وقف از سنتهای زیبای اسلامی و تجلی احسان و نیکوکاری در سیره ائمه اطهار(ع) محسوب میشود و در منابع فقهی درباره فضیلت و ثواب آن بسیار یاد شده و وقف در فقه به معنای حبس کردن مال و جاری کردن منفعت یا ثمره آن بدون دریافت عوض است. بدین ترتیب که پس از وقف از نقل و انتقال مال یا از میان رفتن آن جلوگیری و منافع آن در مقصد مورد نظر هزینه میشود. به همین علت آن را صدقه جاریه مینامند، چراکه منافع آن پیوسته باقی میماند. صدقه یکی از بارزترین مصداقهای تزکیه و کاملترین مصداق آن وقف است. در وقف اصل مال انسان ثابت میماند و فرع یعنی منافع آن بادوام خواهد ماند و ثبات آن اصل، جریان خواهد داشت و هیچ صدقهای چون وقف مزیتی جاودانه ندارد.
وقف در طول ادوار مختلف با فراز و فرودهای مختلفی روبهرو بوده است. در دوره قاجار، که اوضاع آشفته و بیسامان بود، موقوفات دستخوش حیف و میل و مطامع فرصتطلبان و سودجویان شد، لیکن مواردی به چشم میخورد که اقداماتی برای اصلاح امور موقوفات و اجرای نیات واقفان صورت گرفته و دستورالعمل ویژهای در این مورد صادر شده است.
در زمان به وقوع پیوستن انقلاب مشروطیت، مردم بیدار و قهرمان ایران به رهبری روحانیت شجاع و مبارز شیعه بساط خودکامگی قاجار را در هم پیچیدند و نظام نوینی را تشکیل دادند. در این نظام موقوفات تا حدودی جایگاه خود را پیدا کردند و با تأسیس وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، وقف و ایقاف در تشکیلات اداری آن روز مطرح شد.
شرح ستمی که در دوره حکومت دستنشانده پهلوی بر موقوفات این سرزمین وارد شد، بیشمار است. همین اندازه اشاره کافی است که خاندان پهلوی بسیاری از املاک حاصلخیز موقوفه و اراضی مرغوب را به نام ملک شخصی وابستگان، درباریان و نوکران خویش به ثبت رساند و از هیچ جسارت و غارت و چپاولی به این سنت شریف نبوی(ص) فروگذار نکرد و برخلاف اصول فقهی، بسیاری از مزارع وقفی را به بهانه اصلاحات ارضی به فروش رساندند، به تصور اینکه میتوانند بدین وسیله پشتوانه مراکز علمی اسلامی و پایگاههای معنوی و دینی را نابود کنند.
چهار سال بعد از برقراری مشروطیت در ایران، یعنی در ۱۳۲۸ قمری برابر با ۱۲۸۹ شمسی وزارت معارف و اوقاف تصویب شد و مسئولان ادارات معارف در شهرستانها موظف به انجام امور مربوط به اوقاف بودند. سپس، در ۱۳۱۳ شمسی قانون اوقاف مشتمل بر ۱۰ ماده تصویب شد. در دوره دوازدهم مجلس در ۱۳۲۰ قانون فروش املاک موقوفه تصویب و بعد لغو شد. پس از این تغییرات عمدهای در امور مربوط به اوقاف صورت نگرفت، غیر از اینکه در ۱۳۲۸ در شهرستانها امور مربوط به وقف جدا از مسئول فرهنگ معین شد و در جریان اصلاحات ارضی، زمینهای زراعی وقف و اوقاف عامه بعد از اوقاف خاصه مشمول قانون شد.
پس از تحولات ۱۳۵۷ در ایران، وقف و فرهنگ آن احیا شد. امام خمینی(ره)، که عمر خود را وقف جلب رضای خدا و مبارزه با طاغوت کرد، به سنت شریف وقف توجهی ویژه کرد و همچون دیگر فقهای بزرگ اسلام و نیز در کتاب تحریرالوسیله بابی را در کنار سایر فروعات دین به وقف اختصاص داد و فتوای ایشان در مورد وقف چنین است که موقوفات باید به حال وقفیت باقی بمانند. این امر نشاندهنده اهمیت وقف است و در همین زمان موقوفات از گسستگی و نابسامانی ناشی از سیطره طاغوت خارج شد و مقام و مرتبه واقعی خویش را یافت.
در رابطه با بررسی روند تغییرات حوزه وقف طی صد سال اخیر و تأثیر حوزه وقف در رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی با حجتالاسلام احمد شرفخانی، رئیس مرکز امور خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه، به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید و میبینید.
ایکنا ـ وقف در تعالیم دینی و سیره ائمه معصومین(ع) چه جایگاهی داشته است؟
وقف یکی از احکام الهی است که خداوند متعال آن را در ساختار بشریت قرار داده که یک مسئله فانی به مسئلهای باقی تبدیل شود یعنی موضوعی که مانایی ندارد، با ساختار معامله با خداوند متعال به ساختاری مانا و جدی تبدیل شود و با این نگاه که نیاز بشریت از این ساختار تأمین شود. وقف از جمله احکامی است که به آنها احکام امضایی گفته میشود؛ یعنی این ساختار پیش از دین مبین اسلام در بین اعراب رواج پیدا کرد، اما پس از ظهور اسلام رسول گرامی اسلام(ص) آن را امضا کردند و وقف به نوعی حکم امضایی تبدیل شد. پیامبر(ص) نیز همواره وقف و برای این امر تبلیغ میکردند. همچنین، اهل بیت(ع) به تأسی از ایشان به ایجاد وقف اقدام کردند.
مفهوم وقف بر پایه «تحبیس الاصل و تسبیل المنفعه» قرار دارد؛ یعنی اصل مال باید بماند و از منافع آن استفاده شود. وقف تنها روش مالی است که انسان پس از مرگ میتواند با اموالی که داشته ارتباط برقرار کند، چراکه انسان پس از فوت، بلافاصله با اموال خود غریبه میشود و هیچ ارتباطی با آن ندارد. لذا تنها روشی که میتوان از طریق آن با اموال ارتباط داشت، وقف است. وقف نوعی انفاق، احسان و صدقه اما صدقه و احسانی ماندگار محسوب میشود و در حقیقت باقیات صالحات است، زیرا وقتی انسان وقف میکند، نه تنها زمان خود را نمیبیند، بلکه آینده و آیندگان را نیز در نظر میگیرد.
گاهی اوقات انسان کار خیری انجام میدهد که فقط در دوره زمانی ویژه خود انجام میشود، اما واقف کسی است که آنچنان دوراندیش است که به غیر از اینکه در دوره زمانی خود به نیازمندان کمک میکند، برای آیندگان نیز قدم برمیدارد. ساختار وقف فقط برای فقرا نیست، بلکه برای توسعه شهری، تمدنی، فرهنگی، علمی، دانشی و... نیز است؛ یعنی نگاه در وقف این نیست که واقف فقط نیازمندان را در نظر گرفته باشد، بلکه اموال خود را برای توسعه شهری و علمی کشور هم وقف میکند.
بنابراین، واقف فردی است که علاوه بر اینکه نگاه انفاقی دارد، نگاه آیندهنگرانه نیز دارد و لبخندی را که امروز به اطرافیان خود هدیه میکند، به آیندگان و دورههای مختلف هم هدیه میکند. لذا وقف این است که انسان مال خود را حبس کند و اصل آن باقی بماند و از منافع این مال برای امور خیریه استفاده شود. پیش از دین مبین اسلام نیز ساختارهای وقف اغلب در معابد، بتکدهها و آتشکدهها نیز وجود داشت، اما پس از رواج دین اسلام به ویژه در کشور ما ساختار وقف به سمتی رفت که علاوه بر معابد و مساجد، آرام آرام گسترش پیدا کرد و حوزههای دیگر را تحت پوشش خود قرار داد. در ابتدا ساختار وقف به سمت مساجد رفت، اما در ادامه پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) اموال خود را برای فقرا و نیازمندان وقف کردند. چاههایی که حضرت علی(ع) وقف کردند و به گواهی تاریخ ایشان تا زمانی که از چاه بیرون نیامده بودند وقفنامه چاه مورد نظر را مینوشتند، نشاندهنده این است که ایشان همگان را به این امر تشویق میکردند و وقف را سپری بین آتش دوزخ و دنیا میدانستند.
در تاریخ آمده است که فرد یهودی نزد پیامبر(ص) آمد و اموال خود را در اختیار ایشان قرار داد و پس از اینکه این فرد که مسلمان شده بود، در جنگ به شهادت رسید، پیامبر(ص) تمامی این اموال را به عنوان صدقه جاریه قرار دادند. وقفنامههای حضرت امیر(ع) بسیار زیبا نگاشته شده و موقوفات ایشان هنوز در عربستان و عراق موجود است. حضرت زهرا(س) و اهل بیت(ع) دارای موقوفات فراوانی هستند و این امر نشاندهنده آن است که وقف در میان اهل بیت(ع) نهادینه شده و جزء سبد خانوارشان بود.
به همین دلیل به قول جابر بن عبدالله انصاری، کسی از اصحاب پیامبر(ص) را نمیشناسم که توان مالی داشته و وقف نکرده باشد. لذا وقف از جایگاه بسیار والایی برخوردار است. امروز در کشور ما صدقه معمولی جا افتاده و حتی کسانی که اعتقادات زیادی ندارند، صدقه میپردازند و این امر جزء سبد خانوارشان شده است.
ایکنا ـ وقف در دورههای تاریخی مختلف ایران با چه فراز و فرودهایی مواجه بوده است؟
در صد سال اخیر در دورههای مختلف افت و خیزهایی در ساختار وقف وجود داشته است. اوج وقف در کشور ما در دوره صفویه است، چراکه هم سران و علما این امر را انجام داده و حتی وقف حاکمیتی میکردند و مردم را به وقف تشویق میکردند، اما در دورههای بعد برخی پادشاهان بزرگترین ظلم را به حوزه وقف داشتهاند. برای مثال در دوره مغول بزرگترین جنایتها اتفاق افتاد. در دوره پهلوی رضاخان متوجه شد که وقف پشتوانهای برای علما و عرصه دینداری است، چراکه بسیاری از واقفان متولیان موقوفات خود را از علما انتخاب میکردند. در این دوره جنایت جدی در عرصه وقف رخ داد و بخشی از موقوفات از علما گرفته میشود.
بدترین آسیبی که به حوزه وقف وارد شد، در دوره محمدرضا شاه اتفاق افتاد. در این دوره دربار به انواع روشها و انحای مختلف به دنبال از بین بردن موقوفات بود. نگاه آنها این بود که اموال و املاک وقفی را برای خود و خاندان و نزدیکان خود بردارند یا بتوانند به هر دلیلی حوزه وقف را تضعیف کنند. البته دربار نمیتوانست به صورت رسمی وارد این حوزه شود و اوقاف را از بین ببرد، چراکه برای مثال در دوره رضاخان، که روضهخوانی برای امام حسین(ع) ممنوع شد، بیشترین وقفیات برای روضهخوانی حضرت اباعبدالله(ع) انجام شد. محمدرضا شاه ساختار وقف را در ساختار قوانین و مقررات قرار داد تا مردم در مقابل مردم قرار بگیرند و نتوانند در برابر آن بایستند. این ساختار در قالب طرح اصلاحات ارضی مطرح شد و حکومت بسیاری از اراضی موقوفه را با سندسازی در اختیار مردم قرار داد. در نتیجه بسیاری از موقوفات سند گرفتند و از بین رفتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) با وجود اینکه بسیاری از افراد با ایشان مخالفت کردند، حدود 70 روز پس از انقلاب فتوای تاریخی و شجاعانه خود مبنی بر بازگرداندن موقوفات به وقفیت و عمل به نیات واقفان را صادر کردند که منجر به وضع قانون اوقاف و ایجاد ساختار سازمان اوقاف و امور خیریه شد. پیش از انقلاب اسلامی، ساختاری به نام اوقاف وجود داشت که زیرمجموعه نهادهای مختلف فعالیت میکرد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ساختار اوقاف به صورت مجزا و با حوزههای مختلف ایجاد شد و آغاز به کار کرد.
البته در این باره نباید فقط به نقاط سیاه پرداخت، بلکه باید نقاط سفید را نیز بیان کرد. در دوره محمدرضا شاه فردی از نزدیکان شاه خواهان موقوفهای معروف بود که تفرجگاه بزرگی بوده است. پس از اینکه این فرد منطقه مورد نظر را غرق و از آن به عنوان تفرجگاه استفاده کرد، متولی این موقوفه به نحوی با ارتباطی که پیدا کرد، نامهای را به دست این فرد رساند و به او اطلاع داد که این موقوفه متعلق به حضرت اباعبدالله(ع) است. این فرد در پاسخ نامه متولی موقوفه، دستور میدهد که موقوفه به وقفیت خود بازگردد. بنابراین، چنانچه وقف در طول تاریخ گاهی اوقات به دست صاحبان قدرت افتاده و از بین رفته، گاهی نیز با چنین نقاط سفیدی مواجه شده است.
امروز بیش از 200 هزار موقوفه در کشور وجود دارد. این موقوفات اغلب از دورههای گذشته باقی مانده است و واقفان در طول تاریخ اموال خود را در راه نیازهای جامعه وقف کردهاند؛ یعنی واقفان در هر دورهای به نیاز مردم مینگریستند و در این مسیر وقف میکردند. آبرسانی به روستاها، احداث حمام، خرید هدیه برای عیادت از بیماران و ... از جمله نیات واقفان در طول تاریخ بوده است. این امر نشان میدهد که مردم گستردگی وقف را به بخشهای دینی محدود نکردهاند و از همه ابعاد به آن نگریستهاند.
ایکنا ـ با توجه به نیازهای روز جامعه، حوزه وقف تا چه حد توانسته است، پاسخگوی این نیازها باشد؟
وقف دارای کارکردهای مختلفی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده و در هر زمینهای که به عنوان کارکرد جامعه تعریف میشود، نقشآفرینی دارد. امروزه وقف برای اهل بیت(ع) از فراوانی زیادی برخوردار است، اما برای مثال وقف قرآنی فقط دو درصد از وقفیات را شامل میشود. اگر امروز 1127 مرکز درمانی کشور که موقوفه است از سطح جامعه برداشته شود، مسئولیت حاکمیت تا چه میزان بیشتر خواهد شد. حوزه وقف بخشی از مسئولیت حاکمیت را برداشته است. در دورهای وقفهایی انجام شده که نیاز جامعه بوده است. امروزه باید نیازهای جامعه را در حوزه وقف بسنجیم، یعنی باید با دستهبندی نیازهای مختلف در نقاط مختلف کشور برای آگاهسازی مردم و واقفان در این حوزهها اقدام کنیم.
ممکن است شهرهای کشور دارای موقوفاتی در حوزههای خاص باشند و از وجود موقوفات دیگر بهرهای نداشته باشند. بنابراین، باید نیاز تمامی شهرهای کشور به دقت بررسی و پیگیری شود. نیاز به وقفهای جدید در جامعه به این معنا نیست که وقفهای گذشته کنار گذاشته شود. یکی از مسائل مهم در مورد موقوفات این است که چنانچه امکان اجرای نیات واقفان نباشد، امکان اجرای اقرب به نیات واقفان وجود دارد. اگر امروز به آبرسانی نیاز نداریم، میدانیم که نیت واقف تأمین آب شرب بوده است. بنابراین، میتوانیم از حکم اقرب به نیت واقفان استفاده کنیم و برای مثال به جای آبرسانی به یک منطقه که نیازی به آب ندارد، به ساخت تصفیهخانه آب در آنجا (که بدان نیاز فراوانی دارد) اقدام کنیم.
ایکنا ـ امروز در چه حوزههایی بیشتر نیاز به مشارکت واقفان داریم؟
امروز برخی از ساختارها مانند حوزههای دانشبنیان در کشور در رفع بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی تأثیرگذار است. لذا باید زیرساختهای وقف در این حوزه تعریف شود. مجموعه سازمان اوقاف در عرصههای دانشبنیان سرمایهگذاریهای خوبی کرده است و از درآمد برخی موقوفات برای این امر استفاده میکند. یکی از نیازهای امروز جامعه، نیاز علمی است که باید ساختار وقف در این حوزه بررسی و تأمین شود. مشکلات اجتماعی همچون عدم ازدواج جوانان و اشتغال از جمله ساحتهایی است که وقف میتواند مشکلات را تا حد قابل توجهی حل کند. در حوزه ازدواج جوانان وقفیات اندکی وجود دارد که میتوان با توسعه آن گامهای خوبی را در رفع این معضل اجتماعی برداشت.
یکی از نکات مهم این است که باید به ساختار وقف با توجه به ریشههای معضلات اجتماعی سمت و سو دهیم. امروز حدود چهار تا پنج میلیون معتاد در کشور وجود دارد که باید به صورت اساسی ورود کنیم. یکی از نیازهای امروز جامعه این است که باید بخش قابل توجهی از کمپهای ترک اعتیاد در ساختار وقف تعریف شود. البته پرداختن به ریشه اعتیاد از مسائلی است که حتما به معضلات اجتماعی همچون عدم اشتغال در کشور بازمیگردد و حوزه وقف میتواند تأثیرگذار باشد، زیرا ظرفیت بسیار بینظیری را در اشتغالزایی دارد. در حال حاضر بیش از یک میلیون و 400 هزار رقبه در کشور وجود دارد و اگر بتوانیم از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم، بخش قابل توجهی از معضلات اجتماعی حل خواهد شد.
ایکنا ـ آیا حوزه وقف میتواند در رفع مشکلات اقتصادی کشور تأثیرگذار باشد؟
امروز بزرگترین نقشآفرینی اقتصادی در جامعه بر عهده نهاد وقف است که شاید کسی بدان توجه نکند. تعداد قابل توجهی از مدارس، دانشگاهها، کتابخانهها، مراکز درمانی و بیمارستانهای کشور موقوفه است و سالانه هزاران میلیارد از ظرفیت وقف در این حوزهها استفاده میشود. بنابراین، وقف در حال حاضر نقش جدی در بهبود عرصه اقتصادی کشور دارد. آیا این میزان تأثیرگذاری کافی است؟ خیر، وقف میتواند نقش بسیار فعالتری در حوزه اقتصادی داشته باشد. اگر سه اتفاق مهم رخ دهد، تأثیر وقف در حوزه اقتصادی بسیار بیشتر از امروز خواهد شد.
اولین اتفاق این است که حاکمیت و دولتها وقف را به خوبی بشناسند و آن را درک کنند. حاکمیت باید وقف را به عنوان اموال عمومی مردم که ماناست به خوبی بفهمد و بشناسد. دولتها میتوانند با سرمایهگذاری در حوزه وقف زمینه را برای اتفاقات بزرگ در جامعه فراهم کنند. متأسفانه وقف ظرفیتهای بالقوه فراوانی دارد که هنوز به فعلیت نرسیده است. شاید بسیاری از وقفیات کشور بهرهوری صددرصدی نداشته باشند و باید در این حوزه سرمایهگذاری لازم انجام شود تا از تمامی ظرفیت موقوفات برای بهبود شرایط اقتصادی بهره برد.
اتفاق دوم این است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم به سمت و سوی امور خیر و مؤسسات خیریه رفتند. امروز بیش از هزاران مؤسسه خیریه در کشور وجود دارد که گردش مالی بسیار بالایی دارند، اما این نوع ساختارها جزء ساختارها و روشهای مسکّنی هستند و باید در ساختارهای مانا و پایدار تعریف شوند. اگر این اتفاق رخ ندهد، منابع مالی خیریه مردم هدر میرود. جامعه باید به این سمت حرکت کند که مؤسسات خیریه در کنار ساختار وقف قرار گیرند و زمینه اشتغالزایی را فراهم کنند. این روش باعث می شود تا نیازمندان به شغلی پایدار و درآمدزا دست یابند و رفتهرفته از فقر خارج شوند. وقف انفاق بیمنتی است و آثار و برکات فراوانی در جامعه دارد. امروز باید به سمت ایجاد مجموعههای بزرگ اشتغالزایی در ساختار وقف حرکت کنیم.
اتفاق سوم، اقتصاد دولتی است. تمامی اقتصاددانان معتقدند که اقتصاد دولتی کمر اقتصاد کشور را خم کرده است. قانون اصل 44 نیز همانطور که همگان میدانند به خوبی اجرا نشد. دولت باید ساختاری را تعریف کند که منافع اقتصادی شامل حال تمام جامعه شود. اقتصاد حاکمیتی باید در کنار وقف قرار گرفته و به مردم خدمت کند.
امروز برخی از مردم اینگونه فکر میکنند که وقف برای سازمان اوقاف است که اصلاً اینطور نیست و اوقاف فقط بر موقوفات نظارت میکند. همه منافع وقفیات به جامعه بازمیگردد و چنانچه موقوفهای در کشور از بین برود، منافع مردم خدشهدار میشود. اقتصاد دولتی باید با نگاه بهرهوری در کنار اقتصاد وقف قرار گیرد و نیازهای جامعه را رفع کند. اقتصادی اداره کردن موقوفات نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود و این امر اتفاق نمیافتد مگر اینکه حاکمیت در کنار وقف قرار گیرد. متأسفانه برخی تلاش میکنند تا موقوفات را از وقفیت خارج کنند، چراکه از تأثیر بسزای وقف در اقتصاد مردم آگاهی ندارند.
ایکنا ـ یکی از مشکلات امروز جامعه ناآگاهی واقفان از نیات جدید و نیازهای روز جامعه است. برای رفع این مشکلات چه برنامههایی اجرا شده است؟
متأسفانه به نقطه مطلوب نرسیدهایم. اقدامات خوبی انجام شده است، اما کافی نیست. ظرفیت مردم برای حضور در امور خیریه به ویژه پس از انقلاب اسلامی بسیار بالاست، اما آیا توانستهایم تبلیغ و ترویج فرهنگ وقف را در جامعه نهادینه کنیم. این مورد جای بحث دارد. علت اصلی این است که ما وقف را بخشیدیم؛ یعنی سازمانی برای وقف ایجاد شده که تمامی مسائل و تبلیغات به سمت این سازمان بازمیگردد. گاهی رسانه ملی برای ترویج فرهنگ وقف به تبلیغ سازمان اوقاف میپردازد که امری نادرست است. رسانهها باید به تبلیغ فرهنگ وقف بپردازند نه سازمان وقف، چراکه منافع تبلیغ وقف مستقیما شامل حال مردم میشود.
امروز بیش از 15 هزار در کشور وجود دارد که هر کدام متولی ویژه خود را دارند و سازمان اوقاف بر این وقفیات نظارت میکند. نکته اصلی این است که رسانهها و نهادهای مختلف به سمت ترویج وقف بروند تا جامعه و این نهادها از منافع آن استفاده کنند. مقام معظم رهبری زمانی از وقف رسانه سخن به میان آوردند که بسیار قابل توجه است. وقف در حوزههای مختلف منافع مستقیمی دارد و میتواند تأثیر فراوانی در توسعه آنها داشته باشد. رسانههای مختلف هیچگاه نباید وقف را مقولهای متعلق به سازمان اوقاف بدانند، بلکه باید وقف را ظرفیتی بدانند که میتوان از آن برای توسعه کشور بهره برد.
ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی نتوانستیم این موضوع را در جامعه نهادینه کنیم، چراکه دچار آسیبهای فراوانی همچون آسیب مدیریتی بودهایم. البته بخشی از این موضوع به دوره پهلوی بازمیگردد اما موضوع مهم دیگر مدیریت صحیح موقوفات است. اگر مردم آثار و برکات وقف را مشاهده نکنند، به سمت ایجاد وقفهای جدید حرکت نخواهند کرد. یکی از راههای ترغیب مردم به ایجاد وقفهای جدید، معرفی موقوفات تأثیرگذار و مهم به جامعه است. وقف روشی است که منافع آن تا قیامت شامل حال مردم و واقفان خواهد شد. باید نیات جدید را به مردم معرفی کنیم. البته مرکز مشاورهای در سازمان اوقاف تأسیس شده است که مردم را در جریان وقفهای جدید قرار میدهد.
ایکنا ـ بسیاری از مردم همانند گذشته توان مالی برای ایجاد وقفهای بزرگ ندارند، به همین جهت به صدقه روی میآورند؛ چه ساز و کاری برای جمعآوری منابع خرد مردم و مشارکت آنان در امور وقفی در نظر گرفته شده است؟
وقف به هیچ وجه برای سرمایهداران نیست و همگان میتوانند با هر درآمدی واقف باشند. وقف مشارکتی از جمله وقفهایی است که مردم میتوانند با حضور چند نفر از دوستان و آشنایان و اعضای خانواده خود در آن شرکت و به ایجاد وقف جدید اقدام کنند. هدف این است که آحاد مردم بتوانند خود را در ساختار وقف قرار دهند و با هردرآمدی و توانی واقف باشند. وقف جمعی یا مشارکتی از جمله وقفهایی است که دست تمامی مردم را برای حضور در عرصه وقف باز میگذارد؛ یعنی زمانی که مرجع تقلید برخی افراد وقف پول را صحیح نداند، این افراد میتوانند در وقفهای مشارکتی و جمعی شرکت و نیات خود را عملی کنند.
ساختار دیگر، وقف پول است. برخی از علما وقف پول را صحیح نمیدانند، اما مقام معظم رهبری در پاسخ استفتایی به صورت مفصل به تبیین وقف پول پرداختند و اجازه دادند تا وقف پول اتفاق افتد. زیرساخت این امر در سازمان اوقاف آماده شده و هر فردی میتواند مبلغ مورد نظر خود را به این صندوق وقفی، که نیات مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است، واریز کند و در وقف شرکت کند. در وقف پول باید اصل پول باقی بماند و از منافع آن برای ایجاد وقفیات استفاده شود. وقف پول میتواند کمک بسیار زیادی به ایجاد اشتغال و رفع معضلات اجتماعی کند.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام