نگاه مهترانه به زنان ناشی از خوانش غیرصحیح آموزه‌های پیامبر(ص) است
کد خبر: 4015550
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۳
زهرا اخوان‌صراف:

نگاه مهترانه به زنان ناشی از خوانش غیرصحیح آموزه‌های پیامبر(ص) است

زهرا اخوان‌صراف معتقد است که اگر تبعیض‌های حوزه زنان را ریشه‌یابی کنیم برمی‌گردد به نگاه مهترانه؛ یعنی یک چیزی در آورده‌های پیامبر(ص) بوده اما به جای اینکه این را درست بخوانیم اینطور خوانده‌ایم که اگر در یک حدیثی گفته شده که زن هیچ کاری نمی‌کند، مگر به اجازه همسرش پس از این می‌فهمیم که این مرد یک مزیتی دارد که برای او سلطه می‌آورد.

به گزارش ایکنا، نشست «نقش اصلاح‌گرایانه پیامبر اکرم(ص) در حوزه زنان»، شب گذشته، اول آذر به صورت مجازی برگزار شد.

در ادامه متن سخنان، زهرا اخوان‌صراف، پژوهشگر دین و استاد دانشگاه را می‌خوانید؛

دغدغه اصلی این بحث‌ها این است که دیدگاه‌های دینی یکسری چالش با مطالبات امروزی دارد. یک راه برای رهایی از این چالش‌ها این است که پیام وحیانی و پیام‌آورش را زیر سوال ببریم اما می‌خواهم تأکید کنم که صحیح‌تر این است که دنبال راه عبور مؤمنانه از این چالش‌ها باشیم؛ یعنی اول باید برای خود ما واضح باشد که وقتی یک سوالی مطرح می‌شود و چالشی وجود دارد، نیامده‌ایم تا ایمان خود را به میدان آوریم و منتظر باشیم اگر پاسخ خوبی برای این پرسش‌ها پیدا شد بر ایمان خود باقی بمانیم و اگر نشد از ایمان خود بازگردیم. هر انسانی یک هویتی دارد؛ حال وقتی فرض بر این باشد که ما به خاطر برخی چالش‌ها هویت دینی خود را متزلزل بدانیم، بالاخره هرکجا که برویم آسمان همین رنگ است و به هر تفکری که درآییم یک مشکلاتی وجود خواهد داشت، پس باید نشست و چالش‌ها را حل کرد.

در اروپا هم وضع از ابتدا اینطور نبوده است

ما در دامان این دین بالیده‌ایم و می‌دانیم که همه‌جا آسمان همین رنگ است. در اروپا نیز تا همین چند دهه قبل، زن مالک زمین نبود و صدسال نمی‌شود که حق رأی زنان به رسمیت شناخته می‌شود، پس دیگران هم مشکلات خود را حل کرده‌اند. در حقیقت در این بحث‌ها، ما اولا بررسی می‌کنیم تا ببینیم چالشی که مطرح می‌شود موجه هست یا نیست و اگر موجه نیست چالش را کنار می‌گذاریم اما اگر موجه است مانند بحث ما، باید ببینیم با چه تغییر رویکردی، مومنان همچنان می‌توانند بدون دغدغه به ایمان خود پایبند باشند.

در اینجا می‌خواهم بستری را مطرح کنم و نامش را مجموعه آورده‌های پیامبر(ص) بگذارم. وقتی این عبارت را مطرح می‌کنیم؛ اعم از قرآن و سنت است. می‌خواهم ببینم این اشکالاتی که الآن وجود دارد و این تبعیض‌هایی که در حوزه زنان مطرح است اگر به این کتاب و سنت عرضه شود چطور حل می‌شود. همچنین بحث من ناظر به مباحث واقعی است، نه‌اینکه بخواهم بررسی کنم که آیا زن از دنده آدم آفریده شده یا خیر، بلکه می‌خواهم ببینم وقتی زن می‌خواهد از کشور خارج شود اما همسرش حتی می‌تواند در گیت خروجی از این کار ممانعت کند، این کار چه جایگاهی در این مجموعه داشته است.

بنابراین، راه این نیست که یک رویکرد نواندیشانه داشته باشم یا تاریخی‌بودن متون آیات و روایات را مطرح کنم و بگویم آنها یک بستری داشتند و شرایط عوض‌شده پس باید همه این چیزها عوض شود یا از کتاب و سنت شاهد بیاورم که مجموعه آورده‌های پیامبر(ص) با زنان مهربان هم بوده است و ... ، این کارها به صورت مستوفی انجام شده است؛ بنابراین نگاه تحلیلی‌تر به مسائل ملموس جامعه خواهم داشت.

پس در گام نخست به اقسام آورده‌های پیامبر(ص) نگاه می‌کنم و در گام دوم یک مسئله خاص را برای یک دسته زن خاص و با یک معیاری در کتاب و سنت بررسی می‌کنم. مسئله و حوزه‌ای را انتخاب کرده‌ام که هم مبتلابه امروز است و هم ریشه‌یابی در این قضیه می‌تواند ریشه بسیاری از تبعیض‌ها را نشان دهد.

اصلاح‌گری پیامبر(ص) به چه صورت بود؟

پیش از ظهور اسلام یک جامعه‌ای وجود داشته و آیین‌ها و مقرراتی موجود بوده است. این قوانین یا میراث شریعت‌های پیشین بوده یا برداشت‌های عقلا و حالا در این شرایط است که اسلام وارد می‌شود. باید توجه کنیم که پیامبر(ص) یک انقلاب‌گر نبود که تمام این بناهای عقلایی را به هم بریزد، بلکه اصل بر این است که این بناهای عقلایی را امضا کند؛ یعنی بگوید هر کس همانطور که بود بماند، مگر آنجا که اصلا درست نیست؛ مانند بت‌پرستی. جایی که درست است را تایید می‌کند و اشکالات را نیز حسب ظرفیت جامعه ارتقا می‌دهد.

از اینجا سه رویکرد مختلف پیامبر(ص) با مسائل به وجود می‌آید که هر مصلحی نیز همین رویکرد را خواهد داشت. یکسری از احکام تأسیسی هستند که در مقابل احکام امضایی قرار می‌گیرند که اولین‌بار و بدون هیچ سابقه‌ای در شریعت اسلام جعل شده است؛ مانند حجاب یا حرمت وجود مشرکان به مسجدالحرام. ولی دسته عمده‌تر، آنهایی است که پیش از شریعت اسلام وجود داشته و پیامبر(ص) نیامده که همه‌چیز را یکباره زیر و رو کند. این ذهنیت که نصف‌بودن ارث را اسلام قرار داده با تنگنا مواجه می‌شود و مراجعه به تاریخ عرب قبل از اسلام نشان می‌دهد که این‌ها قوانین جامعه خودشان بوده و بنابراین در همان چارچوب موجود یک چیزی نفی یا بهتر شده است. وقتی که چیزی تأسیس‌شده شرایط خود را دارد و اگر شرایط عوض شود باید با الهام از شرایط جدید، مجدداً بررسی‌هایی انجام شود. اگر پیامبر(ص) یک چیزی را امضا کرد نیز برای آن شرایط است و اگر شرایط تغییر کند حسب شرایط باید دید با الهام از آن امضا وضعیت چطور خواهد شد.

بیشتر قضایا باید در چارچوب امضا و مدارا دیده شود و وقتی در این چارچوب دیده می‌شود، حتما باید به این توجه کنیم که نهایت وقت این حکم، چه زمانی است. مهم‌ترین مسئله این است که حسب باورهای ما، پیامبر(ص) خطوط کلی اصلاح را نیز رسم کردند هرچند که در زمان خود فرصت این کار را پیدا نکرده باشند. بنابراین بیشترین چیزی که محل بحث ماست احکامی است که مربوط به قبل بوده است. علامه طباطبایی می‌گوید انسان از قدیم‌الایام در بیشتر امت‌های قدیم مانند مصر، هند و ... تعدد زوجات را سنت خود کرده بود و در برخی از امت‌ها اصلا به عدد خاصی منتهی نمی‌شد. اسلام قانون ازدواج را به یک زن تشریع و با بیش از یک همسر؛ یعنی تا چهار همسر در صورت تمکن از رعایت عدالت موافقت کرده است. مفسران دیگر نیز از این مطالب دارند.

وقتی ما به تاریخ‌نگاری‌هایی که در زمینه اقسام نکاح در جامعه جاهلی صورت گرفته نگاه می‌کنیم، نکاحی داشته‌ایم که زناشویی بوده اما به صورت غیررسمی و پنهانی، یا اینکه دو مرد با توافق خود همسرانشان را عوض می‌کردند. نوع دیگر نکاحی برای تولید مثل از مردان شجاع بوده است. یا نکاحی بوده که از روی فقر، مرد همسر خود را در اختیار قرار می‌داده است و یا نکاح دسته‌جمعی هم وجود داشته است.

ازدواج یک پیمان و میثاق است و نه یک معامله

بنابراین پیامبر(ص) در ادامه حرکت‌های اصلاحی انبیا(ع) شروع‌کننده یک حرکت اصلاحی بودند نه پایان‌دهنده‌اش که این را نیز نشان می‌دهم که غایات کلی را ترسیم کردند. در مورد همین اقسام ازدواج باید بگویم که مثلا زنان، دختران و خواهرانشان را مهر قرار می‌دادند و به همسری یکدیگر درمی‌آوردند. یا اینکه مهریه را به خانواده زن می‌دادند ولی به خود زن نمی‌دادند، حالا همین صورتی که الآن هم برای ما مانده و گاهی تلقی می‌شود که این نکاح را اسلام تاسیس کرده، این طور است که یک مرد و یک زن برای اینکه زن حق کام‌وری جنسی خود را واگذار کند، یک بهایی را دریافت می‌کند و وقتی می‌خواهد استمرار پیدا کند خودش در دسترس است اما در عوضش چیزی می‌گیرد که اسمش نفقه است. پیامبر(ص) همین‌ها را درست کرده است اما آیا خطوط کلی را رسم کرده است؟ بله. پرسش دیگر اینکه، آیا این ازدواج، مطلوب پیامبر(ص) بوده یا در جامعه‌اش موروثی بوده؟ به نظر می‌رسد این ازدواج موروث بوده است اما چیزی که مطلوب آورده‌های پیامبر(ص) است؛ «وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» بوده است. پس از یک نکاح عربی و پیشااسلامی جاهلی دارد اجتماع را در بستر قانون‌هایی که قرار می‌دهد، به چیزی عبور می‌دهد که هدفش مودت و رحمت و آرامش انسان است. ازدواج امروزه یک پیمان و میثاق است و نه یک معامله که دو نفر تمام منافع خود را باهم به اشتراک می‌گذارند تا باهم بمانند و نسلی تربیت کنند و در کنار هم آرام بگیرند. در این صورت قضیه تفاوت پیدا می‌کند.

حال می‌خواهم در ریشه‌یابی این مشکلات تمرکز کنم. گاهی اوقات از بهتری مرد در قبال زن صحبت می‌شود اما ریشه این مشکلات بهتر بودن نیست بلکه مهتری است؛ یعنی یک ذهنیتی وجود داشته که مرد نسبت به زن یک مزیت سلطه‌آوری دارد که به او اولویت و برتری و حق تصرف و حاکمیت می‌دهد. در اینجا می‌خواهم روی زن به عنوان همسر تمرکز کنم؛ چون می‌خواهم به مسائل خاصی نگاه کنم. این تبعیض‌ها به دلیل این قاعده است. این همه تبعیض را ما به رسمیت می‌شناسیم و هست و کسی نمی‌تواند انکار کند و من می‌گویم پس از اینکه دغدغه را به رسمیت می‌شناسیم داریم به ریشه آن فکر می‌کنیم.

هر زن نمی‌تواند رابطه خود را به عنوان همسر به صورت استقلالی شروع کند؛ چون اجازه پدر را می‌خواهد و نمی‌تواند به صورت استقلالی تمام کند؛ چون حق طلاق با همسر است و مسکن مستقل هم نمی‌تواند داشته است و اشتغال او نیز زیر سوال است و همچنین خروجش از کشور هم ممنوع است. تا همسر کسی نبود مشکلی نداشت اما حالا یک زن برجسته داریم که می‌خواهد یک خروج حرفه‌ای داشته باشد و می‌خواهد در یک همایش علمی و ... شرکت کند اما باید اذن همسرش را داشته باشد. بند سوم از ماده هجدهم از قانون گذرنامه می‌گوید صدور گذرنامه برای زن منوط به اجازه همسر است و پس از آن هر وقت و در هر مرحله‌ای که خواست مرد می‌تواند او را ممنوع‌الخروج کند.

قاعده‌ای فقهی به نام سلطنت

اگر این را ریشه‌یابی کنیم برمی‌گردد به نگاه مهترانه؛ یعنی یک چیزی در آورده‌های پیامبر(ص) بوده اما به جای اینکه این را درست بخوانیم اینطور خوانده‌ایم که اگر در یک حدیثی گفته شده که هیچ کاری نمی‌کند، مگر به اجازه همسرش پس از این می‌فهمیم که این مرد یک مزیتی دارد که برای او سلطه می‌آورد. بحث این است که این مزیت مهتری از کجا آمده است. شاید اصلی‌ترین چیزی که از آن این مزیت سلطه‌آور فهمیده می‌شود آیه قوامیت مردان بر زنان است.

یک قاعده‌ای فقهی داریم که نامش سلطنت است و از روایاتی نظیر مردم بر اموال و انفس خویش مسلط هستند، اینطور فهمیده‌اند که زن هم مانند هر انسان دیگری باید بر نفس و مال خودش مسلط باشد مگر در جایی که دلیلی وجود داشته باشد. پس هر ادعا و قانونی غیر از این، باید به این قاعده عرضه شود. اتفاقا وقتی به کتاب و سنت هم مراجعه می‌کنیم می‌بینیم همین قاعده را دارد تایید می‌کند. در قرآن کریم حتی در فقره طلاق که مقوله جدایی است می‌گوید به نیکی با اینها رفتار کنید. حال اگر من یک قابلیتی داشته باشم و همسرم من را منع کند، مصداق رفتار به نیکی است؟ یا در قرآن اجر همه افراد به رسمیت شناخته شده است و بعد صراحتاً در مورد زنان هم آمده که اجر آنها ضایع نمی‌شود.

از این مجموعه استفاده می‌شود زنی اگر برای تلاش خودش یک فضیلتی داشت منع کردنش از حق ارائه مجوز شرعی ندارد. اما این تبعیض‌ها از کجا می‌آید؟ چه اینکه در روایات نیز نسبت به مهربانی کردن با زنان تأکید شده است. یک منبع دیگر هم باید مطرح کنم که در فقه اسلامی مطرح است که مقاصد شریعت است. می‌گویند هر حکمی که در شرع آمده می‌خواهد یک سلسله مصالحی را تامین کند؛ مثلا می‌گویند هر حکمی به حفظ جان یا آبرو و این مسائل برمی‌گردد. حال زن اگر مطلب علمی‌اش را نتواند بگوید و از کشور خارج نشود، به زن ضرر می‌خورد. پس این هم به مجموعه‌ای که مطرح شد اشاره می‌کند. حال مجدداً باید این پرسش را مطرح کنم که پس این همه تبعیض از کجا است؟

بحث ما آورده‌های پیامبر(ص) بود. در این آورده‌ها، به این تأکید شده که زنان یک برتری دارند اما این خوانده نمی‌شود که برای زنان هم مانند چیزی هست که علیه آنها است؛ یعنی اگر مردان درجه دارند اینها نیز درجه دارند. البته معنای حرف من این نیست که فقه اشتباه کرده است، حرف من این است وقتی اینها را بازخوانی می‌کنیم از یک طرف مسئله امضا و مدارا مطرح می‌شود و از یک طرف مسئله خوانش مهترپندارانه مطرح می‌شود. این دو را که جمع می‌کنیم انسان به این نتیجه می‌شود که حتما باید اینها جور دیگری خوانده شود.

مصالحی که در جامعه امروز  تأمین نمی‌شوند

یک روایت معروفی از امام باقر(ع) است که می‌گوید زنی آمد محضر پیامبر و گفت که حق مرد بر گردن زن چیست؟ فرمودند: بر او است که از شوهرش اطاعت کند، از خانه‌اش بدون اذنش صدقه ندهد و روزه مستحبی نگیرد و خودش را از شوهرش دریغ نکند و بدون اذن شوهرش از خانه‌اش خارج نشود. اما این را نیز اهل فقه قبول نکردند، بلکه گفته‌اند سیاق لعنت به قدری زیاد است که در مورد هیچ‌کدام از اینها قائل به وجوب و حرمت نشده‌ایم؛ مثلا اگر کسی تنها بخوابد ملائکه او را نفرین می‌کنند. چطور آنجا برای این یک حرمت در نظر گرفته نشد و وقتی به خروج زن از خانه رسید اینجا این را حرمت دیدید؟ این‌ها توصیه‌هایی مربوط به آن جامعه بوده است.

این مجموعه برداشت‌هایی که از آیات و روایات شده یک سلسله مصالحی را تامین می‌کردند که در جامعه امروز ما چه بسا آن مصالح از طریق این دستورات تأمین نشوند. یادمان بیاید همان چیزی که از میان اقسام ازدواج تایید شد یک قرارداد معاوضه‌ای کام‌جویی‌محور با طرفین نابرابر بود و الان چیزی که ما می‌بینیم یک پیمان طرفینی زناشویی است که کام‌جویی آن هم یک‌طرفه نیست و فرزندآوری با کارکردهای پیچیده است. اینها دیگر از طریق آن احکام ممکن است تفسیر نشود. اینکه مثلا آن زمان گفته که زن بیرون نرود، دلایلی داشت که الآن وجود ندارد از جمله دلایل نشاندن زن‌ها در خانه این بود که لباس نداشتند و عریان بودند. یکی از راه‌ها در چنین زمانی این بود که بگویند لباس بپوش یا اینکه بگویند برون نرو. یا اینکه مگر بیرون از خانه چقدر حرفه و شغل آبرومند برای زنان تعریف شده بود؟

دیگر اینکه فرم ازدواج قرارداد یک‌طرفه کام‌جویی‌محور بوده است و طبیعی است که قراردادی نوشته شده و نباید کاری کرد که به این قرارداد صدمه‌ای وارد شود. حال که قرارداد آن نیست و یک مسئله طرفینی است در این صورت می‌شود خروج هردو طرف، آن هم نه فقط به کام‌جویی ضرر بزند، بلکه اگر به هر تعهدی که باهم دارند ضرر بزند باید با هماهنگی باشد، آن‌هم نه اینکه اختیارش دست یکی باشد بلکه باید به طرفین این اختیار داده شود یا اینکه نهاد سومی مانند دادستان مداخله کند که همه چیز رنگ دیگری می‌گیرد. آن زمان هم چون دادگستری نبوده همه این اختیارات دست مرد بوده است.

انتهای پیام
captcha