به مناسبت ایام اربعین حسینی، پای درس گفتار «زندگی اجتماعی با سیدالشهدا(ع)» از زبان حجتالاسلام سیدجواد بهشتی، کارشناس قرآنی نشستهایم تا مروری بر درسهای عملی از زندگی و سیره امام حسین(ع) برای زندگی امروز بشر داشته باشیم.
حجتالاسلام والمسلمین سیدجواد بهشتی در یازدهمین قسمت از این مجموعه به موضوع «رمز و رازهای اربعین حسینی» پرداخت که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید:
«برخی از اعداد دارای رمز و راز هستند. تاریخ بشر نشان میدهد که خیلی از نخبگان به دنبال کشف رمز اعداد بودند و هستند. از آیات قرآن کریم و رهنمودهای پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز اینگونه برداشت میشود که برخی از اعداد دارای رمز هستند، مانند اعداد «۷»، «۴۰» و «۷۰». چه رازی در این قصه است که خداوند با پیامبر خود یعنی موسی بن عمران(ع) چهل شب قرار میگذارد؟ در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم که «مَن أخلصَ لله أربَعینَ صَباحاً جَرَت یَنابیعُ الحکمة مِن قَلبِه علی لِسانه و أنطَقَ بِه لِسانَه؛ اگر چهل صبح(روز) کسی اخلاص داشته باشد، دریچههای حکمت از قلب او به زبان او جاری میشود.»
جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر اسلام(ص) و از اصحاب پنج امام(از امام علی(ع) تا امام باقر(ع)) است. او پس از واقعه عاشورا، نخستین زائر امام حسین(ع) بود که در روز اربعین به کربلا رسید. روز اربعین جابر بن عبدالله انصاری که در آن زمان نابینا شده بود، از مدینه برای زیارت قبر امام(ع) به کربلا آمد و اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد. جابر به همراه عطیه، فرزند سعد کوفی، یکی از راویان شیعه و از محدثان، به سوی کربلا رفت. عطیه ماجرای زیارت امام حسین(ع) را اینگونه روایت میکند: هنگامی که نزدیک کربلا رسیدیم، جابر در نهر فرات غسل کرد و لباس پوشید و خود را خوشبو ساخت. هر گامی که به سوی قبر امام حسین(ع) برمیداشت، زبانش به ذکر و یاد خدا مشغول بود. هنگامی که نزدیک قبر رسید، گفت: دست مرا به قبر برسان. دست او را روی قبر نهادم. جابر از بسیاری غم و اندوه از هوش رفت و روی قبر افتاد. من به سر و صورتش آب پاشیدم. آنگاه که به هوش آمد، سه بار فریاد زد: «یا حسین». سپس گفت: «چگونه دوستی است که پاسخ دوست خود را نمیدهد؟» سپس گفت: «چگونه میتوانی پاسخ بدهی، در حالی که رگهای گردنت بریده شده، خونت ریخته شده و سرت از بدن جدا گشته است؟»
جابر به اطراف قبر روی گرداند و چنین گفت: «سوگند به خداوندی که محمد(ص) را به پیامبری برانگیخته، ما نیز در پاداش شما شریکیم». عطیه از او پرسید: «چگونه در پاداش با آنان شریکیم؟! در حالی که شمشیری نزدهایم؟ حال آنکه سرهای آنان در راه خدا از تن جدا گشت و فرزندانشان یتیم و همسرانشان بیوه شدند؟». جابر پاسخ داد: «ای عطیه، از حبیبم پیامبر خدا(ص) شنیدم که میفرمود: «هرکس گروهی را دوست بدارد، روز رستاخیز در صف آنان قرار میگیرد و با آنان در یک مکان گرد میآید و هرکس رفتار گروهی را دوست داشته باشد، در پاداش یا کیفر عمل آنان شریک خواهد بود؛ سوگند به خدایی که محمد(ص) را به پیامبری برانگیخته، نیت و اعتقاد من و یارانم، همان اعتقاد و نیت حسین و یارانش است». این سخن جابر بن عبدالله انصاری نوید و امید بزرگی برای مردم است و بر همین اساس ما هم میتوانیم جزو اصحاب امام حسین(ع) باشیم.
هنگامى در جنگ جمل پيروزى آشكار گرديد و ياران حضرت على(ع) غرق شادى گشتند، يكى از ياران حضرت كه علاقه فوقالعادهای به برادرش داشت جاى برادر را در اين صحنه خالى ديد و آرزو كرده بود كه اى كاش برادرش میبود و در اين شادى شركت میکرد و آثار عظمت الهى را در اين پيروزى سريع مشاهده مینمود. امام علی(ع) فرمودند: «و من كلام له(ع) لما أظفره الله بأصحاب الجمل: وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِي فُلَاناً كَانَ شَاهِدَنَا لِيَرَى مَا نَصَرَكَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِكَ. فَقَالَ لَهُ(ع) أَهَوَى أَخِيكَ مَعَنَا؟ فَقَالَ نَعَمْ. قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا، وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِي عَسْكَرِنَا هَذَا قَوْمٌ و أَقْوَامٌ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ، سَيَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ يَقْوَى بِهِمُ الْإِيمَان. سخنى از آن حضرت(ع) هنگامی که خداوند در جنگ جمل پيروزش گردانيد: يكى از ياران گفت: اى كاش برادرم، در جنگ میبود و میدید كه چگونه خداوند تو را بر دشمنانت پيروز ساخته است. على(ع) از او پرسيد: آيا برادرت هوادار ما بود؟ گفت: آرى. على(ع) گفت: پس همراه ما بوده است. ما در اين سپاه خود مردمى را ديديم كه هنوز در صلب مردان و زهدان زنان هستند. روزگار آنها را چون خونى كه به ناگاه از بينى گشاده گردد، بيرون آورد و دين به آنها نيرو گيرد». در این سخن حضرت علی(ع)، دنیایی از امید برای ما و نسلهای آینده وجود دارد. اینکه امروز در سوگ شهادت امام حسین(ع) اشک میریزیم و لبیک یا حسین(ع) میگوییم، این عمل برای ما نجاتبخش و سعادتآفرین خواهد بود. بقای ما در سایه امید است.
همه شهدای کربلا بر روی خاک افتاده بودند زینب کبری(س)، قهرمان عاشورا با دنیایی از امید و توکل بر خدا به خیمه امام سجاد(ع) وارد شدند؛ تصور کنید این بانو و فرزند امام حسین(ع) هر کجا را نگاه میکنند، شهدا بر خاک افتادهاند. در این میان حضرت زینب(س) به امام سجاد(ع) گفتند: «ای پسر برادر در این سرزمین داغ و تفتیده پرچمی بر سر قبر سیدالشهدا برافراشته خواهد شد که اثرش کهنه نخواهد شد و این رسم با گذشت هزاران روز و ماه و سال اینجا پایگاه بیداری خواهد شد.» امام سجاد(ع) پرسید: «عمه جان شما این سخن را از چه کسی نقل میکنید؟» حضرت زینب(س) فرمودند: «پیامبر(ص) خود این سخن را گفتند».
دشمنان کمر بستند چراغ و صدای اسلام را خاموش کنند، اما نتوانستند چرا که خداوند اراده کرد کربلا پایگاه بیداری شود. امروز از غربیترین نقطه جهان فریاد یا حسین(ع) بلند است. در اروپا صفهای چند کیلومتری عزاداری حسینی برپاست. در شرق جهان بودائیان به عزاداری امام حسین(ع) میپردازند. در این باره امام صادق(ع) فرمودند: «پاداشی که خدا به امام حسین(ع) عنایت فرمودند، این بود که مهر و محبت ایشان را بر دلها گذاشتند». در روایت زیبای دیگری از امام باقر و امام صادق علیهمالسلام نقل شده است: «أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی عَوَّضَ الْحُسَیْنَ(ع) مِنْ قَتْلِهِ بِأَرْبَعِ خِصَالٍ جَعَلَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ وَ أَنْ لَا یُعَدَّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ مِنْ أَعْمَارِهِمْ؛ خداوند سبحان، در عوض قتل حضرت سیدالشهدا علیهالسلام چهار خصلت به ایشان عطا کرده است: شفا را در تربتش نهاد؛ اجابت دعا را زیر گنبدش قرار داد؛ ائمه بعدی از نسل اویند؛ مدت زمانی را که زائرین آن حضرت برای زیارت میگذرانند، جز عمرشان به حساب نمیآورد».
امروز فضای جهانی آماده پذیرش اسلام است. پیامبر از خدا خواستند که «پروردگارا در قتل فرزندم حسین(ع) برکتی قرار ده.» آن برکت امروز قابل مشاهده است. به برکت خون شهید کربلا گرایش به اسلام و قرآن پر شتاب شده است. ما مواظب باشیم از این کاروان عقب نمانیم.
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ؛ سلام بر تو اى اباعبدالله و بر روانهایی که فرود آمدند به آستانت، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زندهام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما» حال و روز ما مانند برخیها نشود که با این خانواده پیوند داشتند اما جدا شدند اینگونه برای ما نشود و تا پایان همراه این خاندان باشیم.
در زیارت عاشورا میخوانیم: «اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ» از خداوند میخواهیم ما را با شما در دنیا و آخرت مأنوس قرار دهد و در دوعالم مقام صدق و صفای شما را برای ما ثابت نگه دارد».
انتهای پیام