حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمانهای تابعه و نهادهای وابسته با رویکرد تبیین منویات مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ که ۳۰ مهر در تالار رودکی برگزار شد اعلام کردند «در حوزه موسیقی بسیاری از ابهامات وجود دارد که هنوز حل نشده است؛ به نظر بنده بسیاری از مباحات موسیقی را حرام کردهایم. هیچ یک از دستگاهها و سازهای موسیقی ما غنای لهوی ندارد. متأسفانه ما در حق برخی از مباحث سینما، موسیقی، صنایع دستی و ... اجحاف کردهایم.»
شاید این اولین اظهارنظر از سوی یک مقام رده بالای در حاکمیت باشد که در رابطه با موسیقی اینگونه بیان میشود. این سخنان هرچند دیر است اما باز جای تأمل دارد. دیر از این جهت که نزدیک به ۴۵ سال از انقلاب میگذرد و بعد از گذشت این همه سال مسئولان تازه به این نتیجه رسیدهاند که «بسیاری از مباحات موسیقی را حرام کردهایم در صورتی که هیچ یک از دستگاهها و سازهای موسیقی ما غنای لهوی ندارد.»
بسیاری از اساتید تراز اول موسیقی ایرانی چهار دهه است که مدام در هرجا و به هر مناسبتی همین موضوع را گفتند و فریاد زدند اما گوش شنوایی وجود نداشت که صدای آنها را بشنود. صدها بار بیان شد که همین اذانی که از رادیو و تلویزیون و مساجد هر روز پخش میشود، قرائت قاریان قرآن، ادعیهخوانی و... همه در دستگاهها و مقامهای موسیقی است و همه قاریان و مداحان درجه یک با موسیقی آشنا هستند اما گوش کسی بدهکار نبود.
اساتید و هنرمندان عرصه موسیقی ایرانی سالها به جای اینکه اثر تولید کنند و حمایت شوند، خانهنشین شدند یا از کشور رفتند و در غربت درگذشتند یا ماندن و در کنج عزلت از این جهان رخت بربستند. چه کارها که میشد انجام داد و چه آثاری که میتوانست تولید شود اما نشد. نمیدانم چه کسی و چگونه جوابگوی عمری که از این هنرمندان و حقی که از مردم ضایع شد خواهد بود.
در طول این چهار دهه هیچ یک از سازهای موسیقی ایرانی نه در صدا و سیما و نه در کتب درسی به مردم و دانشآموزان نشان داده نشد چرا که به قول آقای خسروپناه «این مباح فقهی حرام تلقی شده بود» با این کار نه تنها فرهنگ موسیقایی جامعه به سمت موسیقیهای نازل سوق داده شد بلکه ذائقه شنیداری مردم هم تغییر کرد و اکنون داد سخن سر میدهیم که «در حق موسیقی و سایر هنرها اجحاف شده است...» دریغ و افسوس....
بیگمان این سخنان جای آنکه برای اهالی هنر از جمله موسیقی، خوشحالکننده باشد که بالاخره فردی از مسئولان چنین صحبتهایی کرده؛ بیشتر ناراحتکننده است چرا که یادآور دردها، خانهنشینیها، سختیها، تنگدستیها و... است. اهالی موسیقی برای بیان و تفهیم همین موضوع به مسئولان چه خون دلها که نخوردند.
با همه این احوال نباید از این مطلب بیان شده توسط دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی سرسری گذشت؛ این صحبتها بار تکلیفی دارد و لازم است مسئولان ذیربط در دولت و دیگر نهادها، عملکرد در خور توجهی داشته باشند و ممنوعیتها و موانعی که تا امروز برای موسیقی ایرانی وجود داشته را بردارند تا این ژانر از موسیقی بتواند فعالیت پویاتری داشته باشد و هنرمندان این عرصه روح تازهای را به صورت عمومیتر در عرصه فرهنگی کشور از طریق مختلف بدمند.
اگر شرایط تغییر نکند و وضعیت مانند گذشته بماند و هیچ تغییر و تحولی در رویههای خرد و کلان رخ ندهد و صرفاً به همین صحبتها بسنده شود آن وقت است که باید گفت «دو صد گفته چو نیمکردار نیست»؛ امید که چنین نباشد.
سجاد محمدیان
انتهای پیام