هویت زن از منظر قرآن/ دختران شعیب(ع)؛ الگویی تمام‌عیار برای دختران امروز + فیلم
کد خبر: 4036842
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۹

هویت زن از منظر قرآن/ دختران شعیب(ع)؛ الگویی تمام‌عیار برای دختران امروز + فیلم

یک مدرس حوزه و دانشگاه ضمن بررسی نقش هویت زن از منظر الگو‌های قرآنی به داستان‌های قرآن به عنوان الگوهایی ناب برای پذیرش و هدایت این نقش اشاره و تاکید کرد: رفتار و منش دختران شعیب(ع) الگویی تمام عیار از تمام جهات برای دختران امروزی است.

هویت زن از منظر قرآن/ دختران شعیب(ع) الگویی تمام عیار برای دختران امروزیبه گزارش خبرنگار ایکنا، درس‌گفتار هویت زن از منظر الگو‌های قرآنی از سلسله درس‌گفتارهای چهار فصل قرآنی(فصل زمستان) از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهار فصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار می‌شود. در ادامه نخستین قسمت از ارائه انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه با عنوان «زن عامل اتصال دنیا با ملکوت» را ببینید و بخوانید.

«می‌دانیم که دنیای امروز سرعت بسیار بالایی دارد و مجالی برای پرداختن به ظرافت‌های زنانه باقی نمی‌گذارد. از دیگر سو چاره‌ای نداریم جز اینکه در این مسیر حرکت و بتوانیم نقش خودمان را هم ایفا کنیم. به همین منظور برای اینکه به دید درستی برسیم و بتوانیم در این هیاهو درست عمل کنیم و از بروز و پرورش آن محروم نمانیم و همچنین نقش خودمان را به درستی ایفا کنیم به سراغ جایی رفتیم که خالق مهربان ما درباره این موضوع با ما صحبت کرده است و این کاملاً بدیهی است که خداوند در قرآن کریم با ما صحبت کرده است؛ از دیدگاه خالق به زن چگونه نگریسته شده است؟

اگر ما به صورت ساده و بدیهی به اجتماع بشری نگاه کنیم خانواده و جامعه را می‌فهمیم و زمانی که به قرآن می‌نگریم در هر دو قاب تصویر نقش‌های معرف زن و زنانگی را نشان داده و این مسائل را برای ما تعریف کرده و الگویی را پیش روی ما قرار داده است.

اگر به سراغ خانه برویم و به زن به عنوان قلب تپنده خانواده نگاه کنیم می‌بینیم که پیشروی ما تصویر زیبایی از دختری را در همراهی دختران حضرت شعیب(ع) نشان می‌دهد و به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان دختر بود ارتباط پویا و سازنده با پدر داشت و همدوش او در این مسیر حرکت کرد و فعال‌ترین بروز اجتماعی را توأم با حفظ کرامت زنانه داشت.

تصویر دیگری که قرآن کریم نشان می‌دهد در همراهی خواهر حضرت موسی(ع) است؛ لذا به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان خواهر بود همراه برادر شد و این نقش را پررنگ ایفا کرد و از قلب خانه، ناظر به جامعه بود و به جایگاه تاثیرگذار در جایگاه خواهری رسید. در ادامه ما را با نقش همسری در همراهی با همسر حضرت ابراهیم(ع) نشان می‌دهد. نقش زیبایی که در خانه ایفا می‌کند و اثری که در جامعه دارد. در نقش بعدی مادر حضرت موسی(ع) و حضرت مریم(س) را به ما نشان می‌دهد و اینکه چگونه می‌توان در نقش مادری به فرزانگی رسید.

بعد از این موارد ما را به دو مدل جامعه می‌برد یک جامعه که در نتیجه شناخت و حضور خدا و حضور انسان‌های مومن و الهی، زنانی را پیش‌روی ما قرار می‌دهد ازجمله ملکه صبا، که در نتیجه بروز گوهره عقل در وجودشان به مرتبه و همگامی با نیکوترین انسان‌های هم‌عهد خودشان می‌رسند و به ما نشان می‌دهد که می‌توان زن بود و در بالاترین مراتب اجتماعی قرار گرفت و بهترین و زیباترین قامت این نقش‌ها را ایفا کرد. در روی دیگر این سکه قرآن ما را به جامعه می‌برد که از ناآرامی وحشت و اضطراب و تشویش و آلودگی‌ها رنج می‌برد و زنی همچون آسیه را به ما نشان می‌دهد که می‌تواند در همین بستر پرتلاطم آرامشی را ایجاد و زیباترین زیبایی‌ها را خلق کند.

تلاش می‌کنیم در این دوره با این چهره‌ها آشنا شویم و تصویر شفاف‌تری را از نقش‌هایی که در دوره‌های مختلف با آن‌ها زندگی می‌کنیم به‌دست آوریم از هر کدام از آن‌ها یک ارمغان برای ما باقی بماند و به یک شاخصه و مدال برسیم که بتوانیم آن را به عنوان نشان افتخار خود بدانیم و به واسطه آن الگوی صحیح را برای تک تک نقش‌هایی که به زندگی ما رنگ دهند، پیدا کنیم. نهایتاً می‌خواهیم با شخصیتی پرشکوه به نام حضرت مریم(س) آشنا شویم و از طریق ایشان با هویت زن و زنانگی و جایگاه خداوند برای زن آشنا شویم.

برای اینکه با این هدف بیشتر آشنا شویم و در مسیر طبیعی زندگی از آن بهره‌مند شویم از اولین نقشی که برای ما در خانواده شکل می‌گیرد شروع می‌کنیم. به همین دلیل با نقش دختری در خانواده مباحث خودمان را آغاز خواهیم کرد. اولین چیزی که تلاش می‌کنیم نقش آن را ترسیم و بازتعریفی از آن داشته باشیم نقش دختری است. تصویری که قرآن در این زمینه به ما نشان می‌دهد دختران حضرت شعیب در سوره مبارکه قصص است. هر چند قابی کوچک از این عرصه را به ما نشان می‌دهد، اما پنجره‌ای بزرگ به عظمت دنیاست. این داستان مربوط به زمانی است که حضرت موسی(ع) قدم به راه پرمخاطره خودش می‌گذارد.

در آیه ۲۵ سوره قصص خداوند از دختری یاد می‌کند که کمک کار پدر بود و در مسیر زندگی نجابت و پاکدامنی را به فراموشی نسپرد. دختری که فرزند یک پیامبر الهی بود و در مسیر یک نبی دیگر قرار می‌گیرد و همسر او می‌شود. مقصود صفورا دختر شعیب نبی است که قرآن در وصف راه رفتن او هنگامی که حضرت موسی(ع) را برای دیدار با پدر به خانه دعوت کرد، آورده است «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ پس یکی از آن دو زن در حالی که با حالت شرم و حیا گام برمی‌داشت، نزد او آمد و گفت: پدرم تو را می‌طلبد تا پاداش اینکه دام‌های ما را آب دادی به تو بدهد. چون نزد او آمد و داستانش را بیان کرد، گفت: دیگر نترس که از آن گروه ستمکار نجات یافتی.»

در همین سوره در ادامه داستان دختران شعیب نبی (ع) و حضرت موسی (ع) آمده است که این دختران خطاب به پدر گفتند «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ یکی از آن دو دختر (صفورا) گفت:‌ ای پدر، او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی که استخدام می‌کنی آن کسی است که نیرومند و امین باشد و او دارای این صفات است». در این آیه به وضوح بیان شده است که دختران شعیب نبی(ع) امانتداری و نیرومندی را از صفات جوانی برمی‌شمرد که چندی پیش در بحث آب دادن به دام‌ها به او کمک کرده است. امانت و توانایی صفاتی است که اگر در جوانی یافت شود بی‌شک محبوب همگان خواهد شد؛ و همین صفات باعث می‌شود که حضرت شعیب(ع) پیشنهاد ازدواج با دخترش را به موسی جوان بدهد، چرا که وقتی انسان شخصی را امین یافت حاضر می‌شود پاره تن خویش را به او بسپارد.

اینان دخترانی هستد که مورد رضای الهی است و در قرآن‌کریم از حیاء و نجابت آن‌ها به نیکی یاد شده است تا دختران قرآنی نیز از این نکته غافل نشوند که فعالیت اجتماعی در کنار حیا، نجابت، تعهد، مسئولیت‌پذیری و اعتماد پدر نسبت به دختر و نحوه گفت‌وگو با دیگران که همراه با وقار، ادب و متانت است به ما نشان می‌دهد که همگی زمینه رشد انسان را فراهم می‌کند. همه اینها نکاتی است که به ما نحوه رفتار و تعامل را یاد می‌دهد که هم بروز اجتماعی دیده شود و هم جوهره‌ای از زن را به همراه حفظ ارزش‌های زن نمایش می‌دهد. دختراتی را به ما نشان می‌دهد که از راه رفتنشان تا صحبت کردنشان با غریبه‌ها و رابطه تماما اعتماد با پدر را نشان و نقش دختری را رنگ ویژه‌ای می‌دهد. این موضوع جایگاه دختری را در کنار حفظ لطافت و کرامت نشان می‌دهد که در جامعه نیز حضور پیدا کرده‌اند و جلوه‌گری‌های نامطلوب در آن دیده نمی‌شد و حرکت آن‌ها امنیت آفرین شده است، آنگونه که خدای متعال از آن صحبت کرده است.

خداوند در این داستان حضور ۱۰۰ درصدی و لازم دختران در جامعه را به ما نشان داده است. خداوند دخترانی را به ما نشان داده است که در جایی که کسی از پدرشان حمایت نمی‌کند و کاری را انجام می‌دهند که کسی آن را انجام نمی‌دهد و به نحو احسن آن را انجام می‌دهند. فرزند اگر خوب تربیت شود می‌تواند در دوران بلوغ به عنوان مشاور و وزیر خانواده مخصوصا برای پدر ایفای نقش کند. از این تصویری که خدا پیش روی ما قرار داده است به ما کمک می‌کند که دختر بودن را بهتر و بیشتر بفهمیم. دختر بودن جا‌هایی معنا پیدا می‌کند که ما طوری تربیت و رشد پیدا کرده باشیم که بهترین حمایت‌ها را از والدین خود به عمل بیاوریم و این می‌طلبد که ما رابطه عاطفی قوی با پدر داشته باشیم تا جایی که این اعتماد به حدی برسد که او بتواند کار‌هایی که خودش شاید در مواقعی نتواند آن‌ها را انجام دهد ما انجام دهیم و این نیازمند تصحیح ارتباط عاطفی پدر و دختر است.

دختران از نظر اهل بیت (ع) گل دانسته شده‌اند و مانند گل، عطر خوش رحمت و مهربانی را در خانه می‌افکند که نشان می‌دهد باید یک الگوی قوی عاطفی بین پدر و دختر شکل بگیرد و لذا ما به عنوان دختر باید سعی کنیم به سمت شناخت بیشتری نسبت به پدرمان حرکت کنیم و به جهت عاطفی قلب او را تسخیر کنیم که اگر این اتفاق رخ دهد، می‌توانیم بسیاری از مشکلات خانواده را در ارتباط با پدر اصلاح کنیم به ویژه در مواقعی که کسی با پدر همراهی نمی‌کند.»

انتهای پیام
captcha