درخت را هم با ریشه میتوان شناخت و هم با میوه. امروز من قصد دارم که درخت معلم را با میوهاش بشناسم.
ببینیم که معلم نیک از حیث شاگردانی که میوههای این درخت هستند، چگونه معلمی است. بنابراین اصلاً بحث در باب خود تعلیم نمیکنم، فقط اثری را که تعلیم بر متعلمان میگذارد ملاک میگیرم، برای توفیق یا عدم توفیق معلمان.
به گمان بنده معلم موفق، معلمی است که اگر نگاه به میوههای تعلیمش بکنیم، یعنی نگاه به شاگردانش بکنیم، شاگردانی بیابیم که دارای هفت خصلت هستند و این هفت خصلت به نظر من، ملاک خوبی است برای تمیز معلمان موفق از معلمانی که در کارشان چندان توفیقی نداشتند.
این هفت خصلت به گمان من، هفت خصلتی است که هفت ویژگی یک انسان آرمانی است، یک انسان متعالی است.
1- به شاگردانش زندگی اصیل را بیاموزد، نه زندگیِ عاریتی را؛ یعنی به آنها یاد دهد که براساس فهم و تشخیص خودشان زندگی کنند.
2- خودشیفته نباشد و شاگردانش را از خودشیفتگی دور کند؛ یعنی به آنها یاد دهد که اینگونه نیست که هر چیزی مال آنها باشد خوب است و هر چیزی مال آنها نباشد بد است.
3- پیشداوری نداشته باشد و به شاگردانش نیز یاد دهد که پیش از مواجهه با امری، دربارهٔ آن امر قضاوت نکنند.
4- جزم و جمود نداشته باشد و به شاگردانش شنیدن و تأمل کردن بر صداهای مخالف را بیاموزد.
5- مدارا داشته باشد و به شاگردانش یاد دهد که با مخالفانشان همزیستیِ مسالمتآمیز و همراه با احسان و عدالت داشته باشند.
6- تعصب نداشته باشد و برای شاگردانش این جمله را درونی کند که «حرف مرد، لزوماً یکی نیست».
7- اهل خرافه نباشد و به شاگردانش بیاموزد که برای حرفهایشان دلیل داشته باشند و هیچ حرفی را بدون دلیل نپذیرند.
یادداشت از مصطفی ملکیان
انتهای پیام