به گزارش ایکنا، مدتی قبل، علی غلامی، استاد دانشگاه امام صادق(ع) در یک برنامهای تلویزیونی با استناد به روایتی از پیامبر(ص) گفته بود: حد حجاب این است که باید عورت را بپوشانیم و مفسده ایجاد نکنیم، عورت در عربی یعنی هر چیز آسیبپذیر مورد نگرانی، لذا بدن زن همهاش عورت است غیر از صورت و دستها از مچ.
این عبارت که همه بدن زن، عورت است واکنشهایی را در محافل علمی به همراه داشته است؛ معصومه ریعان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان در گفتوگو با خبرنگار ایکنا تاکید کرد: روایت «المرأة عورة» جعلی است و دلیل قاطعی در توجیه حجاب زنان نیست و باید با بازگشت به قرآن، حجاب را تفسیر کنیم. ایشان معتقد است حد پوششی که برخی با استناد به روایت فوق مطرح میکنند، مستند دینی ندارد.
در ادامه گفتوگوی استاد علوم قرآن دانشگاه بوعلی سینای همدان با خبرنگار ایکنا را بخوانید؛
ایکنا ـ دیدگاه قرآن کریم درباره حجاب چیست و در کدام آیات به آن پرداخته شده است؟
حجاب زنان، در قرآن کریم در آیات 32 و 33 سوره احزاب صراحتاً با اشاره به همسران پیامبر(ص) آمده و در آیات 59-61 همین سوره به همسران مؤمنین نیز توسعه یافته و آنان را امر به پوشاندن دو سوی روسریها (جلباب) بر یکدیگر نموده تا آنان از تعرض زبانی و غیر اخلاقی متلکپراکنان در مدینه (که در این آیات منافقان در هنگامه جنگ احزاب هستند) دور شوند. سوره نور نیز در آیات 27-31، در القاء یک سری آداب تربیتی، همه مؤمنین را به رعایت حدود رفتارهای اخلاقی دعوت نموده و برخی ویژگیهای بیشتری را در مورد زنان در پوشاندن بدن خود گوشزد کرده است.
این دو آیه تنها جایگاهی است که در مورد پوشش زنان صراحتاً سخن گفته شده و تا قرن اول، صحابه و بیشتر تابعان حد پوشش زنان در نماز را از این آیات استنباط میکردند. اما با ورود به قرن دوم عبارتی با عنوان «المرأة عورة» مطرح گردید که ابتدا در بحث نماز جماعت زنان مطرح شد ولی پس از آن، جهت عدم خروج زنان از خانه و سپس تا تحریم صدای زنان به کار گرفته شد. مضمون این عبارت در کتب اهل سنت از پیامبر(ص) و در کتب شیعه از امیرالمؤمنین(ع) و صادقین(ع) نقل شده، حال آنکه با تتبع در منابع روایی این عبارت در قرن دوم، فقط از ابن مسعود نشر یافته ولی در قرن سوم در اسناد روایت، به نقل ابن مسعود از پیامبر ارتقا یافته است.
ایکنا ـ مفهوم واژه «عورة» چیست و چرا این مفهوم عام درباره زن به کار میرود؟
واژه «عورة» به معنای هر چیزی است که باید پوشیده شود؛ در عین حال به معنای رخنهگاهی که موجب نگرانی است، شکاف کوه، جای طلوع و غروب خورشید، کمینگاهی که در آن پنهان شوند نیز استعمال شده است. اما اعضایی از بدن که انسان به سبب شرم آن را میپوشاند در آن ارتقاء یافته است.
پیشتر از متون و مباحث اسلامی، این واژه در تورات در سفر خروج یکبار به معنای رخنهگاه و بار دیگر به معنای شرمگاه انسان، به کار رفته است. اما سابقهای بسیار متقدمتر نیز در زبان فارسی دارد. «عورتانه» و «عورتینه» از اصطلاحات مرتبط با زنان در زبان فارسی قدیم در مقابل «مردینه» و «پسرینه» بوده است و اتفاقاً در فرهنگ ایرانیان، زن تماماً عورت بوده است. گرچه اطلاق این عنوان اکنون در زبان فارسی متروک شده است، اما در سرزمینهایی مانند شبه قاره هند این اصطلاح هنوز باقی مانده است و مثلاً بنیاد عورت در پاکستان از نهادهای مدرن مدنی است که به امور زنان میپردازد و از حقوق آنان دفاع میکند. اما فرهنگِ ریشهدارِ عورتانگاری زن در بین ایرانیان همچنان ادامه دارد؛ چنان که برخی مردان از ذکر مستقیم نام همسران خود نزد مردان دیگر شرم میکنند و از او با تعابیر غیرمستقیمی همچون «خانواده» و «بچه ها» و ... نام میبرند.
قرآن کریم در سه جایگاه از این واژه استفاده کرده است؛ 1- در سوره احزاب آیه 13، «بیوتنا عورة» به معنای بی حفاظ بودن خانهها، 2- در سوره نور آیه 31؛ «عورات النساء» که به معنی امروزی آن نزدیک است و 3- در سوره نور آیه 58؛ سه وقت از شبانهروز عورت نامیده شده که به معنای «زمان برهنگی یا خلوت همسران» است.
ایکنا ـ آغاز پیدایش عبارت «المرأة عورة» در کتب حدیثی از چه زمانی است؟
این عبارت ابتدا در المصنف ابن ابی شیبة ذیل رخصت دادن به زنان برای رفتن به مسجد به نقل از ابن مسعود آمده است. اما بر عکس در المصنف عبدالرزاق این روایت برای تقبیح خروج زنان از خانه برای نماز جماعت آورده شده است، گرچه او اصلاً از عبارت «المرأة عورة» در متن خود استفاده نکرده و فقط میگوید ابن مسعود میگفت: وقتی زن از خانه خارج میشود شیطان از بالا او را مینگرد. پس از وی این روایت در کتب ششگانه اهل سنت و فقط در سنن ترمذی با تجمیع متن ابن ابی شیبه و عبدالرزاق، کوتاه و یکدست شده است و ترمذی آن را روایتی صحیح اما غریب دانسته است.
در سنن ترمذی این عبارت به روایت تبدیل شده و نقل ابن مسعود به نقل از پیامبر(ص) آمده است. در حالی که اساساً به جهت بی اعتباری این متن، در سایر کتب ششگانه اهل سنت این روایت ثبت نشده و حتی در المستدرک علی الصحیحین از حاکم نیشابوری هم نیامده است. اما علیرغم عدم توجه 5 جامع روایی از کتب سته اهل سنت، این روایت به گستردگی در سایر کتب به نقل از ترمذی نشر و متن آن نیز بسط یافته است.
در متن عبدالرزاق که متقدم بر همه ایشان است، اصلاً عبارت «المراة عورة» دیده نمیشود و چنین است: ««نماز زن در خانهاش بهتر از جای دیگر است». سپس ابن مسعود گفت: وقتی زن از خانه خارج میشود شیطان از بالا او را مینگرد. ابن ابی شیبه به طور کاملتر و مستقیماً از عبدالله بن مسعود چنین آورده است: زنان را در خانهها نگاه دارید، عبدالله بن مسعود گفت زن عورت است وقتی از خانهاش خارج میشود شیطان به او مینگرد و میگوید: تو از کنار احدی نمیگذری مگر آنکه فریفته تو میشود. گویی گفتوگو در چرایی نگه داشتن زنان در خانه در میان بوده و به نقل از ابن مسعود دلیل این حبس زنان تبیین شده است.
متن ترمذی در جلد دوم سنن آمده که از دو متن سابق تجمیع ولی کوتاه شده و فقط شامل این عبارت است: عبدالله از پیامبر نقل کرد زن عورت است پس وقتی از خانه به در آید شیطان به او نظاره میکند. این متن در سایر جوامع روایی فربه شده تا آنجا که توسط ذهبی در الکبائر، جمعبندی کامل آن -به نقل از ابن مسعود از پیامبر(ص)- آورده است: زن عورت است او را در خانهها حبس کنید، چرا که وقتی از خانه خارج میشود اگر به او بگویند کجا؟ او میگوید به عیادت مریض یا تشییع جنازه میروم. اما از وقتی که از خانه بیرون رود پیوسته شیطان با اوست. در حالی که او رضایت خدا را کسب نخواهد کرد مگر اینکه در خانهاش بنشیند و پروردگارش را بپرستد و از شوهرش اطاعت کند.
بنابراین آغاز روایت «المرأة عورة»، در حکم شرعی نماز است و پایان آن در حکم خانهنشینی زنان و اطاعت بی چون و چرا از همسران. راویان اولیه این متن کوفی و بصری هستند. کوفیان و بصریان در ارائه نسخههای خصمانه علیه زنان نقش فعالی داشتهاند و آفریننده نخستین این عبارت که ابن مسعود است خود با زنان اصولاً میانه خوبی نداشته و بسیاری از روایات ضد زن از وی صادر شده است.
ایکنا ـ به تعبیری عورتانگاری زنان ریشه در فرهنگ و اندیشه ضد زنانه دارد و تابع خصوصیات شخصی برخی صحابه و تابعین بوده است.
بله. عبارت «المرأة عورة» یکی از سلسله عبارات مذمتآلود زنان و حاصل گفتمان عصری ضد زن در دوران عباسی است که در منابع روایی، نه چندان دقیق و تخصصی به روایت تبدیل شده و توسط عالمان ظاهرگرا نسبت به تعریف زنان و عملکرد آنان به کار گرفته شده است. این عبارت (که به عنوان روایت مشهور شد) بعد از عصر اول هجری کاربرد یافته و و فقیهان قرن دومی که نیازمند به روایتی بودند که بتواند فتوای عدم خروج زنان از خانه را پشتیبانی کند و در منع حضور زنان در جماعات به کار ببرند، با روایت «المرأة عورة» چنین خاستگاهی را تامین کردهاند و توانستهاند با توجه به انگیزههای ضد زن برخی از اصحاب پیامبر(ص) مانند ابن مسعود، نیاز زمان را دریافته و متناسب با آن از وی سخنی بیاورند که تا هماکنون کاربرد آن لغو نگردیده است.
متاسفانه این عبارت غیر اصیل دینی، در نیمه دوم قرن سوم، توسط یحیی بن حسین از راویان و فقهای زیدیه بازتولید گردید و بدون سند معتبر و مرفوعاً از پیامبر چنین شد؛ «زنان، بیهودهگو و عورت هستند؛ وراجیشان را با سکوت و برهنگیشان را با در خانه ماندن پوشش دهید». و بار دیگر در منابع متقدمین و متاخرین شیعه اثنی عشری، متن زیدیه با چنین مضمون مناقشه برانگیز و بدون سند معتبر احیاء شد.
ایکنا ـ در واقع یک عبارت به عنوان حدیث، جعل و وارد منابع روایی شده و با نگاهی مردانه در طول تاریخ تغلیظ یافته و فربه شده است؟ حال نگاه علمای شیعه به این تعبیر چگونه بوده است؟
استفاده این عبارت در فقه در قرن سوم ابتدا در مبحث حدود حجاب زنان در هنگام نماز (ستر صلاتی) و سپس در حد پوشش زنان در بیرون از خانه و در قرن چهارم در بحث اجازه زنان از شوهران برای خروج از خانه طبقهبندی شد و در قرن چهارم از موها تا ناخن و حتی صدای زنان نیز عورت محسوب گردید. اما بسیار دیرهنگام یعنی در قرن 7 هجری در شیعه مورد استناد فقهی قرار گرفت. در شیعه اولین کسی که در حرمت نگاه مردان به زنان از این متن استفاده نمود محقق حلی است، و پس از وی علی بن محمد قمی، این روایت را مبنای مشترکی در بین امامیه و ائمه حجاز و عراق دانست؛ ولی بیشترین استناد فقهی به این روایت را علامه حلی در کتب مختلف خود نمود؛ و به تبع از وی بسیاری از فقیهان معاصر نیز استناد به این عبارت را برای احکام خود برگزیدهاند.
متاسفانه روایتی که در عصر امویان زاده و در عصر عباسیان در سرکوب زنان و خانهنشینی آنان به فتوا تبدیل شد، تا قرن 7 مبنایی در میان شیعه نداشت، امروز باردیگر در جامعهای که نیازمند کاربرد عقلانیت در درک مفاهیم دینی است، در رسانه ملی بازخوانی میشود و چنین تعریف مضیّقی را که امروزه حتی برای متدینین ظاهری نیز قابل پذیرش نیست، بدون کارشناسی و صرفاً متکی بر نقل در منابع حدیثی، تکیهگاه القاء نظرات غیر محققانه خویش در بحث حجاب زنان قرار دادهاند. حال آن که با بازگشت به قرآن کریم و تفسیر مبسوط و موسّع زن در قرآن، علاوه بر پذیرش حضور اجتماعی آنان، نحوه عملکرد عفیفانه ایشان را با ذکر نمونههای مترقی از دختران شعیب تا ملکه سبا میتوان رونمایی کرد و نشان داد.
انتهای پیام