سازمان بهشت حضرت زهرا(س)، تنها آرامستان فعال شهر تهران، یکی از سازمانهای خدماتی و تحت پوشش حوزه معاونت خدمات شهری شهرداری تهران است که با وجود اساسنامه و آییننامههای مالی و اداری مصوب، با نظارت هیئتمدیرهای مرکب از مدیران شهرداری تهران و به ریاست معاون خدمات شهری شهرداری بهصورت بازرگانی اداره میشود.
بهشت حضرت زهرا(س) ابتدا ۳۱۴ هکتار وسعت داشت که در سال ۱۳۷۶ بخش شمالی به مساحت ۱۱۰ هکتار و در سال ۱۳۸۷ بخش شرقی به مساحت ۱۶۰ هکتار خریداری و به آن اضافه شد. در حال حاضر در بهشت حضرت زهرا(س) بالغ بر یک میلیون و ششصد هزار متوفی مدفون است که از تاریخ دفن اولین متوفی در آن بیش از 50 سال میگذرد. تدفین پیکر مطهر شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در قطعات شهدا، وضعیت این آرامستان را به عنوان بزرگترین گلزار شهدای جهان اسلام متمایز کرده و این سازمان به مکانی مقدس در باورها و فرهنگ مردم قدرشناس تهران و ایران تبدیل شده است.
امروز بهشت حضرت زهرا(س) از رهگذر رایحه دلانگیز شهیدان سرافراز و فضای روحانی آستان مقدس امام شهیدان و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، در فرهنگ ملت ایران جایگاهی عظیم یافته است. همچنین، روند رو به رشد شهرنشینی و توسعه تهران به کلانشهر چند میلیونی و وجود تنها یک آرامستان در این شهر اهمیت این سازمان را در برنامهریزیهای شهری دوچندان کرده است.
از طرفی سازمان بهشت حضرت زهرا(س) به دلیل عدم اختصاص هرگونه بودجهای از سوی شهرداری و سایر سازمانها و نهادها و استقلال مالی، ملزم به ایجاد راهکارهایی مناسب برای ایجاد درآمد است؛ لذا پس از اخذ مجوز قانونی از محل فروش قبور در قطعات خصوصی و مقابر خانوادگی و انجام بخشی از فعالیتهای بازرگانی شامل فروش گل و اجاره غرفهها درآمد لازم را کسب میکند. این نکته لازم به ذکر است که در دوره مدیریت شهری جدید در بهشت حضرت زهرا(س) هیچ گونه پیش فروش قبری صورت نگرفته است و قبور صرفا به خانوادههایی که متوفی دارند فروخته میشود.
تنها آرامستان بزرگ تهران هر روز میزبان خانوادههایی است که میخواهند عزیز خود را به آغوش خاک بسپارند. بهشت حضرت زهرا(س) خارج از روال معمول و مرسوم، ماجراها و موضوعات خاص مبتلا به خود را دارد و به همین بهانه ایکنا به سراغ سعید غضنفری، مدیرعامل سازمان بهشت حضرت زهرا(س) و شهردار حرم مطهر امام خمینی(ره)، رفته است تا پاسخ سؤالات و ابهاماتی را در خصوص این سازمان دریافت کند که در ادامه بخش نخست این گفتوگو را مشاهده میکنید و میخوانید.
ایکنا - کمتر از یک سال از حضور شما در سازمان بهشت حضرت زهرا(س) میگذرد، شما پس از قبول مسئولیت چه اقدامات ویژهای در این سازمان انجام دادید؟
ابتدا از زحمات مدیران ادوار و کارکنان خدوم و زحمتکش و دوستداشتنی سازمان بهشت حضرت زهرا(س) تشکر میکنم که با سربلندی از زحمت فراوانی که در ایام کرونا متحمل شدند عبور کردند و منشأ خدمات بینظیر و بیبدیلی بودند. از روزی که بنده مسئولیت مدیریت این سازمان را پذیرفتم به لطف حضرات معصومین(ع) و نگاه پرمحبت خداوند متعال این بیماری منحوس افول یافت و تعداد فوتیها کم شد.
سازمان بهشت حضرت زهرا(س) جزو سازمانهای خاص کشور علیالخصوص در کلانشهر تهران(الگوی جهان اسلام) است. از روزی که آقای زاکانی بر مسند مدیریت شهری تهران تکیه زدند، تأکید کردند که سازمان از حیث درآمد تبدیل به یک سازمان خدماتی و درآمدی شود و بخش زیادی از فعالیت و خدمات خود را بدون نگاه مالی و تأمین منابع مالی انجام دهد.
برای ما مهم است که وقتی خانوادهای بابت فوت عزیز خود به سازمان ما مراجعه میکند، غیر از دغدغه برگزاری مراسم برای متوفی و آبرویی که میخواهد برای او حفظ کند، درد دیگری را به آن خانواده اضافه نکنیم و آلام خانواده متوفی را کم کنیم. در قدم اول برای اینکه حسن نیت خود را ثابت کنیم، بخشی از پارکینگ سازمان بهشت حضرت زهرا(س) _ که سالهای سال در اختیار پیمانکار بود(پارکینگ منتهی به سالن عروجیان سازمان که نقطه انتهایی حضور خانوادههای متوفی و داغدار بود) و مردم با مراجعه به این سازمان حتی برای دقایقی معطل شده یا برای قطعی دستگاه کارتخوان یا به واسطه نداشتن پول نقد دچار مشکل و اذیت میشدند _ از ابتدای بهمن سال گذشته تاکنون به صورت رایگان در اختیار مراجعان و خانوادههای متوفی و داغدار قرار گرفته است.
نزدیک به ۶۵۰ هکتار از فضای شهر در اختیار سازمان بهشت حضرت زهرا(س) و حرم مطهر امام خمینی(ره) قرار دارد که این موضوع هم برای ما نقطه قوت و هم نقطه آسیب است. از طرف دیگر همجواری با گلزار شهدای شهر تهران و گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا(س) هم به ما قوت و ضریب اعتماد میدهد و هم دامنه فعالیتهایمان را متنوع و گستردهتر میکند.
اگر بخواهم خیلی کوتاه به شاخصترین برنامه سازمان در حوزه فرهنگی اشاره کنم، باید گفت که بعد از سالیان سال یا بهتر بگویم بعد از ۵۰ سال برای اولین بار سازمان بهشت حضرت زهرا(س) در ایام ماه مبارک رمضان ۲۴ ساعته فعالیت داشت و این مکان به یک همنشینی و مجلس و محفلی برای حیات مؤمنانه شبانه تبدیل شد و خانوادههای تهرانی، مجاوران، مراجعان و زائران گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا(س) از این فضا بهرهمند میشدند.
بعد از اتمام ماه مبارک رمضان، تصمیم گرفتیم که شبهای جمعه سازمان و گلزار شهدا را ۲۴ ساعته باز نگه داریم تا مردم بتوانند از این بستر معنوی و فرهنگی استفاده کنند. همین امر زحمت فراوانی را برای همکاران ما در پی داشت و از آنجا که به هر حال باید مبادی ورودی و خروجی آرامستان هر شب بسته شود، نزدیک به ۲۰۰ نفر از همکاران ما ۲۴ ساعته فعال بودند تا بتوانند حیات این سازمان و کالبد آن را از آسیبهای متعدد محافظت کنند. لذا بیش از ۲۰۰ نفر از همکاران ما مسئولیت این کار را به عهده گرفتند و مسیرهای منتهی به قطعات متوفیهای عادی را میبستند تا فقط مسیر منتهی به گلزار شهدا باز بماند و مردم بتوانند در آن قطعات حضور یابند.
ایکنا - سختترین اقدامی که در این مدت انجام دادید چه بود؟
در اوج کرونا بنده توفیق نداشتم که در این سازمان در محضر مردم شریف تهران باشم، ولی موردی که مشاهده کردم و نیز همکاران آن را بعدها به من منتقل کردند این بود که متوفی کرونا بدون خانواده و همراه یا نهایتاً با ۲ همراه وارد سازمان میشد و تا زمانی که امور شرعی متوفی در سازمان انجام میشد، غریبانهترین صحنهها برای بهشت حضرت زهرا(س) رقم میخورد.
درهای بسته این سازمان در ایام کرونایی برای همکاران ما قابل تصور نبود. درهای این سازمان بعد از نماز صبح باز و بعد از نماز مغرب و عشا بسته میشود و در طول روز مراجعان متعدد چه برای زیارت و چه برای رسیدگی به امور شرعی متوفی خود وارد این سازمان میشوند. به نظر من شاید سختترین کار این بوده است که دوستان ما به منظور حفظ سلامت خانوادههای متوفی مانع از حضور آنها میشدند و امور شرعی متوفی در غربت محض و با یکی دو نفر از بستگان نزدیک انجام میشد.
ایکنا - آیا در زمان اوج کرونا با کمبود نیرو مواجه شدید؟ این کمبود را چگونه جبران کردید؟
از آنجا که سالیان سال تربیتیافته حضرت سیدالشهدا هستیم و در دوران دانشجویی و خدمت در بسیج با مفهوم جهاد آشنا بودیم و در برهههای مختلف اردوهای جهادی شرعی برگزار میکردیم، قطعاً با مفهوم نیروهای جهادی آشنایی داشتیم. لذا سازمان بهشت حضرت زهرا(س) نیز در ایام کرونا از حضور جوانان و طلبههای داوطلب(بانوان و آقایان) بیبهره نبود.
مطلبی که همکاران بعدها به من منتقل کردند این بود که در ایام کرونا خیل عظیم داوطلبان و نیروهای جهادی جوان، که شاید تصورش برای من و شما آسان نباشد، مشتاق بودند که در سالن تطهیر به نیروهای اصلی سازمان کمک کنند. اگر این نیروهای جهادی نبودند، واقعاً سازمان به چالش برمیخورد و حضور این داوطلبان به همکاران سازمان قوت و جسارت میداد.
فعالیت در سالن تطهیر شغل بسیار سخت و غیر قابلتصوری است و نفس کشیدن در فضای چنین سازمانی حتی برای نیروهای اداری و کادر غیر از عملیات تطهیر، تکفین و تدفین مؤمنان کار سختی است. لذا دوستان جهادی و داوطلب ما در آن ایام یار بینظیر و همراه همیشگی کارکنان سازمان بودند. تا جایی که مطلع هستم در ایام اوج کرونا کارکنان سازمان سهشیفته خدمات خود را ارائه میدادند تا بتوانند پیکر مؤمنان را با نهایت دقت و رعایت موازین و اصول شرعی به منزل آخرت هدایت کنند. به هر ترتیب سازمان بهشت حضرت زهرا(س) بعد از ایام اوج کرونا تجربه بینظیری را کسب کرد و به جرئت میتوان گفت که این سازمان میتواند در امر رسیدگی به مسائل شرعی متوفی از مرحله دریافت پیکر تا سپردن آن به خاک و رساندنش به محضر باریتعالی نمونه و الگوی موفقی برای باقی آرامستانهای کشور باشد.
ایکنا - نیروهای داوطلب کمک به سازمان بهشت حضرت زهرا(س) چه سنینی را دربرمیگرفتند و برای کمک دستمزدی هم دریافت کردند؟
کار جهادی مابهازای مادی ندارد و دوستانی که در ایام اوج کرونا داوطلبانه به سازمان کمک کردند هیچگونه دستمزدی را دریافت نکردند. فارغ از نگاه جهادی، همین الان ما یک همکارهایی داریم در سالن تطهیر برادران و خواهران که متولد سال ۱۳۷۹ هستند؛ یعنی جوانهایی در این سن همکار ما هستند و به امور شرعی مؤمنان رسیدگی میکنند.
واقعاً دامنه شمول این شغل محدود به سنین بالا نیست و جوانانی از ۲۳ سالگی داوطلب کمک به سازمان شدهاند و حتی گاه افراد ۵۰ ساله داوطلبانه در کنار همکاران زحمتکش و باتجربه ما، که مسلط به امور شرعی متوفی بودند، کمک کردند و توانستند از مرحله پیک کرونا با موفقیت عبور کنند.
ایکنا - نیروهای داوطلب بیشتر از چه اقشاری بودند؟
بخش زیادی از نیروهای داوطلب طلاب تحصیلکرده حوزههای علمیه بودند. بخش دیگری از آنها نیز دوستان هیئتی و بسیجی و عمدتاً دارای مدرک کارشناسی ارشد و کارشناسی بودند که در ایام پیک کرونا به یاری ما شتافتند و فعالیت داوطلبانه آنها صرفاً مربوط به امور تطهیر متوفیان نمیشد و حتی این نیروها به منظور خاکسپاری و مهیا کردن فضای قبر برای متوفی، در درون قطعات حضور یافتند.
ایکنا - نیروهای داوطلب آموزش ویژهای دیده بودند؟
ما در هر سالنی ناظر شرعی داریم؛ یعنی بالای هر پیکری که آموزش در حال انجام است یک نفر به عنوان ناظر شرعی میایستد و بر امور مؤمنان متوفی نظارت میکند و حتی بر عملکرد تطهیرکننده با سابقه بیست سال خدمت نیز نظارت میشود. مضاف بر اینکه برای تطهیر پیکر هر مؤمن نیازمند ۴ نفر هستیم(یک نفر آب ریز، یک نفر جاانداز و ...). در ایام کرونا نیروهای داوطلب و جهادی مکمل دوستان باتجربه ما بودند و کار اصلی به عهده دوستان باتجربه سازمان بود و نیروهای جهادی کمکحال آنان بودند و ناظران شرعی ما بدون استثنا بر مراحل تطهیر، تکفین و تدفین نظارت میکردند.
ایکنا - برای افزایش حقوق و مزایای کارکنان عملیاتی سازمان بهشت حضرت زهرا(س) چه اقداماتی انجام دادید؟
زحمتی که همکاران عزیز ما متحمل میشوند قابل قیاس با هیچ عدد و رقمی نیست. نیروهای رسمی و قراردادی سازمان از چارچوب حقوقی متناسبی برخوردارند و این عدد و رقم هر چقدر باشد، نمیتواند زحمات آنان را جبران کند.
در شهرداری تهران ردیفی به عنوان فوقالعاده مناطق خاص وجود داشت و مربوط به سازمانها، معاونتها و دستگاههایی از شهرداری تهران بود که پایینتر از خیابان انقلاب(از نظر جغرافیایی) قرار داشتند. متأسفانه این سازمان علیرغم داشتن شرط فوق از این مزایا بیبهره بود، اما با محبت آقای زاکانی و مکاتباتی که ما و همکارانمان در سازمان بهشت حضرت زهرا(س) انجام دادیم و پیگیری آقای بهرامی، معاونت خدمات شهری شهردار تهران، فوقالعاده مناطق خاص که در سال ۱۴۰۰ نزدیک به یک میلیون و صد هزار تومان بود با حکم آقای زاکانی به فیش حقوق همکارانمان در سازمان بهشت حضرت زهرا(س) اضافه شد و اکنون این افراد ماهیانه ردیف فوقالعاده مناطق خاص را دریافت میکنند.
به هر ترتیب با همه فراز و فرودهایی که همکاران ما در دوران مختلف کاری خودشان داشتهاند، ضمن صعوبت شغل توانستند از این ردیف خاص بهرهمند شوند. البته در روزهای ابتدایی بخشنامهای که ابلاغ شد از این قرار بود که این ردیف خاص فقط به نیروهای عملیاتی اختصاص داده شود منتها با پیگیریهای ما به جغرافیای این سازمان فوقالعاده مناطق خاص تعلق گرفت و الان نیروهای اداری ما نیز از آن بهرهمندند.
البته این جغرافیا از نظر روحی و روانی آسیبزاست و نه فقط نیروهای عملیاتی که در خط مقدم عملیات سازمان قرار دارند، بلکه نیروهای مالی، اداری، تدارکات و پشتیبانی در معرض آن هستند و بعد از مدتی از نظر روحی لطمه میبینند.
ایکنا - برای حمایت روحی از خانوادههای داغدار کرونایی که بنابر نظر ستاد مقابله با کرونا، نمیتوانستند مراسم خاصی را برای متوفی خود برگزار کنند، چه کردید؟
بخشی از این اتفاقات خارج از تصمیم سازمان بهشت حضرت زهرا(س) و شهرداری تهران بود و از دستورالعملی نشات میگرفت که وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا ابلاغ میکرد. اگر میگفتیم که خانوادهها بر سر جنازه و مراسم متوفی کرونایی یا متوفی خود حاضر نشوند، به علت دستورالعملهای بالادستی و بخشنامه وزارت بهداشت به منظور عدم تجمع بود.
بعد از کمرنگ شدن کرونا در سال گذشته، یعنی از شهریور و مهر ۱۴۰۰، برگزاری مراسم در سازمان بهشت حضرت زهرا(س) افزایش یافت؛ یعنی خانوادههایی که به دلیل سخت بودن شرایط در ابتدای شیوع کرونا نتوانستند به خوبی برای متوفی خود عزاداری و سوگواری کنند، بعد از این مدت توانستند این کار را انجام دهند و در سازمان باز و مراسم در قطعه دفن متوفی انجام شد.
سازمان تنها کاری که میتوانست به موقع انجام دهد این بود که بتواند خدمات مدنظر خانوادههای متوفی را سریع و به تعدادی که مدنظرشان بود برای آنها مهیا کند؛ برای مثال در یک قطعه بیش از ۳۰ مراسم برگزار میشد. به هر حال یک قطعه با یک عرض و طول مشخص نیاز به تدبیر جدی داشت تا امکانات تشریفاتی آن مانند میز، صندلی، چادر و اقلام مربوط به پذیرایی درخواستی خانوادهها زودتر به دستشان برسد و نیز نیروهای دژبان ارتش اجازه تردد ماشینهای حمل اقلام مورد نیاز خانوادههای داغدار را بدهند. در اینجا از زحمات نیروهای دژبان ارتش و حراست برای نظم بخشیدن به این مراسم تشکر میکنم.
ایکنا - برای مقابله با دزدی سنگ قبر و امنیت قبور مؤمنان چه راهکارهایی را ارائه کردید؟
سازمان بهشت حضرت زهرا(س) مانند تمام اماکن کشور نمیتواند به دور از آسیب به ویژه آسیبهای اجتماعی باشد. به هر حال مکانی که محل حضور و تردد دهها هزار نفر است، قطعاً آسیبهایی برای آن به وجود خواهد آمد، منتها باید تدابیری را اتخاذ کنیم که چگونه این آسیبها را کاهش دهیم یا به لطف خداوند آنها را از بین ببریم.
جا دارد یک گلایهای هم بکنم که شاید رسانهها مقداری برای بزرگنمایی این آسیبها کملطفی کردند. البته نه اینکه اصلاً سرقتی رخ نمیدهد، بلکه در این کالبد بزرگ با بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار قبور مؤمنان نمیتوانیم برای هر قبر یک نیروی حفاظت و مراقبت استخدام کنیم که به سنگ آسیبی نرسد یا سارقی آن را سرقت نکند.
سازمان بهشت حضرت زهرا(س) در کنترل ورود و خروج درهای سازمان با جدیت عمل میکند و نیروهای امنیتی، حفاظتی و حراستی را افزایش دادیم و بر تعداد دوربینهای امنیتی افزودیم که همه اینها به لطف خدا و با حمایت آقایان زاکانی و بهرامی انجام شد و بهزودی شاهد کاهش آمار سرقت خواهیم بود، کمااینکه بیش از یک ماه و نیم است که اعلام سرقت نداشتهایم. تا زمانی که خانواده متوفی و مردم گزارشی از سرقت سنگ قبر ندهند، ما فرض را بر این میگذاریم که اتفاقی رخ نداده است.
یکی از کارهای دیگر این است که انتظامات سنگ را ایجاد کردیم و گروهی را شبانه در کل جغرافیای سازمان مستقر کردیم و بر اساس تحقیقات کارشناسانه متوجه شدیم که تمامی سرقتها بین ساعت ۲ تا ۵ صبح رخ میدهد. انتظامات سنگ سازمان بهشت حضرت زهرا(س) صرفاً برای جلوگیری از دزدیدن سنگ قبور مؤمنان ایجاد شد و شامل گروههای چهار نفرهای میشود که با شاتر برقی در درون قطعات و بین معابر گشتزنی میکنند و با ابزاری که به آنها داده شده و با چراغهایی با پرتاب نور بالا، که به منظور روشن کردن قطعههای آرامستان تهیه کردیم، گشتزنی میکنند تا بتوانند حداقل بخشی از آسیبها را کاهش دهند. امیدواریم روزی برسد که وضع معیشتی مردم به سامان برسد تا کوچکترین آسیب اجتماعی در این حوزه وجود نداشته باشد.
ایکنا - شائبهای که در اوج روزهای کرونایی وجود داشت این بود که سازمان بهشت حضرت زهرا(س) از روی صلاحدید آمار تدفین فوتیهای کرونایی را اعلام نمیکند. آیا این موضوع صحت دارد؟
دورههای قبل را نمیدانم، اما ما هیچوقت آمار فوتی را اعلام نمیکنیم. در سازمان بهشت حضرت زهرا(س) آمار متوفیانی را که به امور شرعی آنان رسیدگی میکنیم اعلام میکنیم. برای مثال اگر میگوییم امروز ۱۷۰ نفر فوت شدند، یعنی این تعداد متوفی وارد سالن تطهیر و بعد خارج و دفن شدند.
بخشی از فوتیها در تهران و آرامستان دفن و بخشی هم به شهرستان اعزام و در شهرهای خودشان دفن میشوند. پس آمار این متوفیان با آمار متوفیانی که در این سازمان کار شرعیشان انجام میشود متفاوت است. ما مرجع صدور آمار فوتی کرونا نبودیم و نیستیم. در سازمان بهشت حضرت زهرا(س) مرجع آمار فعالیت روزانهمان هستیم. ممکن است شخصی در بیمارستان فوت کرده باشد و سه روز بعد به این سازمان منتقل شود یا شاید شخصی دو روز پس از اینکه در سردخانه سازمان نگهداری شد، کارهای تطهیر و تدفین او انجام شود. ما آمار سردخانه خود را اعلام نمیکنیم، بلکه آمار رسیدگی به امور شرعی مؤمنان را اعلام میکنیم.
ایکنا - به هر حال حساسیتهایی برای دفن متوفیان کرونایی وجود داشته است.
البته این حساسیت برای روزهای ابتدای شیوع کرونا بود و بعد از آنکه اعلام کردند به دلیل پزشکی و بهداشتی از پیکر متوفی مبتلا به کرونا بیماری منتقل نمیشود، هیچ فرقی بین متوفی عادی و متوفی کرونایی گذاشته نشد. در اوایل کرونا شاید ۷۰ درصد مراجعان سازمان کرونایی بودند و برای تعداد محدودی متوفی عادی، که به دلیل حوادث یا بیماریهای دیگر جان خود را از دست داده بودند، به ما مراجعه میشد. در سازمان ما متوفیهای کرونایی بعد از اینکه کار تطهیرشان انجام میشود آمارشان اعلام خواهد شد و ما با بیمارستان متفاوتیم و آمار فوت نداریم، بلکه آمار اقدام عملیاتی خود را اعلام میکنیم.
ایکنا - با کاهش فوتیهای ناشی از کرونا، پیک فعالیت شما کاهش یافت یا هنوز درگیر پیامدهای بعد از آن هستید؟
ما در سازمان روزانه امور شرعی ۱۷۰ تا ۲۱۰ متوفی را انجام میدهیم. پس کار این سازمان پایانپذیر نیست. ممکن است کار ما سبک شده و از سه نوبت به یک نوبت تبدیل شده باشد، اما الان وظیفه ما رسیدگی به روح، جسم و جان کارکنان سازمان است. به هر حال ما امروز با بدنهای از سازمان روبهرو هستیم که دو سال سخت را پشت سر گذاشت و از همه مسئولان میخواهم که فکر نکنند که کرونا کاهش یافته است و باید رسیدگی به معاش و جسم و جان همکاران ما به فراموشی سپرده شود. اتفاقاً الان زمان ترمیم و بازپروری این نیروهاست و باید به آنها رسیدگی کنیم.
مجموعهای به نام «حیات» در مقابل ممات، را راهاندازی کردیم که بتوانیم به جسم و روح کارکنان خود رسیدگی کنیم. لذا در این طرح بستهای از امکانات رواندرمانی، روانسنجی، مشاوره، اردوهای یکروزه و سفرهای زیارتی و تفریحی را برای کارکنان و خانوادههایشان در نظر گرفتیم.
همکاران خانم که در سالن فعالیت میکنند بعد از ساعت ۴ بعدازظهر باید مادر خوبی برای فرزندان خود یا همسر خوبی برای شوهر خود باشند. لذا همین امر وظیفه ما را سنگینتر میکند تا بتوانیم با اقدامات روانشناسی، آموزشی، تربیتی، رفاهی و حتی نگاه ویژه به معیشت کارکنان، روحیه آنها را ترمیم کنیم و آنان را سرزنده نگه داریم تا بدون منت به مردمی که حقشان بیشتر از اینهاست خدمت کنیم.
ایکنا- با مقوله گورخوابی و قبرخوابی چه برخوردی کردهاید؟
به هر حال در این سازمانی که طول و عرض جغرافیایی وسیعی دارد، اگر یک یا دو نفر از عزیزانی که به بیماری اعتیاد مبتلا هستند ناخواسته چنین اقدامی را انجام دهند، امری غیرقابل انکار نیست و ممکن است از چشم ما یا دوستان ما در مدیریت ادوار گذشته پنهان مانده باشد، ولی ضریب دادن به این موضوع بیانصافی رسانهای و بیانصافی مطالعات اجتماعی است. اینکه حالا یکی دو نفر طی سالهای گذشته ناخواسته چنین اقدامی را انجام دادهاند دلیلی بر تکرار این اتفاق در روز و ماه و سالهای بعد نیست. یکی از اقداماتی که انجام دادیم تا مانع این اتفاق شود این است که روی قبور بازی را که برای دفن متوفیان جدید حفاری شده بود بستیم.
زمانی که من بر سر کار آمدم گزارشهای مردمی دریافت کردم مبنی بر اینکه حین برگزاری مراسم به دلیل باز بودن قبور مجاور، تشییع جنازه متوفی ممکن است محل آسیب افراد عادی یا عوامل سازمان شود. لذا روی قبور را بستیم و سنگهای لحد را به اندازه سهطبقه در درون قبر چیدیم و ۲۵ سانتیمتر خاک بر روی آن ریختیم و کل قطعه را با کمی سیمان پوشاندیم کمااینکه جانمایی قبر کاملاً محفوظ است. اقدامی که ما انجام دادیم چند نتیجه را به دنبال داشت؛ اولاً، مانع آسیبهای احتمالی میشود. ثانیاً، کسانی که برای دفن عزیزشان به سازمان ما مراجعه میکنند، دچار زحمتی که در ابتدا خدمتتان گفتم نخواهند شد و حتی اگر باران ببارد، کسانی که برای تشییع جنازه آمدهاند گلی نخواهند شد و نیز از صدمههای جسمی جلوگیری میشود و این یکی از اقدامات کوچک ما بود تا بتوانیم به مردم خدمت کنیم.
بخش بعدی این گفتوگو طی روزهای آینده منتشر میشود.
گفتوگو از علیرضا اصغرزاده
انتهای پیام