بازی و جنب و جوش کودکان، یک فعالیت مهم و حیاتی در هر دوره از رشد آنهاست. بازی را میتوان غذای روح و روان کودک دانست، بنابراین نوع بازی و اسباببازی که در اختیار کودکانمان قرار میدهیم، تأثیر مستقیم در رشد ذهنی و افزایش مهارتهای حرکتی او دارد. کودک در جریان بازی پرورش فکری، عاطفی، جسمی و اجتماعی مییابد، زیرا بازی راهی برای نشان دادن احساساتش است و میتواند از طریق آن مهارت زندگی کردن و مقابله با مشکلات را فرابگیرد.
ایکنا بنابر رسالت آموزشی خود نسبت به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در رابطه با موضوع «کودکان در دنیای بازیها» اقدام کرده است تا والدین را با ظرفیتهای بازی و اسباببازی آشنا کند. در این درس گفتارها حامد تأملی، کارشناس علوم تربیتی به بیان نکاتی مهم در موضوع یادشده میپردازد.
حامد تأملی در قسمت سوم از این مجموعه به موضوع «هوش و تأثیر بازی و اسباببازی بر آن» پرداخته است که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید و میخوانید.
شاید بارها در اطراف خودتان گفتهاید که فلان کودک یا نوجوان از هوش بالایی برخوردار است. معمولاً وقتی در مورد هوش صحبت میشود خیلی از مواقع منظور هوش منطق و ریاضی است، یعنی اینکه یک بهره هوشی و توانمندی ذهنی که قابلیت حل مسائل ریاضی و استدلالی دارد، اما نباید هوش را صرفاً به هوش منطق و ریاضی محدود کنیم. وقتی میخواهیم بگوییم که یک فرد باهوش است، صرفاً نباید توجه کنیم که آیا ریاضی او قوی است و یا قابلیت استدلال قوی دارد؟ اینها بخشی از هوش است که در یک انسان وجود دارد.
نظریههای متعددی درباره هوش وجود دارد. برخی قائل هستند که هوشهای مختلفی در انسان شکل گرفته است. آقای گاردنر اعتقاد به هوشهای چندگانه دارد و به ۸ نوع هوش اشاره میکند و نیاز است این هوشها در یک انسان ارتقا یابد.
اولین نکتهای که باید توجه کنیم این است که هوش محدود نیست و قرار نیست در یک حد بماند. با تمرین و یادگیری فرایندهای آموزشی یا با کسب تجربههای نابی که میشود از محیط و در تعامل با انسانهای دیگر داشت، هوش را ارتقا داد. پس نیاز است که در وهله اول به عنوان یک والد یا مربی توجه کنیم که چه هوشی بالاتر است و سعی کنیم همه هوشها را با هم ارتقا دهیم. نکتهای که وجود دارد این است که هوشها باید به صورت متعادل رشد کنند. حال چه هوشهایی وجود دارد؟ ما اگر بخواهیم به هشت هوش چندگانهای که آقای گاردنر اشاره کرده است، اشاره کنیم، باید این موارد را ذکر کنیم؛ هوش کلامی - زبانی، هوشی است که در حوزه خواندن، نوشتن و گفتوگو کردن با دیگران تأثیر جدی دارد. هوش تجسمی - فضایی که در حوزه تخیل و تجسم اشکال هندسی و محیطها از جمله معماری و نقاشی اهمیت دارد. هوش طبیعتگرایانه که تعامل انسان با طبیعت، موجودات زنده و محیط زیستش است. هوش منطق - ریاضی که در حوزه استدلال، تفکر و مسائل مرتبط با ریاضی است، هوش موسیقایی که به شناخت ملودی، وزن، آواهای مختلف و شنیدن آنها اشاره دارد. هوش بین فردی که درباره تعاملات بین انسانها و میزان شناخت دیگران است، هوش درونفردی که شناخت خود، احساسات و ادراکات شخصی انسان را دربرمیگیرد و هوش حسی - حرکتی که مرتبط با توانایی جسمانی و، تحرک انسان است.
اکنون هوشهای مختلف را تا حدی شناختیم و نیاز است مرتبط با هر هوشی، بازیهایی را برای کودک و نوجوان خودمان استفاده کنیم تا بتوانیم هوش آنها را ارتقا دهیم. نکتهای که باید در انتخاب بازیها توجه کنیم، این است که اول باید ببینیم کودک ما، در کدام هوش ممکن است، ضعف داشته باشد. اگر کودک در حوزه هوش حسی و حرکتی ضعف داشته باشد، باید بازیهایی را انتخاب کنیم تا هوش حسی و حرکتی کودک را ارتقا یابد. یا اگر کودکی در حوزه استدلال ضعف داشته باشد، نیاز به بازیهای استدلالی و هوش منطق - ریاضی دارد. بعضی از اسباببازیها نیز در حوزه ارتقا مهارتی است و زمانی که کودک در این زمینه ضعف داشته باشد، این اسباببازیها را برای آنها انتخاب میکنیم.
نکته دیگر این است که درست است که این هوشها تقسیمبندی شده است، اما حتماً به همدیگر مرتبط هستند و در یک بازی معمولاً یک هوش تقویت نمیشود و مجموعهای از هوشها تقویت میشوند. مثلاً ممکن است یک بازی هم هوش کلامی و زبانی و هم هوش منطق ریاضی و استدلال را ارتقا دهد. پس باید تلاش کنیم با شناخت بهتر کودک خود و اینکه هر کدام از هوشهایش در چه شرایطی قرار دارد، اسباببازی مناسبی را در آن حوزه انتخاب کنیم.
بنابراین هوشها به هم مرتبط هستند و این طور نیست که افراز شده و از هم جدا باشند. البته یک هوش میتواند در تقویت هوش دیگر کمک کند. اگر هوش منطق - ریاضی ما قوی باشد، میتواند در هوش تجسمی - فضایی ما هم تأثیر جدی داشته باشد و از طرف دیگر باید توجه کنیم که یک بازی یک هوش را دربر نمیگیرد و میتواند ارتقای مجموعهای از هوشها را داشته باشد، پس باید توجه کنیم که کودک ما در یک هوشی قویتر است، از آن هوش استفاده کنیم و هوشهای دیگرش را تقویت کنیم.
ممکن است یک کودک هوش حسی - حرکتیاش بالا باشد، ولی در هوش منطق ریاضی ضعف داشته باشد، از این رو باید بازی که انتخاب و یا برای ارتقای هوش حسی و حرکتی طراحی میکنیم، به گونهای باشد که در آن مفاهیم ریاضی و مرتبط با استدلال را دربر بگیرد. فرض کنید به یک کودک که هوش حسی و حرکتی بالایی دارد، اعداد را آموزش دهید. بعد شما بازی لی لی را انتخاب کنید که در آن اعداد در هر خانه نوشته شده باشد، کودک با حرکت کردن در هر خانه میتواند آن اعداد را یاد بگیرد. ما در این میان از هوشی که قویتر است، استفاده میکنیم تا هوش منطق ریاضی کودک را ارتقا دهیم.
پس ما باید در انتخاب بازی براساس هوشهای چندگانه، به شناخت ظرفیت هوشی کودکمان توجه کنیم و بتوانیم هر چه بیشتر آنها را درک کرده و تعامل بهتری داشته باشیم و بازیهای بهتری با او انجام دهیم تا در نهایت در ارتقای هوشهای چندگانه کودکمان مؤثرتر باشیم.
انتهای پیام