرموده است: «فَلْيَكُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَيْكَ ذَخِيرَةُ الْعَمَلِ الصَّالِحِ، فَامْلِكْ هَوَاكَ وَ شُحَّ بِنَفْسِكَ عَمَّا لَا يَحِلُّ لَكَ، فَإِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ الْإِنْصَافُ مِنْهَا فِيمَا أَحَبَّتْ أَوْ كَرِهَت» در اول جمله آمده است: باید محبوب‌ترین ذخیره‌هایی که برای خودت نگه می‌داری عمل صالحی باشد که انجام می‌دهی. برخی از مفسران و شارحان در اینجا به آیات و ادله‌ای که در رابطه با عمل صالح وجود دارد پرداخته‌اند که از جمله آنها آیه 110 سوره کهف است که خداوند می‌فرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا؛ بگو: جز این نیست که من مانند شما بشری هستم (دعوی احاطه به جهان‌های نامتناهی و کلیه کلمات الهی نکنم، تنها فرق من با شما این است) که به من وحی می‌رسد که خدای شما خدای یکتاست، پس هر کس به لقای (رحمت) پروردگارش امیدوار است باید نیکوکار شود و هرگز در پرستش خدایش احدی را با او شریک نگرداند.» اگر انسان می‌خواهد پروردگار را به نیکی ملاقات کند باید عمل صالح انجام دهد و این عمل برای قیامت انسان بسیار نافع است.
 
تأکید امیرالمؤمنین(ع) بر عمل صالح
 
در مباحث دینی و در قرآن کریم نیز وقتی از رستگاری انسان سخن گفته شده است بر ایمان به خداوند و عمل صالح تأکید می‌‌شود. ایمان به خداوند به تعبیری همان حُسن فاعلی است که اگر انسان کاری انجام دهد، از روی اعتقاد به خدا و قیامت باشد. عمل صالح نیز حُسن فعلی است؛ یعنی عمل انسان نیک باشد، چراکه انسان با هر عملی نمی‌تواند به خدای خود نزدیک باشد.
 
نکته حائز اهمیت این است که این جمله را باید در ارتباط با جملات قبل قرار دهیم. نباید فراموش کنیم که این یک نامه حکومتی به مالک اشتر به عنوان حاکم یک منطقه بسیار بزرگ است که مصرِ امروز بخشی از آن بود. منظور از ارتباط هم این است که در بخش‌های قبلی، حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند همانطور که تو در مورد پادشاهان و حاکمان قبلی قضاوت می‌کنی و برخی را به خوبی می‌ستایی و برخی را بد می‌دانی مردم هم نسبت به تو همین کار را انجام می‌دهند. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند که وقتی نیکیِ یک حکومت بر زبان مردم باشد خداوند هم از آن حکومت به نیکی یاد خواهد کرد، چراکه مردم نیازهایی دارند که عمومی است. لذا حکومتی که بتواند برای آنها امنیت، رفاه، عدالت و امثالهم ایجاد کند حکومت صالح است.
 
نگاه ما به حکومت شامل مباحث فلسفی نیست، بلکه قضاوت ما به عملکرد حکومت در ارتباط با اجرای عدالت، رفاه و ایجاد امنیت است؛ همان‌گونه که امیرالمؤمنین نیز وقتی در ابتدای نامه وظایف حاکم را برمی‌شمرد، به این موارد اشاره می‌کند تا فرایند زندگی مردم درست باشد و از حکومت به نیکی یاد شود. نیکنامی دغدغه بسیاری از حکام است؛ به قول سعدی؛ نام نیکو گر بماند ز آدمی / به کزو ماند سرای زرنگار. این خواسته قلبی همه انسان‌هاست و طبیعتاً حاکم هم همین‌گونه است.
 
حال اگر دنبال نیکنامی هستیم و می‌خواهیم مردمی که بر آنها حکومت می‌‌کنیم از ما به نیکی یاد کنند چه باید بکنیم؟ پاسخ این است که باید عمل صالح انجام دهیم. یکی از ذخایری که برای انسان می‌ماند همین شهرت خوب است، اما امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند که عمل صالح باید در نزد تو محبوب‌ترین باشد. لذا حکومت‌ها نباید بنای خود را صرفاً بر تبلیغات و بمباران خبری بگذارند و دائماً تأکید کنند که ما امنیت و رفاه و عدالت را ایجاد کرده‌ایم، اما در واقعیت هیچ‌کدام از این موارد وجود نداشته باشد. این تبلیغات ممکن است در کوتاه‌مدت عده‌ای را فریب دهد اما قطعاً این کاری موقت است و نمی‌تواند دوام داشته باشد، چراکه مردم متوجه می‌شوند که اتفاقی در زندگی آنها رخ نداده است. لذا تبلیغات به ضد خودش تبدیل می شود.
 
منظور از عمل صالح چیست؟
 
نکته مهم دیگر این است که عمل صالح چیست؟ عمل صالح در اینجا به معنای امر شخصی همانند کمک به فقرا، اداره چند یتیم یا خواندن نماز شب نیست، بلکه منظور این است که حاکم در جامعه رفع فقر کرده و امنیت ایجاد کند، وگرنه اینکه حاکم یک یتیم‌خانه را اداره یا مدرسه‌ای را وقف کند نتیجه‌ای حاصل نمی‌‌شود، بلکه باید سطح آموزش و بهداشت جامعه را افزایش دهیم. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند که برای انجام عمل صالح باید مهار نفس را در دست داشته باشید.
 
حال چرا باید نفس را مهار کنیم؟ برای اینکه عمل صالح کار سختی است. اگر بخواهیم رفاه در جامعه ایجاد شود، نیازمند سیاست، شب‌‌بیداری، عقلانیت، مشاوره و صحبت کردن با کسانی هستیم که ممکن است اصلاً آنها را دوست نداشته باشیم، اما برای تأمین رفاه و امنیت ناچار به انجام این کار هستیم. منظور از «شُحَّ» حالتی است که انسان تمایل دارد دائماً مال جمع کند و خیر او به دیگران نرسد، اما امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مالک اشتر می‌گوید که تو این حالت را نسبت به نفسِ خود داشته باش؛ یعنی نفس خود را نگه دار و نسبت به آن چیزهایی که برای تو حلال نیست حرص نداشته باش. البته باید توجه کنیم که تمام این جملات نه صرفاً خطاب به مالک اشتر بلکه خطاب به حاکم است.
 
تأکید امیرالمؤمنین(ع) بر رعایت انصاف
 
دست‌اندازی به بیت‌المال راحت‌ترین و مهم‌ترین مسئله برای حاکم است، اما امیرالمؤمنین(ع) تأکید می‌‌کند که خودت و نزدیکان تو نباید اموال بیت‌المال را به یغما ببرید. همچنین تأکید می‌کند که انصاف را رعایت کن؛ یعنی اگر دیدی فامیل تو لیاقت ندارد به او سمتی نده یا اگر یک پروژه به صرفه نیست و مثلاً ممکن است منجر به بحران آب یا بحران محیط زیست شود آن را انجام نده. از سوی دیگر اگر شخصی بهترین مدیر است، ولی ما با او مشکل داریم، باید به او مسئولیت دهیم. نکته دیگر اینکه ممکن است حاکم از انتقاد خوشش نیاید، اما اگر آزادی رسانه وجود داشته باشد، در مجموع به نفع حکومت خواهد بود. لذا بهتر است آنها را بپذیرد، چراکه این کارها در راستای ذخیره عمل صالح است.
 
کار دیگر برای ذخیره عمل صالح از منظر امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مالک اشتر این است که قلب خودت را مالامال از رحمت، محبت و لطف به مردم قرار ده. در دایره حکومتی وقتی از کمبودها سخن می‌گوییم منظور کمبود مواردی همانند بهداشت، بیمه تأمین اجتماعی، پائین بودن سطح سواد، امنیت و رفاه و... است که حاکم باید تلاش کند آن ضعف‌ها را برطرف کند و معنای دقیق رحمت همین است. اگر در جامعه تورم وجود دارد و زندگی مردم را دچار خدشه‌دار کرده است حکومت باید ثبات اقتصادی ایجاد کند و بیکاری را از بین ببرد. این هم از نشانه‌های رحمت است.
 
منظور از محبت نیز دوست داشتن است. وقتی دوستی وجود داشته باشد، یعنی حاکم رابطه‌ای عاطفی با مردم خود دارد و در آن جامعه شاهد ترس نیستیم. معنای لطف نیز این است که مدارا و آسان‌گیری با مردم وجود داشته باشد و اگر خطا یا اشتباهی وجود داشت آنها را نادیده بگیریم. در زندگی ممکن است خطاهای بسیاری از سوی مردم صورت گیرد که باید نسبت به آنها مدارا کرد. اگر حاکمان این موارد را با دقت رعایت کنند، زمینه بسیار خوبی را فراهم کرده‌اند تا اتفاقات مثبتی در جامعه رخ دهد و رفاه و امنیت ایجاد شود. 
 
انتهای پیام
captcha