مناجات یا دعای «ابوحمزه ثمالی» از بلندترین مناجاتهایی است که در سحرگاهان ماه مبارک رمضان توصیه شده است. این دعا که مضامین مختلف عرفانی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی را در خود جای داده، از مناجاتهای امام سجاد(ع) با خداوند است که ابوحمزه ثمالی، یکی از یاران حضرت، متن آن را به نقل از ایشان بیان کرده و از همین رو، به نام مناجات «ابوحمزه ثمالی» معروف شده است.
امام سجاد(ع) در این مناجات، از صفات و اسماء حسنه پروردگار، عذاب قبر و قیامت سخن گفته و لزوم اطاعت و پیروی از پیامبر(ص) و امامان شیعه را متذکر شده که تاکنون توسط افراد مختلفی ترجمه شده است.
سیدمهدی شجاعی، نویسنده، روزنامهنگار و فیلمنامهنویس فعال و مشهور ایرانی که مخاطب عام ناز و کرشمه کلام او را در آثاری چون «دست دعا، چشم امید»، «آفتاب در حجاب»، «کشتی پهلو گرفته»، «سقای آب و ادب»، «پدر، عشق، پسر»، «از دیار حبیب» و... تجربه کرده است، در «شکوای سبز 2» به سراغ بلندترین دعای سحرهای ماه مبارک رمضان رفته، برداشتی آزاد از دعای ابوحمزه ثمالی در قالب کلمه ریخته و مقابل دیدگاه مخاطب قرار داده است.
شجاعی که پیش از این اثر، در «شکوای سبز1» با زبانی جذاب و روایتی گیرا خواننده را بهدنیای سه مناجات و دعای زیبا «ندبه»، «شعبانیه» و «عرفه» میبرد و با استفاده از تواناییاش در شناخت کلمات و تعبیرات تازه و زیبا، تصویر متفاوتی از این سه دعا در اختیار خواندگان قرار میدهد، در «شکوای سبز 2» سراغ دعا و مناجاتی میرود که شاید متن سنگین و بلند آن راه رسیدن مخاطب به آن را کمی سخت کرده و از میل خواندن آن میکاهد.
لحن نویسنده در «شکوای سبز»، چیزی میان دریافت و ترجمه و بیش از ترجمه و نزدیک به دریافت است؛ برداشتی که به ترجمه کلمه به کلمه و تحتاللفظی متن بسنده نکرده و ادبیاتی لطیف برای شیواتر شدن متن مناجات به خدمت گرفته است. نویسنده طبق عادت همیشگی خود در برخورد با کلمات، کوشیده با تشبیهات و استعارات متنوع و رنگارنگ، در انتقال معنای دعا به مخاطب زیباترین و سهلترین مسیر را بپیماید.
به قول خود شجاعی:
«دوست داری به معشوقت بگویی که: دوستش داری.
و میگویی: دوستت دارم.
خب؟ همین یک کلام؟
نه، دلت راضی نمیشود. دنبال گونههای دیگری از گفتن میگردی و واژههای دیگری برای بیان کردن و عبارات دیگری برای انتقال این مفهوم ناب دوست داشتن و باز میبینی که نشد.
آشکارا کم میآوری.
میروی سراغ دواوین شعرا. آنها که طبعی لطیفتر داشتهاند و زبانی نغزتر و بیانی کاملتر.
ابتدا ذوق میکنی و به وجد میآیی. اینکه کسی بتواند عشق و دوست داشتن را با لطافت ترسیم کند و فراق و هجران را با این ظرافت به تصویر بکشد و شهد وصال را این قدر ملموس و محسوس به ذائقهها بچشاند، به واقع ذوقآفرین و وجدبرانگیز است.
اما... اما حساس میکنی که هنوز به آنچه میخواهی، دست نیافتهای. احساس میکنی که هنوز در یک جای واقعه، خلائی یا خللی هست.
کجاست این خلاء یا خلل؟
شاید مسئله این است که تو خودت را، حس خودت را، خواستههای خودت را و نیازهای خودت را تمام و کمال در آنها پیدا نمیکنی.
بخشی از آنها، حرفهای دل توست و بخشی، حس و حال آن کسی که گفته است.
حرفهایی در دل تو هست که او نگفته است و او حرفهایی را گفته است که از آن تو نیست.
کسی میتواند حرفهای دل تو را به خدای محبوبت بگوید که پایی در زمین داشته باشد و دستی در آسمان.
کسی که هم تو را خوب بشناسد و هم خدای تو را.
کسی که هم دهلیزهای قلب بشر را کاملاً بشناسد و هم به راههای پر پیچ و خم آسمان آشنا باشد.
کسی که هم بیمها و امیدهای آدمی را بداند و هم از مناسبات خدایی سر درآورد.
کسی که با الفبای زمینی، زبانی بیافریند که در فضای آسمانی قابل تکلم باشد.»
در واقع نویسنده در «شکوای سبز» در کنار وفاداری به اصل متن دعای ابوحمزه ثمالی و معنای حقیقی آن، به زبان روایی خود شمایلی آهنگین، عارفانه و عاشقانه داده است که از خواندن آن لذت میبرید و با زیباییهای مناجاتهای اهل بیت(ع) آشنا میشوید.
به اعتقاد شجاعی، خواندن خداوند از زبان معصوم(ع) مسیری همیشگی و همهگیر در مناجات با خداست و در مقدمه خود بر «شکوای سبز» نیز بر همین موضوع صحه میگذارد و مینویسد:
«کسی که حرف زدن با محبوب را به گونهای بلد باشد که همه انسانها بتوانند خودشان را جای گوینده آن حرفها بگذارند و آن حرفها را حرفهای خودشان بیانگارند، کسی جز معصوم نیست و آن حرفها، همان ادعیهای است که بر زبان معصوم جاری شده است و یکی از متعالیترین نمونههای آن حرفها، همین دعای ابوحمزه ثمالی است که بر زبان مبارک حضرت زین العابدین و سید الساجدین جاری شده است.»
خوشبختانه در دهه اخیر خوانشهای ادبی از ادعیه مشهور از جمله زیارت عاشورا، دعای ندبه، مناجات شعبانیه، حتی صحیفه سجادیه، و نهجالبلاغه توسط نویسندگان مختلف به بند تحریر کشیده شده است، اما از نقاط قوت «شکوای سبز 2» در مقایسه با این آثار میتوان به قلم شناخته و تجربه شده نویسنده اشاره کرد.
مخاطب هم در آثار متاخرتر سیدمهدی شجاعی شیرینی کلمه با قلم او را چشیده و مسحور جادوی ادبیات در کلام او شده و هم در «شکوای سبز 1» حلاوت خوانش دعای «ندبه»، «مناجات شعبانیه» و نیایش «عرفه» از نظرگاه او را از نظر گذرانده است. در واقع «شکوای سبز 2» پیش از تولد امتحان خود را پس داده و نمره قبولی را از مخاطب گرفته است گواه این ادعا هم استقبال پرتعداد مخاطب از این اثر دینی، در اوضاع نهچندان مناسب اجتماعی امروز است.
از دیگر مزیتهای «شکوای سبز2» خوانش این اثر با صدای گیرای نویسنده و عرضه نسخه صوتی آن به روایت سیدمهدی شجاعی است که با استقبال چشمگیر مخاطب هم همراه بوده است.
در بخشی از کتاب «شکوای سبز 2» میخوانیم:
«درِ خوشبختی من کجاست پروردگار من، وقتی که سعادت، جز از مشرق دستهای تو طلوع نمیکند... مفرّ من، روزنه نجات من، گریزگاه من کجاست، وقتی هیچ پناهی جز تو نیست ... نه آنکس که نیکی کند از یاری و رحمت تو مستغنی است، نه آنکس که اهل بدی و بیباکی است و در مسیر نارضایتی تو قدم میزند میتواند از حیطهی قدرت تو خارج شود...
خدای من! من تو را به خودت شناختم، با خودت و به واسطهی خودت. تو بودی که مرا به سوی خودت راه نمودی، تو بودی که مرا به خودت خواندی و دعوتم کردی. اگر تو نبودی و اگر تو نمیکردی، من چه میدانستم که تو کیستی؟!»
«شکوای سبز۲»؛ دریافتی از دعای ابوحمزه ثمالی، اثر سیدمهدی شجاعی در ۸۸ صفحه از سوی نشر نیستان وارد بازار کتاب شده است.
کتاب صوتی این اثر نیز با روایت و صدای نویسنده تولید و منتشر شده و از طریق اپلیکیشنهای فیدیبو، نوار، کتابراه و طاقچه قابل دریافت است.
انتهای پیام