کد خبر: 4140506
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۸
سیدمحمود نجاتی تبیین کرد؛

ترسیم الگوی مطلوب اوقات فراغت با بازخوانی روزآمد سبک زندگی دینی

یک جامعه‌شناس حوزه دین در تشریح الگوی مطلوب اوقات فراغت گفت: باید بتوان با بازخوانی مدرن و روزآمد از «آموزه‌‌های سبک زندگی دینی» و  با «بازاندیشی» یعنی متناسب‌سازی این آموزه‌ها با «مقتضیات جامعه‌شناختی اوقات فراغت مدرن» این تلفیق را انجام داد و به الگوی واحدی رسید.

فراغت به معنای فارغ شدن است و فارغ شدن معنای رهایی می‌دهد. «اوقات فراغت» زمان آسودگی و رهایی از کار و تحصیل است که برای هر فرد به وقت مقتضی رخ می‌دهد. در تصور رایج «اوقات فراغت» تداعی‌کننده ماه‌های تابستان یا روزهای نوروز است. کاویدن زمان‌های رهایی نوجوانان و جوانان جستار مورد مطالعه ماست.

به همین منظور به سراغ سیدمحمود نجاتی حسینی، پژوهشگر مطالعات علم و دین و مدیرگروه دین انجمن انسان‌شناسی ایران، رفتیم تا درباره «اوقات فراغت» گفت‌وگو کنیم. نجاتی در بخش نخست این گفت‌وگو گفت: شاخص‌های ایجابی اوقات فراغت در نگرش دینی مدنظر حکومت فقهی را باید در چند مؤلفه کلیدی مندرج در اسناد بالادستی ملاحظه کرد‌؛ یعنی در پیوند دادن اوقات فراغت به تقویت هویت دینی و توسعه سبک زندگی اسلامی و ترویج دین‌داری برای رسیدن به حیات طیبه. در ادامه مشروح قسمت دوم این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ایکنا - با توجه به تحولات اجتماعی و نوآوری‌های فناورانه، شاخصه‌های روزآمد اوقات فراغت در سبک زندگی اسلامی چیست؟

زندگی جمعی تحت تأثیر چند پدیده جامعه‌شناختی مهم قرار گرفته است؛ یکی جهانی شدن همه چیز از ایده‌ها تا رویه‌ها و زندگی‌ها، از جمله جهانی شدن الگوهای گذران اوقات فراغت که فراملی محلی بومی شده است؛ دیگری جهانی محلی شدن یعنی بومی و محلی شدن الگوهای جهانی با توجه به مقتضیات ملی مذهبی قومی نژادی که دامن اوقات فراغت را هم گرفته است، به طوری که می‌توان شاهد ایرانی شدن برخی الگوهای جهانی و غربی و آمریکایی و اروپایی گذران اوقات فراغت بود. به این معنا که سبک زندگی الگوهای اوقات فراغت در حوزه گردشگری، فیلم، موسیقی، پیک‌نیک، سفر، خوراک، موزه و طبیعت‌گردی، اینترنت گردی، رفتن به مراکز خرید و... همگی شکل ایرانی به خود گرفته‌اند، اما خاستگاه اکثر این فعالیت‌ها آمریکا و اروپاست.

سوم، رسانه‌ای شدن است که به معنای پوشش و پخش همه فعالیت‌های مرتبط با تولید، مصرف، توزیع، تبلیغ، ترویج فرهنگی کالاها و خدمات اجتماعی روزمره از طریق رسانه در سطحی گسترده است که با سرعت فراوان و همه‌گیری بالا انجام می‌شود. از این نظر بخش اعظم گذران اوقات فراغت در فضای رسانه، اینترنت و یا با استفاده از آنها انجام می‌شود‌. بر مبنای مطالعات فرهنگی و رسانه، رسانه‌ای شدن به معنای سه امر مهم دیگر بر اوقات فراغت مؤثر واقع شده است؛ «هویت‌بخشی و سبک‌بخشی و معنادهی به زندگی» به سبب رسانه‌ای شدن است. رسانه‌ها هویت را تعیین می‌کنند؛ سبک زندگی می‌سازند و برخی امور را مهم و برخی دیگر را غیرمهم جلوه می‌دهند. در گذران اوقات فراغت نیز این رسانه‌ها بیشترین سهم و تأثیر را در سبک‌سازی گذران اوقات فراغت و مهم کردن برخی جلوه‌های آن دارند. چهارم، عرفی شدن و دنیوی شدن است که در اینجا به معنای اهمیت دادن به زندگی روزمره مادی‌گرای سرمایه‌دارانه شده و پولی شده و نادیده گرفتن یا کم‌رنگ شدن امور معنوی دینی و عقیدتی در زندگی روزمره مردم اعم از مردم عادی یا فرهیخته است.

هرچند هر سه عامل قبلی گفته شده یعنی جهانی شدن و جهانی محلی شدن و رسانه‌ای شدن بر سبک زندگی اسلامی و به تبع آن ‌اوقات فراغت دینی‌ و گذران دینی اوقات فراغت تأثیراتی شگرف و غیرمنتظره و غیرقابل پیش‌بینی و حتی غیرقابل کنترل داشته است و خواهد داشت، با این وصف سهم و نقش عامل چهارم یعنی عرفی و دنیوی شدن سبک زندگی گسترده‌‌تر و پررنگ‌تر است.

در مجموع اگر برای نهادها و کارگزاران سیاست‌پژوهی و سیاست‌گذاری سبک زندگی اسلامی و الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت و اوقات فراغت، یک فرصت اجتماعی فرهنگی برای مناسب‌سازی و متناسب‌سازی سبک زندگی دینی با مقتضیات زیست مدرن ایرانیان تلقی و اقدام شود، آنگاه می‌توان شاهد توسعه سبک جهانی-محلی و بومی‌شده و دینی اوقات فراغت بود، اما در غیر این صورت آنها می‌توانند نقش عوامل تهدیدکننده سبک زندگی بومی محلی دینی را نسبتاً داشته باشند.

به این منظور شاخص‌سازی‌های بومی مدرن‌شده مقتضی امر جهانی محلی از سبک زندگی و اوقات فراغت لازم است که توضیح و تشریح ماهیت این شاخص‌ها و طراحی الگوی راهبردی و تدوین آن وظیفه نهادهای سیاست‌پژوهی و سیاست‌گذاری سبک زندگی اسلامی و الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت و اوقات فراغت از سوی صداوسیما و شورای عالی انقلاب فرهنگی و مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تا شورای فرهنگ عمومی، وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی و مدیریت حوزه‌های علمیه و امثالهم است.

ایکنا - ویژگی‌های الگوی سنتی اوقات فراغت در سبک زندگی ایرانیان به ویژه نسبت به الگوهای فعلی چگونه بود و به موازات تغییر در سبک زندگی و تحولات فناورانه الگوی اوقات فراغت در ایران چه تحولاتی داشته است؟

تحولات ناشی از مدرنیته و نیز جهانی شدن و رسانه‌ای شدن و عرفی شدن کل سبک زندگی سنتی و شبه سنتی، جهان اسلام و ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است برای نمونه سبک زندگی رایج در این جوامع دینی سنتی از شکل اجتماعی ساده و مکانیکی و چهره به چهره و غیررسمی و عاطفی و «گمینشافتی» و روابط گرم روستایی عشایری آن به سمت یک شکل پیچیده، مدرن شده، رسمی و عقلانی شده با روابط خشک، رسمی، سرد و شهری شده به صورت «گزلشافتی» تغییر مسیر داده است. لذا الگوهای روابط اجتماعی و معاشرت اجتماعی و به تبع آن گذران اوقات فراغت هم تغییر یافته است.

مثلاً در جهان سنتی و پیش از کار صنعتی‌، کار سنتی و فراغت سنتی متوازی هم و مرتبط با هم بودند و اعضای اجتماع سنتی فراغت بال و شادی خاطر بیشتری داشتند حتی در عرصه کار چه برسد به عرصه فراغت که کلاً اجتماعی سنتی بود. بیشترین بخش اوقات فراغت به تعامل با خانواده و گروه خویشاوندی و شبکه اقوام و دوستان و آشنایان محلی بومی به اصطلاح قرآنی و مذهبی آن عمل صله رحم و ارتباطات اجتماعی گرم درون گروهی و درون حوزه خصوصی معطوف بود اما با کار صنعتی‌، فراغت نیز صنعتی شد. کار پولی و بازاری و سرمایه دارانه شده، توازن کار و فراغت را به هم زد و ماهیت اوقات فراغت را عوض کرد به طوری که از منظر  مطالعات جامعه‌شناسی‌های ترکیبی صنعتی-کار - شغل -حرفه - فراغت می‌توانم گفت که بیشترین بخش زندگی روزانه فرد اجتماعی شده مدرن به ویژه در ایران کنونی با این وضعیت اقتصادی چالشی بحرانی، کار لازم 44 ساعت در هفته به علاوه کار اضافی گسترش شیفت کار برای درآمد بیشتر و کار تکمیلی (شغل دوم و سوم برای تأمین حداقل معیشت و کمینه زندگی) است. این یعنی سهم زمان اوقات فراغت 8 ساعت به کار تخصیص داده شده است. زمان فراغت اگر نگوییم حذف شده باید بگوییم کم‌رنگ و نحیف شده است.

البته تغییر دیگری هم که در شکل اجتماعی اوقات فراغت در ایران شاهد آن هستیم نشان می‌دهد که یک تداخل در فراغت و کار به صورت عجیب رخ داده است به این صورت که به خاطر پایین بودن ساعت کار مفید در سازمان‌ها، نهادهای دولتی و حکومتی، بخش‌های خصوصی و عمومی و نیز پایین بودن نرخ وجدان کار می‌توان شاهد الگوی کار–فراغت یا فراغت در زمان کار بود. همان گونه که  پدیده فراغت برای کار وجود دارد یعنی افراد در زمان فراغت نیز کار می‌کنند و در زمان کار نیز برای تفریح خاطر به جای کار فراغت پیدا می‌کنند.

جالب است وفق مشاهدات تجربی عمدتاً در ادارات زمان رسمی اداری ناهار- نماز (یک تا یک ونیم ساعت) هم به فراغت از کار و هم به فراغت از عبادت تخصیص می‌یابد اما در بخش مشاغل بازاری و آزاد هم هر چند تا اندازه‌ای تداوم زمان کار و زدن از زمان فراغت دیده می‌شود اما در این سپهر اجتماعی فرهنگی گذران اوقات فراغت بیشتری در مقایسه با مشاغل رسمی و دولتی و حکومت دیده می‌شود. در بخش آموزشی یعنی مدرسه و دانشگاه و ایضاً حوزه‌های علمیه نیز می‌توان الگوی فراغت از کار در زمان کار را ملاحظه کرد. هر چند سختی‌های معیشت موجب شده تا برخی از دانشجویان و طلاب نیز زمان کار را بر زمان‌های فراغت و درس و حتی زمان عبادت ترجیح دهند‌.   

در مجموع به لحاظ جامعه‌شناختی همچنان برتری‌، سرتری و پرتری زمان کار بر زمان فراغت و حتی زمان عبادت وجود دارد؛ چون جامعه پولی شده و مادی زده و سرمایه‌داری زده ایرانی اسلامی ما دستخوش زندگی برای کار و کار برای درآمد و درآمد برای زنده ماندن شده است لذا زمان فراغت و عبادت از سوی زمان کار بلعیده شده است.

با این وصف اما همچنان امکان پویایی(یعنی انعطاف‌پذیری و تحول پذیری و تکامل یافتگی) و پایایی (یعنی ثبات و پابرجایی و تداوم) و سازایی (یعنی تأثیرگذاری و کاربردی بودن) الگوها و سبک‌های سنتی و بومی محلی مشروط به وجود شرایطی خاص ممکن و میسر است. این شرایط مناسب برای توازن اجتماعی کار-عبادت –فراغت باید به وجود بیاید و مسئول قانونی آن هم در درجه اول حکومت و دولت و سپس بخش عمومی و خصوصی‌اند. البته پرواضح است که مانند هر عرصه دیگر از حیات جامعه مشارکت فعال و جدی و خود خواسته و تمایل و اراده و اعتقاد خود مردم نیز برای تکوین این شرایط ضروری و لازم و حیاتی است.  

ایکنا - وضعیت اوقات فراغت جوانان چگونه است؟ آنان اوقات فراغتشان را چگونه سپری می‌کنند؟

بهترین سند کارشناسی برای کسب اطلاع از وضعیت اوقات فراغت جوانان پیمایش‌های ملی مرتبط با اوقات فراغت و پژوهش‌های تجربی مرتبط موجود است. همچنین برای تکمیل این اطلاعات رجوع به مطالعات تحلیل ثانویه اوقات فراغت و نیز مطالعات فرا تحلیل اوقات فراغت سودمند است و نیز گزارش‌های عملکردی دستگاه‌های ذی‌ربط متولی اوقات فراغت. خوشبختانه حجم قابل توجهی از این نوع اسناد کارشناسی و نوشتارهای پژوهشی و گزارش‌های رسمی همان طور که بنده نیز در بین عرایضم تا اینجا به آنها استناد و اشاره کردم به صورت اینترنتی در دسترس مخاطبان و علاقه‌مندان و سیاست پژوهان اوقات فراغت است. بنابراین حتی توصیف حداقلی و اشاره‌وار به این حجم از داده‌های آمار اجتماعی فرهنگی مرتبط با وضعیت و سنجش اوقات فراغت در ایران کنونی از حوصله این گفت‌وگو خارج است اما علاقه‌مندان می‌توانند در متن اصلی گزارش به این آمارهای اجتماعی فرهنگی اوقات فراغت در ایران که مفصل‌اند و بر مبنای سن و جنس و سواد و درآمد، شغل، محل زندگی و چند متغیر مبنایی دیگر تفکیک شده‌اند دسترسی داشته باشند.

جهت روشن شدن برخی وجوه وضعیت موجود اوقات فراغت و گذران و نحوه آن بنده مایلم با استناد به گزارش ملی پیمایش ملی اوقات فراغت-موج سوم – جوانان سال 1400 که با یک نمونه کشوری و 31 استانی حدود 15 هزار نفری و با جمعیت نمونه شش هزار و 338 نفری از جوانان بین 18 تا 35 سال به عنوان پاسخ‌گو و آزمودنی توسط پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نظارت و مدیریت علمی پژوهشی تعدادی از اصحاب علوم اجتماعی کشور انجام شده است چند داده جامعه‌شناختی مهم در حوزه اوقات فراغت را مختصراً بیان کنم.

پیشتر لازم می‌دانم اشاره کنم که معمولاً عرف پژوهشی استاندارد در پیمایش‌های جهانی و ملی و منطقه‌ای و چند فرهنگی اوقات فراغت این است که عمدتاً به دنبال شناخت دو متغیر اجتماعی فرهنگی مهم‌اند : «فرد چه مقدار زمان به فراغت تخصیص داده است و این زمان را چگونه صرف کرده و در چه فعالیتی بیشتر وقت خود را گذرانده است در این پیمایش ملی جوانان مورد استناد ما این متغیرها نیز برجسته شده‌اند.

تجمیع و ترکیب خلاصه شده آمارهای مفصل این پیمایش ملی نشان می‌دهد که در سال 1398 یعنی زمان اجرای این پیمایش در روزهای عادی و کاری هفته جوانان پاسخگو بین 1 تا 7 ساعت زمان به  اوقات فراغت اختصاص داده‌اند اما این  به این معنا نیست که همه این جوانان این زمان را تخصیص داده باشند. درصدهای تخصیص به خوبی این را نشان می‌دهد 12 درصد جوانان فقط یک ساعت اوقات فراغت داشته‌اند،20  درصد جوانان دو ساعت فراغت، 18 درصد جوانان سه ساعت فراغت، 15 درصد جوانان چهار ساعت فراغت، 12 درصد جوانان پنج ساعت فراغت و نهایتاً اینکه 11 درصد جوانان هم 7 ساعت فراغت داشته‌اند. روی هم 50 درصد جوانان پاسخگو بین 1 تا 3 ساعت اوقات فراغت داشته‌اند و 50 درصد دیگر هم بین 4 تا 7 ساعت اوقات فراغت داشته‌اند.

اما در روزهای تعطیلی هفتگی و تعطیلات مناسبتی رسمی نیز ساعات اوقات فراغت این جوانان از یک ساعت تا 10 ساعت بیان  شده است. وفق جداول آماری مفصل این پیمایش ملی اوقات فراغت، 24 درصد جوانان بین  1 تا 3 ساعت اوقات فراغت داشته‌اند، 34 درصد جوانان بین 4 تا 6 ساعت اوقات فراغت‌، 26 درصد بین 6 تا 8 ساعت اوقات فراغت‌ و نهایتاً نیز 13 درصد هم بین 9 تا 10 ساعت اوقات فراغت داشته‌اند.   

از لحاظ نحوه گذران اوقات فراغت هم آمارها بیانگر این است که جوانان پاسخگو همه وقت خود را به مطالعه کتاب و مجله و روزنامه، خرید، تماشای فیلم و ماهواره و تلویزیون، رفتن به تئاتر و سینما و پارک و باشگاه‌، شنیدن موسیقی و رفتن به کنسرت، حضور در ورزشگاه و مراکز ورزشی، بازی‌های کامپیوتری، کاربری اینترنت و موبایل و حضور در شبکه‌های اجتماعی و نهایتاً نیز شرکت در مراسم خانوادگی و مراسم و مناسبت‌های مذهبی ملی تخصیص داده‌اند.

اما در این آمارهای اجتماعی فرهنگی ملی یک نکته جامعه‌شناختی و قابل تحلیل، تفسیر و مطالعه که در خود گزارش پیمایش نیز برجسته شده این است که حدود 85 درصد جوانان گفته‌اند که اوقات فراغتشان را به شرکت در مراسم  مذهبی‌ و ‌همایش‌های علمی و محافل علمی ‌اختصاص نداده‌اند. این معنا منطقاً باید سبب‌یابی، علت‌یابی و دلیل‌یابی شود که چرا و چگونه دو سپهر مهم جامعه یعنی «علم‌ورزی و دین‌ورزی» مورد ترغیب نسل جوان ایران اسلامی دست‌کم در اوقات فراغتشان نیست.

این آمار دست‌کم نشان می‌دهد که کسب اطلاعات برای زندگی، تجربه جدید، بازی، سرگرمی، موفقیت، لذت، پیشرفت، شادی، نشاط، شادابی، خوش باشی و شادباشی مهم‌ترین پیشران‌های اوقات فراغت جوانان است؛ درحالی که تخصیص زمان فراغت به فعالیت‌های مذهبی و علمی چندان موردعلاقه جوانان در الگو و سبک اوقات فراغتشان نیست. این یافته‌ها را مطالعات فرهنگی زندگی روزمره و مطالعات فرهنگ مردم پسند نیز تائید می‌کند. برای نمونه در «گزارش سیمای جهانی اوقات فراغت سال1387 منتشره توسط سازمان ملی جوانان» که آمارهای پیمایش اوقات فراغت همه قاره‌ها موجود است می‌توان به رگه‌هایی از این نوع سبک اوقات فراغت جوانان در سطح آفریقا، آسیا، آمریکا، اقیانوسیه و اروپا پی ‌برد.

با این حال بسط هرگونه تحلیل تئوریک دقیق و قوی و موسع در خصوص مقایسه سبک و الگوهای جهانی چند فرهنگی و بینا فرهنگی اوقات فراغت جوانان مستلزم استناد به مطالعات اخیر به ویژه نوسان سنج‌های جهانی اوقات فراغت و اطلس جهانی اوقات فراغت است.خصوصاً برای نهادهای سیاست پژوهی و سیاست‌گذاری سبک زندگی ایرانی اسلامی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و مانند آن مطالعه این داده‌ها جهت فهم چیستی و چرایی چگونگی بی‌علاقگی یا بی‌توجهی جوانان به علم و دین در اوقات فراغتشان و نپرداختن به امور مهم مذهبی و علمی توصیه می‌شود.        

ایکنا - اقدامات نهادهای متولی اوقات فراغت در کشور چگونه بوده است؟

قاعدتاً وفق روال سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای توسعه و مدیریت فرهنگی کشور دو نوع اقدام صورت می‌گیرد که این امر در مورد اوقات فراغت نیز صادق است. اقدام توسعه‌ای که از جنس برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت است و اقدام مدیریتی که انجام فعالیت‌های مورد هدف برای تحقق عملی برنامه‌های اوقات فراغت است. از این منظر هم سند توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی کشور و قانون برنامه ششم توسعه سال‌های 1396 تا 1400 زمان دولت 11 و 12 ملاک بررسی می‌تواند باشد و هم سند برنامه هفتم توسعه سال‌های 1401 تا 1405 در دولت 13 که هنوز ظاهراً رسمیت نیافته است و فقط پیش‌نویس مقدماتی آن در دسترس است و هم گزارش عملکرد اجرای قانون و برنامه ششم توسعه که دستگاه‌های اجرایی متولی اوقات فراغت باید ارائه دهند.

در کنار اینها اسناد پشتیبان برای برنامه‌ریزی اوقات فراغت نیز می‌تواند ملاک وارسی برای شناخت نگاه توسعه‌ای و مدیریت فرهنگی کشور به اوقات فراغت باشد مانند سند چشم انداز و سند سیاست‌های کلان برنامه هفتم توسعه ابلاغیه رهبری به دولت مصوب شهریور 1401 و نیز سیاست‌های مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره گذران اوقات فراغت مانند سیاست‌های بهبود وضع گذران  اوقات فراغت مصوبه جلسه 503 شورا مورخ 1381 و مانند آن  مانند آیین‌نامه اجرایی سیاست‌های بهبود وضع‌گذران اوقات فراغت مصوبه شورای اجتماعی کشور.

همچنین می‌توان به داده‌های آماری ‌سامانه جامع اطلاعاتی پایگاه‌های اوقات فراغت کشور سازمان ملی جوانان و وزارت ورزش و جوانان نیز ارجاع داد که قرار بوده است حاوی تعداد شرکت کنندگان در برنامه‌های اوقات فراغت، برنامه‌های اجراشده دستگاه‌های متولی اعم از حکومتی، دولتی بخش عمومی و هزینه‌ها و سایر اقدامات باشد. این سایت در زمان این مصاحبه در دسترس نبود تا بتوان از عملکرد اجرایی دستگاه‌های ذی‌ربط در خصوص اوقات فراغت جوانان و مابقی گروه‌های اجتماعی مطلع شد. 

اما برای اطلاع از نگاه مدیریتی و توسعه‌ای دولت به گذران اوقات فراغت و اقدامات انجام شده تا‌کنون درباره اوقات فراغت، مروری مختصر بر مفاد مرتبط قانون برنامه ششم توسعه کشور سال‌های 1396 تا 1400 سودمند است. از این لحاظ این چند بند قانونی در قانون برنامه ششم توسعه مرتبط با اوقات فراغت‌اند: ماده 63 بند 4 که در آن به «تسهیل و توسعه سفرهای فرهنگی دانش‌آموزی به ویژه اردوهای مذهبی و راهیان نور» اشاره شده که نشان دهنده اهمیت سبک زندگی اسلامی در اوقات فراغت دانش‌آموزی برای قانون‌گذاران است. همچنین در بخش 16 این قانون ذیل عنوان «امور ایثارگران» و ماده 86 و بند «ب» تصریح شده که «آموزش و پرورش مکلف به ترویج فرهنگ و ایثار و شهادت و برگزاری اردوهای راهیان نور و یادواره‌های شهدای دانش‌آموزی ویژه معلمان و دانش آموزان» است.

در بخش «فرهنگ و هنر و ورزش» قانون برنامه ششم توسعه که منطقاً و قاعدتاً باید به تصریح درباره تسهیلات و وظایف نهادهای دولتی درباره گذران اوقات فراغت اظهار نظر کند در مواد 90 و 97 و 102 این بخش تنها به مواردی مانند لزوم بسیج منابع برای پیاده روی اربعین، زیارت عتبات و گردشگری مذهبی بسنده شده است.

در ابلاغیه رهبری با عنوان «سیاست‌های کلان برای تدوین پیش‌نویس برنامه هفتم توسعه 1401-1405» نیز در «فصل فرهنگی اجتماعی» این سند از «اعتلای فرهنگ سبک زندگی اسلامی ایرانی و توسعه صنعت گردشگری» نام برده شده است. در پیش‌نویس سند توسعه برنامه هفتم هم مبحثی  راجع به «اوقات فراغت» مشاهده نشد؛ اینها نمونه‌ای از مواردی است که می‌توان گفت بیان کننده جایگاه اوقات فراغت در نگاه حکومت و دولت و اقدامات انجام شده در این باره است. در حد اطلاعات رسمی ثبت شده موجود درباره اوقات فراغت به نظر می‌رسد بیش از این چیزی درباره گزارش عملکرد دستگاه‌های اجرایی نمی‌توان گفت.

ایکنا - الگوی مطلوب اوقات فراغت در کشور چیست و چگونه می‌‌تواند باشد؟

چون زمانه تاریخی الگوهای مطلوب به سرآمده و زمینه اجتماعی فرهنگی طرح آنها اکنون فراهم و میسر نیست لذا رویه منطقی و معقول؛ تأمل در سیاست‌های مناسب و متناسب در زمینه امور اجتماعی فرهنگی از جمله اوقات فراغت است. از این لحاظ همچنان که در پاسخ به پرسش‌های این گفت‌وگو دائم طرح بحث شد، مناسب آن است که سیاست پژوهی اوقات فراغت و به تبع آن سیاست‌گذاری در مدیریت و توسعه فرهنگی مرتبط با اوقات فراغت به سمت و سوی «تلفیق هوشمندانه، متناسب، متوازن، روزآمد، علمی و کارشناسی الگوهای مدرن و بومی، محلی، سنتی گذران اوقات فراغت» عزیمت کند. یعنی باید بتوان با بازخوانی مدرن و روزآمد از «آموزه‌‌های سبک زندگی دینی» و  با «بازاندیشی» یعنی متناسب‌سازی این آموزه‌ها با «مقتضیات جامعه‌شناختی اوقات فراغت مدرن» این تلفیق را انجام داد. این یعنی «پیوند مدرن شده میان امر دینی و امر واقع اجتماعی منطبق با امر بومی و محلی».  

حرف آخر اینکه روی هم باید از تک وجهی بودن و تک جنبه‌ای شدن سیاست‌های مرتبط باگذران اوقات فراغت دوری شود. به تجربه تاریخی ثبت شده است در افتادن هرگونه سیاست فرهنگی اجتماعی رفاهی با فرهنگ مردم پسند و مخالفت سیاست‌ها با واقعیت‌های اجتماعی زمانه و خواست‌ها و خواسته‌های مردم، جامعه و افکار عمومی، معمولاً  منجر به تحقق مورد نظر این سیاست‌ها نشده است. از تاریخ و تجربه زیسته بشری باید درس گرفت و آزموده‌های ناموفق را نیازمود.  

گفت‌وگو از فاطمه بختیاری

انتهای پیام
captcha