حسین جوشقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه خاتم در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه مفهوم دیپلماسی اقتصادی مفهوم جدیدی نیست و برای همه کشورها بحث تجارت بسیار مهم است، گفت: در طول تاریخ همواره تجارت یکی از اصول مهم برای تمدنسازی به حساب میآمد و حتی قبایل بزرگی که در زمان پیامبر(ص) وجود داشتند به پیشه تجارت مشغول بودند، لذا قبل از اینکه حکومتهای مدرن شکل بگیرد، تجارت وجود داشته است.
وی افزود: طی چند قرن اخیر که حکومتداری مدرن رواج یافته، تجارت و دیپلماسی تجاری یکی از مهمترین ابزارهای تأثیرگذار در سیاست خارجی کشورها بوده، به طوری که خیلی از جنگها و اتفاقاتی که رخ داده بر سر مسئله تجارت بوده، بنابراین ابزار بسیار مهمی است.
این کارشناس اقتصادی بیان کرد: متأسفانه از اهمیت دیپلماسی تجاری یا اقتصادی غافل ماندهایم و این مسئله بسیار ناراحتکننده است، زیرا فرصتهای زیادی در حوزه اقتصادی را که میتوانست برای کشور به وجود آید را از دست دادهایم.
جوشقانی با اشاره به نکته مثبت دیپلماسی اقتصادی افزود: نکته مثبت دیپلماسی اقتصادی این است که در خلأ سخن گفته نمیشود و نمیتوان بدون هیچ ضوابطی با کشورها مبادلات تجاری انجام داد، بلکه خیلی از کشورها دست به انعقاد پیمانهای تجاری میزنند که این قراردادها براساس سازوکار سازمانهای غربی و شرقی شکل گرفتهاند. بنابراین نمیتوان گفت که هیچ سازمانی وجود ندارد و فقط خودمان میخواهیم فعالیت داشته باشیم، پس از نزدیکترین شرکای تجاری یعنی از افغانستان گرفته تا عراق هر یک عضو چنین پیمانهایی هستند و نمیتوان انتظار داشت به صورت یکجانبه وارد همکاریهای تجاری با ما شوند و حتی انتظار چنین موضوعی غیرواقعبینانه است.
وی بیان کرد: اگر به دنبال ورود به عرصه تجارت جهانی هستیم باید ابتدا ماهیت تفاهمنامه و قراردادها را شناخت و سپس تلاش شود منافع کشورمان به صورت حداکثری تعریف شود و قطعاً نه با رویکرد شرقی غربی و نه با رویکرد ضدشرقی یا ضدغربی میتوان این هدف را پیش برد و لذا باید تمام تلاش خود را بر یافتن شرکای تجاری مناسب و پایدار از تمام نقاط جهان متمرکز کرد و سپس کار با آنها را آغاز کنیم.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه باید ابتدا قواعد و قوانین بینالمللی را شناخت تا از طریق به ظرفیت تولید کشور افزوده شود، گفت: دیپلماسی اقتصادی به سیاست خارجی توسعهگرا کمک میکند، زیرا یکی از اصول سیاست خارجی و مهمترین اصل تسهیل تجارت داخلی و خارجی است.
جوشقانی تشکیل نهاد مستقل به منظور پیشبرد دیپلماسی اقتصادی را جایز و مفید ندانست و گفت که این امر در جهان مرسوم نیست. وی در این رابطه افزود: به باور من نهاد مسئول وجود دارد اما متأسفانه کار خود را به درستی انجام نمیدهد؛ یکی از وظایف وزارت امور خارجه و سفارتخانههای ما همین است. در کنار وزارت امور خارجه، دو نهاد وزارت اقتصاد و اتاقهای بازرگانی نقش مهمی در پیشبرد دیپلماسی اقتصادی دارند و متولی این کار میشوند. شناختی که وزارت اقتصاد، اتاقهای بازرگانی و وزارت امور خارجه از ظرفیتهای تجاری کشورها دارند کامل بوده و میتواند دیپلماسی تجاری را به راحتی پیش ببرد. پس ابزارهای کافی وجود دارند و باید کار خود را انجام دهند ولی اینکه نهادهای موازی شکل بگیرد موفقیتآمیز نیست و تجربه موفقی در این رابطه وجود ندارد و از سوی دیگر در کشورهای دیگر هم من سراغ ندارم که نهادی مستقل از وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد به منظور هدایت دیپلماسی اقتصادی تشکیل شده باشد.
بیشتر بخوانید:
وی در بخش دیگری از این گفتوگو به تأثیرگذاری ضعفهای اقتصاد ملی برروی دیپلماسی اقتصادی اشاره کرد و ادامه داد: وقتی در یکی از حوزههای داخلی در موضع ضعف قرار داشته باشیم مطمئن باشید شرایط مطلوبی در رابطه با دیپلماسی اقتصادی برای کشور رقم نخواهد خورد. ایران از منابع سرشار طبیعی بهره میبرد اما به دلیل عدم پایبندی به اصول علم اقتصاد، شاهد بروز ناترازی هستیم، درصورتیکه اگر این ناترازی وجود نداشت گازی را که اروپا، هند و چین به شدت به آن نیازمند هستند، میتوانستیم صادر کنیم. در چنین شرایطی اگر پای میز مذاکره بنشینیم قطعاً نمیتوان با کشورهایی که میخواهیم با آنها کار تجاری انجام دهیم به طرز مطلوب چانهزنی کرد و حتی بعضاً ممکن است مجبور به واردات گاز از روسیه باشیم، بنابراین دیپلماسی اقتصادی در چنین شرایطی در موضع ضعف قرار میگیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خاتم گفت: دو مسئله همواره وجود داشته که یکی ضعف اقتصاد داخلی است و دیگری عدم انجام سرمایهگذاری. تا وقتی اینها مرتفع نشوند فرصتهای موجود و نهفته در دیپلماسی اقتصادی را از دست میدهیم و نمیتوان از آنها بهره برد.
جوشقانی با بیان اینکه کشورها براساس اصول تجارت جهانی و منافع راهبردی و اقتصادی قراردادهای دوجانبه و چندجانبه امضا میکنند، تأکید کرد: به عنوان مثال ایران یکی از شرکای تجاری مهم عراق محسوب میشود اما اگر همین عراق احساس کند منافعش در خطر است، روابط تجاری با ایران را کاهش یا حتی تعلیق میکند. باید مدنظر قرار داد اگر همکاریهای تجاری برمبنای ارتباطات ایدئولوژیک انجام شود، دوام چندانی نخواهد داشت و قراردادهای دوجانبه دوام زیادی ندارند.
وی با اشاره به اهمیت رابطه ایران با کشور چین متذکر شد: ارتباط با چین فرصتی است که امروز برای ایران فراهم شده و اگر از آن به نحو مطلوب استفاده نشود، نسلهای بعدی به ما خرده خواهند گرفت. کمربند جاده ابریشم و کریدور شرق به غرب، کریدوری است که برای چین مهم بوده و از سال 2013 میلیاردها دلار در این رابطه سرمایهگذاری کرده است.
این پژوهشگر اقتصادی درباره چرایی اهمیت کریدور شرق به غرب تأکید کرد: چین دیگر نمیخواهد مازاد تجاری خود با آمریکا را در این کشور سرمایهگذاری کند. بعد از 2008 که بحران مالی آمریکا اتفاق افتاد و فدرال رزرو به شدت پول چاپ کرد تا با بحران مالی مقابله کند، چین احساس کرد ارزش داراییهایش رو به افول است و تحت سلطه آمریکا قرار گرفته و برای اینکه با این فضا مقابله کند کریدور طرح کمربند جاده ابریشم را به راه انداخت و میخواهد به طور مستقیم با یوآن در منطقه سرمایهگذاری انجام دهد. همین مسیر قطاری که چین ظرف یکی دو سال گذشته در پاکستان احداث کرده هرچند تأمین مالی پروژه و اجرای آن برعهده چین بوده و خود او از آن بهرهبرداری میکند اما به هر حال موجب توسعه تجارت پاکستان هم خواهد شد، لذا اگر این راه ریلی و راه تجارت به ایران و از سوی دیگر به عراق و سایر نقاط منطقه گسترش پیدا کند فرصتهای اقتصادی بسیاری نصیب ایران میشود.
جوشقانی گفت: در بحث تجارت خارجی انجام سرمایهگذاری سنگین موضوع بسیار مهمی است. به عبارت بهتر اگر چین 50 میلیارد دلار در جادهها و بنادر ایران سرمایهگذاری کند قطع رابطه تجاری چین و ایران بسیار سخت و هزینهساز است، حتی اگر آمریکا ادامه همکاری با چین را منوط به قطع رابطه میان چین و ایران کند.
وی تأکید کرد: بعد از امضای برجام اگر خودروسازان اروپایی در ایران کارخانه احداث میکردند و سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری انجام میدادند، قطعاً با اخم آمریکا و اروپا بساط خود را جمع نمیکردند که از ایران بروند اما چون این اتفاق نیفتاد و صرفاً بعد از امضای برجام واردکننده قطعات خودروهای اروپایی بودیم خیلی راحت با خروج آمریکا از برجام، آنها هم رابطه تجاریشان را با کشورمان قطع کردند. پس باید کاری کرد که قطع رابطه تجاری برای کشورها هزینهساز باشد تا نتوانند به راحتی از قراردادها خارج شوند لذا امضای قرارداد اهمیتی نداشته و هرکس میتواند انجام دهد. مهم آن است که قراردادی امضا شود که با توجه به تمام تحولات بینالمللی قابل اجرا و استمرار باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خاتم در پایان گفت: کریدور شرق به غرب منتظر ایران نخواهد بود و باید برای پیوستن به این کریدور تمام تلاش خود را به کار گرفت. به هر حال ایران موقعیت خوب جغرافیایی برخوردار است که متأسفانه از این موقعیت استفاده آنچنانی نشده و کشورهایی مانند قطر، امارات و ترکیه فرصت را غنیمت شمردند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام