به انگیزه فرارسیدن نوروز خبرنگار فرهنگی ایکنا به گفتوگو با سیداحمد محیط طباطبایی، پژوهشگر فرهنگ و ادب نشسته و در این گفتوگو به مباحثی چون تاریخ آیینهای نوروز در ایران پرداخته شده است. با هم میخوانیم:
محیط طباطبایی گفت: نوروز مبتنی بر آئینهای آغاز بهار است و تقویم هجری شمسی یا تقویم خورشیدی برای کسانی که به کار کشاورزی، باغبانی و اینگونه امور گلهداری مشغول هستند از اهمیتی بهسزا برخوردار است زیرا باید بدانند در چه زمانی بکارند، داشت کی، برداشت چه زمانی، کوچ در چه زمان دیگری صورت میگیرد و همه اینها با گردش سمایی و تغییرات فصلها صورت میگیرد. با آغاز بهار نه فقط در ایران بلکه بقیه کشورها و ملل فرهنگهای که در نیمکره شمالی قرار گرفتهاند این آئین و این زمان را مورد توجه قرار داده و آن را در قالب جشنها و برگزاری سنتهای مختلف گرامی میدارند.
این پژوهشگر ادبی با اشاره به اینکه در ایران آئین نوروز و آئین آغاز بهار با یکدیگر تلاقی پیدا کرده افزود: نوروز از زمان حکومت سلاجقه و دوران جلال الدین ملک شاه سلجوقی در قالب تغییر و تصحیح تقویم که به تقویم جلالی معروف شد برگزار میگردد به عبارتی ما تقریباً یک هزار سال از نوروز جلالی را سپری میکنیم. این نوروز همان طور که گفتم از سنن آغاز بهار در همه ایران است و نوروز پیش از اسلام از زمین تابستان تغییر مکان داده و با این آئین همگن شده اما چگونه میشود که آئینی همچنان پایدار است زیرا که نیاز به آن باید لمس شود میدانیم که نوروز وجوه مختلفی دارد آن چیزی که امروزه آن را در مقام یک امر مهم و لازم قرار میدهد آن است که دور سفره نوروزی از هر جنسیتی نژادی، قومی و مذهبی گرد هم میآیند و با یکدیگر یک آئین و سنت را برگزار میکنند. به عبارتی نوروز سنت و جشن صلح و همزیستی، همگرایی با یکدیگر و بالاتر از همه صلح با طبیعت است.
وی با اشاره ظرفیت بالای نوروز ادامه داد: همه ایرانیان و همه کسانی که به این آئین باور دارند بر اساس اعتقادات و آنچه برایشان اهمیت دارد دور این سفره گرد میآیند. کسی قرآن میگذارد افرادی اوستا، یهودیان تورات و مسیحیان انجیل و در کنار یکدیگر و در زمانی معین این آئین را بزرگ میدانند و برگزار میکنند، چنین خصلتی در هیچ سنت و جشن و آئین دیگری وجود ندارد و نوروز هم از اهمیت بسیار ویژه و والا برخوردار است که باید به آن توجه وافر کرد.
محیط طباطبایی در مورد تاریخچه و آیین سفره هفت سین اینگونه اشاره کرد و افزود: سفره عید سفره مهمی است. در فرهنگ ایرانی و فرهنگ ناشی از زندگی اشرافیگری آنجایی که مردم به تناول غذا میپرداختند و گرد هم میآمدند سفره بوده و به ترتیب سفره از زندگی عشایری وارد زندگی روستایی و شهرها شده اما میتوان گفت مفهوم سفره انتقال پیدا کرده و امروز هم اگر دور میز هم جمع بشویم میگوییم در گرد سفره نوروز آمدهایم اما به طور سنتی سفره میانداختند حال در این سفره چه چیزی باید قرار گیرد مفاهیم نماد شناسی و ... میبینیم که گذشت چند هزار سال این سفره را غنی کرده و هر گروه همافزایی در سفره به وجود آوردند یعنی سفره از یک طرف مثل همه سفرهای مذهبی، باوری، آنچه روی آن قرار میگیرد برای آن است که ماکولات و نوشیدنی و ...به عنوان دادههای خداوند را شکر بگوییم برای نعمتهای که به ما اعطا کرده به همین دلیل گندم سبز شده که نشانه طبیعت است و خود گندم به عنوان رکن زندگی کشاورزی به شکلهای نانی که در زندگی عشایری و روستایی پخت میشود یا در زندگی روستایی سمنو که از گندم به وجود میآید و حتی در زندگی شهری شیرینی که با گندم تهیه میشود و هر کدام نشاندهنده یک دوره از حیات و زیست ما بوده است و همگان به همه این موارد به دور سفره و بر سفره قرار میگیرد.
وی در مورد روشنی سفره هفت سین گفت: روشنایی امر بسیار مهمی است نور و امید و تمامی این آئینها به آئینهای امید منتهی میشود امید که مهمترین عامل استمرار حیات و زندگی میان مردمان است. این روشنی در قالب آینه و یا در قالب شمعی است که بروی سفره گذاشته میشود.
وی در ادامه افزود: مسلمان قرآن کریم را بر سفره میگذارند و اگر معتقد به باورهای شیعی خاص باشند عکس یا تمثالی از امیرالمومنین(ع) و یا عکس پدر خود را و دیگری میبینید که دیوان حافظ میگذارد و بر اساس اهمیتی که برای هر چه قائل هستند آن را روی سفره میآورند و در اینجا نکته مهم همین است که سفره دربرگیرنده اهمیت چیزهای است که برای ما مهم به شمار میآیند. بنابراین خود سفره اهمیت دارد که در زمان معین مردم از نیمکره غربی تا شرقی گرد آن جمع میشوند و نشانی از آن همزیستی و همراهی و وفاق میان مردمان است. ظرفیت بالای نوروز باعث شد که سازمان ملل در این سالها بعضی موارد مثل روز زمین یا عید مربوط به شعر را به آن منتسب و به مناسبت این روز این آئینها را هم برگزار کند.
محیط طباطبایی در مورد جشنهای نوروز آغاز سال گفت: میتوان از جشن سور یا چهارشنبه سوری شروع و تا 19 فروردین، عید فروردین به آن ادامه داد. عید فروردین سنتی قدیمی است و آن روز را روز مردگان مینامند و افراد در واقع بر اساس سلیقه، عادات و علائق متوفیها سفرهای میاندازند و به نوعی با شراکت فرد متوفی آن روز را جشن میگیرند.
وی با اشاره به سور که یک آئین بسیار قدیمی ایرانی است، افزود: جشن چهارشنبه تلفیقی از دو آئین بزرگ است یک جشن سور که بسیار قدیمی بوده و در واقع جشن پایان زمستان و سلام بر بهار بود و در مغرب از روی آتش پریده و در فردای آن روز از روی آب میپریدند و این سنت هنوز در بعضی از نواحی آذربایجان ایران برقرار است، در اردبیل و اطراف آنجا اما وقتی کلمه چهارشنبه سوری را میبینیم به یاد داشته باشیم که هر اسمی چهارشنبه، جمعه، شنبه به تقویم بعد از اسلام مربوط است و این سنت آئینی که نشان دهنده بخشی بعد از اسلام است، روایت مشهور است و منسوب که شیعیان بهخاطر رویداد چهارشنبه آخر صفر که منجر به قتل، قصاص قتله حضرت امام حسین(ع) توسط مختار بود این روز را جشن میگرفتند اما چون چهارشنبه آخر صفر در میان عزاهای مهم شیعیان مثل اربعین و 28 صفر بود به نوعی بعد از مدتی آن را به روز شمسی آن در آن سال که برابر با سور بود بردند و جشن چهارشنبه سوری را به این مناسبت برگزار میکردند که حائز اهمیت است.
محیط طباطبایی به آیینی در روز ششم فروردین اشاره کرد و گفت: امروزه میبینیم در بسیاری از نواحی ایران مثل کردستان آئینهای نوروز به شکلهای قدیمی یا فرمهای گوناگون برگزار میشود مثلاً در همین ششم فروردین مردم به روستایی در نزدیکی منطقه سنندج رفته و آئینی را به نام بارانخواهی برگزار میکنند و به نوعی این سنت تلفیق شده با آئینهای فعلی و آن را محترم میشمارند برای آغاز سال دعا میکنند که امسال حتما خداوند کمک کند و صاحب سالی پر باران و پربرکت باشیم.
محیط طباطبایی یکی از روزهای مهم در فروردین ماه و در جشنهای نوروز را 13 فروردین خواند و افزود نحسی برای سیزده امری متعلق به مسیحیان است که سیزدهمین حواری عیسی مسیح(ع) به او خیانت کرد و منجر به مصلوب شدن حضرت عیسی(ع) شد به این دلیل این عدد را خوب نمیدانند اما 13 جزو اعداد فرد و از قدیم اعداد مهم برای کسانی بوده که در ایران زندگی میکردند روز 13 فروردین روز تیر به شمار میرود. اگر به روز 13 در ماه تیر نگاه کنیم یک سنت قدیم به نام عید آبپاشان میبینیم که مردم بیرون میرفتند و به هم آب میپاشیدند و آن را عزیز میدانستند. این امر در خود فروردین صورت میگیرد یا رویدادی که به حضرت سلیمان نبی منصوب است که دیو رفت انگشتر او را گرفت و بعد به دریا انداخت خلاصه حضرت سلیمان به ماهیگیری در کنار دریا مشغول بود. در اول فروردین ماه ماهی که صید میکند درون آن شکمش انگشترش بوده است بعضیها منتسب میکنند که خوردن ماهی یافتن حقیقت است در اول نوروز. حضرت سلیمان در 13 فروردین میگوید هر آنکه که با سلیمان هست به بیرون آید و هر آنکه با دیو هست در شهر بماند این یک باور و آن یک سنت و به قول معروف احترام به طبیعتی که نوروز مبتنی بر آن شکل گرفته است در این موقع از سال همه و همه به یک آئین و سنت مهم در 13 فروردین تبدیل میشود.
از دیگر سنن و آئینهای مهم نوروز به استقبال بهار رفتن به استقبال سال نو تمیز و مرتب کردن آماده کردن اینگونه امور است و به عبارتی که در جشن سور و چه در قبل از عید این سنتها و آئینها صورت میگیرد و گفتیم که به نوعی احترام به درگذشتگان و مردگان است و عقیده بر این است که باید قبل از سال تحویل، جمعه آخر سال یا پنجشنبه به سر خاک مردگان رفت عدهای اعتقاد متفاوت دارند و نوروز که میشود به سر خاک مردگان میروند و در سنت و آئین قدیم در 19 فروردین حتما این را جشن میگرفتند.
این پژوهشگر ادبی گفت: پیکهای نوروزی مواردی هستند که نوروز را خبر میدهند و خوشامد میگویند در منطقه اردبیل تکمگردان که از بز استفاده کرده و صحبت و اشعاری میخوانند در منطقه خراسان اسب چوبی وجود دارد در کوههای البرز و منطقه مازندران جنوب البرز نوروزخوانان را داریم که با آئین نوروزخوانی و آمدن نوروز را خبر میدهند و از همه جالبتر و مهمتر حاجی فیروز است که یک پدید بسیار قدیمی متعلق به چند هزار سال قبل بود که هنوز هم ادامه دارد و به آغاز بهار منتهی میشود و پایان زمستان و آن را در واقعه در آن زمان الهه کشاورزی مینامیدند و الهه زراعت و محصول بود که آن الهه در واقع بعد از شش ماه بر اساس داستان و سنت میتوانست روی زمین بیاید. لباس قرمزش نشانه حیات و زندگی، صورت سیاهش نشانه این که از دنیای مردگان به یاد میآید و دایرهای که میزد خبر از اینکه بیائید و در واقع گلها برویند و گیاهان سبز بشوند و من برگشتهام و حاجی بودم برای اینکه حج به جا آوردم. شش ماه سیر زمستان را طی میکند و طی سیر دوباره به روی زمین میآید فیروز به نام پیروز که به نام اول فروردین نامیده میشود پس بنابراین یک پدیده فرهنگی قدیمی بوده که شکل پیدا کرده و این هیچ ارتباطی با سایر پدیدههای فرهنگی در دوران معاصر گذشته ندارد و از عمو نوروز که پدیدهای است چند صد ساله بسیار فراتر میرود جایی تاسف دارد که این را عرض کنم که این پدیده به یک گدای خیابانی تبدیل شده در حالی که او مثل نوروزخوان، پیک نوروزی است خبر از بهار و خوبی و رسیدن امید میدهد و پایان نوروز عید صلح با زمین با طبیعت و صلح با همدیگر است.
انتهای پیام