شور و شعور حسینی یکی از مباحث جدی و دائمی در تولیدات تلویزیون است زیرا برخی از منتقدان بر این باورند که سیما نگاهی صرفاً شورمند به موضوعات عاشورایی دارد و عدهای دیگر این باور را رد میکنند.
پیرامون این موضوع با حجتالاسلام والمسلمین سید حمید میرخندان استاد حوزه و دانشگاه و مولف کتب سینمایی گفتوگو کردهایم که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – در ارزیابی برنامههای عاشورای سیما در ایام محرم همیشه موضوع شور و شعور یکی از مباحث جدی است ارزیابی شما از این امر چیست؟
وقتی از شور حرف میزنیم منظورمان وجه عاطفی عاشورا است اما وقتی سخن از شعور میشود موضوعات معرفتی و شناختی موردنظر است. ویژگی شور و شعور در عاشورا را در زیارت عاشورا هم به روشنی میبینیم. درباره شعور یک اصل ویژه وجود دارد هر فردی اگر شعور لازم را در حوزه عاشورا درک کند به لحاظ رفتاری هم کارهایش همراه با آموزههای موردنظر خواهد شد ولی بدون شعور تنها ادعای بیعمل را شاهد خواهیم بود. با این توضیح اگر بخواهیم تولیدات تلویزیون را بررسی کنیم باید گفت که به لحاظ کمی و کیفی که میتوان از آن به عنوان شور و شعور هم نام برد به دستآورد مطلوبی دست نیافتهایم!
اگر بخواهیم برنامههای عاشورایی تلویزیون را مورد ارزیابی قرار دهیم عموماً با دو شکل کار روبهرو هستیم. ابتدا کارهایی که گفتوگومحور هستند و دوم آثار نمایشی. در میان برنامههای گفتوگومحور مجموعهای با عنوان «فصل کوفه» از شبکه چهار روی آنتن میرفت که اجرای آن را مسعود دیانی بر عهده داشت. در این کار به شکلی مطلوب شور و شعور با هم همراه شده بود.
امسال برنامهای با عنوان «حسینیه معلی» روی آنتن رفت که بیشتر روی شور حسینی توجه داشت. در این برنامه تلاش شده بود آیینهای عزاداری در مناطق مختلف ایران شناسایی شده و به مردم معرفی شود. دیگر برنامه غیر نمایشی سیما در ایام محرم به سخنرانیهای مذهبی مربوط میشود. در سخنرانی آنچه میزان شور و شعور را مشخص میکند داشتههای علمی خطیب است که باعث میشود دو آیتم موردنظر به شکل مطلوبی در سخنرانی وجود داشته باشد.
ایکنا – از مجموعه سخنانی که بیان کردید متوجه شدیم در تولیدات تلویزیون روی شور بیش از شعور تأکید وجود دارد. آیا این مسئله را باید به عنوان نقطهضعف سیما محسوب کرد؟
مخاطب تلویزیون توده مردم هستند. اگر برای عام مردم بخواهیم بحثهای عمیق فلسفی در حوزه عاشورا مطرح کنیم مخاطب را از معنا دور کردهایم، بنابراین تأکید ویژهتر روی شور را در آثار تلویزیونی تا اندازهای قابل قبول و منطقی است هرچند همانگونه که گفتم در برنامههایی که شبکه چهار روی آنتن میفرستد به شعور هم توجه میشود. لازم به ذکر است استقبالی که مردم از برنامه «حسینیه معلی» و مداحیهای آقای کریمی به عمل آوردند، نشان میدهد نقطه هدفگذاری تلویزیون درست بوده است.
ایکنا - بحث بعدی به سیره و اهداف امام حسین(ع) مربوط میشود. وقتی میخواهیم در قالب برنامههای نمایشی مبلغ عاشورا باشیم بهتر است به صورت مستقیم به زندگی امام حسین(ع) نظر کنیم یا اینکه به صورت مستتر هم میشود به این حوزه نظر داشت؟
نگاه مستقیم به عاشورا دشواریهای خاص خود را دارد چون وقتی قرار است مستقیم به زندگی امام حسین(ع) نظر کنیم حساسیتهای فراوانی به وجود میآید بهنحویکه کمی لغزش ممکن است به کل اثر ضربه بزند بنابراین پرداختن به مفاهیم عاشورایی در قالب داستانهای فرعی و معاصر قدمی بهتر برای پرداختن به شور و شعور حسینی است. «مختارنامه» و «معصومیت ازدسترفته» بهترین مثال در این رابطه هستند. این دو شخصیت در عاشورا حضور نداشتند اما در زندگیشان عاشورا بسیار نقش داشت.
بیشتر بخوانید:
عاشورا در زندگی مختار ثقفی سبب شد وی منتقم اهل بیت(ع) شود اما در فرد دیگری چون شوذب در سریال «معصومیت ازدسترفته» غفلت سبب شد داشتههای عاشورا را درک نکند و در تاریکی چشم از دنیا فرو بندد. نکته دیگری که حتماً سیما باید در تولیدات خود مدنظر قرار دهد پرداختن به الگوهایی روایی است زیرا وقتی بتوان الگوسازی درستی انجام داد مطمئن باشید مخاطب با آن همذاتپنداری خواهد کرد. یکی از الگوهای بسیار جذاب در کربلا حر بن یزید ریاحی است. وی سردار سپاه عبدالله بود اما با درک محضر امام حسین(ع) توانست رستگار شود.
ایکنا – وقتی از الگو حرف میزنیم منظورمان تنها افرادی هستند که وجود داشتند یا اینکه افرادی غیرحقیقی هم میتوانند الگو باشند؟
در درام نیاز است برخی مواقع تخیل نیز در کارها جا گیرد. برای نمونه شوذب سریال «معصومیت ازدسترفته» خیالی است اما به خوبی در خدمت هدف قرار گرفته است. بنابراین اگر به شکل خوب و درست الگوهای غیرواقعی مطرح شوند خطایی پیش نمیآید اما باز هم تأکید میکنم. در این میان آگاهی بالایی نیاز است. کارگردان برای رسیدن به این داشته یا خود، باید دانش خود را ارتقا دهد یا اینکه از مشاوره کارشناسان خبره در این رابطه بهره برد.
انتهای پیام