به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر هزاران نفر از کارگران سراسر کشور به مناسبت هفته «کار و کارگر» با استناد به آیه 45 سوره «واقعه» به مفهوم «مترفین» اشاره کرده و میفرمایند: «خیلی از این تبعیضها، خیلی از این کارهای تجمّلاتی، خیلی از این ثروتهای مضر ــ که آثار فسادش را انسان در جامعه میبیند و کسانی مصداق «مُترَفین» در جامعه هستند که در قرآن ذکر شدهاند ــ خیلی از اینها ناشی از همین است که ارتباط درآمد و سود و بهره با کار قطع شده؛ کار نیست، [امّا] درآمد هست؛ این نمیشود؛ درآمد باید ناشی از کار باشد.»
در این آیه خداوند چه میفرماید و «مترفین» چه کسانی با چه ویژگیهایی هستند؟
متن آیه: «إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ»
ترجمه آیه: «اينان بودند كه پيش از اين نازپروردگان بودند.»
مترفین در لغت تجاوزکاران ثروتمند معنا شده و مترف كسى است كه در اثر قدرت و نعمت، تجاوزكار باشد و به عبارت دیگر به علت برخورداری از نعمتهای زیاد گرفتار طغیان و غفلت شود.
این گروه از جمله گروههایی هستند که در قرآن موارد مؤاخذه قرار گرفتهاند. زیرا اتراف از نظر اقتصادی عامل رکود، از نظر اجتماعی عامل فساد و از نظر سیاسی باعث تفرقه میشود.
قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانیها فرو رفتهاند و به جای شکرگزاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کردهاند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار میدهد که به سبب ثروت بیحساب، خود را برتر از انبیاء میپنداشتند.
قرآن کریم «تکاثر»، زیادهطلبی و فزونخواهی دنیوی را ویژگی افراد مترف معرفی میکند. آنان تنها به درآمد بیشتر، کنز و اندوختن زیادتر فکر میکنند و در این راه، حدود و مرزبندیهای انسانی و الهی را نادیده میگیرند. مصداق مترفین، غالباً پادشاهان، جباران، ثروتمندان مستکبر و خودخواه است؛ آنهایی که با قیام انبیاء به دوران خودکامگیشان پایان داده میشد و منافع نامشروعشان به خطر میافتاد و مستضعفان از چنگال آنها رهایی مییافتند و به همین دلیل با انواع حیلهها و بهانهها، به تخدیر و تحمیق مردم میپرداختند و امروزه نیز بیشترین فساد دنیا از همین «مترفین» سرچشمه میگیرد.
اما قرآن کریم چه ویژگیهایی را برای مترفین برشمرده است؟ با رجوع به آیات قرآن در خصوص مترفین میتوان به این شاخصها پی برد که عبارتند از:
ـ انکار توحید و معاد
ـ تقلید کورکورانه از گذشتگان
ـ ملاک قرار دادن ثروت
ـ ظلم و جرم
ـ فسق و خروج از حد و حقوق حقه
در حقیقت مترف، با تکاثر، مال را فراهم میآورد و از آن در راه خدا انفاق نمیکند، بلکه تنها آنها را ذخیره میسازد و به همین دلیل قرآن به مترفین وعده عذاب داده است؛ «و الّذین یکنزون الذّهب و الفضّة و لا ینفقونها فی سبیل اللّه فبشّرهم بعذاب الیم. یوم یحمی علیها فی نار جهنّم فتکوی بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم هذا ما کنزتم لانفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون؛ و کسانی را که زر و سیم میاندوزند و در راه خدا انفاقش نمیکنند، به عذابی دردآور بشارت ده.»
درآمد حاصل از این راهها، نامشروع است و ثروت بیحساب و «بادآوردهای» را نصیب عاملان آنها میگرداند. راه چاره این «معضل»، در قرآن کریم مشخص شده است. با توجه به اینکه مصالح جامعه اسلامی، بر مصلحت و نفع فردی مقدم است، اگر مالکیت خصوصی ثروتمندان مترف، با مصالح جامعه تضاد و تزاحم داشته باشد، باید حق جامعه مقدم گردد. زیرا قرآن مال را مایه قوام و حیات جامعه میداند.
در نهایت میتوان گفت آنچه در به وجود آمدن اتراف و طبقه مترف در جامعه نقش دارد، ظلم و اجحاف انسانها و طاغوتهای اقتصادی و سیاسی، در حق افراد ضعیف جامعه است و امروز این وظیفه و مأموریت نظام اسلامی است که خطر دنیاگرایی و رفاهزدگی را درمان و از به وجود آمدن طبقه اشرافی انحصارطلب جلوگیری کند.
سالها پیش نیز رهبر معظم انقلاب در خصوص شکلگیری چنین طبقهای هشدار داده و فرمودند: «کسانی هستند که تلاش میکنند و حقیقتا در صدد این هستند که طبقه ممتاز جدیدی در نظام جمهوری اسلامی به وجود بیاورند و به خاطر انتسابها و زرنگیها و مشرف بودن بر مراکز ثروت از طرق نامشروعی به اموال عمومی دست بیندازند و یک طبقه جدید، طبقه ممتاز و مرفّهان بیدرد، درست کنند. نظام اسلامی با مرفهان بیدرد و معارض و مخل، آن طور برخورد سختی کرد، حالا از درون شکم نظام اسلامی، یک طبقه مرفه بیدرد جدید طلوع بکند، مرگ این شدنی است؟» (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی، 25 تیر 1376)
بی شک برای جلوگیری از بروز چنین طبقهای، همزمان باید دو گام اساسی برداشته شود؛ نخست، اجرای عدالت اجتماعی و اقتصادی و دیگری مهار و کنترل مترفان از دستاندازی به ثروتهای عمومی است. بنابراین، با کسانی که از راه مکیدن خون محرومان ارتزاق میکنند، باید بدون هیچگونه سازش و مسامحهای مقابله کرد. براین مبنا رهبر معظم انقلاب، در هشدار دیگری فرمودند: «اینجانب جمعآوری ثروت و استفاده از پول و امکانات عمومی و یا به ظاهر شخصی را، یکی از بلاهای اصلی و اساسی کشور در حال حاضر میدانم که باید با آن مقابله کرد.عدهای بنا دارند بیرحمانه و وحشیانه با زیر پا گذاشتن قوانین برای به دست آوردن ثروتهای زیاد تلاش کنند.» (بیانات در دیدار مسئولان قضایی، 7 تیر 1376)
لذا این وظیفه دولت اسلامی است که با برنامهریزی اصولی، عدالت اجتماعی را برقرار سازد و زمینههای فقر و دو قطبی شدن جامعه را از میان بردارد و به این وسیله مترفان را مهار کند تا جامعه اسلامی نسبت به کارآمدی و اثرگذاری حکمرانی دینی عصر حاضر اطمینان یافته و نسبت به آینده امیدوار شود.
انتهای پیام