تجربه سالیان سال اشغال و حضور فیزیکی ابرقدرتهایی همچون آمریکا در خاورمیانه موید این مهم است که بر خلاف برخی تصورات، حضور ابرقدرت برون منطقهای منجر به ایجاد امنیت در یک منطقه نشده بلکه بحرانهای متعددی را برای آن رقم خواهد زد.
البته اخراج آمریکا از منطقه همواره جزء راهبردهای جمهوری اسلامی ایران بوده و کشورمان بر این مهم تأکید داشته و دارد، حال به نظر میرسد خروج فضاحتبار آمریکاییها از افغانستان آن هم پس از دو دهه اشغال و یاغیگریهایشان در منطقه، این موضوع مهم را برای همگان روشن کرده است که یک ابرقدرت برون منطقهای نه تنها تأمینکننده امنیت نبوده که تهدیدی برای آن است.
در این راستا و درباره ابعاد و عواقب حضور ابرقدرتها در خاورمیانه با مرتضی شریفی، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل سیاسی به بحث و گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
ایکنا- آیا حضور ابرقدرت برون منطقهای منجر به ایجاد امنیت در یک منطقه خواهد شد؟
خیر، نکته مهم در تأمین امنیت در منطقه تعریف ساز و کار درون منطقهای برای این منظور است، همچنان که تجارب گذشته نشان داده امنیت متکی بر یک ابرقدرت برون منطقهای امنیت پایداری نخواهد بود.
بازیهای پیچیده ناشی از منافع پنهان این قدرتهای برون منطقهای به ویژه آمریکا در منطقه و اتکاء برخی کشورها به آن، نه تنها امنیت پایداری را برای منطقه به همراه نیاورده بلکه سالها خاورمیانه را درگیر بحرانهای متعدد کرده است.
این در حالی است که منافع این بحرانها متوجه آمریکا و همپیمانان آن از جمله رژیم صهیونیستی و در مقابل آسیبها و مضرات آن نصیب ملتهای منطقه شده است، بهطوریکه علاوهبر بحرانهای قدیمی مانند فلسطین، اخیراً نیز آمریکاییها به ایجاد داعش و نقش آن در آسیبها و کشتار ملتهای مسلمان در منطقه اذعان و اعتراف کردهاند.
ایکنا- با این تفاسیر باید گفت خروج آمریکا به افزایش ضریب امنیت در خاورمیانه میانجامد.
بله، با توجه به همه عواقب و تبعات اتکاء کشورهای خاورمیانه به ابرقدرتی خارج از منطقه، از اینرو یکی از عوامل مهم برای خروج آمریکا فهم ملتهای منطقه از آسیبهایی است که حضور این کشور در خاورمیانه رقم زده است، البته زمینههایی که طی سالهای اخیر در منطقه ایجاد شده، به زودی منجر به اخراج آمریکا توسط ملتهای منطقه خواهد شد.
البته باید به این نکته مهم توجه کرد که تنها موضوع پاکسازی منطقه از لوث وجود و حضور فیزیکی آمریکاییها مطرح نیست، بلکه باید موضوع نفوذ ارزشهای آمریکایی نیز که با اندیشههای اصیل اسلام در تضاد است، در میانمدت و بلندمدت مورد توجه قرار گرفته و منطقه از حضور و نفوذ آمریکا و تفکرات آمریکاییها پاک شود.
ایکنا- سیاست و راهبرد ایران در قبال این موضوع چیست؟
اگرچه سالها است بیگانگان و به ویژه آمریکاییها در منطقه خاورمیانه حضور دارند، اما موضوع اخراج این کشور از منطقه همواره جزء راهبردهای جمهوری اسلامی ایران بوده و این مهم پس از شهادت سردار سلیمانی و با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری، شکل جدیتری به خود گرفته است.
برای همین منظور در پژوهشی در این باره که از روش SWOT استفاده شده، کوشیدهایم با احصاء نقطه نظرات قریب به ۵۰ کارشناس حوزه کشورهای خاورمیانه، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات جمهوری اسلامی در حوزه داخل و فضای پیرامونی، از میان راهبردهای موجود بهترین راهبرد ارائه شود.
در بخشی از این پژوهش به تجارب گذشته خروج کشورهای اشغالگر از مناطق اشغال شدهای مانند ویتنام و سومالی پرداخته و موضوعاتی همچون جنگ نامتقارن گروههای مردمی، افزایش هزینههای نظامی جنگ برای اقتصاد داخلی کشورها، تصویرسازی منفی رسانهها از عملکرد کشور اشغالگر و فشار افکار عمومی داخلی و بینالمللی، از جمله موارد به دست آمده از این تجارب بود که منجر به اخراج نیروهای اشغالگر از کشور یا منطقه تحت اشغال شده است.
در کنار این عوامل، ظهور یک ابرقدرت جدید و تهدیدات ناشی از آن و کاهش منافع و دستاوردهای ابرقدرت در منطقه تحت اشغال از دیگر موارد به دست آمده بود.
این دو یافته در موضوع خروج نیروهای آمریکا از افغانستان به وضوح قابل مشاهده است، به عبارت بهتر در کنار عوامل دیگر، یکی از عوامل خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، ظهور ابرقدرت چین و چرخش توجه آمریکا از خاورمیانه به شرق آسیا است.
از عوامل دیگر اخراج آمریکا مقاومت و مبارزه گروه طالبان با این کشور بود که موجب شد آمریکاییها پس از ۲۰ سال بدون هیچ دستاوردی و با تحمل میلیاردها دلار هزینه و تلفات و البته آسیبهای جدی وارده به ملت افغانستان ناچار به خروج از این کشور شوند.
انتهای پیام