ایکنا در قسمت اول گفتوگو با روحالله قادری کنگاوری، دانشیار روابط بینالملل دانشگاه جامع امام حسین(ع)، به مسئله وحدت، موانع و الزامات تحقق آن در جهان اسلام پرداخت و این نتیجه حاصل شد که گفتمان مقاومت و دیپلماسی نهضتی دو موتور پیشران اصلی تحقق وحدت هستند.
قسمت دوم این گفتوگو به بررسی و تبیین دیپلماسی نهضتی، ابعاد آن، نسبت مقاومت با این دیپلماسی و نقش دیپلماسی نهضتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اختصاص دارد که متن آن به شرح ذیل است:
ایکنا ـ دیپلماسی نهضتی و گفتمان مقاومت چه جایگاهی بین آرمانگرایی و واقعبینی دارد؟
ابتدا لازم است به این نکته اشاره کنم که مقاومت و دیپلماسی نهضتی حرکت جوهری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب آرمانهای بلند انقلاب اسلامی است که همزمان سه مأموریت سخت، نیمهسخت و همچنین نرم را جهت حمایت از نهضتهای آزادیبخش و دولتهای حامی مقاومت دنبال میکند. پرواضح است که مهمترین و تعیینکنندهترین بخش مبارزاتی، حوزه نرم یعنی مبارزه فکری در حوزه نهضتی است که در اینجا اصحاب قلم و اصحاب نظر میدانداران صحنهاند.
گفتمان مقاومت به یک تعبیر آرمانگرایانه است و به تعبیر دیگر واقعبینانه؛ یعنی نوعی آرمانگرایی واقعبینانه؛ گفتمانی که همزمان با نگاه و توجه به نوک قله متوجه طول مسیر، موانع مسیر و الزامات حرکت به سمت قله است. از طرفی لازم است به این نکته اشاره کنم که در نظام معنایی انقلاب اسلامی تمامی آرمانهای بلند آن چه در حوزه داخلی و چه در عرصه خارجی منهای مقاومت به عنوان دال مرکزی انقلاب ناممکن است، چراکه خود انقلاب هم محصول مقاومت بود. به تعبیر منطقیون علت موجده هرچیزی علت مبقیه آن هم خواهد بود.
ایکنا ـ دیپلماسی نهضتی چه نقش و جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارد؟
دیپلماسی نهضتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی در شکلگیری روابط خارجی و بینالمللی کشور ایفا کرده است. چنین نقشی در بستر قانون اساسی به تدریج منجر به تشکیل ساختارهای حاکمیتی چون نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردید که مأموریت اصلی و اساسی آن پُشتیبانی و حمایت از نهضتهای آزادیبخش و دولتهای حامی مقاومت در سراسر جهان است و این مهم البته در تعامل و همکاری با سایر ساختارهای رسمی و قانونی نظام تعیّن پیدا میکند. دیپلماسی نهضتی یعنی باور به گفتمان مقاومت و اندیشه مقاومت در سیاست خارجی؛ این نوع خاص از دیپلماسی ریشه در الهیات رهاییبخش و رنج متعالی انسان دارد. دیپلماسی نهضتی را میتوان چنین تعریف نمود: «تلاش و مجاهدت اعتقادی و ایمانی نیروهای مردمی با هدف بسیج مستضعفان عالم علیه نظام سلطه در جهت ترویج و تثبیت گفتمان مقاومت».
بر طبق این تعریف مقاومت و دیپلماسی نهضتی هرگز محدود و محصور در میان مسلمانان و جهان اسلام نخواهد بود. بهطور کلی دیپلماسی نهضتی بر پایه دو اصل ثابت قرار دارد؛ از یک طرف مبارزه با افراطگرایی و فرقهگرایی و از طرف دیگر کمک به جنبشهای ضد آمریکایی و ضدصهیونیستی و دولتهای حامی مقاومت در سراسر جهان.
ایکنا ـ این مقاومت دارای چه ابعاد سلبی و ایجابی است؟
ببینید مقاومت نمیتواند فقط یک مسئله سلبی را مطرح و دنبال کند و بیتوجه به مسائل ایجابی باشد. رویکرد مقاومت هم نفی و طرد است و هم تأیید و تثبیت. ابعاد سلبی مقاومت شامل مسائلی چون آمریکاستیزی، صهیونیسمستیزی، وهابیتستیزی (تکفیر) در چارچوب استکبارستیزی و ضدیت با نظام سلطه و ابعاد ایجابی آن آزادیخواهی، عدالتطلبی، استقلالگرایی است. کما اینکه پس از «لا اله» «الا الله» میآید. یعنی اینگونه نیست که مقاومت نداند که چه میخواهد؛ بلکه دقیقا میداند چه چیزی را میخواهد و چه چیزی را هم نمی خواهد. لذا انقلاب اسلامی هر فرد، جریان، جنبش و دولتی را که در چارچوب هریک از ابعاد ایجابی و سلبی مقاومت قرار گیرد، در هر نقطه از جهان که باشد متحد طبیعی خود میداند.
ایکنا ـ از بعد نظری نظریه مقاومت چه ارتباطی با سایر نظریههای روابط بینالملل دارد؟
همانطور که شما میدانید یک از مطالبات جدی رهبر معظم انقلاب از قشر فرهنگی و دانشگاهی کشور کار کردن بر روی نظریه مقاومت است. به گونهای که معظم له در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان (آبان 1397) تأکید داشتند که نظریه مقاومت در مقابلِ دشمنِ قویپنجه را تبلیغ و ترویج کنید و این نظریه را یک نظریّه اصیل و درست دانستند؛ هم در مقام نظر، هم در مقام عمل؛ احتمالا میدانید که بنده در سال 1392 و 1394 یک مقاله علمی و یک جلد کتاب با همین عنوان منتشر کردم. اما نظریه مقاومت چیست. به نظر من نظریه مقاومت در چارچوب جهانبینی توحیدی و معرفت وحیانی بهعنوان یک نظریه رهاییبخش در قالب پارادایم سلطهستیزی و برخورد با سلطه و مبتنی بر قدرت روایت انقلاب اسلامی از متن اسلام ناب و با هدف غربزدگی زدایی از مناسبات قدرت و سیاست بینالملل تئوری پردازی شده است. این نظریه بیانگر روایت دیگری از متن سیاست و روابط بینالمللِ مبتنی بر تزویر و معیارهای دوگانه است که با مبانی فرانظری هستیشناسانه، معرفتشناسانه و روششناسانه متعالی، رویکرد جدید و نوینی را مطرح میکند که دارای رگههای شالوده شکنانه نسبت به ساختار و عملکرد نظام بینالملل نیز است.
لذا نظریه مقاومت به رغم تفاوت و تفاضل در مبانی هستیشناسانه و معرفتشناسانه با نظریههای رایج روابط بینالملل به دلیل نگاه توحیدی و معنامحور و همچنین اتصال به منابع وحیانی و قرآنی، در زمره جریان انتقادی نظریهپردازی روابط بینالملل قرار میگیرد و حتی نوعی قرابت مفهومی با مباحثی چون الهیات رهاییبخش و نظریه پسااستعماری و تاحدی نظریه امنیت هستیشناسانه پیدا میکند.
ایکنا ـ گفتمان مقاومت و نهضتهای آزادیبخش چه نسبتی با هم دارند؟
خیلی مهم است که بدانیم محصول و نتیجه طبیعی باور به گفتمان مقاومت، شکلگیری هستههای مقاومت و ضرورت حمایت از جنبشهای آزادیبخش ملی و اسلامی است که در اصول متعدد قانون اساسی به ویژه اصل 3، 152، و 154 هم بدان اشاره شده است. به عبارت دقیقتر نهضتهای آزادیبخش، مدلولِ دالِ مقاومتاند. این نوع حمایت طبعا همانگونه که پیشتر اشاره شد، به حمایت نظامی محدود نخواهد شد بلکه حمایتی همهجانبه در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی حقوقی است تا انشالله جنبشهای مقاومت به پشتوانه مردمی تبدیل به دولت مقاومت شوند.
البته چنین حمایتی برحسب ظرفیتهای ملی امالقرای مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران صورت میپذیرد. لذا این مسئله در بستر تاریخ، جغرافیا و جامعه مخاطب، تعیینکننده جهتگیری و ماهیت نهضتی خواهد بود. بنابراین برای اینکه این هدف مبارک و مقدس تحقق یابد حتما باید گفتمان مقاومت در جامعه هدف، جامعهپذیر و درونی گردد. یعنی توده مردم و به خصوص نخبگان جامعه اعم از نخبگان علمی و فرهنگی و سیاسی به صورت اقناعی به این نکته رسیده باشند که تنها راه عزت ملی و اقتدار ملی، کسب استقلال و قطع وابستگی به کشورهای سلطهگر است که جز با مقاومت فراگیر و همهجانبه محقق نخواهد شد.
ایکنا ـ اگر به داخل کشور نظری بیندازیم گفتمان مقاومت چه جایگاهی در سیاست اعلامی و اعمالی جمهوری اسلامی دارد؟
بحمدلله امروزه، دیگر بر دوست و دشمن پوشیده نیست که حمایت همهجانبه و تمامعیار جمهوری اسلامی از مقاومت، نقطه تلاقی سیاست اعلامی و اعمالی نظام و شاید تنها حوزه سیاست خارجی است که بسیار شفاف، صریح و قاطع دنبال میشود. بنابراین مقاومت در حوزه خارجی که نمود آن دیپلماسی نهضتی است، یک حوزه صددرصد معتبر انقلاب اسلامی است که کوچکترین فاصله و اختلافی بین سیاست اعلامی و سیاست اعمالی آن وجود ندارد و این نکتهای است که نه تنها افکار عمومی منطقه و جهان بلکه مورد توجه استکبار جهانی و کشورهای سلطهگر نیز قرار گرفته است. حتی جالب است بدانید ریشه اصلی خصومت غرب و تحمیل انواع و اقسام فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی و حتی در برهههای مختلف تهدید به استفاده از زور نظامی به دلیل جایگاه ویژه مقاومت و دیپلماسی نهضتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است در غیر این صورت جمهوری اسلامی منهای مقاومت کوچکترین مسئله و چالشی برای نظام سلطه نخواهد بود.
ایکنا ـ در پایان اگر نکته خاصی باقی مانده بفرمایید؟
دو نکته را عرض میکنم؛ اول، متأسفانه علیرغم اینکه مقاومت و دیپلماسی نهضتی یکی از تأثیرگذارترین حوزههای اجرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است و مستقیماً بر منافع و امنیت ملی کشور تأثیرگذار است اما آنگونه که باید و شاید به صورت علمی و آکادمیک مورد توجه قرار نگرفته است. این مسئله ضرورت تأسیس «کرسی مقاومتپژوهی و مطالعات نهضتی» در دانشکدهها و پژوهشکدههای حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل کشور را ضروری مینماید.
نکته دوم اینکه براساس بیانیه مهم و راهبردی گام دوم انقلاب میبایستی در چله دوم انقلاب اتفاقات مبارکی، چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی، رخ دهد. معتقدم این اهداف بدون شکلگیری «دولت مقاومت و پیشرفت» با نگاه وسیع فرامرزی و فرامنطقهای به جغرافیای مقاومت و حرکت همزمان بازدارندگی در خارج و سازندگی در داخل کشور آنگونه که باید و شاید محقق نخواهد شد تا زمینهساز نظم نوین انقلابی با رویکرد تمدنی شود.
به هر حال نظام انقلابی نیازمند دولت انقلابی و کارگزاران انقلابی است والّا هرگز نخواهیم توانست گامهای بلندی را در عرصه اقدام و عمل برداریم.
انتهای پیام