وضعیت نامناسب اشتغال در رشتههای علوم انسانی و مخصوصاً رشتههای قرآنی و الهیاتی، از جمله مسائلی است که ذهن علاقهمندان به این حوزه را درگیر کرده است. عدهای وضعیت نسبتاً مناسب بازار کار در رشتههای فنی و مهندسی را از دلایل علاقه دانشآموزان برای انتخاب این رشتهها میدانند و برخی معتقدند که در شناساندن رشتههای علوم انسانی و اهمیت آن در جامعه کوتاهی شده است؛ این در حالی است که برخی نیز اعتقاد دارند در صورت تخصص کافی در هر رشتهای، بازار کار آن نیز وجود خواهد داشت.
خبرنگار ایکنا برای بررسی بیشتر وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان علوم انسانی با حسین ایمانی جاجرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به گفتوگو نشست.
وی با بیان اینکه کسانیکه در مقاطع مختلف دانشگاهی در رشتههای علوم انسانی درس میخوانند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، گفت: بخشی از آنها لزوما دنبال اشتغال نیستند بلکه علاقه شخصی به فهم برخی مسائل دارند و مثلاً فلسفه، جامعهشناسی یا تاریخ میخوانند تا فرهیختگی خود را بیشتر کنند. دسته دوم هم کسانی هستند که باید برای مشاغل تخصصی که در حوزه علوم انسانی وجود دارد تربیت شوند اما مسئله این است که همه دانشجویان رشتههای علوم انسانی قابلیت تربیت شدن به عنوان کارشناسی که در سیستمهای اداری کار کنند را ندارند.
وی ادامه داد: برای مثال در سازمانهای اداری، نیازی به کارشناس فلسفه نیست بلکه به کارشناسی اجتماعی، فرهنگی و امثالهم نیاز است لذا در درجه اول باید مشخص کنیم که کدامیک از رشتههای علوم انسانی قابلیت تربیت بوروکرات را دارند یعنی افرادی که کار کارشناسی در نظامهای اداری را انجام دهند. البته پستهای دانشگاه برای این افراد وجود دارد اما معمولاً محدود است و نمیتوانیم تعداد اعضای هیئت علمی را از حد خاصی بیشتر کنیم.
ایمانی بیان کرد: درباره اینکه کدامیک از این رشتهها قابلیت تعریف به عنوان مشاغل اداری، پژوهشی، ارزیابی، داوری، مشاورهای و امثالهم را دارند باید گفت بسیاری از رشتههای علوم انسانی پتانسیل بالایی برای اشتغال دارند اما چند مانع در این زمینه وجود دارد. به نظر میرسد در فرهنگ عمومی و سازمانی خودمان به خوبی با ظرفیتهای علوم انسانی آشنا نیستیم مثلاً با وجود اینکه تصادفات زیادی در جادههای کشور وجود دارد و برنامههای مسکن ما مشکلزا شده است اما ظرفیت علوم انسانی و علوم اجتماعی در وزارت راه و شهرسازی برای به کارگیری کارشناسان اجتماعی و فرهنگی تقریباً صفر است. در وزارت نیرو هم همینطور است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: بنابراین مشکل ما این است که توسعه در این مملکت فقط به شکل فنی و مهندسی دیده شده و ابعاد فرهنگی و اجتماعی موضوعات نادیده گرفته شده است و تا این مشکل حل نشود ظرفیت اشتغال فارغالتحصیلان علوم انسانی در وزارتخانهها و سازمانهایی که میتوانند شغل ایجاد کنند و منابع مالی هم برای تأمین آن دارند پائین خواهد بود. به نظرم این مسئلهای است که نیازمند بازنگری جدی است. نکته دیگر اینکه در خدماتی که این وزارتخانهها یا نهادهای مختلف از شرکتهای خصوصی، مشاورهای و فنی و مهندسی میخواهند، معمولاً خدمات اجتماعی و فرهنگی را مشاهده نمیکنیم و این هم باعث میشود ظرفیت اشتغال فارغالتحصیلان علوم انسانی کاهش پیدا کند در حالی که اگر سفارش کاری به پیمانکاران داده میشود باید بخش خیلی مهمی از آن مربوط به مسائل اجتماعی و فرهنگی باشد و در قالب پیوستهای فرهنگی دنبال شود.
وی تصریح کرد: نکته دیگر محدودیت فعالیت سازمانهای محلی و تشکلهای مردمنهاد است چون به شکل بدبینانه به آنها نگاه میشود در حالی که بسیاری از فارغالتحصیلان علوم انسانی میتوانند در تشکلهای محلی فعالیت داشته باشند. نکته دیگر اینکه علوم انسانی یا علوم اجتماعی، کمتر به مسائل حرفهای حوزه خودشان ورود پیدا کردهاند؛ برای مثال نهادهایی همانند انجمن مهندسان، کانون پزشکان، سازمان نظام پزشکی و امثالهم در کشور وجود دارند که ابعاد حرفهای دانشآموختگان و منافع و حقوق آنها را به صورت جدی دنبال میکنند اما چنین تشکلهای حرفهای را کمتر در حوزه علوم انسانی و اجتماعی مشاهده میکنیم و حتی قویترین آنها که انجمن جامعهشناسی ایران باشد کمتر به مسائل حرفهای ورود پیدا کرده است.
ایمانی جاجرمی درباره دلایل کمتوجهی به پژوهش و پژوهشگران در ایران گفت: به نظرم ما ظرفیتهای پژوهش را نادیده گرفتهایم چون عمدتاً وارد کننده کالا و خدمات و اندیشه هستیم و ظرفیتهای لازم را فعال نکردهایم که بتوانیم در این حوزهها پویا باشیم و چون همه چیز از جمله سیاستها، وارداتی هستند در نتیجه بخش پژوهش هم مظلوم واقع شده و برای مثال پستهای هیئت علمی پژوهشی تقریباً حذف شده است در حالیکه بخش زیادی از فعالیتهای دانشگاهی مربوط به امور پژوهشی است و نباید توجه ما در دانشگاه صرفاً به امور آموزشی باشد. مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی نزدیک به شصت هیئت علمی پژوهشی داشت اما اکنون یک عضو هم ندارد. در بقیه مؤسسات پژوهشی هم شاهد چنین وضعیتی هستیم که عمدتاً به خاطر محدودیت منابع مالی است در حالیکه هم ظرفیت افزایش اشتغال داشتند و هم میتوانستند با انجام پژوهشهای دقیق به سیاستگذاری و ارزیابی و انجام کارهای مشاورهای کمک کنند اما متأسفانه در این حوزه هم برخورد مناسبی نداشتیم.
وی با اشاره به موانع فعالیتهای بینالمللی پژوهشگران ادامه داد: معتقدم محیط و شرایطی که پژوهشگر در آن فعالیت میکند را هم باید در نظر بگیریم. ما تحریم شدهایم و امکان ورود ایرانیها به کشورهای دیگر به راحتی امکانپذیر نیست و به سختی ویزا میدهند. چنین مواردی روی فعالیتهای بینالمللی و پژوهشی تأثیر میگذارد. بسیاری از تحقیقات علمی به صورت مشترک در عرصه بینالملل انجام میشود اما الان چه میزان شرایط برای چنین کاری فراهم است؟ به نظرم چنین وضعیتی یکی از موانع فعالیت پژوهشی در سطح بالا و دارای استانداردهای جهانی است اما اگر این موانع نباشد چنین استعداد و توانی در بسیاری از پژوهشگران ایرانی وجود دارد که در سطوح بالای بینالمللی کار کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: همچنین علوم انسانی نیازمند بودجه و منابع مالی است. نباید فکر کنیم که اینها علوم ارزانی هستند بلکه برای پیشرفت آنها باید بهترین منابع و دستمزد و ساختمانهای مناسب را در نظر بگیریم در غیر اینصورت نمیتوانیم به راحتی ابن سینا، فارابی و ابوریحان بیرونی تولید کنیم در حالی که اگر زندگینامه آنها را بخوانیم به این نتیجه میرسیم که حکام وقت، پول زیادی برای آنها خرج میکردند؛ بنابراین باید توجه داشته باشیم که نگاه به علوم انسانی را تغییر داده و باید بدانیم در این حوزه هم نیازمند سرمایهگذاری هستیم و سرمایهگذاری در این عرصه هم ارزان نیست.
وی درباره راهکارهای بهبود وضعیت رشتههای علوم انسانی افزایش اشتغال در این عرصه بیان کرد: اتفاقاً بخش زیادی از علم مربوط به علوم انسانی است و فعالیتهای فنی و مهندسی و پزشکی که به آنها نیاز زیادی هم داریم بیشتر تکنیک و مهارت هستند اما اساساً کلمه عالِم، عمدتاً به کسانی اطلاق میشود که در حوزه علوم انسانی کار میکنند و موضوع فعالیت آنها انسان و جامعه است اما متأسفانه جامعه احترام چندانی برای عالمان علوم انسانی قائل نیست و بخشی از آن هم به خاطر نگاهی است که به رشتههای مهندسی و پزشکی به عنوان مشاغل پردرآمد و مورد احترام وجود دارد و این امر باعث شده که علوم انسانی برای دانشآموزان در انتخاب رشته در اولویت نباشد چون وقتی درآمد و وضعیت زندگی یک دانشآموخته علوم انسانی را با کسی که وارد رشتههای مهندسی و پزشکی شده است مقایسه میکنند به سمت رشتههای غیر از علوم انسانی میروند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پایان گفت: باید چنین نگاهی نسبت به علوم انسانی را در جامعه، از نظر فرهنگی تغییر دهیم و برای همگان توضیح دهیم چون فقط مردم چنین نگاهی ندارند بلکه بسیاری از تصمیمگیرندگان هم توجهی به علوم انسانی ندارند. نکته دیگر این است که همانگونه که بیان شد باید در این عرصه خرج کرد در غیر اینصورت علوم انسانی دچار انزوا و درخودرفتگی میشود و این وضعیت برای هر حوزه علمی کشنده است.
انتهای پیام