چند سال پیش وقتی که فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» اکران شد در یادداشتی نوشتم از این فیلم میتوان به عنوان اثر قرآنی نام برد که به بهترین نحو یکی از گناهان کبیره را مذمت میکند. پس از چند سال، بار دیگر اصغر فرهادی با فیلم «قهرمان» به سینمای ایران بازگشت؛ فیلمی که یکی از بهترین آثاری سینمایی با مضمون دینی است.
«قهرمان» در ظاهر امر به هیچ وجه ادعای دینی ندارد اما آنچه بیان میکند، توصیههایی است که در قرآن و احادیث ائمه(ع) مورد تأکید واقع شده است. تنها تفاوت این فیلم با آثاری که مدعی دینی بودند این است که تماشاگر بعد از دیدن فیلم به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و حوالی مفهوم آن اندیشه میکند. این اتفاقی است که به واسطه تعلیق بسیار حرفهای اصغر فرهادی در کار حاصل شده است.
«قهرمان» داستان فردی به نام رحیم است که به واسطه بدهکاری مالی به زندان میافتد. وی برای چند روزی به مرخصی میآید. نامزد رحیم، کیف پولی پیدا میکند که در آن سکه طلا وجود دارد. او به رحیم میگوید سکهها را بفروشند تا بخشی از بدهیها داده شود. در ابتدا رحیم میپذیرد اما در ادامه وجدان او اجازه این کار را به وی نمیدهد. رحیم پول را صاحبش برمیگرداند، اما این تازه آغاز ماجراست.
شخصیتپردازی در «قهرمان» بسیار دقیق است. برای همین نمیتوان درباره آدمهای فیلم قضاوت سیاه و سفید داشت، حتی محسن تنابنده که در ظاهر نقش منفی فیلم را بر عهده دارد در مواقعی رگههای خاکستری خود را نشان میدهد. در ضمن آدمها در «قهرمان» از جنس واقعیت هستند و کارگردان سعی نکرده آنها را رنگآمیزی کند. نکته جالب اینجاست فرهادی قرار نیست برای کار خوبی که رحیم انجام داده به او جایزه دهد زیرا در فیلم میبینیم تمام کسانی که رحیم را به واسطه کارش تمجید میکردند با کوچکترین شایعهای پشت او را خالی کرده و تهمت ناروا نثار وی میکنند.
فرهادی در این فیلم بار درام را بیش از دیگر آثارش بالا برده اما هیچگاه این مسئله به سمت سانتیمانتالیسم سوق پیدا نمیکند، زیرا وجود کودکی که لکنت زبان دارد و عاشقانه پدر را میپرستد، میتوانست کار را به سمت هندی شدن پیش برد اما فرهادی این مرز را با موفقیت طی میکند. یکی از اهرمهایی که باعث میشود کارگردان در کنترل صحنهها موفق باشد عدم استفاده از موسیقی است، البته موسیقی در آثار سینمایی، اهرمی برای جذابیت بیشتر است اما داشتههای فنی فیلمنامه و کارگردانی در آثار فرهادی به اندازهای است که فقدان موسیقی به هیچوجه به چشم نمیآید.
کارگردان در قهرمان به مخاطب میگوید برای انسان بودن لازم نیست حتما لباس خاصی بر تن کرده باشید، بلکه در قامت یک زندانی هم میتوان به این مهم دست یافت. نکته جالبتر اینکه تمام آدمهایی که در ظاهر قرار است نیکوکار باشند، نفس کاری که انجام میدهند برایشان اهمیتی ندارد، بلکه نکته مهم بازخوردهایی است که آنها قرار است بابت کار خوبشان از سوی مردم دریافت کنند.
پایانبندی فیلم «قهرمان» را مانند دیگر فیلمهای اصغر فرهادی باید جز امتیازات فیلم نام برد با این تفاوت که تعلیق پایانی «قهرمان» با امید همراه است، البته در ظاهر رحیم به زندان بازمیگردد اما امید و نشاطی که بین او و فرزندش بابت کاری که انجام داده دیده میشود تماشاگر را خشنود میکند.
اما درباره بازیگران این فیلم باید گفت فرهادی از حضور بازیگران مطرح و گمنام در کنار هم سود برده است اما هیچگاه این امر باعث نشده فیلم دچار نوسان کیفیت شود چون چهرههای جدید، همدوش بازیگران مطرح، بازی بسیار خوبی از خود نشان میدهند. برای مثال سحر گلدوست بازیگر نقش فرخنده بسیار قوی از عهده کارش برآمده است پس مطمئناً در آینده از این بازیگر بسیار خواهیم شنید اما درباره امیر جدیدی و محسن تنابنده باید گفت هر آنچه از بازی این دو بازیگر در ذهن دارید در «قهرمان» باید دور بریزید، چون جنس جدید از بازی آنها را میبینید به ویژه امیر جدیدی که به نظرم آنچه ارائه میدهد چشمگیر است و مطمئناً اگر فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور میداشت او یکی از کاندیداهای جدی بهترین بازیگر نقش اول بود.
درباره کارگردانی اصغر فرهادی هم باید گفت «قهرمان» از بهترین آثار این فیلمساز است به ویژه که فرهادی در فیلم جدیدش جغرافیایی را تصویر میکند که نمود آن را کمتر در فیلمهای ایرانی شاهد هستیم. «قهرمان» درباره کرامت انسانی است که در هر شرایطی بازگویی آن پسندیده است بهویژه که در کار اخیر فرهادی امید نیز پررنگتر از قبل دیده میشود.
نکته پایانی به برخورد مخاطبان مربوط میشود از فروش دو روز این فیلم به راحتی میتوان فهمید نام فرهادی و «قهرمان» باعث شده مردم توجهی به شرایط کرونایی نداشته باشند و با آمدن به سالنها نمایش بار دیگر جان تازهای به سینماها ببخشند البته این امر نیز با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی رخ داده است. به هر حال امیدوارم این فیلم بتواند سرآغاز رونق مجدد سینماها در کشورمان باشد و همچنین بتواند سومین اسکار را نیز برای کارگردانش به همراه داشته باشد.
داود کنشلو
انتهای پیام