به گزارش ایکنا، حجتالاسلاموالمسلمین سیدضیاء مرتضوی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، اول اردیبهشت ماه در نشست علمی «حکمرانی عادلانه در گرو تلازم اختیارات و مسئولیتها» از سلسله نشستهای «دین، معیشت و عدالت» که از سوی کانون اندیشه و قلم برگزار شد، گفت: رابطه بین حکمرانی عادلانه و حاکم عادل، عموم و خصوص من وجه است یعنی ممکن است حاکمی عادل باشد ولی حکمرانی او عادلانه نباشد یا حکمرانی عادلانه باشد ولی خود حکمران عادل نباشد(عدالتی که فقه تعریف کرده است) و البته برخی حکمرانان عادل هم حکمرانی عادلانه دارند.
قوام معیشت در رابطه مناسب حکومت و مردم
وی با بیان اینکه حق و تکلیف برای آحاد جامعه به صورت عام و حکومت و مردم به صورت خاص وجود دارد و قوامِ معیشت و مناسبات اجتماعی جز به تلازم و تعادل بین حق و تکلیف شدنی نیست، افزود: بر اساس منطق دینی هر کسی آن اندازه حق دارد که تکلیف دارد و به همان اندازه که تکلیف دارد حق هم دارد؛ این یک قاعده فقهی به شمار میآید.
وی تأکید کرد: حکمرانی عادلانه جز با تلازم حق و تکلیف و تعادل حق و تکلیف شدنی نیست ازاینرو حاکم اسلامی اعم از معصوم و غیر آن به اندازهای که اختیارت دارد مسئولیت هم دارد و به اندازهای که دستور و امر میکند مسئولیت دارد و باید پاسخگو باشد. پاسخگویی هم فقط به پاسخگویی در برابر خداوند منحصر نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، اظهار کرد: پاسخگویی هم صرفاً در برابر خداوند و فردای قیامت نیست، این تلازم و تعادلی را که بنده بر آن تأکیددارم تلازم در همین دنیا و در برابر کسانی است که نام آنها را رعیت، مردم و شهروند و ... میگذاریم.
وی افزود: بنده در پاسخ به یکی از استادان حوزه که مرحوم شده و معتقد بودند: قانون اساسی بدون تائید ولایتفقیه کاغذپارهای بیش نیست مقالهای نوشتم و عرض کردم ولایت مطلقه ملازم با مسئولیت مطلقه است یعنی به همان اندازه که قلمرو مسئولیت و اختیار تعریف میشود باید به همان اندازه هم پاسخگویی و تکلیف تعریف شود. (البته بحث بنده ناظر به فرد خاصی نیست و به صورت کلی بیان میکنم).
وی، گفت: شهید بهشتی در بحث تدوین قانون اساسی میفرمودند که در قانون اساسی تصمیمگیری میان 5 نهاد اصلی تعریف شده و قانون اساسی وظیفه هر نهاد را تعیین کرده و ملت باید با وجدان بیدار خود از آن مراقبت کنند؛ اول مقام رهبری؛ دوم رئیس جمهور، سوم نخست وزیر، چهارم مجلس شورای ملی و پنجم شورای عالی قضایی. حال عرض بنده این است که مسئولیتها و پاسخگوییها در برابر این اختیارات تعریف شده است.
اختیار و پاسخگویی ملازم هم هستند
مرتضوی تأکید کرد: بر پایه منطق امام علی(ع) در خطبه صفین، حکمران جامعه اسلامی اختیار مطلق دارد و باید پاسخگویی هم داشته باشد؛ بر این اساس خاستگاه اصلی عدالت و ارزشها، اصلاح امور و حفظ نظام، معیشت آبرومندانه و حداقلی انسانی به پایبندی عملی به تلازم و تعادل حقوق و تکالیف است. بر این اساس، حکومتی عادلانه هست و معیشت مردم میتواند در آن بر مدار عدالت سامان یابد که مردم و حکومت به قانون پایبند بوده و در جامعه هر کسی به اندازه قدرت خود پاسخگو باشد.
وی افزود: خطبه صفین را قبل از سید رضی مرحوم کلینی به صورت کامل آن را در کافی شریف به نقل از امام باقر(ع) آورده است و روای این خطبه امیرالمؤمنین(ع) امام باقر(ع) است. در این سخنرانی فردی دو سه مرتبه بلند شد و سخنان امام(ع) را قطع کرد و سبب شد تا امام(ع) خطبه را مفصلتر کنند برخلاف خطبه شقشقیه که فرد نادانی سخنرانی حصرت را به هم ریخت. این فرد جایگاه و اوصاف امام را به خوبی بیان و از حضرت تمجید کرده است. مستند بحث امروز بنده هم این خطبه است؛ تا جایی که بنده سراغ دارم بیشترین دفاع از حقوق مردم از نظر مبنایی و بنایی در این خطبه صورت گرفته است درحالیکه این خطبه در میدان جنگ بوده است.
مرتضوی بیان کرد: در بخش اول این خطبه نسبت حق و تکلیف اعم از فرد و اجتماع و حکومت مطالبی بیان شده است؛ یعنی چیزی که مناسبات و روابط بین انسانها را تعریف میکند، حق و تکلیف است. به نقل از یکی از فلاسفه غربی آزادی هر کسی جایی ختم میشود که آزادی دیگری شروع میشود. امام(ع) در این خطبه فرمودند خداوند سبحان برای منِ علی به عنوان امام بر عهده شما حقی قرار داده است و آن ولایت امر شما هست و شما هم حقی بر عهده من دارید به همان میزانی که من بر شما حق دارم.
تعریف حق در نگاه امام علی(ع)
وی افزود: ایشان در تعریف حق فرمودهاند که حق چیزی است که خیلی میتوان درباره آن حرف زد ولی در عمل محدوده آن تنگ میشود. در فقه قاعدهای وجود دارد که هر کسی سود میبرد ضرر را هم باید بدهد؛ بیان دیگر آن الخراج بالضمان است؛ یعنی درآمد در برابر ضمانت است و نمیشود کسی فقط سود ببرد ولی در خسارت هیچ نقشی نداشته باشد.
مرتضوی بیان کرد: در بحث حقوق زنان اگر محدودیتهایی برای بانوان در روایات ایجاد شده از آن طرف حقوق دیگری را به عنوان جایگزین قرار دادهاند نه اینکه صرفاً محدودیت ایجاد شود؛ امام(ع) فرمودهاند اگر کسی حتی بهرغم عدالت پاسخگو نباشد تکلیف خود را ادا نکرده است. متکلمین میگویند بر خداوند واجب است که پاداش اطاعت انسان را (البته از روی تفضل و اینکه خودش وعده داده است) بدهد.
مرتضوی بیان کرد: بخشی از مناسبات حق و تکلیف میان حکومت و مردم است زیرا خداوند بخشی از حقوق خود را حقوقی قرار داده که مردم نسبت به هم رعایت کنند. این حقوق کفو و ملازم هم هستند. یعنی اگر کسی حقی دارد یک حقمداری هم دارد و آن حق دیگری بر این فرد است. امکان ندارد انسان حق واجبی بر گردن دیگران داشته باشند بدون اینکه آنها حقی بر او داشته باشند.
وی تصریح کرد: امام(ع) در فرمایشات خودشان دارند که اگر خداوند فضلی به کسی داده است نباید اخلاق او تغییر کند بلکه هرچه قدرت او بیشتر شد به مردم نزدیکتر شده و عنایت بیشتری داشته باشد. امام علی(ع) به قضاوت اول دشمنش، معاویه (در خطاب به سوده همدانی) این مشکل تربیتی علی بوده که مردم به راحتی در برابر سلطان سخن میگویند، یعنی معاویه معترض بود که امام علی(ع) مردم را طوری تربیت کرده که به راحتی از ایشان و حکومتش انتقاد میکنند و این برای معاویه خیلی سخت بود (این تربیت علوی بود و تربیت اموی مردم را سمعا و طاعتا میخواست).
لزوم مشورت حاکمان با مردم
مرتضوی بیان کرد: از منظر امام علی(ع) حاکمان باید با مردم مشورت کنند و بییند که آیا مردم چیزی را قبول دارند تا آنها انجام دهند؛ همچنین خلیفه باید نگاه یکسانی به مردم داشته باشد. امام تأکید دارند که من وقتی این حقوق شما را ادا کردم نعمت الهی بر شما تمام شده و بر شما واجب است که از من اطاعت کنید و اگر شما را فرا خواندم و به کار خیری دعوت کردم کوتاهی نکنید و اگر بحرانی پیش آمد نترسید و عقبنشینی نکنید و به میدان بیایید.
استاد حوزه علمیه گفت: در روایتی از امام سجاد(ع) نقل است که از ایشان پرسیدند چرا وقتی به مسافرت میروید خود را به اهل کاروان معرفی نمیکنید و ناشناس میروید و ایشان فرمودند که من خوش ندارم به نام پیامبر(ص) و نسبتم به ایشان کاری برای من انجام شوم و چیزی برگیرم که به آن اندازه نمیتوانم بپردازم. من دوست ندارم برخی برای من کار کنند و من نتوانم برای ایشان.
رواج دینداری با رعایت حق مردم و حکومت
وی تأکید کرد: بالاترین بخشی از حقوقی که نسبت تساوی دارد حق والی بر رعیت و حق رعیت بر والی است و این فریضهای است که خداوند واجب کرده است. وقتی والی و رعیت هر دو حق خود را ادا کردند حق بین آنان عزیز و استوار میشود و مناهج دین و راههای دینداری در جامعه اقامه میشود و نشانهها و دورنمای عدالت در جامعه افراشته میشود و سنن و ارزشهای الهی رشد میکند و جریان مییابد.
وی با انتقاد از حکم 20 سال زندانی برای یکی از دخترانی که در میدان انقلاب کشف حجاب کرده بود، تصریح کرد: بنده از کسانی هستم که به شدت مدافع دخالت حکومت در امور اجتماعی مانند حجاب هستم ولی معتقدم که رواج حجاب با زور ممکن نیست و نباید راه را اشتباه برویم
رابطه محبتآمیز حکومت و مردم؛ راه ترویج دین
مرتضوی تأکید کرد: اگر بخواهیم وضع کشور خوب و نظام حفظ شود راهش این است که همانطور که از مردم میخواهیم حقوق خود را ادا کنند حاکمان هم باید به وظایف خود پایبند باشند و به مردم پاسخ بدهند. زمانی دشمن نمیتواند به کشور طمع بورزد که روابط بین مردم و مسئولان مستحکم باشد و روابط باید در عمل اصلاح شود.
مرتضوی با بیان اینکه البته اشکال را صرفاً نباید متوجه حکومت و قانون کنیم و تکتک مردم هم مسئولیت دارند، تصریح کرد: باید میان ارزشها اولویت برقرار کنیم؛ چه چیزی بیش از هر چیز مردم را از پایبندی به ارزشها و کمالات دور میکند؟ آیا بیعدالتی، دروغگویی، زورگویی و ویژهخواری و بیاعتنایی به آراء مردم بیشتر به دینداری جامعه ضربه میزند یا برخی گناهان دیگر مانند بدحجابی و ... .معتقدم این کارها بیشتر به دینداری ضربه میزند.
یادآور میشود انعکاس این مطالب لزوماً به معنای موافقت خبرگزاری ایکنا با همه محتوا نیست بلکه فرصتی در اختیار محققان است تا به نقد مطالب بیان شده بپردازند.
انتهای پیام