سیدجلال ساداتیان، کاردار اسبق ایران در انگلیس و دیپلمات باسابقه کشورمان، در گفتوگو با ایکنا، درباره تحولات در روابط ایران و عربستان به ویژه با سفر وزیر امور خارجه این کشور به تهران گفت: عربستان زمان محمد بن سلمان با عربستان قبل از او تفاوت خاصی پیدا کرده که کاملا بارز است. قبل از محمد بن سلمان نظام سیاسی عربستان بسیار تابع ایدئولوژی وهابی و تحت تأثیر علمای مذهبی و بنیادگرا بود و به دنبال آن بود اقتدار و هژمونی منطقهای را از این طریق به دست بیاورد و لذا رقابت منطقهای شدیدی با ایران در لبنان، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان و یمن داشت، اما تغییرات جدید از زمان انتخاب محمد بن سلمان به نایب ولیعهد پادشاه آغاز شد که ابتدا ولیعهد را حذف و خودش را جایگزین کرد و در ادامه به دلیل بیماری پدرش قدرت او را به دست گرفت و واقعیت این است که پادشاه اصلی عربستان در حال حاضر محمد بن سلمان است.
وی افزود: پس از رفتن ترامپ و آمدن بایدن، عربستان و شخص بن سلمان با فشارها و انتقادات حقوق بشری فزاینده دولت دموکرات آمریکا بر روی مسئله جمال خاشقجی مواجه شد. در این وضعیت بن سلمان تلاش کرد مخالفان و رقبای داخلی خود را در خاندان سعودی کنار زده و با روشهای مختلف حذف کند و در کنار آن، علمای وهابی صاحب قدرت را به اشکال مختلف از اعتبار ساقط و قدرت آنها را گرفت و تغییرات جدی را در ساختارهای اجتماعی عربستان به ویژه در حوزه مسائل زنان و جوانان از جمله اجازه رانندگی به زنان و افزایش آزادیهای اجتماعی ایجاد کرد و سرمایهگذاریهای کلانی را در حوزههای صنعت، گردشگری، انرژی و کشاورزی را آغاز کرد که همه اینها حکایت از حرکت پرشتاب عربستان به سوی مدرن شدن و گذار از وضعیت سنتی دارد.
ساداتیان اظهار کرد: در حوزه سیاست خارجی نیز عربستان در دوره بن سلمان به دنبال ایجاد توازن و تعادل بین قدرتها است. به عبارتی عربستان ضمن اینکه تحت فشار آمریکا در ابعاد مختلف است در مسئله گاز به روسیه نزدیک شده و روابط اقتصادی و تبادلات انرژی خود را با چین به شدت گسترش داده و با دعوت از شی جی پنگ به ریاض قراردادهای بسیار کلانی در حوزه انرژی منعقد کرد و چین هم اعلام کرد به دنبال افزایش سطح مبادلات با عربستان است.
این دیپلمات باسابقه کشورمان بیان کرد: پس از این تحولات بود که زمینه برای میانجیگری چین برای ایجاد توافق میان ایران و عربستان فراهم شد و به نوعی چین این هشدار را داد که چون به دنبال سرمایهگذاری در منطقه و به ویژه در هر دو کشور است، این امر مستلزم آن است که تحولی در سیاستهای منطقهای و روابط میان دو کشور اتفاق بیفتد که این تحولات شرایط جدیدی را ایجاد کرد که به احیای روابط دو کشور و گشایش سفارت ایران در عربستان و اخیرا هم به سفر وزیر خارجه عربستان به تهران و بازگشایی سفارت عربستان در ایران منتهی شد.
ساداتیان در خصوص نوع روابط ایران و عربستان در دوره جدید و کاهش رقابتهای منطقهای بین دو کشور گفت: تحول در روابط دو کشور به معنای این نیست که طرفین دیگر با هم رقابتی ندارند، اما به نظر میرسد عربستان تأکیدات پیشین خود را بر روی رقابتهای ایدئولوژیک و ارضی کنار گذاشته و تمرکز خود را بر کسب برتری اقتصادی معطوف کرده و این برتری اقتصادی را هم نه فقط با فروش نفت بلکه با تنوعبخشی به انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی دنبال میکند تا بتواند به این برتری منطقهای دست پیدا کند.
وی یادآور شد: ایران هم اگر متوجه این امر شده باشد نباید از صرف احیای روابط با عربستان خوشحال باشد بلکه باید از این موقعیت برای جلب فرصتهای بیشتر برای سرمایهگذاری خارجی، ارتقای موقعیت اقتصادی کشور و افزایش رضایت مردم استفاده کند و در این صورت ایران هم میتواند رقابت پایاپایی با عربستان داشته و موقعیت بالای منطقهای خود را حفظ کند در غیر این صورت در میانمدت ممکن است ایران از عربستان عقب بیفتد.
ساداتیان درباره ابراز تمایل سایر کشورهای عربی به بهبود روابط با ایران و امکان دستیابی به یک ثبات و امنیت پایدار منطقهای پس از سالهای طولانی گفت: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نظام حاکم بر دنیا از نگاه برخی نظریهپردازان آمریکایی تکقطبی شد و حتی پایان تاریخ و حاکمیت کامل لیبرال دموکراسی را اعلام کردند، اما در عمل آنچه محقق شد یک نظام تک ـ چند قطبی بود که به تعبیر بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالملل این دوره گذار است که مشخصه آن پیشرفت بسیار سریع در حوزه فناوری و ارتباطات است و لذا شاهد فعال شدن بازیگران غیر دولتی بینالمللی، اعم از اقتصادی و رسانهای، بودیم در حالی که قبل از این دوره گذار، دولتها بازیگر اصلی نظام بینالملل بودند.
این کارشناس مسائل بینالمللی افزود: به عبارتی دیگر صرفا نمیتوان از حاکمیت دو قطب در دنیا سخن گفت و قطببندیهای جدید تابع منافع مقطعی در قالب همکاریهای منطقهای و چندجانبه و سازمانهای منطقهای در حال شکلگیری است و این نوع سازمانها تأثیرات زیادی دارند و این در کنار تأثیرات بالای شرکتهای اقتصادی بینالمللی است. در نتیجه این دوره گذار، نظام بینالملل سیالتر شده و دولتمردان عربی این تغییرات را فهمیدهاند و میخواهند توازن قدرت بهتری با ظهور قدرتهای جدید مانند چین و روسیه برقرار کنند و صرفا وابسته یا متمایل به آمریکا نباشند تا وضعیت شکننده و سیال فعلی را تثبیت کنند. از این جهت تغییرات جدی در منطقه در حال رخ دادن است هر چند برخی نیروها و بازیگران میخواهند روند و سرعت این تغییرات را کند یا مختل کنند، اما قطعا این روند قابل توقف نیست.
ساداتیان درباره اقدامات جمهوری اسلامی ایران برای استفاده از فرصتها در این وضعیت جدید منطقهای گفت: جمهوری اسلامی ایران اگر این شرایط جدید را به درستی تحلیل نکند ضرر میکند اما به نظر میرسد مقامات کشور این وضعیت جدید را متوجه شدهاند که نشانههای آن همین گفتوگوها با عربستان، مصر و امارات است. همچنین تلاشها و مذاکرات غیر مستقیم در خصوص برجام، ولو اینکه به امتیازات کمتری نسبت به برجام 2015 منجر شود، نشانه درک درست جمهوری اسلامی از تحولات جدید جهانی و منطقهای است.
این دیپلمات باسابقه کشورمان در پایان اظهار کرد: مجموعه این تلاشها را اگر کنار هم بگذاریم بیانگر آن است که یک تغییر رویکرد و نگاه با حرکات سریع در سطح حاکمیت رخ داده و میتوان انتظار داشت به دستاوردهایی دست پیدا کنیم. در این وضعیت در کنار اقدامات مخرب رژیم صهیونیستی از بیرون، نباید اجازه داد جریان تندروی داخلی این روند مثبت تازه آغازشده را مختل کند و به واسطه هماهنگی کامل قوا و نیروهای داخلی و در راستای تأمین منافع ملی باید از مزایای این وضعیت جدید حداکثر بهره را برد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام