احمد رفیعی وردنجانی، شاعر آیینی چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا در خصوص پیوند ادبیات و بهویژه شعر فارسی با مضامین اسلامی و تجلی عشق ذاتی ایرانیان به اهل بیت(ع) در شعر و ادبیات، اظهار کرد: گرایش به نور نه در ذات ایرانیان که در ذات و فطرت همه انسانها وجود دارد و اهلبیت(ع) نور واحدند. از زمان ظهور و شناخته شدن اسلام در ایران، ایرانیان عاشق نیز به سوی این نور واحد گرایش داشته و این گرایش عاشقانه نه تنها در شعر که در سایر هنرهای مردم ایرانزمین نیز بروز و ظهور بارز داشته است.
وی با ذکر اینکه عشق الهی ایرانیان به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) در شعر به صورت عرض ارادت و سرودن مدح و مرثیه و سرایش مولودی جلوه کرده است، ادامه داد: این عشق به حدی پررنگ و شورآفرین و الهامبخش بوده که منجر به خلق شعر آیینی شده و به صورت دقیقتر، موضوع اهلبیت(ع) در مضمون اشعار شاعران ایران جایگاهی ویژه برای خود باز کرده است.
رفیعی تصریح کرد: شاعران آیینی مانند تمام ایرانیان، از دیرباز عشق و ارادت خود را در قبال ائمه معصومین(ع) نهادینه کرده و همواره به آنان توسل میجویند و در زمان سرودن شعر این ارادت و معرفت قلبی و فکری در قالب واژگان و ابیات متبلور میشود، هر چقدر درجات روحی و معرفت به خدا و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در شاعر عمیقتر و ریشهدارتر باشد، مضامین عرفانی و ملکوتی انعکاس یافته در شعر نیز غنیتر و با مفهوم والاتری تجلی خواهد یافت و منبع شناخت و معرفتافزایی محسوب میشود.
این چهره ادبی استان با اشاره به اینکه شعر فاطمی تاریخچهای طولانی دارد و عشق به فاطمه زهرا(س) در میان ایرانیان به عنوان مادر ائمه اطهار(ع) و پشتیبانی خاص ایشان از ولایت امام علی(ع) در کنار نگاه ویژه پیامبر(ص) به ایشان انگیزه شاعران دیندار در پرداختن به مضامین شعر فاطمی بوده است، افزود: باید گفت، همانطور که حضرت زهرا(س) مادر اهل بیت(ع) است و به صورت عاطفی و احساسی نیز همه دلدادگان ایشان را امالمؤمنین و حضرت مادر میدانند، یقین دارم که ایشان در شعر نیز برای شاعران دلداده و ارادتمند مادری میکنند.
رفیعی ادامه داد: یک نگاه مادرانه حضرت زهرا(س) به شاعران کافی است تا تحولی عظیم در زندگی آنان بهوجود آید، چه بسیار شاعران موفق که ابراز ارادتشان به ساحت مادر هستی حضرت زهرای مرضیه(س) بیمثال و ستودنی است و به یقین از این ارادت آسمانی به نور رسیدهاند. هیچ لحظهای از زندگی انسان بیاذن و عنایت اهل بیت خاندان عصمت و طهارت طی نمیشود و حتی نفس کشیدنهای ما هم به یمن عنایت این بزرگان است، لذا شاعر فاطمی این سعادت را دارد که با عنایت حضرت زهرا(س) شاعرانگی کند.
وی در پاسخ به این پرسش که شاعران کدام ویژگیهای سبک و سیره زندگی زهرای اطهر(س) را بیشتر مورد توجه قرار دادهاند، گفت: همه زندگی سرتاسر پر خیر و برکت حضرت زهرا(س) نور است و با هر نگاه و از هر زاویه که بنگریم، گفتنیهای بسیار دارد که چه بسا ناگفته ماندهاند. حضرت زهرا(س) نقطه کمال شأنیت زن هستند و اگر نکاتی در شعر شاعران ناگفته مانده از ناتوانی و اهمال آنان است و شاید به این دلیل باشد که گاه شاعران را راهی برای شناخت و کسب زوایای شخصیتی ایشان وجود ندارد و گشوده نمیشود. ساحتهایی از شخصیت و سیره و روش فاطمی هم که شاعران مورد توجه قرار داده و بدان پرداختهاند، قطعاً هنوز ناگفتههای بسیاری دارد و شاعران به مدد کسب معرفت و شناخت و مطالعه و تأمل در این خصوص میتوانند آثار فاخرتری خلق کنند.
شاعر آیینی استان در تبیین بایستههای شعر فاطمی، گفت: ابتدا باید یادآور شد که مضامین شعر فاطمی تا قبل از انقلاب بسیار کلی و بیشتر درباره شهادت حضرت زهرا(س) بود اما بتدریج گستره این دست آثار منظوم افزایش یافت. شعر فاطمی شعر توصیفی نیست، فاطمه(س) یک مکتب است و شعر فاطمی باید بازتابی از این مکتب باشد. شعر فاطمی باید روایتگر حمایت آن حضرت از ولایت، استواری بر حق خود، ظلمستیزی بوده و بسیاری نکات دیگر حیات و سیره گفتاری و رفتاری حضرت را بیان کند. این حماسههای بیبدیل است که از فاطمه، فاطمه ساخته است، همان فاطمهای که بر قلبهای نورجویان حکومت میکند.
رفیعی گفت: در شعر معاصر نمونههای بسیار خوبی از اشعار و آثار با مضامین فاطمی سروده شده که باز هم جای کار وجود دارد و امید است با نگاه ویژه حضرت فاطمه(س) آثاری بهتر و شایسته حضرت خلق شود، بیشک در هر جا کار شایستهای ارائه شده به یقین با نگاه ویژه حضرت بوده است.
سرودهای از احمد رفیعی وردنجانی با موضوع حضرت زهرا(س)، حُسن ختام این گفتوگو شد.
«ما قطره و او حضرت دریاست، زهراست»
میلاد او لولاک را معناست، زهراست
او نور چشم حضرت طاهاست، زهراست
کوثر شد او نور خدا، زاینده نور
او شد همانی که خدا میخواست، زهراست
تنها نه اینکه کوثر قرآن حق شد
هر آیه نور پاک او پیداست، زهراست
تاریکی دنیای هستی، نور میخواست
حق دهر را با نور او آراست ،زهراست
این یاس خوشبو، روح و ریحان رسول است
سرو بلند گلشن تقواست، زهراست
حیدر فقط در همسری شایسته اوست
یک تن اگر شایسته مولاست، زهراست
کار خدایی میکند اما خدا نیست
مثل خداوند است، بیهمتاست، زهراست
چون خیمهگاهی چادر مهرش همیشه
اینگونه بر سقف جهان برپاست، زهراست
بس روزها بر روزههای خویش افزود
از لقمه افطارهایش کاست، زهراست
اما به فکر سفرههای دیگران بود
برکت برای سفره دنیاست، زهراست
وقت دعایش حاجت همسایگان را
ماقبل حاجات خودش میخواست، زهراست
هر کس بزرگی یافت شد پیوسته با نور
ما قطره و او حضرت دریاست، زهراست
او یاور جمهوری اسلامی ماست
از مهر، لطفش هر نفس با ماست، زهراست
او مادرانه عزت فرزندها را
از خالق خود میکند درخواست، زهراست
تفسیرها هر قدر میگویند و گفتند
یک نقطه نامِ حضرت زهراست، زهراست