یلدا جشن پیروزی نور بر ظلمت است/ چله می‌تواند شب خانواده‌ نام بگیرد + فیلم
کد خبر: 4022537
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۴
گفت‌وگوی ایکنا با اسماعیل آذر به مناسبت طولانی‌ترین شب سال

یلدا جشن پیروزی نور بر ظلمت است/ چله می‌تواند شب خانواده‌ نام بگیرد + فیلم

اسماعیل آذر بر این باور است: این روز را برای پیروزی نور بر ظلمت جشن می‌گرفتند. علت مبارک بودن این جشن این است که از فردا شعاع آفتاب بیشتر می‌شود و کشاورزها امیدوارتر می‌شوند و طول روز بلندتر می‌شود و به بهار نزدیک‌تر می‌شوند.

به مناسبت شب یلدا گفت‌وگویی با استاد اسماعیل آذر، پژوهشگر ادبی و شاعر در ایکنا انجام داده‌ایم که در آن گریزی به تاریخچه و سنت‌های این شب مبارک و فرخنده زدیم تا بیش از پیش نسبت به این شب شناخت پیدا کنیم.

اسماعیل آذر ضمن گرامیداشت این جشن کهن ایرانی بر همه هموطنان در رابطه با چگونگی شکل‌گیری شب یلدا شرح داد: یلدا در ماه دی اتفاق می‌افتد و آخرین روز پاییز و اولین روز زمستان است که در این میان شبی است که آن را شب یلدا می‌گویند. یلدا واژه‌ای سریانی است که وارد عربی شده و از آنجا به فارسی می‌آید. واژه‌هایی هم مثل ولد، والد، والده، مولودی، تولد و میلاد همه از این لغت مشتق می‌شود. فارسی یلدا، چلّه می‌شود.

وی ادامه داد: من ترجیح می‌دهم ابتدا از ماه دی سخن بگویم؛ زیرا دی، ماه عزیزی است. واژه «دی» در اوستا «دَتهوش» یا «دَدوه» است و در پهلوی میانه «دا» یا «داتر» گفته می‌شود که ریشه آن به «دادار» می‌رسد و دادار به معنای حضرت خداوندی است. بنابراین دی از همان دادار و گرفته شده است که ماه خدا گفته می‌شود.

آذر در رابطه با منابع گفته خود بیان کرد: منابع پیرامون این موضوع بسیار است که می‌توان به آثارالباقیه فیلسوف بزرگ ابوریحان بیرونی و زین‌الاخبار گردیزی است که هر دو در سده‌های چهار و پنج زندگی می‌کردند و مطالبی که بیان شد برگرفته از این دو اثر است. اگرچه در آثار دیگر هم مانند فارسنامه ‌ابن‌بلخی وجود دارد و آثاری که معاصرین نوشته‌‌اند فراوان است.

این پژوهشگر ادبی ادامه داد: بیشترین بسامد جشن‌ها در میان ماه‌ها در همین دی‌ است. از جشن‌های این ماه همین جشن چله است و اولین روز بعد از آن را «خرم روز» می‌گویند که این روز را جشن می‌گرفتند. جشن دیگری وجود داشته به نام «بهمنجه» که نام بهمن روی آن است اما در همین ماه می‌گرفتند که جشنی است برای گله‌داران و دامداران و کسانی که در این زمینه‌های شغلی کار می‌کردند. جشنی دیگری نیز در پانزدهم دی‌ماه به نام «دی‌بکان» وجود داشته است.

آذر در رابطه با سنت‌های بعضی از شهرها بیان کرد: اصفهانی‌ها در دی‌ماه جشن یک هفته‌ای داشتند به نام «باد رود» که «کژین» هم به آن می‌گفتند. اراکی‌ها نیز جشنی به نام «شکمبه‌خوران» داشتند. در مرند «یاساجی‌ها» نوازنده‌های دوره‌گرد ساز می‌زدند و مردم جمع می‌شدند و جشن می‌گرفتند. کردهای عزیز هم به همین صورت در این جشن شعار می‌دادند که «چله به در، قضا به در، چله به در، عله به در» عله در اینجا به معنای علت و بیماری است و هر قومی شعارهایی که برای خود داشت. حدود 150 سال پیش تهرانی‌ها صبح روز یلدا به بام‌ها می‌رفتند و به بانگ بلند و برای خود، دیگران و مردم دعا می‌کردند که رسمی در شب یلدا بوده است. بنابراین دی‌ماه از نقطه نظر جشن‌هایی که وجود دارد یکی از ماه‌های مهم است.

این شاعر در رابطه با علت اینکه چرا در شب یلدا یا چله جشن گرفته می‌شود توضیح داد: چند جهت وجود دارد؛ اول اینکه چهار روز بعد از یلدا می‌شود 25 دسامبر، که جشن ناتائلیسم است که به آن نوئل می‌گویند. داستان از این قرار است که در روزگاری که آئین مهری رواج داشته؛ مهر را یک شخصیت حقیقی و اساطیری می‌پنداشتند و می‌گفتند که مهر موجودی است که هزار چشم دارد و ده هزار گوش و با یک کالسکه زرین بر قله دماوند نشسته است و تولد او این روز است.

وی در رابطه با ارتباط جشن یلدا با میلاد حضرت مسیح (ع) گفت: داستان این است که اولین بار شخصی در اواخر قرن سوم میلادی به نام اورِلئان که امپراتور بوده دستور می‌دهد معبدی در میدان سیلوستر می‌سازند و 25 دسامبر که می‌شود می‌رفتند و در این معبد شادمانی می‌کردند و جشن می‌گرفتند. بعد از او امپراتور جدیدی به نام اولئانئاریوس دستور می‌دهد تمام طرفداران آئین مهری را به قتل برسانند و هزاران نفر شاید بیش یا کم را می‌کشند. بنابراین 25 دسامبر را در قرن چهارم در سال 382 میلادی به نام مسیح (ع) می‌زنند که در این روز متولد شده است. این هم وجه دیگر این روز است که یکی میلاد مهر و دیگری میلاد حضرت مسیح (ع) بود.

آذر اظهار کرد: جشن حقیقی و جشن واقعی این است که مردم آن روزگار فلاحت داشتند و کشاورزی می‌کردند و طبعاً وقتی زمستان می‌شده کاری نداشتند و باید می‌نشستند تا دوباره بهار بیاید و کشت و کار راه بیافتد و کشاورزی رونق بگیرد تا به زندگی خود برسند.

وی ادامه داد: روز دی یک جنگی برپا می‌شود که می‌توان این جنگ را جنگ معنوی نامید نه جنگی که در آن شمشیر و تیر و تفنگ باشد. جنگی میان نور و ظلمت و دانش و جهل است. به این علت گفته می‌شود که طولانی‌ترین شب است که در علم نجوم صورت فلکی قوس را تمام می‌کنیم و می‌شود اول جغد. شب یلدا صورت فلکی جغد در برج آفتاب تحویل می‌کند و ستاره‌شناسان باستان این شب را بسیار نحس می‌دانستند و برای همین بود که بیدار می‌نشستند تا نحوست دامن آنها را نگیرد.

آذر افزود: سیاهی و ظلمت در این شب به اوج خود می‌رسد و ظلمت تا انتهای جایی که می‌تواند می‌رسد و این دو جنگ می‌کنند و از فردا یعنی روز اول دی نور بیشتر می‌شود و ظلمت کمتر، تا اینکه خورشید جایگزین می‌شود. یعنی نور بر ظلمت پیروز شده و تاریکی را مغلوب خود می‌کند. حال که نور بر ظلمت پیروز شده است را جشن می‌گیرند و این جشن چله نام دارد.

وی خاطرنشان کرد:‌ این روز را برای پیروزی نور بر ظلمت جشن می‌گرفتند. علت مبارک بودن این جشن آنقدر این است که از فردای آن شعاع آفتاب بیشتر می‌شود و کشاورزها امیدوارتر می‌شوند و طول روز بلندتر می‌شود و به بهار نزدیک‌تر می‌شوند به قولی «دی چو بگذشت به سر عشق بهاری دارم».

این مجری برنامه‌های ادبی در رابطه با سنت‌های قدیمی مخصوص این شب بیان کرد: در قدیم دو سفره وجود داشت؛ یکی سفره تنقلات بوده که به آن «مَیَزدِ» می‌‌گفتند و یکی هم بوده که انواع شربت‌ها در آن بود به نام «زَور» که واژه زور نیز از آن ریشه می‌گیرد. این‌ها را می‌گذاشتند و تنقلات نوش جان می‌کردند و تا صبح برای هم قصه می‌گفتند. البته وقتی که حافظ آمد، حافظ‌خوانی و تفأل به حافظ متداول شد.

وی ادامه داد: من به یاد دارم که مادربزرگ ما در شب یلدا قصه می‌گفت و تنقلات هم روی کرسی فراوان بود. بنابراین می‌نشستند بیدار تا بامداد تا نحوست این شب دامان آنها را نگیرد. سیزده فروردین هم همین است که بیرون می‌روند زیرا داستان دارد. می‌گویند سیزده عدد نحسی است من دیده‌ام در خیلی جاها حتی هواپیما‌ها عدد 13 ندارند و حتی در خارج نیز این عدد را نحس می‌دانند. علت تاریخی آن باز می‌گردد به این دلیل که می‌گویند هزاره سیزدهم بعد از دوازده هزار سال تاریخ زمین و بشر همه چیز دنیا کن‌فیکون می‌شود و به همین دلیل است که از خانه‌ها بیرون می‌رفتند که خانه‌ها بر سر آنها خراب نشود. به دشت‌ها و طبیعت روی می‌آوردند.

این پژوهشگر گفت:‌ این جشن می‌تواند بعد از «چله» جشن «خانواده» نیز لقب بگیرد. خانه و خانواده بعد از خداوند پناه انسان‌ها است. شبی است که همه گرداگرد هم می‌نشینند؛ گاهی فامیل و دوستان می‌آیند و جشنی برپا می‌کنند و تمام طول شب را شادمانی می‌کنند و روزگار را به خوبی، خوشی، سعادت و خوشبختی می‌گذرانند. به همین دلیل است که می‌توانیم به آن جشن خانواده بگوییم.

آذر در رابطه با «چله» بیان کرد: ما دو تا چله داریم، یکی چله بزرگ و دیگری چله کوچک. از اولین روز دی‌ماه تا چهل روز یعنی دهمین روز بهمن، این چهل روز را «چله بزرگ» می‌گویند. از دهم بهمن تا آخر ماه که بیست روز است، چله کوچک نام دارد.

وی ادامه داد:‌ چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک را چهارچاری می‌گویند. در ادبیات فولک آنها به یکدیگر متلک هم می‌گویند. چله کوچک به چله بزرگ می‌گوید: «اگر من عمر تو را داشتم بچه را در قنداق از سرما خشک می‌کردم ولی خب من عمر تو را ندارم و نمی‌تونم مثل تو سردی داشته باشم» و از این حرف‌ها وجود دارد. حتی در شعرهای کوتاهی هم که خوانده می‌شود این قضیه چهارچاری مطرح می‌شود.

اسماعیل آذر بحر طویلی را در فرجام سخنان خود به مناسبت شب چله تقدیم مخاطبان ایکنا کرد که بدین شرح است:

در این شب شبِ یلدا، همه جمعند به دورهم و دور از غم و بشمرده غنیمت که خداداده چنین همت و این دولت و این نعمت و این فرصت زیبا و فریبا که به شکر اندرش آیند و بیارند همه سفره یلدا و بچینند ز شیرینی دیرین و همه نقل‌ونبات و بگذارند صلات و بگشایند دهان و بشمارند سر و پا همه تسبیح خدا را.

 چه شوقی و چه ذوقی، چه بزمی و چه ترتیبی و چه نظمی. نه قهری و نه بزمی، همه در پی آنند و در آنند که گسترده بدارند به هر خانه و کاشانه به سر سایه‌ای از صلح و صفا را. چه شوری و چه نوری، چه یلدای قشنگی، طعام از همه رنگی، نه دعوا و نه چنگی. گشایند یکی سفره یلدا و فراموش کنند قصه فردا و بخندند و پر از شور و چرانند یکی سور و زنند فال به آن حافظ شیرین سخن و خنده گذارند به روی دهن و از شکرانه دعایی و ثنایی و بخوانند به حرمت دو سه آیات ز قرآن خداوند تعالی و بر آن گستره عشق سر آرند سرودی و فزایند درودی و گشایند دل خویش و نشانند در آن دانه از مهر و وفا را.

انتهای پیام
captcha