واکاوی اهمیت دیپلماسی اقتصادی محور مقاومت
کد خبر: 4108519
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۳
یادداشت

واکاوی اهمیت دیپلماسی اقتصادی محور مقاومت

دیپلماسی اقتصادی محور مقاومت تئوری نوینی محسوب می‌شود که از سوی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تقویت و گسترش یافته و به واسطه آن می‌توان ارز واحد و مستقلی را به وجود آورد، مرزها را کمرنگ کرد، سرمایه‌گذاری‌ها را افزایش داد و در هم‌تندیگی اقتصادی میان کشورهای عضو را شدت بخشید.

واکاوی اهمیت دیپلماسی اقتصادی محور مقاومت

اقتصاد ایران تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دارد؛ تحریم‌های ظالمانه‌ای که اگر متوجه هر کشوری می‌شد قطعاً فروپاشی سیاسی و اجتماعی را به دنبال داشت، اما اینکه اقتصاد ایران تا این حد توانسته در برابر تحریم‌ها دوام بیاورد به خاطر افزایش تاب‌آوری اقتصادی و روی آوردن به سمت ظرفیت‌های داخلی و سرمایه‌گذاری برروی ظرفیت‌های منطقه‌ای است.

به احتمال زیاد واژه «دیپلماسی اقتصادی کشورهای محور مقاومت» را شنیده‌اید و شاید از خود این سؤال را بپرسید چه ظرفیت‌های اقتصادی در محور مقاومت نهفته است که تا این اندازه می‌تواند ابزاری برای خنثی‌سازی تحریم‌های ظالمانه محسوب شود؟

جمهوری اسلامی ایران برای تقویت محور مقاومت هزینه‌های بسیاری را در لایه‌های مختلف امنیتی چه از نظر سخت و چه از لحاظ نرم پرداخته تا بتواند از این طریق به یک کلان تصویر بزرگ تجاری و امنیتی و فرهنگی برای نقش‌آفرینی در منطقه دست پیدا کند.

محور مقاومت محصول تدابیر و رشادت‌های بزرگانی مانند شهید حاج قاسم سلیمانی است که امروز به ثمره نشسته و همانند درختی تنومند در حال میوه دادن است. در واقع عوام و کل‌نگران تنها یک بُعد از ابعاد محور مقاومت را نگریسته و مورد اشاره قرار می‌دهند و آن هم بُعد امنیت است، درصورتی‌که محور مقاومت یک کلان‌پروژه‌ای است که درون خود چندین پروژه را مورد تعریف و تأکید قرار داده و بُعد امنیت تنها یک جزء از آن به شمار می‌رود.

دیپلماسی اقتصادی محور مقاومت مزایا و منافع بسیاری را متوجه کشورهای عضو به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران خواهد کرد. حوزه نفوذ استراتژیک یا عمق استراتژیک ایران از چندین لایه تشکیل شده که یکی از لایه‌هایش، کشورهای عضو محور مقاومت هستند. در طول سال‌هایی که این محور شکل گرفته، نفوذ سیاسی ایران در منطقه تقویت شده و سپس به نفوذ فرهنگی، اجتماعی و در نهایت اقتصادی منجر شده است. به عبارت دیگر ایران به عنوان کشوری پیشرو در محور مقاومت نوعی اقتصاد سیاسی را درون آن به وجود آورده و به واسطه‌ آن نفوذ 200 ساله استعمار و استکبار را در منطقه به چالش کشیده است.

پیوندهای بزرگ سیاسی، امنیتی، فرهنگی و دینی کشورهای عضو محور مقاومت شرایطی را فراهم کرده تا مرزهای اقتصادی به مرور زمان محو شوند، هزینه‌های تجاری کاهش یابد و به تبع آن درآمدهای مالی کشورهای عضو افزایش پیدا کند. باید پذیرفت در جهان امروز کشورها برای رونق و توسعه اقتصادی خود به پیمان‌های منطقه‌ای و کمرنگ کردن محدودیت‌های مرزی روی آورده‌اند، لذا محور مقاومت به دلیل ظرفیت‌هایی که در خود جای داده، می‌تواند از این الگو پیروی کند و اگر چنین اتفاقی رخ دهد به مرور زمان شاهد گسترش بازارهای تجاری ایران خواهیم بود.

در کنار به چالش کشیدن نفوذ 200 ساله استعمار و کمرنگ شدن محدودیت‌های مرزی، دیپلماسی اقتصادی محور مقاومت زمینه تحقق بازار تمدن بزرگ اسلامی را رقم خواهد زد که این بازار می‌تواند از سواحل گرم اقیانوس هند آغاز و تا سواحل مدیترانه ادامه یابد. این گستره جغرافیایی، گستره عظیم و عجیبی است که اگر به درستی ظرفیت‌هایش احصا و تحت تجزیه و تحلیل کارشناسانه قرار گیرد قطعاً ثمرات بسیاری را متوجه اقتصاد جمهوری اسلامی ایران خواهد کرد.

باید در نظر داشت اقتصاد کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان و یمن از اتفاقات سیاسی و امنیتی به حد قابل توجهی زیان دیده‌اند. این کشورها یا به دلیل تحریم یا به دلیل مداخلات قدرت‌های سلطه‌جو فراز و نشیب‌هایی را تجربه و مشاهده کرده‌اند. از سوی دیگر کشورهای مذکور برای رهایی از سیطره قدرت‌های هژمون به دنبال استقلال اقتصادی و خودکفایی هستند و لذا از این منظر فرصت خارق‌العاده‌ای برای جمهوری اسلامی ایران فراهم شده که به واسطه پیوندهای ایدئولوژیک، پیوندهای اقتصادی را تقویت کند. قطعاً این کشورها به اهمیت و نقش ایران در منطقه پی برده‌اند و درک می‌کنند امنیت و بقای امروزشان مدیون نقش‌آفرینی ایران در خطوط مقدم مبارزه با داعش است.

پیشنهاد می‌شود در راستای تقویت روابط اقتصادی میان کشورهای عضو محور مقاومت، سرمایه‌گذاری‌های همه‌جانبه از لحاظ لجستیکی، زیرساختی و انرژی صورت پذیرد.

می‌توان با استناد به موارد اشاره‌ شده نتیجه گرفت دیپلماسی اقتصادی محور مقاومت یک تئوری نوین محسوب می‌شود که از سوی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تقویت و گسترش یافته است. حتی در چهارچوب این نوع دیپلماسی باید به ایجاد یک ارز واحد و مستقل میان کشورهای محور مقاومت مبادرت ورزید، مرزها را کمرنگ کرد، سرمایه‌گذاری‌ها را افزایش داد و در هم‌تندیگی اقتصادی میان کشورهای عضو را شدت بخشید البته هرچند در این مسیر موانعی وجود دارد و هر کشوری با چالش‌های درونی و بیرونی مختص خود مواجه است اما به هر حال باید از یکجا شروع کرد و حتی می‌توان در راستای اقتدار این محور از پیمان‌ها و دیپلماسی چندجانبه بهره برد.

یادداشت از سعید امینی

انتهای پیام
captcha