کد خبر: 4153854
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۹
گفت‌وگوی ایکنا با محمد جعفری قنواتی/ 2

حضرت علی(ع) نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان است + فیلم

محمد جعفری قنواتی، پژوهشگر نامی حوزه ادبیات و فرهنگ عامه ایران معتقد است؛ عموم مردم ایران‌زمین، حضرت علی(ع) را نماد برکت‌بخشی و همچنین نماد مشکل‌گشایی در فرهنگ ایرانی به شمار می‌آورند، در واقع علی(ع) در سرزمین ما، نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان است.

حضرت علی(ع) نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان استعید سعید غدیر خم بیهیچ مقدمه و حرفی گزاف، علاوه بر آنکه در فرهنگ شیعه عید بزرگ امامت و ولایت به شمار میرود، فصل مهمی از بازتاب فرهنگ «علیدوستی» و تجلی و تبلور مثلث «مهر»؛ «عشق» و «ارادت» مسلمانان در هزاره تاریخ تمدن اسلامی در ایرانزمین است.

در این‌ میان نکتهای که اهمیت آن را بیش از پیش میکند این است که برخلاف نظر عدهای، که شکوه فرهنگ اسلامی در تمدن ایران را فصلی جدا و تمیزدهنده با فرهنگ ایران باستان میدانند، بسیاری از اهل تدقیق بر این باورند که اگر امروز از پذیرش دین هدایتگر و مبین اسلام با آغوش باز در سرزمین ایران میگذرد، زمینه این پذیرش برای مردمان ایران به عنوان گهواره تمدن جهان، که بیتردید از اولین مردمان موحد در این جهان اثیری بودند، فصل مهمی از درخشش و شکوه فرهنگ اسلامی است.

بر همین اساس شکوه، تجلی و درخشش فرهنگ ایرانی - اسلامی و پرواز این فرهنگ تمدنساز با دو بال «ایران باستان» و «ایران اسلامی» محقق نمیشد. دیگر آنکه عید سعید غدیر خم انگیزه مطلوبی است برای پرداخت به وجوه مختلف جایگاه امیرالمؤمنین علی(ع) و عشق مردم ایران به حضرتش و بهتر آنکه این انگیزه خوشایند را به روزی محدود نکنیم؛ با این مقدمه ایکنا در پرونده ویژه غدیر به گفت‌وگو با بزرگان اندیشه و دین،‌ علم و فرهنگ و ادب پرداخته است و مجال خوشی نیز برای گفت‌وگو با استاد محمد جعفری قنواتی، نویسنده، ادیب، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه ادبیات عامه پدید آمد.

جعفری قنواتی که نامی آشنا و بلند در یاد اهالی فرهنگ است در این گفت‌وگو درباره ساحت و ماهیت بازتاب طلوع خورشید «علیدوستی» بر گنبد نیلی فرهنگ و هنر ایران در قالب همسایگی با ترنم زبان شیرین زیباییشناسانه هنر  سخنانی گفته است شنیدنی و خواندنی. بخش نخست این سخنان طی روزهای گذشته با عنوان «علی‌دوستی جزء جدایی‌ناپذیر فرهنگ ایرانیان است» تقدیم مخاطبان گرامی شد. در این مجال بخش دوم و پایانی گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم:

ایکنا _ آقای دکتر برای آغاز فصل دوم گفت‌وگو، بر نگرش و رویکرد حرفه‌ای شما به عنوان پژوهشگری متخصص در حوزه ادبیات فولکلور متمرکز شویم. تجلی «علی‌دوستی» در قالب مثلث «مهر»، «عشق» و «ارادت» به امیرالمؤمنین علی(ع) در تاروپود وجوه زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی تک‌تک ایرانیان جاری و ساری است. در نگاه کلان ارادت ایرانیان شیعه و مسلمان به ائمه اطهار(ع) نیاز به بازشناسی و بازتعریف ندارد؛ اما با قدرت می‌توان گفت خلوص، سادگی، ایمان به معنای مطلق و وابستگی عاطفی بی‌تکلف ایران و ایرانی به مولای متقیان در رفتار فردی و جمعی ایران‌زمین نمونه‌گون و نادر است. دلیل این وسعت و گستره بی‌نظیر اثرگذاری و ساحت‌های بروز و ظهور آن در بافت زیست فردی و اجتماعی مردم ایران را در چه مؤلفه‌هایی می‌بینید؟

پاسخ ساده اما بسیار عمیق است. حضرت امیر(ع) از نظر مردم در همه مکان‌های ایران وجود دارد. چرا که ایشان همان شخصیت آرمانی است که الگوی مطلقِ میل و اراده ایرانیان معطوف به رسیدن به او و به تعبیری تلاش برای «او شدن» برای همگان است.

گفت‌وگو را مصداقی پیش ببریم. در ایران زیارتگاه‌های فراوانی از «قدمگاه»، یا «جای پا»، یا «جای پنجه» یا جای سُم «دُل‌دُل» - نام اسب حضرت امیر(ع) - که منسوب به حضرت علی(ع) است وجود دارد. این قدمگاه‌ها از نظر مردم بسیار بسیار محترم و مقدس هستند. تا آن حد که علاوه بر بار معنوی و مذهبی به زیارت آن می‌روند. معمولاً کنار این قدمگاه‌ها جوی آبی، و دو یا سه درخت کهنسال نیز وجود دارد.

یا بیش از 360 چشمه به نام حضرت علی(ع) در سراسر ایران وجود دارد. «چشمه‌ علی» در همین تهران؛ در کاشان، دامغان، دماوند و... فصل بارز دیگری از تجلی همان میل به «او شدن» و بازتاب ارادت و مهر بی‌تکلف ایران و ایرانی به مولای متقیان به شمار می‌رود.

ایکنا _ از منظر تاریخی، این چشمه‌ها به چه زمانی بازمی‌گردد؟ آیا ارتباطی میان این نامگذاری با جایگاه والا و مقدس آب در فرهنگ و تمدن ایرانی به سبب اهمیت آن در تاریخ ایران به عنوان کشوری نیمه‌خشک وجود دارد؟

قدمت این چشمه‌ها بسیار بسیار زیاد است. تاریخ آنها به قبل‌ از اسلام بازمی‌گردد. با وجود آنکه سندی در این مورد ثبت نشده و وجود ندارد اما این احتمال هست که قبل ‌از پذیرش دین اسلام نام آن چشمه‌ها از اسامی زرتشتی برگرفته شده باشد. چشمه و آب همواره در ایران بسیار بسیار محترم، گرامی و ارزشمند به شمار می‌رفت. چرا که ایران کشوری کم آب است. در ایران متوسط بارندگی 240 میلی‌متر و در جهان متوسط بارندگی 750 تا 800 میلی‌متر است. یعنی میزان بارش در ایران، یک‌سوم متوسط جهانی است. از سوی دیگر باید توجه داشت متوسط 240 میلی‌متر بارندگی در ایران بیشتر معطوف به مناطق شمال و جنوب کشورمان است وگرنه در مناطق مرکزی و کویری ایران، 50 میلی‌متر هم باران نمی‌بارد. حال در چنین کشوری چشمه چقدر می‌تواند ارزشمند باشد؟ به همین علت است که به نام افراد مقدس نسبت داده و نامگذاری می‌شوند.

فارغ از نگاه معنوی، آئینی و مذهبی و از منظر اجتماعی و فرهنگ‌عامه نیز، آب آنقدر ارجمند، گران‌مایه و مقدس به شمار می‌رود که در نقاطی مانند یزد یا کاشان؛ آب را به عنوان مهریه خانم‌ها ‌قرار می‌دهند. به ‌جای زمین که بگویند یک هکتار زمین می‌گفتند این میزان آب...

حضرت علی(ع) نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان است

در ایران کشاورزی به این صورت بود که پنج عامل در کشاورزی مؤثر بود؛ «نیروی کار»، «بذر»، «زمین»، «حیوانات (گاو)» و «آب»؛ یعنی محصول بر پنج تقسیم می‌شد. دقت کنید به این پنج مولفه، یعنی زارع که قرار است به ازای هرکدام از اینها که از خود می‌گذارد یا ملاک به او می‌دهد باید سهم ببرد؛ آب و میزان مصرف آن نیز در سهم زارع نقشی همپای زمین و بذر بازی می‌کند! چرا؟ چون در فلات ایران بسیار گرانبها و ارزشمند و حیاتی است. درحالی‌که در اروپا این‌گونه نیست!
سر بند امير و گوشه پل/ قدمگاه علي و سم دُل‌دُل/ عرق از چهره پاک محمد(ص)/ چکيده بر زمين حاصل شده گل.

ایکنا _ از همین ترنم زیبایی که بدرقه کلامتان کردید وام می‌گیرم. سهم بالایی که فرهنگ‌عامه مردمان ایران‌زمین از تولد تا مرگ، از لالایی‌ها گرفته تا آواهای کار که تمام آنها علاوه بر زیست اجتماعی، دارای کُنش آئینی نیز هستند. باز هم نکته جالب آن است که در کنار همنشینی نام ائمه اطهار(ع) در تمامی مناسک آئینی این کُنش‌های اجتماعی باز هم بیشتر تجلی و تبلور را در تکرار و تکرار و تکرار نام حضرت امیر(ع) می‌بینیم. درباره چنین توزیع گسترده‌ای از یک نام و یک جهان معنا (مولای متقیان) رویکرد خود را تبیین بفرمایید.

در فرهنگ‌عامه ایرانیان به‌وضوح شاهدیم که انسان زمانی که متولد می‌شود به نوعی اسم مبارک حضرت امیر(ع) در گوش او خوانده می‌شود تا زمانی که او را در مراسم تدفین «تلقین» می‌کنند نامی که مدام بر مدار تکرار است نام علی است.
یا در لالایی‌ها: لالا لالا علی شیر خدا لشکر کشیده/ به‌دور قلعه خیبر رسید/ علی رنگ گل و گوهر گرفته/ نگین از دست پیغمبر گرفته. این همان نگین انگشتری است که در روایت و افسانه‌ای که پیش‌ازاین اشاره کردم که در هنگام معراج حضرت رسول(ص)،  حضرت علی(ع) که در قامت شیری جلوی او را می‌گیرد، تنها زمانی از مقابل رسول مکرم اسلام کنار می‌رود که حضرت محمد(ص) نگین انگشتری خود را نشان می‌دهد و اثبات می‌کند که رسول‌الله است.

یا در روش تربیتی خانواده‌ها، زمانی که بچه در حال تجربه‌های نخستین برای راه رفتن است و می‌خواهد بلند شود؛ پدر و مادر به او می‌گوید «علی علی علی علی علی...» اجازه می‌خواهم به این مسئله هم اشاره کنم؛ فکر می‌کنم تنها شخصیتی که بسیار راحت اسم او را در فرهنگ ایرانی صدا می‌زنند حضرت علی(ع) باشد. به‌ قول همان ضرب‌المثل معروف: هیچ آداب و ترتیبی مجوی/ هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو. این‌که می‌گویی: «علی علی علی علی...»، «یا علی مدد»، «علی یارت»، «برو، دست علی نگهدارت» و... بسیار راحت با حضرت امیر(ع) ارتباط برقرار می‌کنیم. این مؤلفه‌ای بسیار دارای اهمیت است. برخی مسائل آن‌قدر ساده است و چون به شکل مداوم با آن در ارتباط هستیم کمتر درباره آن‌ها تفکر و تعقل به کار می‌بندیم. گمان می‌کنیم که این مسئله عادی است.

باید تأکید کنم؛ این نگاه، بیان و روایت راحت نام حضرت علی(ع) خدای ‌نکرده بر این نمط استوار نیست که گوینده قصد بی‌احترامی دارد. درست برعکس، آنقدر خود را به حضرت امیر(ع) نزدیک می‌دانیم که نوعی دوستی و ارادت میان خود و او احساس می‌کنیم. احساسی  بدون هیچ غل و غشی و با سادگی و صراحت نام او را بر زبان می‌آوریم و به او تمسک می‌جوییم.

یا نکته‌ای که به دقت و درستی به آن اشاره کردید. در بهره بردن از نام حضرت امیر در «ترانه‌های کار» نیز حضور پررنگی را شاهد هستیم. «ترانه‌های کار» به ترانه‌ها و اشعاری گفته می‌شوند که موقع کار کردن توسط جمع و گروهی خوانده می‌شوند. این ترانه‌ها را در شرایطی که کاری به شکل دسته‌جمعی در حال انجام بود، برای رفع خستگی می‌خواندند. همچنین دیگر کارکرد مهم ترانه‌های کار نظم بخشیدن به کاری است که به شکل گروهی در حال انجام و به سرانجام رسیدن است. به عنوان مثال، وقتی قرار است که تور ماهیگیری را جاشوها بِکِشَند، این تور باید توسط همه و در یک زمان به شکلی واحد کشیده شود. نمی‌شد فردی بخشی از این تور را بکشد و دیگری لحظاتی بعد، بخشی دیگر از این تور را بالا بکشد.

در این شیوه خواندن یک نفر مثلاً قطعه «اگر ناتوانی بگو یا علی» را می‌خواند و مابقی اعضای گروه «یا علی» را همه با هم می‌گویند. اگر ناتوانی بگو یا علی/ اگر خسته‌جانی بگو یا علی/ چو بینی تنت را به دام بلا/ مترس از بلا؛ بگو یا علی. یا در نمونه دیگر: علی، علی یا علی/ شاه مردان، یا علی/ ای مرد میدان، یا علی.

در معماری (بنایی)؛ کشاورزی (نشاء کردن برنج)؛ هنگام جمع‌آوری خرمن و زمانی که می‌خواستند آن را توزیع کنند و همه و همه افعال دیگر ترانه‌هایی را می‌خواندند که اسم مبارک حضرت علی(ع) در آن وجود داشت. در حوزه ترانه‌های کار، هدف از خواندن ترانه‌ها با نام حضرت امیر؛ استواری محوریت آن کار بر مولفه «برکت‌افزایی» است. به همین سبب است که در ترانه‌های کار از لفظ، واژه، نام، رسم، زیست و سلوک حضرت امیر(ع) صحبت به میان می‌آید.

حضرت علی(ع) نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان است

حتی نام مبارک حضرت را در ترانه‌های عاشقانه هم می‌توان دید. در ترانه‌های عاشقانه نیز شاهدیم که عاشق به حضرت علی(ع) قسم می‌خورد که به عشقش پایدار باشد.
به قرآنی که آیه‌اش بی‌شماره/ به اون شاهی که تیغش ذوالفقاره/ سر از بالین عشقت برندارم/ که تا دین محمد برقراره.
تصور نمی‌کنم در هیچ فرهنگ و تمدن دیگری در جهان بتوان چنین ترانه‌هایی را پیدا کرد که به یکی از افراد مقدس مربوط باشد و ترانه‌ای را بتوانیم پیدا کنیم که به همین راحتی و بی‌تکلفی که ما از نام بزرگ و مقدسی چون حضرت علی(ع) در فرهنگ خود استفاده می‌کنیم، شاهد چنین برخورد فرهنگی دیگر کشورها از افراد مقدس در دین خود در سرایش ترانه‌ها باشند.
ایکنا _ جناب قنواتی در صورت امکان، به فصل ممیز و ممتاز تجلی نام مبارک حضرت امیر(ع) در ساحت ادبیات یعنی حوزه داستان، شعر و به‌ویژه منظومه‌های ادبی اشاره و تمرکزی داشته باشید؟

در ادبیات عامه که پیشتر به آن اشاره کردم. اما در حوزه شعر ادبی، ادبیات داستانی و به‌ویژه اشعار داستانی که از آنها به عنوان منظومه‌های داستانی یاد می‌شود؛ سرگذشت و زندگی حضرت علی(ع) را در قلب قصه‌های منظوم روایت می‌کند. این دست از آثار تاریخی نیستند، یعنی ترکیبی از تاریخ و افسانه است. از نظر تاریخی این آثار ارزش چندانی ندارند که بتوان به آنها استناد کرد. مثلاً اگر جایی در آنها گفته ‌شده باشد جنگ «خیبر» در فلان تاریخ برگزار شده، قابل استناد نیست. سراینده قصد ثبت و ضبط تاریخ را نداشته است. خواسته داستان بسراید چرا که داستان و تاریخ در صورت و معنا با هم تفاوت دارند. داستان هنر است. آنچنان ‌که سرودن شعر هنر است؛ اما تاریخ مسئله‌ای علیحده است.

قدیمی‌ترین منظومه‌ای که منسوب به حضرت علی(ع) است به قرن پنجم هجری قمری بازمی‌گردد. چیزی حدود چهل یا پنجاه سال بعد از سرودن شاهنامه سروده شده که نامش «علی‌نامه» است. بعدازآن ما منظومه‌ای نداریم تا قرن نهم هجری قمری که «خاوران‌نامه» را شاهد هستیم. این خاوران‌نامه در بطن روایت خود، داستان خواب‌های عجیب و غریبی در ارتباط با جنگ‌های حضرت امیر(ع) را بازگو می‌کند.

بعد از آن در دوره صفویه است که داستان‌های مختلف و متعددی درباره زندگی، جنگ‌ها و غزوات حضرت علی(ع) را شاهد هستیم. یک نمونه از این داستان‌ها که عنوانی عمومی دارد و از آن به‌ عنوان «حمله حیدری» یاد می‌شود.
چندین کتاب تحت عنوان «حمله حیدری» داریم. از این چند کتاب دو اثر میان عامه مردم بسیار مشهور است و تا همین اواخر نیز عموم مردم آنها را در شب‌نشینی‌ها و گعده‌های خود می‌خواندند. یکی «حمله حیدری» باذل خراسانی است و دیگری «حمله حیدری» راجی کرمانی است که با اختلاف قریب یک قرن از یکدیگر سروده شده است.

جالب است که راجی کرمانی زرتشتی بوده است. گویا به بیماری سختی دچار می‌شود و تبع آن بیماری فلج می‌شود. یک‌بار در عاشورا از خانواده‌اش می‌خواهد که او را برای دیدن عزاداری بیرون ببرند. ظاهراً راجی شفا پیدا می‌کند، همین معجزه سبب مسلمانی او را فراهم می‌آورد و همین بهانه‌ای برای سرایش «حمله حیدری» می‌شود.

هر دو منظومه «حمله حیدری» راجی و باذل، تا همین اواخر در شب‌نشینی‌ها و گعده‌های مردم، زمانی که زمستان‌ها دور هم جمع می‌شدند و برای هم قصه‌ امیرارسلان، ملک محمد، شاهنامه یا حافظ می‌خواندند، یکی از کتاب‌های بالینی آنها «حمله حیدری» بود. «حمله‌خوانی» اصطلاحی است که به خواندن این منظومه‌ها اطلاق می‌شود.
بد نیست که در اینجا به نوروز هم اشاره‌ای داشته باشم؛ هم جالب است و هم بیانش خالی از لطف نخواهد بود. نوروز را نیز ایرانیان به نوعی با حضرت علی(ع) مرتبط کرده‌ و می‌گویند که واقعه «غدیر خم» در روز نوروز اتفاق افتاده است. نوروز از آن شد پر شعف/ هم صاحب عز و شرف/ کان روز سالار نجف/ آمد به تخت سروری. یعنی می‌گوید اگر نوروز صاحب بزرگی است، دلیل آن مدلول مصادف شدن این روز با واقعه غدیر است.

حضرت علی(ع) نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان است

ایکنا _ این تطبیق نوروز با واقعه غدیر بیشتر به سبب همان ارادت و شور ایرانیان شیعه به بزرگی و عظمت حضرت علی(ع) است یا واقعاً غدیر در نوروز اتفاق افتاده است؟

گویا ایرانیان درباره این تحقیق کرده‌اند و به شکل مستند آن را استخراج کرده‌اند که واقعه غدیر یا یک روز قبل یا یک روز بعد از نوروز به وقوع پیوسته است. امروز با دانشی که در حوزه گاه‌شماری وجود دارد این مسئله را به‌راحتی و هر فردی با یک جست‌وجوی ساده و یا استفاده از نرم‌افزارهای موجود به راحتی می‌تواند پیدا کند.

ایکنا _ بخش دیگری از تجلی و تبلور ناب و خالصانه ارادت و عشق عموم مردم ایران به حضرت امیر(ع)، توسل و تمسک به ایشان در حوزه برکت‌بخشی و شفای بیماران است. اتفاقی که به‌ویژه رَدِ حرکت آن را در گونه نمایش‌های آئینی رمضان مانند «پیراهن مراد» شاهد هستیم. درباره این گریز و گذر از ساحت باور تا راهیابی به رفتاری آیین‌مند رویکرد خود را تشریح می‌فرمایید؟

آنچنان‌که اشارت داشتید، بخشی از تجلی باور و ایمان به مولای متقیان در فرهنگ عامه ایرانیان به این موضوع معطوف است که عموم مردم ایران‌زمین، حضرت علی(ع) را نماد برکت‌بخشی و نماد مشکل‌گشایی در فرهنگ ایرانی به شمار می‌آورند. بسیاری از افرادی که مشکل و حاجتی دارند در ایام ماه مبارک رمضان ازجمله کارهایی که انجام می‌دهند شرکت در آیین‌های مرتبط با این ماه مانند آئین «پیراهن مراد» است.

در این آئین فرد نیازمند و حاجتمند در ایام ماه رمضان، از هفت خانه‌ای که دختری یا بانویی به نام «فاطمه» یا پسر و مردی به نام «علی » داشته باشند مبلغی را گدایی می‌کنند و با آن پارچه‌ای می‌خرند، بین دو نماز ظهر و عصر در مسجد می‌برند و پیراهن را می‌دوزند. به آن «پیراهن مراد» می‌گویند که اگر حاجت و خواسته‌ای داشته باشند برآورده شود. یا توسل به حضرت علی(ع) در بسیاری از مناطق ایران امری شایع و با اعتقاد بالایی صورت می‌گیرد. از جمله در خراسان که اگر مادر بارداری دچار دیرزایی خطرناک شود به حضرت علی(ع) متوسل می‌شوند. آنچنانکه به آن اشاره کردم، حضرت امیر(ع) نماد برکت‌بخشی است. عامه مردم در فرهنگ منطقه گیلان، معتقدند که دلیل سرسبزی و خرمی این منطقه به این سبب است که حضرت امیر(ع) سفره خود را آنجا تکانده است. قطعاً این را می‌دانیم که حضرت امیر(ع) به ایران نیامده که هیچ؛ چه رسد که به شمال رفته باشد!

همچنین، حضرت امیر(ع) نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان است. در زورخانه‌ها قبل از آنکه ورزشکاران بخواهند حرکات پهلوانی را آغاز کنند، در مدح حضرت علی(ع) اشعاری خوانده می‌شود.

حضرت علی(ع) نماد پهلوانی، دادگری و حمایت از بینوایان است

 

ایکنا _در قالب جمع‌بندی و تکمیل این گفت‌وگو نکته‌ای را باید تأکید و تکرار بفرمایید یا مؤلفه‌ای را به عنوان خروجی مهم این گپ‌وگفت مدنظر دارید اشاره بفرمایید؟

جان کلام اینکه فرهنگ مهمی که به دوره اسلامی معروف است، از نظر مردم این جزء با جزئی که در دوره پیش از اسلام شکل‌گرفته هیچ تضادی ندارد. این‌ها دو بال فرهنگ ما هستند و فرهنگ ما اگر قرار باشد تأثیرگذار باشد باید پرواز کند و این پرواز با یک بال صورت نمی‌گیرد و با هر دو بال صورت می‌گیرد.

آن‌هایی که فقط بر «ایران باستان» تأکید می‌کنند مسیر را به‌اشتباه می‌روند. نمی‌دانند و ناخواسته بخش مهمی از شخصیت‌های فرهنگی ما را نادیده می‌گیرند. قطعاً وقتی روی ایران باستان تمرکز کنند فردوسی، حافظ، خیام، سعدی، نظامی و... را نادیده می‌گیرند. همه این‌ شعرا و عرفای بزرگ برای دوره اسلامی هستند.

در نقطه مقابل، آنهایی که فقط بر دوره اسلامی تأکید می‌کنند نیز معتقدم ضربه بزرگی به فرهنگ ایران می‌زنند. هر دوی این‌ها خدمتی به فرهنگ ایران نکرده و به شکل مطلق نمی‌کنند. چراکه بارها عرض کرده‌ام که فرهنگ ما دارای دو بال است. بخش فرهنگ باستان و بخش فرهنگ دوره اسلامی و با یک بال نمی‌تواند اوج بگیرد.

اگر ما دوره پیش از اسلام را در نظر بگیریم آن موقع است که می‌توانیم بگوییم ما کهن‌ترین ملت موحد جهان بوده‌ایم. آن موقع است که می‌توانیم بگوییم یکی از کتاب‌‌ها از بین سه کتاب کهن جهان برای ایرانیان بوده است ولی وقتی خود را به دوره اسلامی یا به دوران ایران باستان محدود کنیم با دست خود بخشهایی مهم از فرهنگ مان را از بین برده ایم.

بخش دوم و پایانی

گفت‌وگو از معصومه صبور و امین خرمی

انتهای پیام
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۲/۰۴/۲۰ - ۰۷:۲۸
0
0
دم ایکنا و مصاحبه های علمی و مبسوطش گرم که در این آشفته بازار رسانه ای چنین پرمحتوا کار می‌کنه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۲/۰۴/۲۵ - ۰۹:۵۴
0
0
عالی
captcha