به گزارش خبرنگار ایکنا؛ طبق آمار رسمی خانه کتاب و ادبیات ایران تعداد عناوین کتاب چاپ اول در سال 1400 به بیش از 111 هزار عنوان میرسد که با توجه به حدود 95 هزار عنوان کتاب چاپ شده در سال 1399 افزایش تقریبا 16 هزارتایی را در پی داشته است.
افزایش چندهزارتایی چاپ کتاب به عنوان یک کالای مهم فرهنگی آن هم به فاصله یک سال میتواند شاخص خوبی در بیان رشد و توسعه فرهنگی باشد اما باید توجه داشت که سهم کیفیت از این افزایش کمیت چقدر است.
برخی صاحبنظران معتقدند اگر در ارزیابیهای وزارت ارشاد برای ارائه مجوز چاپ کتاب، کیفیتسنجی کتابها با معیارهای فنی و ادبی و حساسیت بیشتری انجام میشد؛ امکان داشت تعداد کتابهای چاپ اول در سال کمتر از عدد حاضر باشد اما مطمئنا آثار باکیفیتتری به دست مخاطب میرسید.
حمید هنرجو، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا ضمن تاکید بر لزوم کیفیتسنجی فنی و ادبی کتابها پیش از چاپ عنوان کرد: در بحث ادبیات معتقدم که وزارت ارشاد باید یک مقدار اختیارات را به خود ناشران واگذار کند. یعنی ناشر بداند که اولین بررسیهای کیفی را باید خودش انجام دهد.
او ادامه داد: موضوعی که من وزارت ارشاد یا دولتها را در آن مقصر میبینم در الزام قوانینی است که ناشر را مجبور میکند در طول سال مثلا فلان تعداد کتاب منتشر کند و این باعث میشود ناشر گاهی با توجه به مضیقههای اقتصادی و جلوگیری از ابطال پروانه نشر انتشارات دست به انتشار کتابهای بازاری و بیمحتوا بزند تا کارنامه قابلقبولی به لحاظ قوانین وضعشده داشته باشد.
هنرجو با تاکید بر اینکه به شدت با این رویه مخالف هستم، اضافه کرد: معتقدم اگر وزارت ارشاد به جای کار کمی، از ناشر کار کیفی بخواهد و ناشر بداند که اولین ممیز کیفی کتاب خودش است، مطمئناً کتاب سست از مؤلف و مترجم قبول نمیکند.
شاعر مجموعه «لبخند تو رنگ انار است» ادامه داد: به اعتقاد من در وهله اول باید کارشناسی کتاب در انتشارات و توسط ناشر انجام شود و بعد وارد پروسه ارزیابی وزارت ارشاد شود. وزارت ارشاد نباید در حوزه فکر و قلم و کتاب نقش مبصر و معلم را داشته باشد، بلکه باید در یک چارچوب قانونی کلی به کتابهایی که تضادی با اخلاق و شرع و مغایرتی با قوانین کلی کشور ندارد، مجوز بدهد اما ازلحاظ کیفیت وزارت ارشاد نمیتواند دخالت سلیقهای و هنری داشته باشد، کما اینکه حالا هم این اتفاق نمیافتد.
این نویسنده و شاعر ضمن بیان اینکه اختیارات به ناشرها واگذار نشده و ناشر به یک موتور برای انتشار کتاب تبدیل شده است، اضافه کرد: این اشتباه است. ناشر باید بداند که اولین کار کارشناسی توسط خود او و در بدنه همان نشر انجام شود، در این صورت کتاب از وقتیکه از نویسنده یا پدیدآورنده دریافت میشود تا وقتیکه برای دریافت مجوز به ارشاد وارد میشود، یک پله جهش پیدا میکند.
هنرجو با تاکید بر اینکه مسئله و روند اخذ مجوز چاپ کتاب، منحصر به این دولت نیست، تصریح کرد: متأسفانه دولتهای قبل یکی از مؤلفههای توسعه فرهنگ را ازدیاد ناشران -یعنی اعطای پروانه نشر به هر فردی که متقاضی بود- میدانستند که به نظر من این اشتباه است؛ یعنی نشر نباید تبدیل به تاجر و چاپ کتاب تبدیل به تجارت شود؛ اگرچه منکر این نیستیم که امروز نشر کتاب خود نوعی تجارت است اما 20 تا 30 درصد تفکر باید این باشد که یک کتاب بتواند بفروشد و 70 درصد آن باید نگاه فرهنگی باشد.
شاعر مجموعه شعر «لغتنامه پونهها» ضمن اشاره به سیطره نگاه اقتصادی بر بخش فرهنگی در چاپ برخی کتابها، گفت: امروز متأسفانه شاهد کتابسازیهایی هستیم که ناشر محترم 100 درصد نگاه اقتصادی به آن دارد؛ مثل بعضی از فیلمهای سطحی که امروز در سینما شاهد هستیم و پشت آن تفکر گیشهای است. اینجا انتقال محتوا هم قربانی میشود و هیچچیز از آن محتوای غنی و فرهنگی اسلامی و ایرانی و رد یک کار فرهنگی نیست اما با مانور زیادهروی آن بازار پیدا میکند و مخاطب آن را خریداری میکند.
او ادامه داد: در بحث کتاب و ادبیات و کار فرهنگی که در قالب کتاب به دست مخاطب میرسد باید نگاه این باشد که همه تفکر ناشر بازگشت سریع سرمایه به هر طریقی نباشد. اصلاً دولتها باید کمک کنند در بحث اقتصادی فشاری به ناشر وارد نشود که مجبور شود کالای ضعیف ارائه کند.
هنرجو با اشاره به قانون حداقل کتاب چاپشده ناشر برای تخصیص غرفه در نمایشگاه کتاب، عنوان کرد: قانونی است که اگر ناشر در طول سال مثلاً 10 کتاب چاپ اول نداشته باشد، امکان حضور در نمایشگاه کتاب ندارد، این اشتباه است زیرا ناشر را به کتابسازی میکشاند.
وی با تاکید بر اینکه کتابسازی آفت نشر و فرهنگ امروز ما شده است، افزود: میتوانم برای نمونه دهها کتاب مخصوصاً در کتابهای کمکآموزشی یا ترجمه مثال بیاورم که حقیقتاً انگار از روی دست همدیگر نوشته شده است.
نویسنده کتاب «هلوهای تپه بالایی» ادامه داد: الان عدهای با احساس اینکه کارهای ترجمهای از نویسندگان اروپایی و غربی در داخل استقبال میشود، یکباره و بدون هیچ سیاستگذاری کلان فرهنگی و حسابشده و کارشناسی دست به ترجمه و انتشار آن میزنند. در نتیجه آن مثلا از فلان سال تا فلان سال خیل عظیمی از ناشران و مترجمان و نویسندگان ما بدون هیچ فلسفه و استدلال فرهنگی به کارهای ترجمهای روی آوردند تا یک متاع نو به مخاطب نو عرضه کنند. درواقع فقط صرف خارجی بودن نویسنده و متن، یورشی به چاپ اینگونه کتابها میشود که به صنعت نشر و فرهنگ ما ضربه میزند.
هنرجو با تاکید بر اینکه به نظر من در سیاستگذاریهای کلان فرهنگی که دولتها پیمیگیرند، باید ناشران و نویسندهها هم دخیل باشند؛ عنوان کرد: متأسفانه ناشران هم سراغ طیفی از اهالی قلم میروند که شاید خیلی توقع مادی نداشته باشد یا شناختی از فرهنگ و ادبیات ندارد و فقط کتابسازی و باعث پر شدن حجم قفسههای کتابخانههای مدارس و منازل و مساجد و ... میشود، بدون اینکه آن محصولی که انتظار داریم و اتفاق فرهنگی که انتظار داریم، رخ دهد.
او ادامه داد: فقط فضا را اشغال کردن، فقط درختها را بریدن و تبدیل به کتاب کردن و فقط چاپخانهها را فعال کردن هنر نیست. آن چاپخانه اگر جعبه شیرینی ارائه کند، حداقل ضرر فرهنگی ندارد زیرا در آن شیرینی به مردم ارائه میشود اما اگر کتاب ضعیف، خام یا کتاب ضدفرهنگی منتشر شود، جامعه را مسموم هم میکند و باید در مقابل آن ایستاد.
این شاعر و نویسنده با تاکید بر اینکه این لطمه فرهنگی سالها بعد جواب میدهد و قابلتحمل نیست، اضافه کرد: از شاهد هستیم که نویسندگان حرفهای قلم را به انگیزههای مختلف زمین گذاشتهاند. دولت و ناشرها باید به سراغ اینها برود و از آنها دلجویی کنند زیرا اینها نویسندگانی هستند که به عشق به وطن، به همه آرمانها و انگیزههای اسلامی و ایرانی وفادارند، اما بسیار راحت در حال فراموش شدن هستند و این قابلتحمل نیست.
هنرجو در پایان تصریح کرد: باید نویسنده ایرانی با آن انگیزه و دغدغه و شوق انسانی به میدان بیاید و قلم بزند زیرا اگر دقت شود در همین مسائل اخیر هم احساس میکنیم دوز فرهنگی جامعه پایین آمده است.
انتهای پیام