به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین سیدامید مؤذنی، معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر، چهارم بهمن ماه در نشست علمی «تاریخچه تفسیر موضوعی شهید صدر» از سلسله نشستهای تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر، گفت: در فضای اهل سنت نسبت به ارجاع دادن مطالب به شهید صدر رویه نادرستی وجود دارد که به تعبیر برخی از خود آنان از جمله زکی محمود در مقاله بحران اندیشه در جهان معاصر عرب، این رویه به علت اختلافات مذهبی و فشارهای سیاسی است.
وی افزود: شهید صدر اولین بروز علمی خود در جهان اندیشه را در سال 1333 هجری شمسی یعنی 20 سال بعد از ولادت نشان دادند. ایشان این بروز علمی را با چاپ کتاب غایة الفکر که مجموعه ده جلدی اندیشه اصولی ایشان بوده است و کتاب فدک در تاریخ نشان دادند. غایة الفکر را در 17 سالگی و فدک در تاریخ را در 11 یا 13 سالگی نوشتند. البته از غایة الفکر فقط یک جلد باقی است.
وی افزود: مطالعات بنده حاکی از آن است که این کتاب در 11 سالگی نوشته شده و در 13 سالگی تکمیل و بازنویسی شده و در 20 سالگی منتشر شده است. از این جهت بر این کتاب تأکید میکنم که نشاندهنده بخشی از شخصیت قرآنی شهید صدر است. از نکات مهم در مورد شهید صدر این است که ایشان از ابتدای حضور علمی در فضای اندیشه مجتهد بود و این اجتهاد را از دو مرجع یکی آیتالله آل یاسین دایی خود و دیگری آیتالله خویی اخذ کرده است.
مؤذنی بیان کرد: خود ایشان هم تأکید داشت که من قبل از سن بلوغ از دایی خودم تقلید میکردم و بعد از بلوغ هم تقلید نکردم. ایشان از شروط اساسی برای تفسیر قرآن را حداقل در کسب اجتهاد میداند، یعنی فرد باید مجتهد باشد تا وارد تفسیر شود و اجتهاد هم یعنی فرد توانایی استنباط از متون دینی را داشته باشد.
معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر اضافه کرد: ما بعد از این همه سال در حوزه هنوز احساس کمبود در عرصه تفسیر داریم. نقل قولی که از شهید صدر وجود دارد، بیانگر این مسئله است؛ او فرموده است من در سن 18سالگی با مرحوم شیخ عباس رمیثی از مجتهدان نجف همراه بودم و در محضر ایشان یک دوره ابواب کامل فقه را تعلیقه زدم، کاری که مراجع در بزرگسالی این کار را میکنند. او تعبیر دارد فقه مانند خمیری که در دست نانوا است، در دست من بود و من بدون اینکه نیاز به تلاش خاصی داشته باشم، در مورد ابواب فقهی تفحص کردم.
وی افزود: شهید صدر به شدت حاضرالذهن بود و منقول است در جلسات استفتای آیتالله خویی وقتی به یکی از ابواب فقهی و حدیثی اشاره میشد، روایت را از حفظ با ارجاع به جلد و صفحه یادآوری میکردند ولی وقتی از او در مورد یک آیه قرآن پرسیدند نتوانست آن را به ذهن بیاورد و این مسئله برای وی ضربه دردناکی بود لذا تلاش کردند تا اختلال سیستم آموزشی حوزه نسبت به قرآن را برطرف کنند.
وی ادامه داد: دستگاه فقاهت به خودی خود نیازمند مراجعه مستمر به قرآن نیست و فقط بخشی از آیات قرآن که در استنباط مؤثر است، مورد ارجاع است لذا ایشان تلاش کرد تا رجوع به قرآن را به مثابه یک رویکرد علمی رایج در حوزه قرار دهند و خود ایشان در فرایند علمی خود وارد ساحتی از استفاده از تفسیر شد که بینیازی از آن در حوزه ممکن نیست.
مؤذنی گفت: غیر از عناصری مانند اجتهاد که در تفسیر دخیل است و در ایشان وجود داشته است، دو ساحت کلی زیست قرآنی ایشان قابل تحلیل است. اول مطالعات قرآنی گسترده او؛ از همان ابتدای کودکی دنبال حل مسئله از قرآن بوده است. از برادرشان نقل است که از سن 5 سالگی در مورد علم نحو با بنده بحث میکرد و گاهی اثبات میکرد که من در فلان مسئله نحوی اشتباه میکنم و مباحثه وی با استادش آقای خلیلی هم نقل شده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: تقریباً وی تمام کتب تفسیری جهان اسلام را دیده و ارجاع به تفاسیر در آثار وی حاکی از آن است و روایات ایشان از کتب تفسیری هم وجود دارد؛ پیگیری در مورد آخرین دستاوردهای تفسیری وی هم قابل توجه است و در نامهنگاری به آقای خسروشاهی از المیزان خبر میگرفت و هر مقدار المیزان که چاپ میشد، آن را تهیه کرده و میخواند. نسبت به تفسیر اهل سنت هم گزارشات و توصیفاتی دارند، همچنین در ضمن برخی سخنرانیها به مباحث قرآنی پرداخته که نشان میدهد مطالعات گستردهای داشته است.
وی افزود: موضوع دیگر ویژگیهای فکری و شخصیتی ایشان مانند جامعیت هم به آن دو ویژگی قبلی اضافه شده و از وی نابغهای ساخته است. پیوند ایشان با با قرآن سبب شده تا روح قرآنی را بتوان در تمامی آثار او مشاهده کرد. مثلاً در فدک فارغ از توصیفاتی که در مورد پیامبر(ص) دارند، نوع استدلال ایشان درباره عدم شایستگی خلفا مبتنی بر آیات قرآن فارغ از براهین تاریخی است.
وی گفت: در فلسفتنا هم وقتی به مباحث اجتماعی پرداخته است، به انسانشناسی قرآنی میپردازد و به خصوص در اقتصادنا که در سن 28 سالگی نوشته است، از آیات قرآن در این زمینه برای تولید نظریه عمل استفاده میکند؛ وی در مقام تولید نظریه و مکتب فقهی و عملی در مورد اقتصاد است تا ساختمان اقتصاد اسلامی را شکل دهد.
معاون پژوهشگاه شهید صدر اظهار کرد: شهید صدر رویکردی را که در تفسیر موضوعی در سن 45 سالگی داشته، همان را در اقتصادنا در بحث مفهوم داشته است؛ برخی شاگردان ایشان از او پرسیدهاند که اندیشه شما چه زمانی شکل گرفت و ایشان جواب داده است من از سن 20 سالگی هندسه دینی را ارائه و تفصیل دادهام، وگرنه از قبل از این سن این هندسه دینی برای او روشن بوده است. این تلاشهای عام قرآنی در همه پژوهشهای شهید قابل رصد است.
وی ادامه داد: وی به صورت خاص یکسری فعالیتهای مشخص تفسیری داشته است، وقتی مجله الاضواء چاپ شد، از ایشان مقالاتی وجود دارد از جمله عمل صالح و آزادی در قرآن و بحث او در مورد عمل صالح از جنس فلسفه اخلاق است و به جایگاه نیت هم در سنت روایی پرداخته است. در اصول حزبالدعوه هم در تعاریف مختلف برای مرامنامه حزب به مباحث مختلف قرآنی استناد و ارجاع داده است.
وی گفت: شهید صدر برای نظام آموزشی حوزه هم طراحی و برنامهریزی داشت، از جمله کتاب علوم القرآن که مقداری از دروس آن توسط خودشان و مابقی توسط آیتالله سیدمحمدباقر حکیم تکمیل و ماده درسی علوم قرآن به دروس حوزه آنجا اضافه شد.
مؤذنی بیان کرد: یکی از دغدغههای ایشان تولید تفسیر مختصر و عمومی و مبتنی بر روایات بود و چون خودشان امکان این کار را نداشتند از دو تن از شاگردانشان از جمله آیتالله تسخیری خواستند این کار را انجام دهند و خطوط کلی کار را مشخص و نمونههای اولیه را ملاحظه کردند که منجر به شهادت ایشان شد و با فاصله نسبتاً طولانی بعد از شهادت در قالب تفسیر مبین منتشر شد.
وی اضافه کرد: تفسیر موضوعی هم آخرین دستاورد نظریهای ایشان است که در بافت خاص سیاسی و اجتماعی شکل گرفته که باید به آن عنایت داشته باشیم. تفسیر موضوعی ایشان، 14 درس است که بعدها کتاب شد؛ این دروس در فروردین 1358 آغاز شد، یعنی یکسال قبل از شهادت؛ ایشان دو جلسه درس فقه خود را تعطیل و درس تفسیر را به جای آن شروع کردند و جلسه آن عمومی و حضور برای همه آزاد بود.
مؤذنی بیان کرد: متن تفسیر موضوعی ناظر به نیاز آن روز جامعه اسلامی بود و دقیقاً با کارکرد حل مسئله آن روز تولید شد. این تفسیر در حالی نوشته شد که سه ماه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران گذشته است و جهان اسلام تحت تأثیر اتفاق بزرگی قرار دارد. روزهای پایانی حکومت بکر بود و صدام با کنارزدن او کاملاً حکومت را در دست گرفت. در عراق هم متأثر از انقلاب، فضای بیداری و شور انقلابی ایجاد شده بود. ارادت به امام خمینی(ره) در فضای جهان اسلام زیاد شده و حتی سرودهای فارسی بین بچههای عراق تا حدودی رواج داشت.
معاون پژوهشگاه شهید صدر گفت: شهید صدر در ابتدا این دیدگاه را داشت که ما برای تشکیل حکومت اسلامی نیازمند ایجاد مجموعه نخبه اسلامی هستیم که از رهگذر حزب و زیر نظر مرجعیت محقق میشده است و وقتی حزب تشکیل شد، در مرحله بعد باید وارد ارتباط با عموم مردم شویم. البته امام از ابتدا قائل به حزب نبودند و ارتباط مستقیم با مردم داشتند.
وی ادامه داد: تفسیر موضوعی شهید صدر اساساً درباره منطق تحول اجتماعی سخن میگوید؛ این منطق تحول اجتماعی با چیزی که صدر در مدل حزب طراحی کرده بود، متفاوت است، از این رو این مسئله یا ناشی از تأثیر انقلاب بر اندیشه ایشان بوده است و یا چون دیدگاه امام چیزی دیگری بود، ایشان برای تقویت انقلاب، دیدگاه امام را تئوریزه کردند.
انتهای پیام