یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی دستیابی به شهرهای توسعهیافته و مدرن همراه با حفظ بافت تاریخی و فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی آنها بوده است تا از این مسیر به مختصات شهر قرآنی دست پیدا کنیم. متأسفانه با گذشت چند دهه از انقلاب، هنوز به آرمانشهر مورد نظر، که همان شهری قرآنی و مبتنی بر سیمای ایرانی ـ اسلامی است، نرسیدهایم. منظور از شهر قرآنی، شهری اخلاقی و انسانی است، یعنی از سیمای شهری گرفته تا رفتار و منش مسئولان و شهروندان در این شهرها بر مبنای قرآن و برگرفته از تعالیم عمیق اسلامی باشد.
یکی از وظایف مسئولان، از جمله شوراهای اسلامی، شهرداران و دیگر مسئولان شهری، برنامهریزی و رفع مشکلات شهری برای دستیابی به این هدف مهم است. طی چند دهه اخیر و با توسعه ناموزون و ناهمگون شهرها و ورود فناوریهای نوین به بلاد اسلامی، بسیاری از شهرهای اسلامی نتوانستند در برابر دنیایی مدرن و ورود بافت غربی کلانشهرهای جهانی به داخل سرزمین مادری مقاومت کنند.
رشد قارچگونه برجهای مسکونی و اداری، گسترش حاشیهنشینی در شهرها، ایجاد بناهایی که هیچگونه سنخیتی با تاریخ و فرهنگ اسلامی و ایرانی ندارد و ... همگی از نمونهها و دلایل از بین رفتن بافتهای سنتی و کهنشهرهای اسلامی هستند. البته در برخی از شهرهای بلاد اسلامی مسئولان شهری و دولتی توانستهاند که علیرغم توسعه فناوری و ورود مدلهای غربی برای توسعه شهری، فرهنگ و تاریخ و سنتهای خود را در بافت شهری حفظ کنند و از مزایای توسعه شهری بهروز نیز استفاده کنند.
حفظ میراث و فرهنگ کهن ایرانی ـ اسلامی در بافت شهری امروز یکی از ضروریات و از جمله وظایف مسئولان شهری به ویژه شهرداران است. امروزه با روند توسعه ناموزون شهرها و کلانشهرهای کشور، مشکلات فراوان اجتماعی نیز دامنگیر ساکنان این شهرها شده است و زمینه را برای بروز التهابات اجتماعی فراهم میکند. متأسفانه مدل توسعه کلانشهرهای ما از جمله تهران، تبریز و ... مدلی ناموزون و برگرفته از معماری غربی است که هیچ سنخیتی با سیمای شهری ایرانی ـ اسلامی ندارد.
نسیم اشرافی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با موضوع سیمای شهر معاصر و نتایج بهرهگیری از چنین سیمای شهری و تأثیر آن بر زندگی انسان امروزی، اظهار کرد: علم معماری و شهرسازی، علم طراحی فضای زندگی انسان است. به عبارتی معماری، ظرف زندگی انسان است که میتواند بر کیفیت زندگی او تأثیرگذار باشد. حال اگر این ظرف متناسب با نیازهای انسان طراحی شود، زندگی انسان از کیفیت بالایی برخوردار خواهد شد.
وی ادامه داد: خداوند در قرآن، غایت زندگی انسان را با عنوان «حیات طیبه» نام میبرد (سوره نحل آیه 97) یعنی پاداش انسان مؤمن رسیدن به زندگی طیب است؛ حال این سؤال مطرح میشود که آیا فضای زندگی معاصر و سیمای شهر امروز قادر است این نوع کیفیت را برای زندگی انسان محقق کند؟
اشرافی بیان کرد: به نظر میرسد ظرف زندگی انسان معاصر قادر به رساندن انسان به این غایت نیست. معماری و شهرسازی دنیای معاصر مبتنی بر نیازهای انسان شکل نگرفتهاند، آنچه در سیمای شهری امروز با آن مواجه هستیم، معماری و شهرسازی مدرن است و نگاه مدرن به این ظرف زندگی (معماری) همواره رویکرد لیبرالیستی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: این رویکرد حتی در مواجهه با نیازهای آسایشی انسان که حداقل نیازهای طبیعی هر انسانی است، حدودمدار نیست. بناهای گستردهای که بالاترین مصرف انرژی را دارند و هیچگونه هماهنگی با محیط و اقلیم خود ندارند، حاکی از چنین رویکرد اباحهگری است که در ظرف زندگی انسان و معماری و شهرسازی معاصر نیز رخنه کرده است.
وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: از آنجا که انسان دارای سه ساحت مادی، روانی و روحی است، توجه به هر یک از این ساحتها برای رسیدن به حیات طیب لازم است و همواره فضای زندگی انسان باید قابلیت برآورده کردن نیازهای این سه ساحت را داشته باشد تا فضای حیات طیبه شکل گیرد و این در حالی است که در سیمای شهری معاصر نه تنها حوزه مادی، بلکه حوزههای روانی و روحی به کلی مورد غفلت واقع شدهاند.
اشرافی ادامه داد: فضاهای معاصر حتی زمینهای را ایجاد کردهاند که بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی در آن قابل تحقق است. بسیاری از جرایم در فضای شهری امروز بیش از فضای شهری گذشته به راحتی امکان تحقق یافتهاند و همین مسئله یکی از موضوعاتی است که سبب میشود تا ظرف زندگی انسان از غایت اصلی خود فاصله گیرد و مورد پژوهش بسیاری از اجتماعشناسان قرار گیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: فضای شهری و معماری میتواند بر کنشهای انسانها تأثیرگذار باشد، هر چند از رفتارهای غالب اجتماعی نیز الگو میگیرد؛ بسیاری از رفتارهای اجتماعی ناهماهنگ با فرهنگ خودی، حاصل تأثیرگذاری فضای زندگی انسان بر خود است. رواج پلازاهای شهری در مکانهای نامناسب، عدم ایجاد محرمیت فضایی در برخی از ساختارها و گستردگی پلانهای آزاد و ... به مرور رفتار انسانها و مخاطبان فضاها را تغییر داده و از سنخ ماهیت خود میکند.
وی افزود: در معماری و شهرسازی مدرن، مراکز تجاری و بانکها به عنوان بناهای سرآمد یک شهر، هسته اصلی شهر را شکل میدهند و از این طریق رواج مصرفگرایی سیمای شهر را بر غفلت و فراموشی قرار میدهد. امروزه سیمای شهر معاصر، سیمای شهر مطلوب انسان فطرتمدار نیست.
اشرافی بیان کرد: گسترش روزافزون بیلبوردهای تبلیغاتی، عدم رعایت عدالت در بهرهبرداری از منابع و خدمات شهری، عدم رعایت عدالت در ساختارهای معماری، افزایش فضاهای برونگرا، فراموش شدن محوریت مساجد در شکلدهی به ساختار محله، عدم رعایت حقوق شهروندی در ساخت و سازها، اشرافیت فضاهای مسکونی به یکدیگر، کاهش سرانه مسکن، نماهای ناهماهنگ و نامتعادل در بدنه شهری، ترویج غربگرایی به واسطه نماهای کلاسیک رومی، اسراف در بهرهگیری از مصالح، کاهش سرانه فضای سبز، عدم توجه به کاداستر، رهاسازی بناهای فرسوده شهری، عدم توجه به مسکن اجتماعی و ... نمونههای اندکی از ماهیت سیمای شهر امروزی هستند که ظرف نامناسبی را برای زندگی انسان فراهم کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در پایان سخنان خود در این زمینه اظهار کرد: وضعیت محقق معماری حاضر، محصول رویکردهای فردگرایی است که فطرت را از ساحت وجودی انسان حذف میکند و آنچه برای او صرفاً موضوعیت دارد، همان شعار معروف سریعسازی، آسانسازی و انبوهسازی است و در این ساختار آنچه به حیطه فراموشی و نسیان سپرده میشود، معنا در سیمای شهرسازی و معماری است.
انتهای پیام