کد خبر: 4126431
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۳
حسینی در گفت‌وگو با ایکنا:

هنر ضعیفترین عملکرد را در پرداختن به مهدویت داشته است + صوت

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس گفت: تمامی بخش‌های هنر در پرداختن نه تنها در پرداختن به مهدویت هیچ موفقیتی نداشته‌اند بلکه بدترین عملکرد را در این رابطه دارند.

موضوعات مربوط به ناجی و آخرالزمان در سال‌های اخیر یکی از گونه‌ای رایح در سینما و تلویزیون غرب است چون این معنا سرشار از جذابیت است اما افسوس ما در این رابطه بسیار کم‌کار بوده‌ایم. در همین رابطه به مناسبت سالروز میلاد امام زمان(عج) ایکنا گفت‌و‌گویی با سیدمحمد حسینی؛ کارشناس سینما و مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس انجام داده‌ایم که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا – سینمای جهان در دهه اخیر نگاهی ویژه روی موضوع آخرالزمان داشته است به‌نحویکه فیلم‌ها و سریال‌های متعددی در این رابطه ساخته است اما در سینمای ایران ما در این رابطه هیچ کاری انجام نداده‌ایم. این درحالیست که دارای امام و ناجی زنده هستیم. پیرامون دلایل این موضوع چه نظری دارید؟

می خواهم بحث را با خود کلمه آخرالزمان آغاز کنم. اگر تمام آثار آخرالزمانی غرب را ارزیابی کنیم، متوجه خواهیم شد در تمامی آن آثار یک نکته مشترک وجود دارد آنهم اینکه در پایان دنیا هرج و مرج حاکم شده و جز وحشت چیزی در آن وجود ندارد. این در‌حالیست که اسلام  به ویژه شیعه از آخرالزمان به عنوان یک بشارت نام می‌برد.

خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند «وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ» ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم. این کلام خداوند در برگیرنده بشارتی است که به مردم داده می‌شود بدون اینکه در آن وحشتی وجود داشته باشد حتی در مکتب شیعه سعادت در آخرالزمان توصیف می‌شود. نکته عجیب و تعجب‌آور این است که گاهی اوقات در حوزه‌های علمیه و برخی دکترین‌های مهدویت، تصویری که از مهدویت ارائه می‌شود بر پایه وحشت استوار است.

درباره عملکر سینما نسبت به مهدویت هم باید اذعان کنم، ضعیف‌ترین عملکرد رسانه‌ای انقلاب اسلامی به سینما مربوط می‌شود. در سینما و شکل گسترده‌تر آن هنر، تنها دو رویکرد به مهدویت را شاهد هستیم. ابتدای پای برهنه به سوی جمکران. دوم اسب رها در بیابان. آیا جز این دو تصویر چیزی دیگری در آثاری هنری دیده‌اید؟ این عملکرد بزرگترین رنج‌نامه برای ما محسوب می‌شود که با وجود داشتن امام زنده نتوانسته‌ایم تصویرسازی درست از مهدویت در آثار هنری داشته باشیم. با توجه به کم‌کاری ذکر شده من مهدویت را اولویت اول در برنامه‌سازی سینما و تلویزیون می‌دانم.

ایکنا – بحث دیگر در تولیدات آخرالزمانی این است که آثار غربی مخاطب فراوانی پیدا کرده‌اند آیا این فراگیری فیلم‌های آخرالزمانی باعث ذهنیت‌سازی برای جوانان ما نخواهد شد؟ آیا پیرامون این موضوع نباید نگران باشیم؟

جایی دیگر هم این موضوع را بیان کرده‌ام. آثار ابرقهرمانی غرب موضوعی نگران‌کننده برای کشور ما نیست چون این دست تولیدات صرفاً کارهایی سرگرم‌کننده هستند که نمی‌‌تواند تاثیرگذاری جدی برای مخاطب داشته باشد البته برای کودکان و نوجوان حتماً جذابیت بصری دارد اما همین مخاطبان نیز، وقتی به یک رشد فکری می‌رسند ابرقهرمانان را فراموش کرده و آنها را جدی نمی‌گیرند.

همچنین آنچه که سبب شده این آثار نگران‌کننده نباشند این است که، مخاطبان تولیدات ابرقهرمانی غرب عموماً نوجوانان هستند. آیا تا به حال بزرگسالان یا نخبگانی را دیده‌اید که با این دست تولیدات خود را قاب بگیرند؟ البته این موضوع نباید بهانه‌ای باشد تا ما از مسئولیت خود شانه خالی کنیم. نکته دیگر اینکه عموماً مدیران با شعارهایی که بر پایه مهدویت استوار شده روی صندلی مدیریت می‌نشیند اما عملکردشان در راستای شعارهایشان نیست.

ایکنا – مهدویت می‌تواند در چه قالبی پرداختی جذاب‌تر داشته باشد تا فیلمسازان ما تنها در آن حوزه ورود کنند؟

در این رابطه می‌توان سه دیدگاه داشت. ابتدا اینکه در آثار نمایشی نشان دهیم انسانی که در مکتب مهدویت پرورش می‌یابد چه ویژگی‌های دارد. این شکل برنامه‌سازی در حقیقت نوعی الگو‌سازی درست از مهدویت است چون با زبان سینما به مخاطب نشان داده می‌شود انسانی که در این تفکر پرورش می‌یابد چه سیره‌ای دارد.

روش بعدی برای پرداختن به مهدویت نشان دادن حضرت در کنش‌های اجتماعی است. چون ایمان به مهدویت تنها یک تفکر مذهبی نیست بلکه به واسطه این اندیشه می‌توان در تمامی مراحل زندگی زیست کرد حتی به واسطه این امر می‌شود سختی‌های زندگی را پشت سر گذاشت. موضوع پایانی در این حوزه به قالبی مربوط می‌شود که در این حوزه کارساز است.

کد

از نگاه من آثاری تاریخی قادرند در این رابطه جذابیت و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند. در این رابطه سریال مختار را مثال می‌زنم که تاثیرات آن به نوعی به خاورمیانه هم تعمیم پیدا کرد، حتی باید گفت اروپا نیز از این موضوع وام گرفت چون برخی از کنشگری‌های اجتماعی اروپا تاثیرگرفته از خاورمیانه است. در کنار کارهای تاریخی در حوزه کودک و نوجوان هم می‌توانیم اتفاق‌های خوبی را در سینما و تلویزیون شاهد باشیم. گواه این ادعا را در فیلمی چون «شاهزاده روم» شاهد هستیم اما افسوس که ادامه‌دار نبود.

درباره نظام انگیزشی که مهدویت می‌تواند داشته باشد می‌خواهم نکته‌ای را بیان کنم. خیزشی که بر علیه داعش پیش آمد برگرفته از تفکر شیعی است که دستاوردش برای کل جهان خیر و برکت بود چون داعش تنها به خاومیانه ختم نمی‌شد بلکه اروپا را هم در بر گرفته بود.

انتهای پیام
captcha