حسین روحانی صدر، کارشناس تاریخ اسلام در یادداشتی برای ایکنا نوشت؛
محققان قرآنپژوه مسلمان در عصر حاضر به دنبال ارائه راهکارهای اصلاح جوامع اسلامی بهواسطه نمای کاربردی از آیات و روایات هستند. دکتر ماجد الغرباوی، یکی از این محققان، بهواسطه نسب عراقی خود درد آشنای بیمهری و خصومتهای خانمانبرانداز عراق و خاورمیانه است. شاید بتوان همذاتپنداریاش را در تنظیم کتاب «مدارا و ریشههای نامدارایی» مؤثر دانست.
از نظر او وخیم شدن نابسامانیها، همه ما را به گفتگو درباره اسباب نهادینه خشونت، راه بررسی احساسهای درونی فرد و خرد جمعی جامعه فرامیخواند، شاید به علتهای نهفتهای دست یابیم که شرایطی ویژه، امکان آشکار شدنشان را تاکنون به عقب انداخته است. باوجود آنکه رواداری، واژهای اسلامی و برخوردار از معنایی آشکار است، اما خوانشهای نسنجیده از دین و آرایههای قرآن، آن را واژهای جعلی، وارداتی و غیراسلامی میداند و در این پندارند که مدارا شده تا ارزشهای دین پاک را ویران کند. کسانی که پیوسته خشونت میورزند و آتش جنگ را برافروخته میدارند، به چنین خوانشهایی از قرآن کریم چنگ میزنند و کتاب خدا را تنها به آیاتی فروکاستهاند که در شرایط و موقعیتهای خاص زمانی و مکانی نازل شده است و اما آیات فراوانی که مردم را به محبّت و همدلی و کنار گذاشتن خشونت و نیز دعوت به اسلام با حکمت و پند و اندرز نیکو، فرا میخواند، به فراموشی سپردهاند.
وی بر این باور است که اکنون متفکرانِ مهمی از غرب، متوجه مسئله خشونت شدهاند و خشونتپژوهی، کمکم بهصورت یک رشته مهم علمی، جای خود را باز میکند و کتابش کوششی برای بنیان روشی نو از مفهوم اسلامی رواداری است مفهومی ریشهدار که آیههای قرآن کریم بر آن تاکید دارند و سیرهی پیامبر(ص) آن را هموار ساخته است و مسلمانان بهویژه شخص رسول خدا(ص) آن را در روابطشان با پیروان دیگر ادیان به کار میبردهاند.
او اشاره میکند اکنون که جهان امروز از خشونت و بیزاری و غرور و ستیزههای نظامی پر شده است، رواداری برگزیده همگان است تا انسان را از چنگال مرگ برهاند و از خونریزیهای بیشتر و خشونت و تندروی در هرکجا جلوگیری کند.
همچنین در این متن سؤالهایی را مطرح میکند از جمله معنای لغوی و اصطلاحی تسامح چیست؟ از یک فرد یا سازمان یا دولت روادار چه انتظاری میرود؟ ابزارهای رواداری کدامند؟ فلسفهها و روشهای تربیتی، فرهنگی، تبلیغی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اداری و جز اینها را از منابع غیراسلامی و این مردمان را به چه چیزی جز بیرون از جوامع اسلامی وارد کردند. این مردمان را به چه چیزی جز برگشتگان و مرتدان از دین اسلام بنامیم؟
از نظر غرباوی اینها پرسشهاییاند که برای داشتن درک درستی از رواداری باید پاسخ روشنی به آنها داد تا معانی درهم آمیخته نشوند و رواداری به تن در دادن، یا خاری، یا منت، یا واگذاشتن یا آشتی با ستم وظلم و استبداد معنا نشود. شکی نیست که گسستن از چنین بنایی و بازتشکیل آن براساس ارزش رواداری، یعنی ساخت یک جامعه روادار، کاری بس مهم، طاقتفرسا و سخت خواهد بود و به گفتگوهای فرهنگی و فکری نیازمند است. تا در نتیجه، فضایی بهوجود آید که در آن مردم، آمادگی کنار گذاشتن ارزشهای سلبی گذشته و پذیرش ارزشهای اجتماعی نو را پیدا کنند. ارتباط در مدل رواداری، افقی و نه عمودی است. در این شیوه، دیدگاههای مختلف به مشورت مینشینند و نظر خود را برای یکدیگر آشکارا بیان میکنند.
وی به برخی از اساسیترین تندرویهای دینی میپردازد و آنها را چنین برمیشمرد؛
۱) روایت گروه نجاتیافته
۲) منشور جنبشهای اسلامی
۳) فتواهای تکفیر و اغواکننده
وی تصریح میکند که خطر تندروی در زودباوری، کمخردی، پریشانفکری، ناتوانی در فهم دین و چنگ زدن به ظاهر قرآن است. چنین روش سختگیرانهای، اسلام و مسلمانان را به سختی انداخته و توان و کاراییشان را گرفته است. گویا اسلام با تروریست و تروریست با اسلام برابر شده است. خشونتهای غیرانسانی و ترورهایی است که سبب شده تا جایگاه مسلمانان در میان امتهای عالم از بین برود. در نگاه آنان جامعه در انحراف و نادانی غوطهور است و در مسیر گمراهی و گناه و فساد و پستی و نابودی افتاده است. جنبشهای اسلامی با افراد جامعه، رفتاری براساس شایستگیهای علمی و احترام به دیدگاهها و آزادی رأی، ندارند. زیرا این امور را معیاری برای ارزیابی ارزشها به شمار نمیآورند، بلکه در نزد آنان، معیار ارزیابی، فقط اندازهی ایمان شخص و پایبندیاش به شریعت اسلامی است.
او به اندیشه سید قطب در این زمینه میپردازد و میگوید: با این حالت، تو، صورت زشتی از انسان مبلغ دین و هدفی که در پی آن هستی، به نمایش گذاشتهای، البته ممکن است استثناهایی وجود داشته باشد؛ اما جنبشهایی براساس اندیشه سیدقطب پدید آمده، بدون تردید، افراد جامعه را گمراه میشمارند و به باور سیدقطب با جامعه جاهلانه باید آنچنان که گفتیم، رفتار شود.
یکی از اختلاف نظرهای ایشان در موضوع نسخ است و در اینباره آورده است: روشهای غیرعلمی، نسخ را در بسیاری از آیات قرآنی گسترانیدهاند، آیاتی که انسان را به دوستی و دلسوزی و رفتار نیک با دیگران کرده، منسوخ شدهاند و از قرآن جز آیاتی که به کشتن کفار و مشترکان امر کرده، چیزی باقی نمانده است. در چهل سوره نسخ و در بیستوپنج سوره ناسخ و منسوخ وارد شده و در چهلوسه سوره نسخی وارد نشده است؛ و در جای دیگری به ۵۷ آیه از مصحف شریف اشاره میکند که گویا این آیات را نسخ فراموش کرده است.
آیات جنگ در ظرف زمانی ویژهای نازل شده است. آیات جنگ، قید و شرطهایی دارد که فعلیت احکام جهاد، به آن قید و شرطها وابسته است. اما افراطگرایان با انجام گسترده عملیاتهای خشونتآمیز که مستند به چنین فهمی و تفسیری از آیات قران است، حضور پررنگ خود را به نمایش میگذارند. برخی از نویسندگان درستکار پیشین، روش افراطگرایانه نسخ آیات را نپذیرفته و آن را نقد کردهاند. برای نمونه، ابوعلی محمدبناحمدبنالجنید (م.۳۸۱ق) کتابی با نام (الفسخ علی من اجازالنسخ) نوشته است.
غرباوی نسخ را بهطور مطلق رد نمیکند و چنین دلیل میآورد که احکامی مانند آیۀ نجوا (مجادله۱۲و۱۳) نسخ شدهاند؛ امّا دلیلی قطعی برای ثابت کردن این اندازه از نسخ نداریم، موضوعی که همچنان برخی از فقیهان بر آن پافشاری میکنند و آن را پشتوانهای اساسی در درک آیات روشن قرآن میدانند و بر این اساس به کشتن هر مخالف دینی و عقیدتی فتوا میدهند و پیروان خود را بر دشمنی با مخالفان مذهبی و ستاندن حقوق دینیشان و جلوگیری از عمل به شعائر مذهبیشان برمیانگیزند.
او مفهوم جامعه جاهلی را ازجمله مفاهیمی به شمار میآورد که باید نقد شود؛ و سیدقطب را در نوشتههایش بنیانگذار این مفهوم دانسته است. به باور وی، تمام جهان امروز در جاهلیت غوطهورند.
وی اهمیت رواداری و مدارا را یکی از ویژگیهای رحمت ربانی دانسته که قرآن شریف، ۵۵۰ بار آن را به کاربرده است.
آقای دکتر محلاتی، قرآنپژوه و استاد گروه الهیات صلح دانشگاه ابرلین ایالت اوهایوی آمریکا، در مقدمه خود بر این اثر، چنین آورده است: مثلاً غرباوی ارتداد را بنابر قاعده آیه «لا اِکْراهَ فِی الدّین (بقره ۲۵۶)» از هر مجازات دنیوی بری میداند. یعنی تحمیلِ عقیده، واجدِ هیچ نوع ارزشِ دینی نیست. در کتاب حاضر- که به نسبت موضوع مهم رواداری و مهارت خشونت، کتاب کمحجمی است، نویسنده با تیزبینی به جنبههای مهمی از هستیشناسی، تاریخشناسی، جامعهشناسی، معنیشناسی، نمادشناسی، فلسفۀ سیاسی، روانشناسی، دینشناسی و مردمشناسی رواداری یا خشونت، توجه کرده است.
سؤال از غرباوی، این است که آیا مهرودوستی و تولّی و مدارا در جهان بینی اسلامی مستلزم درک و مصداقِ خصومتودشمنی است؟
کتاب غرباوی، از حیثِ مراجعه به آیات و احادیث مربوطه، از غنای قابل توجّهی برخوردار است. درعین حال، هنوز جای توسعهی کمّی و کیفی در جلدهای دیگری دارد. منابعِ حدیثی میتواند ما را در نظریهپردازی اسلامی پیرامون ِ تسامح و رواداری، کمکِ شایانی بنماید.
انتشارات نگاه معاصر سلسله کتابهای «ساحت صلح» با تکیه بر فرهنگ مهرپایه ایرانی و شیعی و رویکردی علمی، روشمند و تطبیقی، صلح شناسی را به طور جدی وارد جرگه نشر کرده است و کتاب ۱۶۹ صفحهای «مدارا و ریشههای نامدارایی» ماجد الغرباوی با ترجمه عالمانه مرتضی رحیمینژاد را در سال ۱۳۹۹، عرضه نمود.