شادی و غم انسانها متناسب با معیار و ملاکهای فردی برای هریک از انسانها متفاوت است و خوشبختانه اکثر مردم به صورت فطری در معیارها با یکدیگر همنظر هستند؛ چراکه انسان به صورت فطری از انجام کار خوب و حسنه همچون بخشش، صبر، فداکاری، پرهیز از گناه لذت برده و شاده و میشود و در مقابل با مشاهده خلاف در انواع مختلف ناراحت و غمگین میشوند، اما شاید باشند افرادی که در مسیر خلاف همچون قاچاق هستند و با کشف خلافشان ناراحت میشوند و یا انسانی با انتقال آرام میگیرد.
در دین مبین اسلام معیارها و ملاکها کاملاً مشخص شده است و هر آنچه در مسیر کمال و سعادت انسان باشد به شادی انسان جهت میدهد و در روایات خواندهایم که آن روزی که در آن معصیتی صورت نگیرد، همان روز، عید است. نه تنها از نگاه اسلام، بلکه در ادیان دیگر شادی تعریفهایی همچون پرهیز از گناه، اطاعت خداوند، احیا و حفظ ارزشها، دور بودن از جبهه باطل و گرایش به سمت جبهه حق دارد.
شادی دارای آدابی است که یکی از مهمترین آنان رعایت حال دیگران است. شادی که برای خود برمیگزینیم نباید اذیت و آزاری برای دیگران داشته باشد، اما امروز آداب شادیها رنگ باخته و برخی از مردم به ویژه جوانترها مزاحمتهای تلفنی، شنیدن آهنگهای مبتذل، صدای بلند ضبط خودرو، کاروانهای عروسی و ایجاد مزاحمت برای شهروندان و انفجارهای مهیب در روزهای پایانی سال را اوج شادی میدادند. نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اَللَّهَ، کسی که مؤمنی را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که مرا آزار دهد خدا را آزار داده است». همچنین نقل است از هشام که امام صادق(ع) فرمودند: خداوند میفرماید: «لِيَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّي مَنْ آذَى عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنَ، آن کس که بنده مؤمن مرا بیازارد، به من اعلان جنگ میدهد».
این روزها به جای اینکه بوی بهار و عید مشاممان را پر کند از گوشه و کنار بوی باروت استشمام میکنیم و گاه صدای مهیبی از جا بلندمان میکند. سالهاست که روزهای پایانی سال به روزهای پرمخاطره و ترسناک تبدیل شدند و هرلحظه از رسانه منتظر شنیدن و دیدن اخبار دلخراش هستیم. آری! همگی چهارشنبهسوری را به نیکی میشناسیم و انجام کارهایی که از سوی جوانان و نوجوانان شاهدیم با فرهنگ ایرانی - اسلامی ما هیچگونه سنخیتی ندارد.
مگر نه اینکه چهارشنبهسوری مقدمه و پیشوازی برای عید نوروزست و در قرنها قبل برای استقبال از بهار و عید انجام میشده است. چهارشنبهسوری یکی از جشنهای کهن ایران است که همزمان با غروب آخرین سهشنبه سال آغاز و تا ساعتی از شب ادامه دارد. این جشن با برپا کردن آتش و پریدن از روی آن آغاز شده و با خنده و بازی به پایان میرسیده است.
در تاریخ آمده است که بوتهافروزی یکی از رسمهای سهشنبه آخر سال یا همان چهارشنبهسوری است، بدین صورت که خانواده در فضایی باز یا روی پشتبام بوتههای خشک یا گون را در 3، 5 یا 7 عدد تهیه کرده و پس از تاریک شدن هوا و جمعشدن خانواده کپههای تهیه شده را اتش زده و از روی آن میپریدند. انجام این کار تقریباً در تمام ایران متداول است و میگویند ریشه در داستان اساطیری سیاوش دارد. ایرانیان براین باورند که آتش را نباید خاموش کرد، بلکه باید بسوزد تا خاکستر شود و فردی خاکستر را جمع در چهارراهی میریزد. وقتی به خانه بازمیگردد درب منزل را محکم بسته و این مکالمه بین اعضای خانواده بدین شکل انجام میشود. «که هستی؟ منم. از کجا آمدهای؟ عروسی. چه آوردهای؟ تندرستی». پس از آن در را برایش میگشایند. این مکالمه نشان از اهمیت سلامتی برای مردم دارد و ایرانیان براین باور بودند که با انجام این رسم بیماری و غم دور میشوند. البته قاشقزنی، فالگوش نشینی، کوزهشکنی، فال کوزه، شالاندازی، پخت آش، شاهنامهخوانی و ... بخشی از آداب و رسومی است که در این شب متداول بوده است.
اما این روزها خبری از شاهنامهخوانی و فال کوزه نیست. روزهای پایانی سال یک لحظه غفلت شاید ما را به سرنوشت جبرانناپذیری بکشاند؛ از این رو ترجیح همه آنانی که سنخیتی با ترقهبازی ندارند این است که پس از اتمام کار هرچه سریعتر خود را به خانه رسانده تا از ترقه و صداهایی که در گوشه و کنار میشنود در امان بماند و این تصور همه ما از یک سنت و رسوم کهن ایرانی است. امروز شادیها با خطر پیوند خورده و رنگ دیگری به خود گرفته است تا جاییکه دیگر خبری از رنگ و بوی قدیم نیست و همه آن خاطرات و اتفاقات شیرین در صندوقچه خاطرات باقی گذاشته شده و خاک میخورد. امروز چهارشنبهسوری به تهدیدی جدی تبدیل شده و گاه انرژی بسیاری از سوی مسئولان و متولیان امر همچون بیمارستان و کادر درمان، آتشنشانی، اورژانس، شهرداری، مأموران خدمات شهری، دستگاههایی همچون آب، برق، گاز میگیرد.
امروز و امشب خوشگذرانی سیری چند، معنا پیدا میکند؛ چراکه قیمت خوشی، شادی و خوشگذرانی را نمیدانیم و ندانسته هم برای خود و دیگران خطرآفرین میشویم. سالهاست که خوشیها رنگ باخته، اما این تغییر رنگ برای مردم بیتفاوتی به همراه نداشته است و شنیدن خبرهای ناراحتکننده همچون واقعه تبریز، تهران و ... دلمان را به درد میآورد. چون این رسم کهن به شدت سلامتی مردم را تهدید میکند. همه ما از جمله رسانه مسئول حفظ سلامتی مردم به ویژه نوجوانان هستیم؛ چراکه بیشترین قشری که در حوادث دلخراش این روزها آسیب میبینند نوجوانان هستند و البته در کنار غفلت آنان که شادی را اندوهی بیپایان معاوضه میکنند از سوداگران و آنانی که این رویدادها سود کلان میبرند نباید گذشت که سرانجام این افراد با سبزپوشان خدوم نیروی انتظامی و دستگاه قضایی است.
ای کاش نوجوانان و جوانان ما لمس لطافت گلبرگهای گلها و سبزه تازه جوانه زده بهار را با خوشی لحظهای و تیغ بیتدبیری که گاه با قطع عضو همراه است معاوضه نکنند. بیایید آخرین شب چهارشنبه سال را به خاطرهای بد برای خود، خانواده، همسایگان و حتی افراد عبوری در کوشه و خیابان تبدیل نکنیم.
مریم روشن، سردبیر ایکنای مرکزی
انتهای پیام