به گزارش ایکنا، محمدحسین قدوسی، پژوهشگر و استاد دانشگاه، هشتم شهریور در نشست «تناقضهای دعای عرفه و خونچکانی آن در عاشورا» که از سوی باشگاه اندیشه برگزار شد، با بیان اینکه جهان و هستی پر از تناقض است، گفت: از ابتدا که انسان وارد جهان شد تناقض وجود داشت، همان موضوع گناه آدم پیچیده و پر از تناقض هست زیرا از یکسو آدم آمده تا خلیفه خدا روی زمین باشد و به بهشت برود و از یک سو و در ابتدای کار با یک گناه وارد عرصه حیات میشود. به همین دلیل هم ملائکه متوجه مسئله نشده و پرسش میکنند که چرا چنین موجودی که اهل گناه، خونریزی و ... است، قرار است خلیفه شود.
وی افزود: در اینجا یک ابتلاء و آزمونی هم برای ملائکه پدید میآید و چون آنها علم به اسماء ندارند، به امر خدا بر آدم سجده میکنند، بنابراین تناقض از ابتدا با انسان همراه بوده است. ما حتی وقتی چیزی را در ریاضی و فیزیک و ... کشف کردیم، همین که اختراع جدیدی پیدا شود، نشان میدهد راه درازی پیش روی انسان در این علم است و در ذات علم، جهلهای بیشماری نهفته است.
قدوسی ادامه داد: یک تاجر وقتی در یک تجارت سود زیاد و متعاقب آن لذت زیادی میبرد، طمع و حرص او به مال بیشتر میشود لذا در روایات گفته شده که پول و دنیا مانند آب شور است و هرقدر انسان بیشتر آن را بخورد، بیشتر تشنه خواهد شد. یا وقتی مقامی به دست آورد و مثلا کشورگشایی کرد، علاقه پیدا میکند تا به کشورهای بیشتری دست درازی کند و در مسائل معنوی و علمی هم اینطور است. انسان با هر اکتسابی، یک چیز به دست آورده ولی میفهمد هزاران چیز به دست نیاورده است.
این پژوهشگر اظهار کرد: ما جهان بیرونی را از طریق یافتهها و تصورات ذهنی خودمان کشف میکنیم و هر کدام از این تصورات بخشی از حقیقت را روشن میکنند، لذا وقتی چیزی کشف شود، بعدی از حقیقت کشف خواهد شد، مانند داستان معنوی که هر کسی فکر میکرد، آن مقدار از فیل را که میبیند، همه حقیقت است. این تناقضی است که سرتاسر زندگی انسان را فراگرفته و هیچ حصول و اکتسابی از انسان خالی از این تناقض نمیتواند باشد و تا انسان در نشئه این عالم است، همین قاعده جاری است.
وی اضافه کرد: این تناقض اساس مشکلات انسان هم هست؛ انسان دوست دارد چیزی که به دست میآورد، بسته جامعی باشد که روی آن بایستد ولی چون ظرف وجودی او ناتمام است، هرگز در جایی نمیایستد لذا در سیر کمالی هم دچار این تناقض میشود و در دوراهی قرار میگیرد؛ این دو راهی از یکسو او را به سمت حصول و اکتساب جدید میبرد و از طرف دیگر به آنچه کسب کرده وابسته است و تا آن را ترک نکند، به بعدی نمیرسد، بنابراین تکامل انسان با نوعی مصیبت یعنی از دست دادن منزلگاه و جایگاهی که با آن خو گرفته همراه است.
قدوسی اضافه کرد: کسانی به مرتبهای از شناخت و عرفان رسیدهاند که وابستگی به منزلگاههای اکتسابی خود ندارند زیرا دل کنده و با سرعت جلو میروند ولی افرادی که سیر منفی دارند با این مصیبت مواجهند؛ از این رو ممکن است چیزی برای گروه دوم مصیبت باشد ولی برای گروه اول مصیبت تلقی نشود کما اینکه در مورد حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) شاهدیم زیرا اکثر افراد وقتی به عاشورا نگاه کنند، آن را مصیبت و گرفتاری و رنج میدانند ولی ایشان میفرماید: ما رایت الا جمیلا.
این پژوهشگر تصریح کرد: در ادعیه هم جلوههایی از این تناقضات را میبینیم و این تناقضات به خصوص در دعای عرفه وجود دارد و سبب شده تا برخی به ذیل این دعا تردید وارد کرده و بگویند از معصوم نیست و صوفیه آن را افزودهاند و به خصوص کسانی که با صوفیه مخالف هستند، آن را پررنگ جلوه میدهند. البته به باور بزرگان، این انتساب درست نیست.
وی افزود: اینکه امام علی(ع) در پذیرش خلافت میفرماید «مجبور شدم» خودش نوعی تناقض است، زیرا چه جبری برای حضرت وجود دارد؟ اینکه فرمودند خداوند از ما تعهد گرفته که به مظلوم کمک کنیم، وقتی قابل اجراست که فرد توان آن را داشته باشد کما اینکه بقیه معصومین نتوانستند و حکومت تشکیل ندادند.
قدوسی اضافه کرد: سرتاسر رفتار حکومتی امیرالمؤمنین(ع) هم متناقض است و متاقضتر از آن واقعه عاشوراست که مشحون از تناقضات از ابتدای قیام تا انتهاست و همین تناقضات سبب شده تا هر کسی هم تحلیل خود را از آن داشته باشد. امام حسین(ع) از یکسو علیه حکومت یزید قیام کرده و بیعت را نمیپذیرد ولی از سوی دیگر فرموده است مرا رها کنید، من به مدینه یا به سرزمین دیگری بروم. حضرت همه رفتارهای مسالمتجویانه ممکن را در طول چند ماه قیام انجام میدهند و از آن طرف هم خروج و قیام کردند.
وی افزود: امام(ع) از یکسو به اهل بیت(ع) گفتند آماده اسارت باشید و از طرف دیگر تأکید فرمودند که عزت شما هیچ وقت پایمال نخواهد شد؛ این چه اسارتی است که سبب پایمال شدن عزت اهل بیت(ع) نمیشود. از یکسو طلب ناصر و یار میکند و از سوی دیگر به نزدیکان و اصحاب میفرماید که من بیعتم را از شما برداشتم و اگر دوست دارید بروید، بروید. از یکسو فرموده است اگر صدای مسلمانی را بشنوید و کمک نکنید، مسلمان نیستید. در شرایطی که اصحاب او کشته شدهاند، طفل صغیر خود را روی دست میگیرد که آب به او بدهید بنابراین تناقضات در عاشورا به اوج میرسد و این بروز و ظهور است که حادثه را در عالم جاودانه و ماندگار میکند.
وی ادامه داد: امام حسن(ع) هم در شرایط بسیار سختی قرار داشتند تا جایی که برخی از یاران و نزدیکان به ایشان گفتند: مذل المؤمنین ولی به اندازه عاشورا ماندگار نشد؛ عاشورا به گونهای است که با خصیصه متفاوتی از مابقی حوادث، ماندگار میشود. در دعای عرفه هم این مسئله به نهایت میرسد در حالی که در ادعیه دیگر به این شدت و حدت نیست و تجمیع و تصریح نشده است.
قدوسی افزود: در فرازی بیان شده است: انا الجاهل فی علمی ...؛ یعنی خطاب به خدا دارد که چیزی را که میدانم هم جهل است و برابر دانستن جهل و علم هم نوعی تناقض است؛ کیف تجلنی ...؛ مگر غیر از تو کسی دیگر مرا مراقبت کرده که حالا میخواهی مرا رها کنی؟ انا توصل الیک بفقری ...؛ من با فقر و ندانستن با تو ارتباط میگیرم در حالی که چگونه با ندانستن میتوان ارتباط با خدا گرفت.
این پژوهشگر با بیان اینکه این همه مصیبت و آن همه زیبایی در کلام زینب کبری(س) چگونه قابل جمع است؟ اظهار کرد: در ادامه دعا آمده است: کسی که حُسنهای او هم عیب است چگونه عیوبش، عیب نباشد؛ خب این پرسش مطرح است که اگر حسنهای من هم عیب است، پس چرا و چگونه کار حسن و نیکو انجام دهم. خدایا مشیت تو قاهر و قدرت تو نافذ است، پس پرسش متناقض این است که جای اراده انسان و حرکت او کجاست؟ در جای دیگری از دعا دارد: قبل از اینکه کسی عبادت تو بکند، تو خودت احسان کردهای یا فرموده است که من چگونه عزت داشته باشم، در صورتی که ذات این جهان در ذلت است و از این طرف چگونه عزت نداشته باشم که عزت، نعمت تو هست.
وی تأکید کرد: پس تناقض در جهان از ذات و حقیقت آن میجوشد و در سیاست و اقتصاد و به همه چیز سرایت میکند و گویی به یک قربانی خونینی تبدیل میشود و در آن هنگام این دعا برای فرد قربانیدهنده مستجاب میشود: الهی علمنی عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ وَصُنّى بِسِتْرِكَ الْمَصُونِ. نتیجه اینکه ائمه(ع) با اینکه همگی نور واحد هستند، ولی فعلیت و ظهور برجسته آن در یک جا رخ میدهد و آن عاشوراست.
قدوسی بیان کرد: این تناقضات در عالم سیاست، اقتصاد، مبارزه، مادیات، معنویات، جهاد و...آنقدر وسیع است که انسان بدون آن امکان فهم نگاههای خاص شیعی را ندارد؛ به همین دلیل است که قبل از انقلاب گروههای دینی و مجتهدانی بودند که آیه و روایت میخواندند ولی با انقلاب مخالف بودند زیرا بدون درک تناقض، امکان درک بسیاری از امور معرفتی و دینی ما وجود ندارد.
وی تصریح کرد: عاشورا جمع بین نهایت مصیبت و زیبایی است و این تناقض در این واقعه به اوج خود میرسد.
انتهای پیام