غلامرضا کحلکی، پژوهشگر و کارشناس روابط بینالملل، در گفتوگو با ایکنا، درباره تشدید هماهنگ فضای ایرانهراسی از سوی آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر گفت: راهبرد اصلی آمریکا به طور اساسی علیه جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز انقلاب اسلامی در تمام دولتهای مختلف این کشور یکی بوده و آن هم راهبرد تغییر رژیم در ایران بوده است و در حقیقت به منزله یک کلانراهبرد از سوی آمریکا همواره دنبال میشده است.
وی افزود: در این میان آمریکاییها در برخی مقاطع تاریخی از قدرت سخت خود علیه ایران استفاده میکردند و همواره از گزینههای روی میز که همان گزینه نظامی بود، سخن میگفتند اما تحولات منطقه نشان داد به کار بردن قدرت سخت در منطقه غرب آسیا آن هم در ارتباط با ساختاری همچون جمهوری اسلامی ایران جواب نمیدهد، چرا که آمریکاییها در عراق و افغانستان نتوانستند شرایط پس از حمله نظامی و اشغال این کشورها را مدیریت کرده و نتوانستند از آن بحرانها به سلامت عبور کنند و لذا به طریق اولی در ایران هم قطعا ناتوان خواهند بود و به همین دلیل رویکرد برخورد سخت در قبال جمهوری اسلامی ایران را تغییر دادند و راهبرد «برخورد هوشمند» را برگزیدند.
کحلکی اظهار کرد: آنها در راهبرد برخورد هوشمند در کنار تهدیدات سخت، تلاش میکنند به صورت توامان از ابزارهای نرم استفاده کنند تا بتوانند راهبرد کلان خود را علیه ایران عملیاتی کنند.
این پژوهشگر روابط بینالملل بیان کرد: آنچه در جنگ نرم اهمیت بهسزایی دارد، مدیریت افکار عمومی است و رسانه ابزار قدرت نرم و جنگ شناختی است. امروز یک سری کنشگریها را از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا در ارتباط با ایران شاهد هستیم و این دو کاملا در کنار هم علیه ایران قرار دارند و تمایز و تفاوت معناداری بین اروپا و آمریکا در قبال ایران وجود ندارد زیرا اروپا با آمریکا به ویژه در ابعاد اقتصادی دارای روابط و پیوند خاصی است و آمریکا براساس برخی قوانین، امنیت اقتصادی اروپا را به امنیت خودش گره زده و لذا اروپاییها نمیتوانند از مدار آمریکا خارج شوند.
وی اضافه کرد: در چنین وضعیتی آنها تحریمها را به مثابه یک ابزار و تهدید سخت علیه ایران به کار میگیرند که وضعیت اقتصادی ایران را تحتالشعاع قرار داده است اما آنچه مهمتر است تأثیر نرم از طریق ابزارهای رسانهای است. در واقع آنها از طریق جنگ شناختی همان راهبرد کلان تغییر رژیم را دنبال میکنند و ایرانهراسیهای اخیر از طریق همین فضاسازی و هجمه وسیع رسانهای در همین چارچوب قابل تحلیل است.
کحلکی درباره رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مقابل این جنگ شناختی و هجمه نرم گفت: جمهوری اسلامی ایران در 44 سال اخیر نشان داده از این توانمندی و ظرفیت برای تبدیل این تهدیدات به فرصت برخوردار است. اگر راهبردهای دشمن با اشتباهات ما در سطح مدیریتی و کلان همراه نشود راه به جایی نخواهد برد اما متأسفانه برخی فعالیتها و تصمیمات در داخل به ویژه در دولتها مکمل اقدامات برنامهریزی شده دشمنان بوده است و این پاشنه آشیلی است که دشمنان بر روی آن حساب کردهاند.
وی ادامه داد: در حقیقت دشمنان از طریق ابزار رسانهای در حال پیش بردن جنگ هوشمند و نرم خود هستند و در این میان بر روی اشتباهات استراتژیک داخلی و عدم انسجام درونی و مدیریتهای غیر اصولی در کشور حساب ویژهای باز کردهاند.
کحلکی در تشریح برخی از این اقدامات غیر اصولی داخلی و مکمل اقدامات و سناریوهای دشمن گفت: یکی از مهمترین این اشتباهات این بود که در گذشته همه ابعاد اقتصاد به روابط با غرب گره زده شد و لذا هم دیروز و هم امروز نتوانستیم از نکات مورد تأکید رهبر معظم انقلاب به منزله یک راهبرد بهره برده و کشور را از تکانههای اقتصادی مصون نماییم.
این تحلیلگر مسائل بینالملل یادآور شد: ما باید نفت را به یک سرمایه و ارزش افزوده تبدیل کنیم که تاکنون در این امر چندان موفق نبودهایم ولذا در خامفروشی و در دوران ابتدایی استفاده از منابع متوقف شدهایم. مشکل دیگر داخلی عدم استفاده از ظرفیت مدیران کارآمد و مدیریت غیر اصولی کشور است و هنوز همه ارکان دولت با یکدیگر منسجم و همراستا نیستند و بعضا در دولتهای مختلف صداهای متفاوتی به گوش میرسد و این عدم انسجام و نپرداختن مناسب به دستورالعملهای صادره از سوی مقام معظم رهبری مانند اقتصاد مقاومتی زمینه تأثیرگذاری اقدامات دشمن را فراهم کرده است.
وی با تأکید بر اینکه اقتصاد مقاومتی باید به یک راهبرد عملیاتی تبدیل شده و ذیل آن برنامه اجرایی طراحی شود، گفت: ما در این زمینه خوب عمل نکردهایم. وقتی مقام معظم رهبری یک کلانراهبرد را مانند بیانیه گام دوم مطرح میکنند در ادامه باید نخبگان و متخصصان در دانشگاهها و بدنه دولت چگونگی تبدیل آن به برنامه اجرایی را طراحی کنند.
کحلکی وضعیت نظام بانکداری را دیگر نقطه ضعف و مکمل اقدامات دشمن خواند و گفت: بانک، مدل طراحیشده مبتنی برمؤلفههای غربی است و به نوعی یک راهبرد یهودی در دنیا است و این الگو ارتباطی با اسلام ندارد و لذا بانک و کنشگری بانک در اقتصاد کشور عامل تورم و سفتهبازی شده و کمکی هم به تولید و اقتصاد مقاومتی نکرده است.
وی ابراز کرد: براین اساس در حالی که در سطح بینالملل و منطقه افرادی مانند حاج قاسم سلیمانی داریم که سیاستهای کلان رهبری را در بیرون مرزها به خوبی اجرا کردهاند اما در سطح داخلی و ملی مشکل داریم و باید به دنبال افزایش انسجام داخلی و عملیاتی کردن راهبردهای کلان و سیاستهای کلی باشیم و این حلقه مفقوده ما در سطح داخلی است.
کحلکی در پاسخ به این سؤال که در وضعیت فشارهای خارجی فعلی چرا سیاست همسایگی مدنظر دولت با کندی روبرو است، گفت: اکنون ما باید واقعا از شعار عبور کنیم و سیاست همسایگی را به طور جدی و عملیاتی دنبال کنیم. اولین ظرفیت وزارت امور خارجه در همه کشورها این است که در کنار سیاست داخلی قرار گرفته و ظرفیتسازی و فرصتسازی میکند اما متأسفانه این مسئله کمتر در کشورمان مشاهده میشود.
این پژوهشگر حوزه روابط بینالملل اظهار کرد: دیپلماسی فعال اقتصادی به معنای شناسایی نیازها و نقاط ضعف طرف مقابل و به کارگیری نقاط قوت در داخل برای رفع آن نیازهاست که این در کشور کمتر دیده میشود و شاید در مرحله نظر است و کمتر به فعلیت رسیده است. البته دولت سیزدهم و شخص رئیسجمهور از حیث پایبندی به اصول و مبانی انقلاب اسلامی برجسته است و در سیاست خارجی نیز با توجه به همین اصول توجه به همسایگان را در اولویت قرار داده اما این راهبرد کلان در سیاست خارجی باید ظهور و بروز عملیاتی داشته باشد که این نیازمند برنامهریزی دقیق از سوی دولت و نخبگان و اندیشمندان حوزه سیاست خارجی در اندیشکدهها و دانشگاهها است که ما در کشور چنین اندیشکدههایی که برنامههای عملگرایانه ارائه دهند، کم داریم.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام