به گزارش ایکنا، در چند سال اخیر در پی حمله رسانههای معاند به مقدسات دینی، با ترویج روزهخواری، فردیسازی مبانی اسلام و سکولاریسم جامعه ایرانی مورد هدف قرار گرفته و تلاش برای تغییر سبک زندگی در جامعه ما به یک استراتژی برای قدرتهای غربی و دشمنان ایران تبدیل شده است.
روشنگری و کالبدشکافی شرایط موجود ضروری و جزو نیازهای جامعه و وظیفه رسانههای انقلابی است. از این رو برنامه «امواج شبهه» رادیو گفتوگو به موضوع رسانههای معاند و سیاسیسازی ماه مبارك رمضان در جامعه ایرانی پرداخته است.
در این برنامه حجتالاسلام غلامعلی قدیریان، نویسنده و پژوهشگر و مسئول اطلس كانونهای فرهنگی و هنری مساجد و محسن همتینژاد، كارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه، مستندساز، فعال رسانهای و دكترای ارتباطات، به گفتوگو و مباحثه پرداختند که در ادامه مشروح آن را میخوانید؛
ـ آقای قدیریان، قرنها حرمت ماه مبارک رمضان در کشور ایران حفظ شده است. چرا در چند سال اخیر به ویژه با گسترش فضای مجازی، شکستن قداست ماه مبارک رمضان از رویکردهای اصلی رسانههای معاند بوده است؟
برای اینکه بحث به ذهن نزدیک شود و بتوانیم تحلیل درستی از موضوع داشته باشیم، باید در ابتدا ماهیت روزه و ماه رمضان، اثرات آن در جامعه دینی و اسلامی و رفتار اجتماعی را بدانیم. در هر جنگی یک عنصر ارزشی وجود دارد که دشمن به دنبال از بین بردن و تخریب آن است. زمانی که به قرآن و روایات مراجعه میکنیم و روزه و ماه مبارک رمضان را از ناحیه کلمات نورانی خدا، پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت میسنجیم میبینیم که دشمنان ما بخشهای حساس و تاثیرگذار را برای اقدامات و حرکتهای خود انتخاب کردهاند، به معنای دیگر هوشمندی آنها برای ضربه به اسلام مشهود است.
روزه یکی از مناسک مهم دین اسلام است، به طوری که امام صادق(ع) میفرمایند: روزه یکی از پنج عنصر اصلی و پایهای اسلام است. بر اساس تعالیم دین اسلام، روزه وراثت حکمت را برای انسان به ارمغان میآورد. حکمت، معرفت را به دنبال دارد و معرفت موجب یقین میشود و در نهایت انسان با یقین از تاریکی و گمراهی رهانیده میشود. روزه اثرات فردی، اجتماعی و حتی اثر بهداشتی دارد، از این رو میتوانیم بگوییم نظام سلطه بر روی نقطه تاثیرگذار و با اهمیتی دست گذاشته است. البته این دشمنی کردن نه تنها در خصوص ماه مبارک رمضان و روزهداری است، بلکه در بسیاری از مناسک ما چون نماز گسترش مییابد.
ـ آقای همتینژاد، جوانان بخش مهمی از جامعه هستند که به هر حال تشکیلدهنده نسل آینده جامعه خواهند بود و همان گونه که شاهد هستیم تمرکز دشمن بر این قشر بیش از دیگران است و حتی برای این دسته از جمعیت، ادبیات ویژهای به کار میبرند تا آنها را به خود جذب کنند. از نظر شما امپراطوری رسانهای دشمن چه برنامهای برای جوانان دارد و عملیات آنها برای قبحزدایی گناه در بین جوانان چگونه است؟
در ابتدای سخن از فرمایشات مقام معظم رهبری وام میگیرم. ایشان به جهاد ترکیبی تاکید دارند. این نوع جنگ به معنی حمله همه جانبه و از همه جهات است. وظیفه ذاتی دشمن، نزاع و جنگ برای تغییر سبک زندگی و براندازی نظام است و برای رسیدن به هدف خود از چند سال پیش کار خود را آغاز کرده است. در گذشته برای دورهمی و حتی بازی کردن با دوستانمان به مسجد میرفتیم و پایگاه بسیج در این مکان مقدس جایی برای جمع شدن جوانان بود. در آن روزها یک رابطه احساسی عمیقی در محله نسبت به مساجد و امامان جماعت وجود داشت. البته امروز هم پایگاه بسیج در مدارس فعال است و اردوهای جهادی مختلفی برگزار میشود که موجب پویایی دوباره مساجد شده است.
جامعهای که درباره آن و تغییر سبک زندگیاش حرف میزنیم بر روی مناسک و ارزشهای دینی ما تاثیر گذاشته است. اگر این ارزشها به صورت عادت و وظیفه درآید ضریب اثرگذاری آن کاهش پیدا میکند و نمیتواند ریشه عمیقی در روح و روان ایجادکند. دشمن برای رسیدن به هدف خود تلاش میکند رفتارهای مذهبی و مناسک به عادات روزانه تبدیل شود. در همین راستا رسانههای معاند به تدریج با تغییر سبک زندگی، میتوانند رفتارهای دینی و ارزشهای مذهبی را هم تغییر دهند. در شبکههای ماهوارهای، کانالهای سرگرمی بسیار زیاد است. چون زمانی که تفریح افرایش پیدا کند، نسبت به مناسک بیتفاوتی شکل میگیرد، به عنوان مثال فرد خواندن نماز را به دلیل دیدن یک ویدئو در فضای مجازی یا ماهواره به تاخیر میاندازد و به این شکل نماز اول وقت فراموش میشود و تاثیری که میتوانست بر شخص داشته باشد کاهش مییابد. در بیان کلی، دشمن با بهرهمندی از ظرفیتهای مختلف در عرصههای گوناگون چون سبک زندگی، سرگرمی، ورزش، تاریخی و ... تلاش میکند به اهداف خود که یکی از آنها کمرنگ کردن دین در شئونات و بخشهای مختلف زندگی اجتماعی انسانهاست، برسد.
ماه مبارک رمضان و محرمالحرام دو ماه مهم و اثرگذار است که موجب گرایش حجم بسیاری از مردم به منبرها در مساجد میشود. در دانش ارتباطات، گفتوگو و ارتباط کلامی در حالت چهره به چهره بودن، ضریب اثرگذاری بالایی دارد. به همین دلیل دشمن تلاش میکند بر گرایش جوانان به مسجد تاثیر داشته باشد و آن را کم کند. پس از آنکه مساجد در زندگی اجتماعی کمرنگ شد، وارد فاز دیگری میشوند و بر دیگر آداب و فرائض دینی متمرکز میشوند.
ـ آقای قدیریان، زمانی که رسانههای معاند را رصد میکنیم میبینیم که آنها روزهخواری را ترویج میدهند و به دنبال فردیسازی امور دین هستند. تصویری که آنها ایجاد میکنند این است که در جامعه هر کسی دوست دارد روزه میگیرد و نسبت به دیگران بیتفاوت باید باشد یعنی کل جامعه نباید روزهدار باشد. رسانه معاند این موضوع را تصویری از آزادی میدانند. در پی این جریان دو قطبی روزهخوار و روزهدار را پدید میآورند. پرسش ما این است که چرا دشمن تلاش میکند آیین اجتماعی رمضان را به علایق فردی تبدیل کند؟
یک یهودی صهیونیسم میگوید که برای آن که اسلام ناب محمدی با مکتب به حق تشیع را از بین ببریم باید یک عنصر از خود آنها بسازیم و در کنارشان قرار دهیم تا با آنها مبارزه کند و به این ترتیب خودشان یکدیگر را از بین ببرند. همان گونه که میبینیم نظام سلطه، در تقابل با مذهب شیعه، فرقههای مختلف را راهاندازی کرده است. آنچه روشن است دشمن به دنبال اتحاد، انسجام، دینداری و تعهد جامعه و جوانان به احکام دینی نیست. ماهیت و سنخیت دشمن این است که آنچه که به نفع مردم، حاکمیت و قرآن است از ما بگیرد. به همین دلیل با کمترین هزینه، با استفاده از رسانههای خود، موضوعی مانند دو قطبی روزهدار و روزهخوار را ایجاد کرده است. خود دشمن جایگاهی در این جریان ندارد، جوانان ما را روبروی هم قرار داده است. رسانههای معاند با نمایش، هنر، اشعار و حتی طنز، پایههای تقید ما به انجام واجبات دینی و مناسک مذهبی را از بین میبرند و این دو قطبیسازی که شامل درگیری مسلمان با مسلمان است برای به هدف رسیدن با هزینه کمتر و بهره وری بالاتر است.
از سوی دیگر گاهی روزهخواری از روی عناد و ستیز با دین انجام میشود، اما در برخی مواقع به عنوان یک فرهنگ و مکتب، برای زیر سوال بردن حاکمیت است. همان طور که میدانیم روزهخواری از جمله مسائلی است که شرع مقدس اسلام برای آن تاوان در نظر گرفته است یعنی کسی نمیتواند در خیابان روزهخواری کند. چنین شخصی ابتدا باید هوشیار و پس از آن تعزیر و تنبیه شود. در غیر این صورت قوانین قوه قضاییه که شامل مجازات هنجارشکن است زیر سوال میرود.
ـ آقای همتینژاد، دوقطبیسازی در بخشهای دیگری هم مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال بیحجاب و بدحجاب، فرادست و فرودست در طبقات اجتماعی. این فرایند بسیار خطرناک است، چرا که عقاید جوانان را ضعیف میکنند و تعریف دیگری از دین ارائه میدهند. نمونه این جریان را در کشورهای همسایه میبینیم که به دلیل ضعفهایی که در ساختار اجتماعی خود داشتهاند راحتتر این تعارف را پذیرفتهاند و دشمن موفقتر بوده است. از نظر شما راه مقابله با این دو قطبی چیست؟
در بخش پیشین درباره اثرگذاری مناسک بر رفتارهای اجتماعی سخن گفتم و این موضوع مطرح شد که دشمن تلاش میکند مظاهر دین به عادت و وظیفه تبدیل شود و عمق نفوذ و تاثیرپذیری کاهش یابد. دو قطبی زمانی رخ میدهد دو طیف یکسان و همنام در برابر یکدیگر قرار میگیرند و همدیگر را دفع میکنند. اگر دشمن به صورت روشن ورود پیدا کند همه در ابتدا متوجه میشوند و با او برخورد میکنند. از این رو دشمن در گامهای نخست، به صورت آرام، جامعه را دچار دودستگی میکند. به این منظور باید بر عناصر مختلف مانند زمان و نوع تفریح، سبک زندگی و تاریخ و شبهه در آن متمرکز شوند. برای ساماندهی این جریان از قشرهای مختلف جامعه شروع میکنند و در نهایت به خانواده میرسند و اینجاست که تعارض میان والدین و فرزندان شکل میگیرد و زندگی کردن در یک خانه را سخت و حتی غیرممکن میکند.
نظام رسانهای دشمن برای جریانسازی از واژهسازی میکند و آنقدر از آنها استفاده میکند که به مرور زمان در اذهان نهادینه میشود. برای آنکه نمود و اثرگذاری یک رفتار را افزایش دهند، نمایههایی را به کار میبرند تا به تدریج به نماد تبدیل شوند. به عنوان مثال در سالهای اخیر شاهدیم که میهمانیهای افطاری به شدت کاهش یافته است و اگر وجود دارد بیشتر آنها با تجمل همراه است. درواقع با تغییر سبک زندگی، افطاری ساده منسوخ شده است و چون خانوادهها توانایی برگزاری مراسم مجلل ندارند از انجام آن صرف نظر میکنند و به این ترتیب یک رفتار پسندیده از میان رفته است.
زمانی که جامعه به دوقطبی برسد، دشمن تلاش میکند ضربههای محکمتری وارد کند، به این ترتیب شکنندگی زیاد میشود و ممکن است شکاف بسیار عمیق و جبران آن غیرممکن باشد. برای آنکه بتوانیم با این روند مقابله کنیم راهکارهایی وجود دارد که در چند سال اخیر شاهد برخی از این اقدامات بودهایم. به عنوان مثال افطاریهای ساده که کنار خیابان توزیع میشود یکی از کارهای پسندیده است و در مقابل جریانسازی رسانهای دشمن بسیار کارساز است.
ـ آقای قدیریان، یکی از اقدامات دشمن، سیاسی کردن ماه رمضان است تا به این ترتیب دین گریزی در جامعه را ایجاد کنند یعنی این گونه نمایش میدهند که دینداری یک موضوع حاکمیتی است که مردم با آن مخالف هستند. این جریان در ماه مبارک رمضان شدت مییابد و فشار مضاعفی برای دو قطبی سازی صورت میگیرد. شما این فرآیند را چگونه ارزیابی میکنید؟
مقام معظم رهبری در سال 1370 موضوع «شبیخون فرهنگی» و پس از آن «ناتوی فرهنگی» را بیان کردند و نیت رسانههای معاند و کشورهای غربی نسبت به ایران را تشریح کردند، ولی در این سی سال آسیبشناسی، واژهشناسی و اقدام قاطع و اثرگذار صورت نگرفته است، در حالی اگر در پی یک کار درست و ماندگار بودیم در مدت این سالها میتوانستیم آن را اجرایی و امروز نتیجه آن را ببینیم. در دنیای امروز رسانههای خارجی ابزار دشمن برای جنگ هستند پس قوی شدن در حوزه تبیین و فرهنگسازی ضروری است.
دشمن به درستی اهمیت ماه رمضان و فریضه روزه را درک کرده است و به خوبی میداند اندیشه یک فرد مسلمان به خصوص از نوع شیعه، تفکر سیاسی است. دین اسلام با سیاست درآمیختگی همیشگی و جاودانه دارد، اما سیاستزدگی نباید ما را از مسیر اصلی دور و خارج کند. مبنای حرکت، رفتار و ترویج دین ما باید منابع علمی و دینی و رفتارهای اثرگذار ما باشد. مقام معظم رهبری برای افراد حقیقی تکلیف را روشن کردند و فرمودند در زمان مورد نیاز در جهاد تبیین آتش به اختیار هستید اما آیا برای فعالان فرهنگی اعم از رسانههای حقیقی و حقوقی، حوزههای علمیه و مساجد و ... تقسیم کار صورت گرفته است؟ آیا حاکمیت وظایف هر بخش را برایشان تعیین کرده است؟ تمام این کمکاریها در شرایطی است که ما یک دین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داریم و از منظر این دین انسان یک موجود با اهمیت و با ارزش است که هدایتش بسیار مهم و حیاتی است.
در بیان کلی باید تاکید کنم که اسلام یک دین سیاسی و حاکمیتی است و ما در تلاشیم که با این مناسک به جامعه هدف و آرمانی مد نظر اسلام که زمینهساز ظهور آقای امام زمان(عج) است برسیم.
راهکار از نظر حاکمیت و افراد جامعه اسلامی مطرح است. در این باره به سخنان اخیر رهبری اشاره میکنم. این که ایشان از شبیخون و ناتوی فرهنگی به جهاد تبیین رسیدهاند به دلیل تغییراتی است که در سطح جامعه و نوع جنگهای دشمن رخ داده است.
از نگاه نخست در جامعهشناسی، میان مردم روابطی برقرار است که موجب انسجام جامعه میشود. این قوانین بین انسانی در دین اسلام قویتر است یعنی در اسلام روابط و یاری رساندن به همسایه و خویشاوند (صله رحم) اهمیت بسیار زیادی دارد. متاسفانه ما به عنوان مسلمان تا حدودی از وظایف انسانی که دین بر عهده ما قرار داده است، فاصله گرفتهایم. برای تقویت کردن این موضوع، باید همیت دینی خود را افزایش دهیم. به این منظور باید بیش از گذشته در مساجد حضور پیدا کنیم. نوع دیگری از رفتار، ارتباط میان حاکمان اسلامی و مردم است که باید تقویت شود.
از نگاه دیگر باید به این موضوع توجه کرد که تکنولوژی و فضای مجازی موجب شده است دیدار خویشاوندان و دوستان به تعویق بیافتد و کاهش پیدا کند و در این شرایط انرژی در کنار هم بودن کم میشود. دشمن از این شکاف برای ایجاد دودستگی استفاده میکند و به همین دلیل اصرار بر گسترش فضای مجازی دارد تا انسانها در خلوت خودشان گرفتار کند و آنچه دلخواه خودش است به انسانها القا کند. در واقع این موضوع که دین یک مقوله فردی است برگرفته از همین جریان است و دشمن تا جایی پیشروی میکند که دینداری به خلوت انسانها محدود شود. بنابراین باید دیدارها و گفتوگوها را افزایش دهیم.
یادآوری میشود، برنامه امواج شبهه که گفتوگوی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی رسانههای معاند فارسی زبان است، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت 16 به مدت 60 دقیقه به روی آنتن این شبکه به نشانی موج اف ام ردیف 103.5 مگاهرتز میرود و در این قسمت به موضوع رسانههای معاند و سیاسیسازی ماه مبارك رمضان در جامعه ایرانی پرداخت.
این برنامه به تهیهکنندگی سیدهفاطمه شعار، هماهنگی گیسو جعفرزاده، آیتمسازی سمیرا صدیقکردی، گویندگی فاطمه عبدالوند و با کارشناسی و اجرای مصطفی صادقی تقدیم مخاطبان میشود.
انتهای پیام