دفاع مقدس را باید دانشگاه بزرگ معنویت و سرشار از اخلاق و ارزشهای دینی دانست که بسیاری در آن تربیت شدند و یا تربیت کردند. در دفاع مقدس انسجام و یکپارچگی ملی به وضوح مشاهده میشد و همه برای یک هدف میجنگیدند و داشتن هدف واحد پیروزیهای چشمگیری را برای کشور رقم زد. به مناسب فرارسیدن هفته دفاع مقدس و به منظور تبیین سبک زندگی رزمندگان، شیوه رفتاری فرماندهان، تفاوت جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق با دیگر جنگهای قرن 20 و نقش ارتش در دفاع مقدس با سرهنگ بازنشسته ستاد حسین ایرجی از پیشکسوتان دفاع مقدس به گفتوگو نشستهایم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا- ضمن خیرمقدم و تشکر. دفاع مقدس در حالی رقم خورد که یک نظام نوپا در ایران شکل گرفته بود و از سوی دیگر دو قطب شرق و غرب تمام توان خود را برای از بین بردن این نظم نوپا بکار گرفته بودند، به نظر اغلب کارشناسان یکی از دلایل شکست دشمن در جنگ هشتساله تحمیلی تمایز نوع دفاع ملت ایران با دفاع سایر ملتهاست، از نظر شما وجه تمایز این نوع دفاع چیست؟
تاریخ کهن و پربار این سرزمین الهی که با فراز و نشیبهای گوناگون دست و پنجه نرم کرده سرشار از انسانهای شجاع، دلیر و بینظیری است که هرکدام منشأ خیر و برکت و خدمات بسیاری شدهاند. حکایت ما حکایت رادمردانی است که در کوره انقلاب آبدیده شدهاند و در جنگ تحمیلی و پس از آن به مثابه یک مالک اشتر برای کشور خویش و این نظام اسلامی منشأ خدمات خیر بودهاند و هرکدام به نوعی و در قالبی که رضایت الهی را به دنبال داشت به آرزوی دیرینه خودشان که همان شهادت بود، دست یافتند و ما ماندیم و راه و هدف مقدس این شهیدان.
حدیث هشت سال دفاع مقدس؛ مقاومت و مظلومیت ملتی است که قلههای سربلندی حماسه، شرف و ایثار را برای دفاع از کیان، مکتب و این انقلاب الهی خویش درنوردیده است و نیز دفاع مقدس حکایت نامکرر دلاوریهای شهیدان و شاهدانی است که با خون و جانشان سطر سطر تاریخ حیات پربار این سرزمین الهی را رقم زدهاند.
بدونشک جوانان امروز سرزمین ما و حتی نسلهای آینده تاریخ در خون شکفته دوران دفاع مقدس را از لابلای سطوری خواهند خواند که در رگهای آن خون شهدا جاری است. بحث ارزشهای دفاع مقدس بحثی نیست که بتوان بهطور خلاصه به آن پرداخت؛ زیرا ابعاد بسیار مختلفی را در خود جای داده است.
هشت سال جنگ در یک گستره وسیع جغرافیایی رقم خورد که در آن زمان هجمههای گسترده دولتهای استکباری از آستین صدام حسین بیرون آمد و در نهایت، تجاوز و حمله ددمنشانه علیه کشور ما صورت گرفت. شجاعتها و پیروزیهای عظیم و گسترده و بیسابقه نظامی رزمندگان اسلام در میدان نبرد آنچنان باشکوه و حماسهساز بود که ما با مقیاسهای عادی و معیارهای معمولی نظامی هرگز نمیتوانیم ارزش پرعظمت و غرورآفرین عملیاتهای متعدد دوران دفاع مقدس را با عبارات محدود و الفاظ معدود تفسیر کنیم.
ارزشهای دفاع مقدس ارزشهای کمی نیست، رزمندگان ما در طول هشت سال جنگ تحمیلی شاهکارهایی را آفریدند که در مقایسه با سایر جنگهای دنیا بینظیر بود. تفاوت دفاع مقدس ایران با دیگر دفاعها در این است که ملت ایران با اتکا به ایمان و از سر اخلاص جنگیدند و به باورهایی ایمان آورده بودند که پس از انقلابشان رقم خورده بود. خاطرات جنگ آنقدر پیچیده و گسترده هست که زوایای مختلف آن را نمیتوان به سادگی در قالب یک مطلب کوتاه یا در قالب یک مصاحبه مورد بررسی قرار داد.
به عنوان مثال فتح خرمشهر در عملیات بیتالمقدس که طی سه مرحله صورت گرفت به عنوان بهترین نشانه عزم و اراده ملی محسوب میشود. این عملیات بهترین جلوه همکاری و هماهنگی بین قوای مسلح هست و نیروهای بسیج در این عملیات حماسهآفرینیهایی را داشتند که همه آنها ارزش تلقی میشوند.
جنگهای دیگر کشورها براساس تاکتیکهای رزمی صورت میگیرد و در آن اتکا به ایمان، خداباوری و ارزشهای دینی و مذهبی کمرنگ است ولی در دفاع مقدس مردم ایران برای حفاظت و صیانت از آرمانها و ارزشهای دینی و مذهبی به میدان نبرد رفتند و از سوی دیگر انگیزه مبارزه علنی با استکبار جهانی روحیه مقاومت و ایثارگری مردم ایران را چندبرابر کرد.
همواره ایران بهعنوان یک پایگاه اساسی برای آمریکا در منطقه محسوب میشد و این کشور بر همه ارزشها و شئونات زندگی مردم تسلط پیدا کرده بود و ثروت این مملکت را به غارت برده بود. مردم ایران وقتی دیدند همه چیزشان را از دست دادهاند دست به یک انقلاب الهی با رهبری امام خمینی(ره) زدند و لذا این رهبریت و این انقلاب الهی یک موجی را ایجاد کرد و یک شور و هیجانی را در این کشور به وجود آورد تا به مقابله با قدرتهای بزرگ بپردازند.
پس انگیزه ایمانی در دیگر جنگها وجود نداشت و ملتهای دیگر در جنگها میجنگیدند چون فقط مأموریتی به آنها واگذار شده بود.
ایکنا- حضرتعالی در چند عملیات جنگی در دوران دفاع مقدس شرکت داشتید؟
من در حوزه پدافند هوایی خدمت میکردم و به همین دلیل در عملیاتهای متعددی در طول سالهای دهه 60 حضور داشتم که عملیات فتحالمبین یکی از آنهاست.
در اینجا بهتر است ناگفتههایی از جسارت و بیباکی جوانان غیور ارتشی در اولین روزهای جنگ بگویم که متأسفانه در طول سالهای گذشته حتی یک اشاره هم به آن نشده و آن حضور دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع) در جبهههاست.
من دانشجوی سال دوم دانشگاه افسری بودم و شهید سرلشکر نامجو فرمانده ما بود. در اولین روز جنگ تحمیلی و بعد از اینکه عراق حمله هوایی خودش را به ایران انجام داد، امام راحل فرمان مقابله تمامقد با صدام را صادر و مردم را به آمادگی دفاع در گستره وسیع جغرافیایی دعوت کردند. در آن مقطع نه سپاه کامل شکل گرفته بود و نه بسیج و لذا تا آمادگی کامل نیروها، شورای فرماندهی تشکیل شد و گفتند تا نیروها آماده شوند بیاییم از ظرفیت جوانان دانشگاه افسری امام علی(ع) استفاده کنیم که دقیقاً اول مهرماه 1359 بود این تصمیم گرفته شد. شهید نامجو ما را در آمفیتئاتر دانشگاه گرد هم آورد و یک سخنرانی انجام داد و با اشاره به سالروز حماسه کربلا گفت که ما میخواهیم با یزید زمان مقابله کنیم و چه کسی حاضر است از میان شما دانشجویان در این میدان جنگ وسیع شرکت داشته باشد؟ و تأکید کرد که این کاملاً اختیاری است و هر که حاضر است فقط تکبیر بگوید ولی آنهایی که حاضر نیستند از همین در میتوانند خارج شوند و به ادامه تحصیل بپردازند. که در همان جا مجموعه دانشجویان سال یک، دو و سه بالغ بر 1200 نفر بودند که عاشقانه پذیرفتند؛ دانشجویان 20 و 21 سالهای که در سالهای 56، 57 و 58 وارد دانشگاه افسری شده بودند که اصلاً تجربه جنگ نداشتند ولی با پذیرش این درخواست در قالب تیپ چابک و چالاک برای انجام عملیاتهای گشتی رزمی و گشتی شناسایی به جبهههای جنوب کشور اعزام شدند.
در روز دوم مهرماه با 12 فروند هواپیمای C130 وارد شهر اهواز شدیم و به لشکر 92 زرهی اهواز پیوستیم و هواپیماهای عراقی به شدت به دنبال این بودند که هواپیماهای C130 را منهدم کنند ولی با هر تدبیری که بود خلبان توانست ما را به اهواز برساند. خلبان به ما گفت به دلیل بمباران شدید باند فرودگاه من نمیتوانم هواپیما را فرود بیاورم و از ما خواست در حین اینکه هواپیما در حال نشستن است خودمان را به بیرون بیندازیم و هواپیما که در نزدیکی باند فرودگاه و حالت فرود به خود گرفته بود ما یکی یکی خودمان را به بیرون انداختیم و در نهایت وارد میدان لشکر شدیم. این اولین تجربه جنگی ما در اولین روزهای جنگ بود و در نهایت دانشجویان در محوطه میدانی استقرار پیدا کردند.
پس از استقرار تقسیم شدیم و مکانهای مأموریتی ما دانشجویان مشخص شد و دستههای متحرک هجومی تشکیل دادیم و آموزشهای تاکتیکی را به مردم شهرهای جنوب کشورمان ارائه کردیم. حدود 25 دانش بودیم و هر دانش هم در قالب یک گروهان یا یک دسته بود و یا حتی بعضی از دانشها در قالب یک گردان که به مناطق مختلف جبهههای جنوب اعزام شدند.
به هر حال با سلاحهای سبک و دورههای آموزشی کوتاهمدتی که گذرانده بودیم و به اعتبار انگیزههای ایمانی و باور ملی وارد عرصه نبرد شدیم و در بحرانیترین منطقه جنگی حضور پیدا کردیم. این را هم باید مورد اشاره قرار دهم که در آن روزها و در خطوط مرزی خوزستان به جز لشکر زرهی 92 اهواز هیچ یگانی هنوز وارد جبهههای نبرد نشده بود و اولین یگان نظامی در کل نیروهای مسلح ایران که وارد جبهههای نبرد شد مجموعه تیپ 1200 نفری دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع) بود که به عنوان پیشتازان جنگ حضور داشتند و باید از اینها یاد شود و از همین 1200 دانشجو حدود 300 تا 400 نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و تعداد بسیاری هم جانباز یا اسیر شدند.
برای اینکه مانع ورود دشمن به خاک کشور شویم و یا تأخیری در ورودش ایجاد کنیم دست به انجام تکهای ایذایی در مناطق مختلف جبهههای جنوب زدیم. جنگ 34 روزهای که جوانان دانشگاه افسری انجام دادند یکی از بینظیرترین صحنهها و عرصههای دوران دفاع مقدس محسوب میشود که باید به آن توجه کرد ولی تا به امروز متأسفانه این اقدام صورت نگرفته است.
ایکنا- الگوبرداری از سبک زندگی و زیست رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس خیلی مهم است و میتواند راهگشای جوانان امروز ما باشد. سبک زندگی و زیست رزمندگان از چه ویژگیهایی برخوردار بود که میتوان آن را الگوی زندگی جوانان قرار داد؟
3.5 درصد از جمعیت آن زمان ایران وارد میدان جنگ شدند. در طول جنگ 208 هزار و 758 شهید تقدیم کشور شد، 10 هزار و 109 نفر از شهدا هم مفقودالأثر هستند، تعداد جانبازان 399 هزار و 174 نفر است و تعداد اسرای ما هم 46 هزار و 863 نفر و این آمارها ساده نیستند. وقتی از انگشت ما خون میآید خود و خانوادهمان با چالش مواجه میشویم تا خونریزی را بند بیاوریم ولی حالا فرض کنید از یک خانواده فرزندی یا همسری شهید شود، چه حسی به آن خانواده دست میدهد! شهدا جاویدالاثر هستند و زنده و ما را میبینند.
شهیدان اکثراً از قشر محروم جامعه بودند و به آنها ظلم شده و چشمداشتی به دنیا نداشتند، در صورتی که در مقابل اینها هستند کسانی که اختلاس میکنند و دست به تضییع حق دیگران میزنند و خدا از اینها نگذرد. اینکه میگویم رزمندگان دفاع مقدس چشمداشتی به دنیا نداشتند با ذکر این مثال قابل درک خواهد بود؛ امیر آذرفر فرمانده مقتدر لشکر ارومیه بود که در یک عملیات بزرگ جنگی گوش افسر عراقی را برید و گفت: «برو به صدام حسین بگو این هدیه آذرفر به کسی است که قصد تجاوز به خاک ایران داشته باشد» امیر آذرفر دو درجه تشویقی بهخاطر رشادتهایش دادند که قبول نکرد و گفت من برای درجه نمیجنگم برای حفظ وطنم و ارزشها با افتخار مبارزه میکنم.
چنین افراد بزرگمردی داشتیم که به خاطر مسائل دنیوی حرکت نمیکردند بلکه به دنبال مسائل فرادنیوی بودند.
ایکنا- همبستگی و همدلی رزمندگان الگوی مثالزدنی برای نسل حال حاضر است، این همدلی و همبستگی چگونه در جامعه امروزی عینیت بخشیده میشود؟
باید با مردم صادق بود، باید حقایق را به آنها گفت، حرفی را نزنیم که فردا نتوان انجام داد و اگر وعدهای به مردم میدهیم باید این وعده به موقع عملی شود. این کشور ظرفیتها و منابع بسیاری را در خود جای داده ولی وقتی مردم میبینند حرف و عمل مسئولان یکی نیست آزرده میشوند. ما قطار قطار میرفتیم واگن واگن بازمیگشتیم، با یار میرفتیم با بار بازمیگشتیم، گروه گروه میرفتیم تنها بازمیگشتیم و هیچ استقبال و جشن و سروری هم در کار نبود و فقط آغوش گرم مادری در انتظار ما بود و دیگر هیچ! اما مردانه ایستادیم و الان پریشان هستیم اما هرگز پشیمان نیستیم.
برای حفظ این انقلاب و این مردمی که عاشقانه در همه صحنهها حضور پیدا میکنند، از جانمان مایه بگذاریم و هرکسی به فراخور ظرفیت و امکاناتی که دارد و در هر شغل و صنف و گروهی که هست باید احساس مسئولیت کند.
بسیاری از افرادی که مخالفت میکنند، میتوان با صداقتمان و رفتار درستمان و با تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری جذب کرد. باید اخلاص داشته باشیم و نکته اساسی این است.
ایکنا- آیا در تبیین دستاوردهای دفاع مقدس به خوبی عمل کردهایم؟
باوجود همه فیلمهایی که ساخته شده چون بالغ بر 200 فیلم در حوزه دفاع مقدس تولید شده و یا علیرغم اینکه صدها کتاب نوشته شده و یا علیرغم اینکه خبرنگاران به ابعاد مختلف دفاع مقدس پرداختهاند ولی برخی رفتارها وجود دارد که اجازه تبیین دقیق را نمیدهد. اخلاص بهترین شیوه تبیینی است و مردم انتظار دارند افراد در جایگاه واقعی خود قرار داشته باشند و مدیران و مسئولان باید از این شهامت بهره ببرند. واقعیت مردم را باید پذیرفت و آنها را درک کنیم. مردم منتظر شنیدن حرف حق هستند، همانطور که در دفاع مقدس عاشقانه به تبعیت از حرف حق از کشورشان دفاع کردند و همه به نحوی در صحنه حضور داشتند یا در جبهه میجنگیدند و یا در پشت جبهه حمایت مالی و معنوی میکردند. باید پذیرفت مردم در همه جا حضور دارند تا هرکسی به نوبه خود منشأ خدمات خیر شود.
ایکنا- در پایان اگر خاطرهای ناگفته از دوران دفاع مقدس به یاد دارید لطفا مطرح کنید.
من در دفتر شهید ستاری کار میکردم و افتخار این را داشتم که مسئول تهیه گزارشات ماهیانه نیروی هوایی و تقدیم آن به دفتر مقام معظم رهبری باشم. شهید ستاری در بین مجموعه فرماندهانی که در کل نیروهای مسلح وجود داشت جزء نفرات انگشتشمار از نظر فکر و اندیشه و مدیریت و برنامهریزی محسوب میشد.
بالغ بر دو هزار نوع تخصص در نیروی هوایی ارتش وجود دارد. تخصص اصلی شهید ستاری در دو حوزه پدافندی و راداری بود ولی علاوه بر اینها بر تکتک این دو هزار تخصص هم اشراف داشت و صاحبنظر بود. زمان و مکان برای او معنا نداشت و صبح تا شب در حال جنبوجوش بود. شهید ستاری الگوی تمام معنا برای کسانی بود که با او زندگی کردهاند. مقالاتی که در مجله دانستنیهای آن زمان در حوزههای الکترونیک مینوشت بسیار کاربرد داشت.
شهید ستاری حرف و عملش یکی بود و اگر میدید یکی از کارکنانش با وجود موفقیت شغلی در زندگیاش مشکلی دارد برای حل مشکل زندگی او هم راهکار ارائه میداد و هم کمک مادی میکرد و البته این کمک مادی از بودجه دفاعی نبود بلکه زمینهای را فراهم میکرد که از طریق دیگر مشکل او حل شود و فرزندان خوبی هم تربیت کرد.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام