محاسبات روزگار در فتح خرمشهر درست نبود
کد خبر: 4143100
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۶
از خاطرات یک تخریب‌چی

محاسبات روزگار در فتح خرمشهر درست نبود

یک تخریب‌چی عملیات بیت‌المقدس با بیان اینکه محاسبات روزگار می‌گفت ایران شکست را می‌بپذیرد و کشور را تقدیم عراق می‌کند، گفت: قرار نبود عملیاتی در ۱۰ اردیبهشت انجام شود اما بر اثر شناسایی‌ها و نزدیک شدن دشمن به کارون، عملیات ۱۰ روز زودتر از موعد مقرر انجام شد.

داوود احمدپور

به مناسبت سالروز حماسه آزادسازی خرمشهر ایکنای قزوین، با «داوود احمدپور» هم صحبت شد. شخصیتی که از دوران دانش‌آموزی وارد مناطق جنگی شده و پس از آن در کسوت پاسداری به کشور خدمت کرده و در حال حاضر هم راوی سال‌های پرافتخار و پرخاطره دفاع مقدس است.

احمدپور خاطراتش را اینگونه آغاز کرد:

علی‌رغم ۱۷ سال سن، با هر زحمتی بود رضایت پدر و مادر را کسب کرده و با گذراندن دوره‌های آموزشی خود را به جبهه رساندم و تا پایان جنگ تحمیلی در عملیات‌های متعددی حضور داشتم. اگر چه عملیات بیت‌المقدس از دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ آغاز شد و ۳ خردادماه به پایان رسید اما منطق حکم می‌کند که این پیروزی را معطوف به اقدامات صورت گرفته در این ۲۴ روز ندانیم، بلکه به آموزش‌ها، شناسایی‌ها، مهندسی رزمی‌ها و تصمیم‌گیری‌های قبل از عملیات هم بپردازیم.

عملیات‌هایی که در صفحات تاریخ ثبت شد

این رزمنده سال‌های دفاع مقدس بیان کرد: در عملیات «الی بیت‌المقدس» و «بیت‌المقدس» با برنامه‌ریزی‌های انجام شده هر بار برای آزادسازی بخشی از جاده اهواز خرمشهر اقدام می‌کردیم. فراموش نکنیم که در عملیات‌های بزرگی همچون فتح‌المبین، والفجر هشت یا بیت‌المقدس خط به واسطه تعداد انگشت‌شمار افراد و به پشتوانه قدرت تدبیر و شجاعت شکسته شد و این عملیات‌های به یادماندنی را در صفحات تاریخ به ثبت رساند.

وی اظهار کرد: دشمن کاملاً در جریان بود که در این منطقه عملیات خواهد شد و با تمام امکانات خود زمین را مسلح کرده و یگان‌های پیاده و زرهی را مستقر کرده بود و ما در گرما و هوای شرجی این عملیات را انجام دادیم و بسیاری از رزمندگان حاضر در عملیات بیت‌المقدس همخوانی و عادت به این نوع آب و هوا و گرمای شدید نداشتند و نوع زندگی در این شرایط را نمی‌شناختند. بخش بزرگی از رزمندگان تجهیزات نداشتند، گردان سلمان سلاح هم نداشت و عده‌ای قمقمه آب نداشتند و آب با گالن‌های ۲۰ لیتری جابه‌جا می‌شد.

این تخریب‌چی عملیات بیت‌المقدس گفت: قرار نبود عملیاتی در ۱۰ اردیبهشت انجام شود اما بر اثر شناسایی‌ها و نزدیک شدن دشمن به کارون، عملیات ۱۰ روز جلوتر از موعد مقرر انجام شد و در نتیجه هنوز بخشی از آمادگی‌ها برای انجام عملیات ایجاد نشده بود. با تمام این اوصاف به خدا قسم در این عملیات خدا پیروز شد و الا با این تعداد نیرو، این میزان آمادگی و این حد از امکانات و تجهیزات، سپاه اسلام به هیچ‌وجه یارای ایستادگی در برابر دشمن و عقب راندن او را نداشت.

امدادهای غیبی در عملیات بیت‌المقدس

وی ادامه داد: معروف است که امام به صورت شخصی عملیات بیت‌المقدس را فرماندهی کرده‌اند و این از جنبه معنوی و امید داشتن به امدادهای غیبی و موهبت‌های الهی بود. هر جا یأس و ناامیدی در بین رزمندگان رخنه می‌کرد؛ کلام امام (ره) جان دوباره به نیروها بخشیده و انگیزه ادامه دادن مسیر را به وجود می‌آورد و ما الان هم بدون امام هویتی نداریم.

احمدپور ادامه داد: از جاده ۱۰۰ کیلومتری اهواز خرمشهر تنها ۲۰ کیلومتر در دست ما بود و ۸۰ درصد هنوز در تصرف ارتش بعثی قرار داشت و هر هفته عملیات کرده و بخشی را آزاد می‌کردیم. در حالی‌که یک هفته مقاومت، بی‌خوابی، گرسنگی، گرما، عرق سوز شدن و خشک شدن و چسبیدن لباس‌ها به بدن را تحمل کرده بودیم راهی مرحله جدیدی از عملیات می‌شدیم.

وی گفت: چون بچه‌ها خسته و ناتوان شده بودند تعداد صد نفر به گردان مسلم همدان ملحق شدیم، من و محمد زنگنه و مسعود پورهمایون سه رفیق بودیم که در طول جنگ از هم جدا نیفتادیم. از خاکریز که عبور کردیم شبی را گذراندیم که مملو از سکوت و وزیدن باد خنک بود و فرماندهان دائم دعوت به سکوت می‌کردند که طوری قدم بردارید صدای برخورد سلاح و کلاه برای دشمن جلب توجه نکند و در مقیاس کوچک بازار مسگرها راه افتاده بود.

این راوی دفاع مقدس اظهار کرد: اتفاق عجیبی رخ داد، قرار بود ۱۴ کیلومتر پیاده روی کرده تا به منطقه درگیری برسیم، برخی در خواب راه می‌رفتند، در ستون ایستادیم تا گردان بعدی برسد، برخی ایستاده می‌خوابیدند و ستون مثل دومینو بر زمین می‌افتاد. در این حین باران گرفت، زمین گِل چسبناکی شد که با کفش و پوتین نمی‌شد از آن عبور کرد، همه رزمندگان پا برهنه شدند و به خدا معترض شدیم که در این وضعیت چند شب بیداری، بی‌آبی، عرق‌سوز شدن چرا باران؟

وی ادامه داد: صبح متوجه شدیم که حکمت باران چی بوده؛ عراقی‌ها به خاطر باران تانک‌ها را رها کرده و با خیال اینکه ایرانی‌ها در باران عملیات نمی‌کنند در سنگرها یا زیر تانک‌ها مشغول استراحت بودند که ناگهان با حمله رزمندگان اسلام شگفت زده شدند و این ما بودیم که انتخاب می‌کردیم کدام تانک را بزنیم و با هر انفجار عده‌ای از سنگرها بیرون پریده و پا به فرار می‌گذاشتند.

این راوی دفاع مقدس افزود: تعداد کمی هم در چاله تانک پنهان شدیم و در لبه خاکریز ایستاده و با یک آرپی‌جی و ۹ موشک شروع به حمله به مواضع دشمن کردیم و متوجه شدیم ۶ موشک آرپی‌جی هم در چاله پیدا شده و نوبتی شروع به زدن کردیم. صبح فردا از شدت موشک‌هایی که شلیک کرده بودیم گوش درد داشتیم.

 عده و تجهیزات ما زیاد نبود

وی ادامه داد: به محمد گفتم من دیشب ۹ تا موشک شلیک کردم، محمد گفت منم ۹ تا زدم، مسعود هم گفت من هم ۹ تا موشک شلیک کردم. بعد با حساب سر انگشتی دیدیم که ۱۵ موشک داشتیم اما ۲۷ تا شلیک کرده بودیم و این جز امداد الهی نبود. عده و تجهیزات ما زیاد نبود اما خدا ترسی از ما در دل دشمن انداخته بود که تانک و تجهیزات را رها کرده و فرار می‌کردند.

احمدپور تصریح کرد: قبل از عملیات بیت‌المقدس کارشناسان بزرگ نظامی جهان که در خدمت عراق بودند، خط عراق را بررسی کرده و وضعیت ما را رصد کرده بودند و تحلیلشان این بود که ایران ۲۰ سال دیگر هم نمی‌تواند خرمشهر را پس بگیرد. زمین و آسمان و نیروهای عراقی به شدت مجهز بودند و در مقابل ما از تجهیزات ابتدایی و قمقمه آب در مضیقه بودیم و خشاب اضافه هم نداشتیم و فشنگ‌ها را در ججیب‌هایمان می‌ریختیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: دودو تا چهارتای روزگار می‌گفت ایران شکست را بپذیرد و کشور را تقدیم عراق کند اما خدا گفت من با شما هستم، پیش بیایید. ما همواره یک لبخند امام جماران را لازم داشتیم و انتظار همین لبخند امام سبب شد خرمشهر آغاز شود و پس از این بود که ماشین بزرگ به جبهه رسید، بار بزرگ هندوانه لب خط بود و تانکرها یکی پس از دیگری خاکشیر یخ می‌آوردند و تا اعلام کردند خرمشهر آزاد شد مردم شیرینی و شربت را صلواتی کردند و این شادی را خدا به مردم هدیه داد.

انتهای پیام
captcha