اولویت پیامبر(ص) در اعزام مبلغ آموزش قرآن، فقه و آداب مسلمانی بود
کد خبر: 4090392
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۰۰:۵۰
محمدجواد یاوری:

اولویت پیامبر(ص) در اعزام مبلغ آموزش قرآن، فقه و آداب مسلمانی بود

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، گفت: پیامبر(ص) در تمامی رفتارها سعی می‌کردند که جامعه یکپارچه را بر مدار قرآن، سنت نبوی، آداب مسلمانی و فقه ایجاد کنند و سپس به تدریج موانع و ناهنجاری‌ها کنترل می‌شد.

محمدجواد یاوریسنت و سیره نبی اعظم در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و رفتار با اقشار مختلف مردم و حتی پیروان ادیان دیگر همیشه برای ما الگوست. البته برخی از شواهد تاریخی مانند برخورد ایشان با کودکان، زنان و دختران و نیز دشمنان بسامد بیشتری در روایات و گزارشهای تاریخی دارد که می‌تواند برای جامعه امروز کاربردی باشد.

خبرنگار ایکنا در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد یاوری، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، به بررسی برخی از ابعاد سیره و سنت ایشان پرداخته است که در ادامه می‌خوانید؛

 

ایکنا ـ ابعاد مختلفی در سیره پیامبر(ص) قابل واکاوی است، از جمله برخورد ایشان با مخالفان اسلام و حکومت اسلامی. درباره شیوه پیامبر اسلام در برخورد با این موارد توضیح دهید.

در خصوص سیره سیاسی و حکمرانی پیامبر(ص) چند نکته حائز اهمیت است؛ پیامبر(ص) از سوی خداوند برای اجرای حدود و احکام الهی و قضاوت و برپایی امنیت مأمور بودند. بنابراین طبق آیات الهی، ضمن اینکه پیامبر وظیفه دارد که احکام دینی را ابلاغ کند و خودش نمونه آن باشد، باید با کسانی که احکام را زیر پا می‌گذاشتند برخورد کند، مثلا کسانی که شراب می‌خوردند و امنیت مردم را بر هم می‌زدند و مرتکب فعل حرام می‌شدند و رفتارهای ناهنجار از خود بروز می‌دادند. پیامبر(ص) وظیفه داشت جلوی مفاسد و تخریب ارزش‌های الهی و اسلامی را بگیرد و گزارشهای تاریخی بیانگر این مسئله است. 

البته پیامبر(ص) باید در اجرای حدود الهی قاطعیت داشته باشد و این امر منافاتی با رحمت و رأفت ایشان ندارد. به همین دلیل در آیات متعددی بر اسوه بودن پیامبر(ص) و اینکه ایشان برای همه جهانیان رحمت است تاکید شده و بیشتر کسانی که به آن حضرت ایمان آوردند جذب اخلاق حسنه و خوب ایشان شدند، ولی اگر برخی افراد در جامعه اسلامی بر ضد دین اسلام رفتار می‌کردند و سبب تزلزل در عقاید و باورهای دیگر مسلمانان می‌شدند، برای پیامبر(ص) قابل تحمل نبود و برخورد می‌کردند.

مثلا برخی افراد قبیله بنی‌قینقاع یک زن مسلمان را در بازار مورد هتک حرمت قرار داده و دامن او را بالا کشیده و لباسش را به پشت او سنجاق کردند تا مردم به حجاب او بخندند و وقتی فردی هم معترض شد، او را به قتل رساندند. در چنین شرایطی پیامبر(ص)، بنی‌قینقاع را مورد حمله قرار دادند و به مدت 18 روز در حلقه محاصره لشکریان پیامبر(ص) قرار گرفتند و با رأفت و رحمتی که به آنها داشتند از قتل آنها خودداری کردند، ولی سرانجام همه آنها را از مدینه بیرون و تبعید کردند.

نمونه دیگر این است که برخی افراد به مسلمین تعرض می‌کردند و پیامبر(ص) در برابر این نوع برخوردها قاطعانه رفتار می‌کردند و این برخورد برای دفع شر مشرکان بود. البته اولین گام پیامبر(ص) در مواجهه با دشمنان این بود که جنگ رخ ندهد، مثلا در جنگ خندق، خندق ساختند تا آسیب جدی به مسلمین و حتی به دشمنان وارد نشود. پیامبر در فتح مکه هم با رأفت و مهربانی برخورد کردند و بسیاری از دشمنان حتی ابوسفیان و کسانی را که به خانه او پناه بردند، بخشیدند. البته شش نفر از کسانی که سردمدار فتنه علیه اسلام بودند و آسیب زیادی به مسلمین زده بودند را مجازات کردند. این نوع برخوردها، برخلاف تصور برخی، برای جامعه مفید و مایه تامین امنیت جامعه است، زیرا مادامی که اغتشاشگران در جامعه باشند، جامعه روی امنیت و آرامش نمی‌بیند. همچنین در مورد قضاوت، که از وظایف اصلی پیامبر(ص) بود، نمونه‌های زیادی را شاهدیم.

 

ایکنا ـ رفتار پیامبر(ص) مبتنی بر رحمت و عطوفت اسلامی است، ولی مطمئنا استثناهایی وجود داشته است که برای تأمین امنیت و دفاع از دین لازم بود.

بله، قرآن کریم فرموده است که ای پیامبر(ص)، اگر تو خشن و غلیظ‌القلب بودی، مردم از پیرامون تو پراکنده می‌شدند. در آیه شریفه دیگری فرموده است که او برای جهانیان رحمت است؛ سیره پیامبر(ص) در سراسر زندگی آن حضرت گواهی بر برخوردهای کریمانه و مهربانانه با همه اقشار اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان و نیز زن و مرد است و این رحمت حتی شامل حال مشرکان مکه و مدینه و پیروان ادیان دیگر می‌شد. این برخوردها برای جلب رضایت خداوند بود نه مانند برخی از ما که از روی ریا خوش‌خلقی و مهربانی می‌کنیم تا افراد جذب ما شوند. همچنین آیات شریفه قرآن تاکید می‌کنند که رحمت و مهربانی او ناشی از لطف و عنایت خدا به او بود.

 

ایکنا ـ یکی از وظایف پیامبر(ص) تبلیغ بود، ولی با توجه به گستردگی سرزمین‌های که نیاز به تبلیغ داشتند، نمایندگانی را فرستادند. در اعزام‌ آنان اولویت چه بود؟

اولویت پیامبر(ص) در اعزام مبلغان به مناطق مختلف آموزش قرآن، فقه و آداب مسلمانی است و در هر حرکت تبلیغی ایشان این موارد دیده می‌شود که کسانی را به مناطق مختلف اسلامی اعزام فرمودند که قاری و فقیه بودند. فقه برای تنظیم رفتارهای مردم مفید بود و آموزش قرآن عامل آشنایی مردم با معارف وحی و پیوند بین انسان و خدا و آداب مسلمانی هم سنت و رفتارهایی است که باعث تقویت نظام اجتماعی می‌شود و این آداب منحصر به فقه نیست. بنابراین پیامبر(ص) در تمامی رفتارها سعی می‌کرد که جامعه یکپارچه را بر مدار قرآن، سنت نبوی، آداب مسلمانی و فقه ایجاد کند و سپس به تدریج موانع و ناهنجاری‌ها کنترل می‌شد. 

 

ایکنا ـ نهادهای مدنی در دوره پیامبر(ص) شکل ساده‌ای داشتند و مانند امروز انواع نهادها وجود نداشت، همین امر سبب شد تا برخی بگویند که سیره مدیریتی پیامبر(ص) نمی‌تواند قابل الگوبرداری باشد. دیدگاه شما چیست؟ 

نهادهای مدنی به شکل امروزی نبود، ولی مشکلات مشابهی رخ می‌داد و نحوه مواجهه پیامبر(ص) گزارش می‌شد؛ مثلا گفته شده که پیامبر(ص) خالد را برای جمع‌آوری زکات به منطقه‌ای فرستاد، ولی به علت بی‌تدبیری او جنگ شد و تعدادی از افراد آن قبیله کشته شدند. پیامبر(ص) امام علی(ع) را به آن منطقه فرستاد و وقتی دیدند حق با آن قبیله است از آنان دلجویی کردند و حتی دیه بیشتری پرداختند و خسارتشان را جبران کردند. کنترل جامعه مدینه راحت بود، ولی این‌طور نبود که خطا رخ ندهد یا پیامبر(ص) برخوردی نکند. پیامبر(ص) خطای کارگزاران را مد نظر داشتند و آنها را مؤاخذه می‌کردند و امروزه اگر کارگزاری در مسئله‌ای کوتاهی و خطا کند، باید مؤاخذه شود. 

 

ایکنا _ یکی از اصول در سنت و سیره پیامبر(ص) برخورد مهربانانه با همه اقشار به خصوص کودکان بود. در این مورد مستنداتی وجود دارد؟

پیامبر(ص) هر وقت کودکان را می‌دید، فارغ از اینکه چه سنی دارند، به آنها سلام می‌کرد، اما ممکن است ما تصور کنیم که بچه‌ها درک چندانی ندارند یا غرورمان اجازه ندهد که ابتدا ما سلام کنیم، ولی ایشان پیش‌قدم می‌شد، با آنها بازی می‌کرد و با جوانان نوجوانان نشست و برخاست داشت و مشورت می‌کرد و برخی را مأمور کرد تا در محله خودشان به بچه‌ها قرآن بیاموزند. در مورد حسنین(ع) هم معروف است که آنها را روی زانوی خود می‌نشاندند و بر آنها بوسه می‌زدند و آنها را بر پشت خودشان سوار می‌کردند. حتی سفارش فرموده‌اند که با بچه‌ها بازی کنید یا  اجازه دهید که خاک‌بازی کنند تا شخصیت آنها رشد کند. 

 

ایکنا ـ از معضلات امروز جامعه ما نحوه برخورد با پدیده حجاب است و برخی درباره حجاب سر و صورت مناقشه دارند. نظر شما چیست؟ 

آیات حجاب بین سال ششم تا هشتم هجری نازل شد. همچنین عربها حجاب داشتند؛ مثلا سر خود را با روسری می‌پوشاندند، ولی گوش و گوشواره و گردن و بالای سینه آنها پیدا بود که به آن تبرج گفته می‌شد. قرآن کریم فرمود که به تبرج جاهلی برنگردید. همچنین قرآن جلباب و خمار را مطرح فرمود که جلباب گردن و گوش را می‌پوشاند. گزارشهای تاریخی نشان می‌دهد که برخی از مردم پارچه‌ها و لباس‌های بلندی که داشتند بریدند تا به روسری خود اضافه کنند و از عایشه و ام‌سلمه نقل است که گفته‌اند به دنبال نزول این آیات، دختران و زنان طوری بیرون می‌آمدند که گویی مانند کلاغ‌ سیاه هستند، زیرا حجاب کامل داشتند و رنگ مشکی می‌پوشیدند. پیامبر(ص) به چندین نفر از کسانی که به سن بلوغ رسیده بودند، 4 تکه لباس را توصیه کردند که شامل روسری، مقنعه یا جلباب، درع یا پیراهن و چادر بود. وقتی قبیله بنی‌قینقاع به یک زن مسلمان اهانت کرد آنها را از مدینه تبعید کردند، لذا بی‌تفاوت و بی‌توجه نبودند.    

انتهای پیام
captcha