بازی و جنب و جوش کودکان، یک فعالیت مهم و حیاتی در هر دوره از رشد آنهاست. بازی را میتوان غذای روح و روان کودک دانست، بنابراین نوع بازی و اسباببازی که در اختیار کودکانمان قرار میدهیم، تأثیر مستقیم در رشد ذهنی و افزایش مهارتهای حرکتی او دارد. کودک در جریان بازی پرورش فکری، عاطفی، جسمی و اجتماعی مییابد، زیرا بازی راهی برای نشان دادن احساساتش است و میتواند از طریق آن مهارت زندگی کردن و مقابله با مشکلات را فرابگیرد.
ایکنا بنابر رسالت آموزشی خود نسبت به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در رابطه با موضوع «کودکان در دنیای بازیها» اقدام کرده است تا والدین را با ظرفیتهای بازی و اسباببازی آشنا کند. در این درس گفتارها حامد تأملی، کارشناس علوم تربیتی به بیان نکاتی مهم در موضوع یادشده میپردازد.
حامد تأملی در قسمت دوم از این مجموعه به موضوع «اثربخشی بازی» پرداخته است که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید و میخوانید.
بحث بازی و یادگیری از مواردی است که سالها روی آن کار شده و خیلیها معتقدند که بازی در حوزه یادگیری میتواند اثربخشی زیادی داشته باشد، برای اینکه کودکان و نوجوانان علاقه دارند فرایند خشک یادگیری را در بستری شاد و جذاب تجربه کنند. بازی میتواند کمک جدی برای آنها در این زمینه باشد؛ چرا که بازی یک فعالیت اختیاری و جذاب است و یادگیرنده میتواند همزمان با بازی، آموزشهای زیادی را ببیند و هم میتواند ارتقای مهارتی داشته و هم در حوزه دانشی ارتقای جدی پیدا کند و هم نگرش خود را تغییر دهد. به همین دلیل ما میخواهیم اهمیت بازی در حوزه یادگیری را مورد اشاره قرار دهیم.
کودک از بدو تولد، هر فعالیتی که در دوران کودکی خود انجام میدهد در قالب بازی است؛ از این رو برایش اهمیت جدیتری دارد. نورونهای مغزی کودکان یک تا سه سال و حتی ۴ سال، رشد جدی دارند که تا ۸۰ درصد نورونهای مغزی یک انسان بالغ و بزرگ را دربرمیگیرد، یعنی ۸۰ درصد ظرفیت مغزی برای کودکان تا ۴ سالگی شکل گرفته است. حتی ارتباط بین نورونها که سیناپس گفته میشود، دو برابر یک انسان بزرگسال است. برای اینکه مدام در حال تجربه کردن است و از همین تجربهاندوزی فرایند یادگیری خود را کسب میکند.
یادگیری به تغییر پایدار در رفتار، تفکر، نگرش و باورهای انسان گفته میشود که از طریق تجربه کسب میشود. ما در روز، تجارب متعددی را از محیط از جمله در تأمل با انسانهای مختلف، دیدن تصاویر، فیلم، گوش دادن به موسیقی، انجام بازیهای گوناگون و ... کسب میکنیم و همه اینها باعث میشود، فرایند یادگیری برای ما شکل بگیرد. در کودکان این فرایند بسیار سریع است، همانطور که در رشد جسمانی آنها نیز میبینیم. آنها از شرایطی که فقط میتوانند دست و پای خود را حرکت دهند، غلت میزنند، مینشینند و این فرایند تا یک سالگی یعنی تا ایستادن و راه رفتن آنها ادامه مییابد؛ بنابراین در حوزه یادگیری هم میتوانیم از همین ظرفیت رشد سریع استفاده کنیم، بنابراین نیاز است از بازیهای مختلف برای کودکان استفاده شود و در محیطهایی که کودکان حضور دارند، اسباببازیهای مختلفی قرار بگیرد و والدین با آنها بازیهای مختلفی را انجام دهند. صرفاً بحث بازی و یادگیری مختص کودکان زیر ۷ سال نیست. ما میبینیم که برای دانشآموزان در مدارس نیز، هر چقدر بازی بیشتر مورد استفاده باشد، فرایند یادگیری بهتر و جذابتر خواهد بود.
امروزه مفهوم سرگرمآموزی و زیرمجموعه آن، بازیآموزی در دنیا بسیار گسترده شده و فضاهای متعددی برای آن طراحی و استفاده میشود. در فرایندهای آموزشی، طرح درسها و برنامههای درسی که در مدارس طراحی میشود، جایگاه ویژه برای بازی درنظر گرفته میشود. فرض کنید مفاهیم سختی مثل ریاضی که برای کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان سخت است، وقتی در فرایند بازی قرار میگیرند، به راحتی میتوانند آن را تجربه کنند و آموزش ببینند. هر چقدر آموزش بیشتر باشد، این تجربهها بیشتر خواهد بود و عملاً تمرینی را انجام میدهیم تا این تجارب را بتوانیم در بسترهای مختلف به دست آوریم؛ بنابراین نیاز است والدین و مربیان توجه ویژهای در شناخت بازی، انواع بازی و دستهبندی آنها داشته باشند و ظرفیتهای بازی را در حوزه یادگیری و آموزش استفاده کنند تا فرایند یادگیری جذابتر، قویتر و پایدارتر شکل بگیرد.
انتهای پیام