لازمه عشق به خداوند، تبعیت از دستورات او است
کد خبر: 4155786
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۲۰:۳۸
حجت‌الاسلام برنجکار:

لازمه عشق به خداوند، تبعیت از دستورات او است

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران گفت: لازمه عشق به خداوند، تبعیت از دستورات او است، یعنی حبّ و عشق، تبعیت می‌آورد و شامل دستورات اخلاقی خداوند هم هست.

حجت‌الاسلام و المسلمین رضا برنجکار، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران،به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام و المسلمین رضا برنجکار، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، 26 تیرماه در نشست علمی «بررسی تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت» گفت: برای بررسی اخلاق دینی در مسیحیت بحث را باید از آگوستین شروع کنیم زیرا او اولین فردی بود که اخلاق دین را مبتنی بر تکلیف و عشق الهی مطرح کرد؛ البته اینکه گفته می‌شود ارسطو اخلاق سکولار را بیان کرد، به این معنا نیست که او دین را قبول نداشت بلکه اخلاق او مبتنی بر بحث خداوند نبود و راه رسیدن به فضایل اربعه را هم شرح داد. در اندیشه وی، خدا و دین برای رسیدن به اخلاق نقشی ندارد و یک انسانی که مؤمن هم نیست می‌تواند به اخلاق برسد.

وی با بیان اینکه آگوستین، عشق به خدا و کمال الهی را وارد اخلاق کرد، اضافه کرد: وی فضایل اخلاقی مانند عدالت و راستگویی و نیکی را منکر نبود ولی آن را در نسبت با تقرب به خدا، فرودست می‌دانست و معتقد بود سعادت اصلی انسان در انجام تکلیف به خاطر خدا و عشق به او  است.  وی برای تبیین این مسئله، مبنای دینی و فلسفی و عقلی هم ارائه کرد. انسان و خداوند هر دو مختار هستند و در این صورت انسان وقتی اراده خدا را پذیرفت، به کمال نهایی خواهد رسید.

برنجکار با بیان اینکه از منظر آگوستین، شر یا گناه و یا نتیجه گناه است، تصریح کرد: گناه از نظر وی، عدم مطابقت اراده آزاد انسان با اراده خداوند است و اراده خدا، یک مسئله حسن و قبح شرعی و اعتباری نیست بلکه مبنای عقلی دارد. مسئله اصلی اخلاق دینی از نظر وی به این بازگشت دارد که ما چگونه می‌توانیم اخلاق مبتنی بر عقل داشته باشیم و در عین حال، دینی هم باشد، یعنی اخلاقی که باور به خدا در آن نقش داشته باشد.

منشأ اخلاق

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه در اخلاق سه مکتب وظیفه‌گروی، غایت‌‌گروی و فضیلت‌گروی داریم و براساس این سه مکتب می‌توانیم در مورد ارتباط خدا با اخلاق بحث کنیم، اظهار کرد: مهم‌ترین موضوع در مسئله باور به  خدا و اخلاق، منشأ اخلاق است. دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد؛ اول اینکه حقیقت اخلاق به خدا بر می‌گردد و بدون خدا، اخلاق قابل تصور نیست که این دیدگاه تقریرات مختلفی دارد و دیدگاه دیگر هم می‌گوید منشأ اخلاق خدا نیست.

برنجکار با اشاره به رویکرد اول یعنی وابستگی اخلاق به خدا، افزود: در جهان اسلام اشاعره طرفدار این نظر بودند و می‌گفتند چون خدا خالق و مالک ما هست منشأ اخلاق هم خداوند است و بالاتر به پایین‌تر دستور می‌دهد و چون خدا مالک است، حق باید و نباید دارد. تحلیل دیگر بر اساس غایت‌گری این است که چون بالاترین لذت بهشت و بدترین درد، جهنم ابدی است و چون اوامر خدا ما را به بهشت می‌رساند و از جهنم دور می‌کند، بنابراین براساس سودگرایی هم منشأ اخلاق، خداوند است.

وی اضافه کرد: تقریر دیگر مسئله ذات است، این دیدگاه می‌گوید اخلاق به ذات خدا وابسته است نه اراده خداوند که این نظریه در قرون وسطی توسط یکی از فلاسفه مسیحی مطرح شد و گفت چون ذات خداوند، مطلق است از این ذات، خوب برای انسان صادر می‌شود پس منشأ اخلاق، ذات خداوند است.

ذات فعل؛ منشأ اخلاق

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه در دیدگاه دیگر ریشه اخلاق نه اراده و نه ذات خداوند است، بلکه ذات خود فعل است، گفت: یعنی ظلم بد است زیرا واقعاً بد است و عدالت خوب است زیرا واقعاً خوب است؛ بنابراین افعال صرف نظر از اینکه دستور خدا باشند، خوب و بد دارند و عقل این قدرت را دارد که بدی و خوبی آن را درک کند.

وی افزود: امامیه و معتزله و حتی تا اندازه‌ای ماتریدی‌ها معتقدند که افعال تا حدی ذاتاً خوب و بد هستند و عقل هم آن را در برخی موارد درک می‌کند اما نقش دین و خدا در اینجا چیست؟ طبق تقریر وظیفه‌گرایی، اولین ارتباط بین اخلاق و خدا این است که اساساً این عقل را خداوند به ما داده است، یعنی اگر ما مانند حیوانات عقل نداشتیم خوبی و بدی افعال را درک نمی‌کردیم، بنابراین برهان، به یک معنا، منشأ اخلاق خداوند است چون عقل داده است.

عقل همه فضایل و بدی‌ها را درک نمی‌کند

برنجکار تصریح کرد: ارتباط دوم این است که ما نمی‌گوییم عقل همه خوبی‌ها و بدی‌ها را درک می‌کند، بلکه برای فهم برخی خوبی‌ها و بدی‌ها باید از خدا دستور بگیرد؛ مثلاً عقل می‌فهمد نماز و عبادت و .. خوب است ولی نمی‌داند چگونه عبادت کند و نماز بخواند و با چه کیفیت و کمیت. اگر این نگاه را داشته باشیم، همه دستورات خداوند، اخلاقی خواهد شد زیرا عقل خدا را اثبات کرده است و عقل عملی هم دستورات او را لازم الاتباع می‌داند، پس همه دستورات خداوند، اخلاق است یعنی ما بخشی از اخلاق را با عقل و برخی را با وحی درک می‌کنیم.

استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: ارتباط دیگر اخلاق و خدا این است که پیامبران آمدند تا دفینه‌های عقل را شکوفا کنند یعنی چه بسا عقل درک خوبی و بدی دارد ولی باز گرفتار غفلت می‌شود و پیامبران آمده‌اند تا انذار بدهند و عقل را فعال کنند تا او دچار انحراف نشود. ارتباط دیگر هم این است که انسان باورمند به خدا انگیزه بیشتری هم برای اخلاقی کار کردن دارد زیرا لازمه ایمان به خدا تبعیت از دستورات الهی است. در این صورت، خداوند خودش ضمانت اخلاق را هم بر عهده می‌گیرد. 

برنجکار بیان کرد: مسئله دیگر اینکه لازمه عشق به خداوند، تبعیت از دستورات او است، یعنی حبّ و عشق، تبعیت می‌آورد و شامل دستورات اخلاقی خداوند هم هست. 

انتهای پیام
captcha