کد خبر: 4183554
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۰

ضرورت توجه به روش‌شناسی علمی در ترجمه‌های قرآن به زبان اسپانیایی

یک استاد دانشگاه مراکشی معتقد است در ترجمه‌های قرآن به زبان اسپانیایی باید روش‌شناسی علمی به کار گرفته شود تا جنبه اعجاز و منحصر به فرد بودن متن قرآن حفظ شود و ترجمه را به سمت اهداف تبلیغی تمدن‌ساز آن هدایت کند.

به گزارش ایکنا به نقل از هسپرس، ترجمه قرآن از عربی به زبان‌های دیگر همواره موضوعی دشوار  و بحث‌برانگیز بوده است. از آنجا که مسلمانان قرآن را معجزه‌ و غیرقابل تقلید می‌دانند، معتقدند هرگونه ترجمه متن قرآن، نمی‌تواند معنای حقیقی آن را به طور کامل و دقیق برساند.

بر اساس باورهای اسلامی، قرآن به طور خاص به زبان عربی وحی شده است و بنابراین فقط باید به زبان عربی خوانده شود. ترجمه قرآن به زبان‌های دیگر به ناچار کار انسان است و بنابراین، ویژگی منحصر به فرد بودن متن اصلی را ندارد. از آنجایی که این ترجمه‌ها لزوماً تغییراتی در معنی کلمات می‌دهند، اغلب آن‌ها را نوعی «تفسیر» یا «ترجمه معنایی» می‌نامند. 

بوعزی عسام، استاد ترجمه و مطالعات زبان اسپانیایی در دانشکده ادبیات محمدیه در مراکش در مقاله‌ای به ترجمه‌های قرآن به زبان اسپانیایی پرداخته و نقاط ضعف و قوت آن‌ها را بررسی کرده است.

عسام در این مقاله می‌گوید: این مقاله در پی تبیین نکته‌ای خاص درباره عناوینی است که مترجمان قرآن کریم برای نامگذاری آثار خود آورده‌اند. این نقد، چیزی بیش از یک نکته از مجموعه‌ نکاتی که در هر علمی باید مورد توجه قرار گیرد نیست. ما در اینجا قصد داریم به بررسی ترجمه قرآن کریم با توجه به سازوکارهای علم ترجمه معاصر از جمله مؤلفه‌های متنی و فرامتنی در چارچوب آنچه به عنوان تحلیل ساختارهای خرد و کلان در ترجمه شناخته می‌شود، بپردازیم.

بدیهی است که پرداختن به یک نکته خاص و نادیده گرفتن بقیه موضوعات، دیدی ناقص در مورد موضوع مورد بحث ارائه می‌دهد، اما ما این جنبه خاص را انتخاب کردیم زیرا مشکلی بزرگ را ایجاد می‌کند که ممکن است برای عموم مخاطبان سؤال برانگیز باشد.
بر این اساس، عناوینی را که مترجمان برای تعدادی از ترجمه‌های منتشر شده قرآن کریم به زبان اسپانیایی، چه توسط خاورشناسان و چه توسط مسلمانان در دهه‌های اخیر انتخاب کرده‌اند، تحلیل و بررسی می‌کنیم. ترجمه‌های مورد بررسی در این مقاله عبارتند از:
 
 El Corán- edición preparada por Julio Cortés- introducción de Jaques Jomier (خوليو كورتيس)
El Corán- introducción, traducción y notas de Juan Vernet   (خوان برنت)
 
El Mensaje del Qura’n – traducción y comentarios de Muhammad Asad (محمد اسد)
 
 El Corán- interpretación al español actual   (بهیج الملا)
 
el Sagrado Corán y su traducción-comentario en lengua española   (عبد الغنی ميلارا نابيو)
 
traducción comentada- El Corán- traducción del Lic. M. Isa García  (عیسی گارسیا)
 
در ابتدا می‌توان گفت که دو ترجمه اول توسط دو خاورشناس و دانشگاهی برجسته به نام‌های خولیو کورتس و خوان برنت انجام و ترجمه نامیده شده که همراه با  مقدمه و پاورقی است. برنت کسی است که ترجمه متن را انجام داده و مسئولیت مقدمه و پاورقی‌ها را بر عهده دارد، در حالی که در ترجمه کورتیس، مقدمه توسط ژاک گومیر، راهب فرانسیسکن فرانسوی انجام شده و کورتیس ترجمه و پاورقی را انجام داده است. 
 
اگر به این داده‌ها به دقت توجه کنیم می‌بینیم که اهمیت زیادی دارند، زیرا ما در مورد دو مترجم صحبت می‌کنیم که از جامعه دانشگاهی با پیشینه علمی گسترده در زمینه مطالعات عربی و اسلامی آمده‌اند. برنت، خاورشناس مشهوری است که کتاب‌های متعددی در این زمینه نوشته است که مهم‌ترین آنها که مورد توجه ماست، کتابی است درباره زندگینامه حضرت محمد (ص) و اثر دیگر او کتاب ارزشمندی در مورد تاریخ اندلس است که «آنچه اروپا مدیون اسلام در اسپانیاست»؛ نام دارد. 
 
 کورتس، صاحب فرهنگ معروف عربی معاصر است که تا به امروز یکی از منابع اصلی برای ترجمه متون اسپانیایی به عربی به شمار می‌رود. در این اثر، برای هر آیه پاورقی وجود دارد که شامل ترجمه است و عمدتاً ماهیت زبان‌شناسانه دارد. اما مقدمه آن، شامل کلیاتی درباره تاریخ اسلام، به ویژه دوران اولیه اسلام است و خالی از ارزش علمی نیست.
 
در مورد ترجمه‌های قرآن که مسلمانان به زبان اسپانیایی انجام داده‌اند، اولین نکته این است که این ترجمه‌ها یک اثر فردی است، به استثنای ترجمه بهیج الملا و ترجمه عیسی گارسیا که با همکاری افراد دیگری انجام شده که وظیفه بررسی لغوی یا محتوایی، یا هر دو را انجام داده‌اند.
نکته مهم برای ما مربوط به نامگذاری این ترجمه‌هاست. می‌توان بین دو گرایش واضح تمایز قائل شد: اجتناب از استفاده از کلمه «ترجمه» از یک سو و از سوی دیگر ترکیب کلمه ترجمه با توصیفات دیگر مثلاً ترجمه تفسیری/ تأویلی یا همراه با شرح.
 
در مورد ترجمه محمد اسد، سعی بر این بوده که از نامگذاری مستقیم ترجمه با عنوان «پیام قرآن» خودداری شود. به دلیل ماهیت ترجمه، آن را با کلمه دیگری همراه کرده است. در گروه دوم، می‌توان متوجه شد که طولانی‌ترین عبارت در عنوان به ترجمه Melara Nabio برمی‌گردد که عنوان ترجمه خود را «قرآن کریم و ترجمه معانی آن به زبان اسپانیایی» انتخاب کرده است. بهیج الملا، ترجمه خود را تأویل یا شرح نامگذاری کرده تا به تفسیر (به معنای آکادمیک آن) اشاره کند. عیسی گارسیا، ترجمه خود را «ترجمه‌ای همراه با تفسیر» نامگذاری کرده است و این چیزی است که این اثر را به یک ترجمه نزدیک می‌کند.
 
پس از این نکات اولیه در مورد نامگذاری، به اصل موضوع می‌پردازیم که همانا احتیاط در مورد ترجمه قرآن کریم از دیدگاه اسلام و استفاده از کلمه «ترجمه» برای نامگذاری این آثار است. در واقع این موضوع به یک مسأله کلامی برمی‌گردد که از دوران اولیه اسلام با این موضوع همراه بوده است که می‌توان آن را در پرسشی از صالح البنداق خلاصه کرد: «آیا می‌توان کلام الهی را به زبان بشری ترجمه کرد؟»
 
وی در مقاله‌ای که در فصلنامه تخصصی مسائل ترجمه «ترجمان» (سال 25، شماره 2، 2016) منتشر شده است، بررسی تاریخی و تحلیلی نظرات دانشمندان مسلمان قدیم و جدید را در مورد ترجمه قرآن آورده است. ترجمه قرآن کریم به زبانهای دیگر عموماً دو ویژگی دارد: همراه با حاشیه‌نگاری و محافظه‌کارانه.
 

نظر اندیشمندان مسلمان در مورد روش محافظه‌کارانه در ترجمه قرآن 

 العلوش نظرات دانشمندان مسلمان را در مورد روش محافظه‌کارانه اینگونه دسته‌بندی می‌کند: 

1- ترجمه تحت اللفظی: مترجم با در نظر گرفتن ساختار و ترتیب کلمات آن تا حدی که قواعد اجازه می‌دهد، معادل هر کلمه را در زبانی که به آن ترجمه می‌شود جایگزین می‌کند؛ حتی اگر این امر منجر به دقیق نبودن معنای مورد نظر در اصل شود.

2- ترجمه مفهومی یا تفسیری، به معنای تفسیر کلمات بدون التزام به ترجمه تحت اللفظی کلمات. 

علمای مسلمان مانند زرکشی، غزالی، ابن حزم، زرقانی، شاطبی و قفال از ترجمه مفهومی نهی کردند. بر اساس همین برداشت، فقها می‌گویند که خواندن قرآن به زبانی غیر از عربی؛ مثلاً از نظر مذهب شافعی در نماز یا در جای دیگر خواندن آیات قرآن به زبان غیرعربی جایز نیست، اما امام ابوحنیفه اجازه داده است. این قرائت بر اساس روایتی از سلمان فارسی است. اما برخی از فقها مانند ابن قرطبی این روایت را ضعیف دانسته‌اند و برخی از محققین گفته‌اند که وی بعداً این نظر را پس گرفت.  

با این حال، غرق شدن در جزئیات، طبقه‌بندی‌ها و تعاریف نباید ما را از هدف اصلی انجام ترجمه قرآن کریم و سایر کارهای تبلیغی که مربوط به انجام وظیفه ابلاغ و دعوت جهانیان است منحرف کند. 

اما در میان دانشمندان مسلمان در ادوار گذشته که به موضوع ترجمه قرآن کریم و مشکلات مختلف آن پرداختند، چنان که در بالا اشاره کردیم، آگاهی از این بعد ترجمه وجود نداشته است.

شايد اين تصور غالب كه تا به امروز از مطالعات و تحقيقات فراوان در اين زمينه ناشی شده است، در ذات خود تلقی خاصی از متن قرآن را منعكس می‌كند، زيرا اين متنی الهی است كه از نظر شکل و محتوا یک معجزه است و اینکه هیچ انسانی نمی‌تواند چیزی شبیه آن یا بخشی از آن بیاورد و این نکته مورد اجماع است. با این حال، محور اختلاف نظر نخست در مفهوم زبان و آنچه ترجمه مستلزم آن است و از سوی دیگر در مورد ماهیت ترجمه نهفته است. ترجمه به طور کلی بر اساس اولین زبانشناسی به دو یا چند نوع تقسیم شده است.هر دانشجوی مترجمی یا کارشناس حرفه‌ای می‌داند که تقسیم ترجمه‌ها به مفهومی و تحت اللفظی یک طبقه بندی کیفی نیست، بلکه یک طبقه بندی روش‌شناختی است. به این معنی که ما در مورد راه حل‌های ترجمه برای عبارات یا عبارات خاص صحبت می‌کنیم و نه یک روش‌شناسی کلی. 

ما معتقدیم که جایگاه ارتباطی منحصر به فرد متن قرآن، ترجمه و حتی ترجمه‌های متعدد را ایجاب می‌کند و به هیچ وجه بی‌توجهی مسلمانان به این جنبه اساسی از معرفی اسلام توجیه‌پذیر نیست. 

در خاتمه، بررسی عناوین ترجمه‌ها و نکاتی که در مورد آنها وجود دارد نشان می‌دهد که مشکل در نگارش یا عدم نگارش کلمه «ترجمه» در عنوان کتابها نیست، بلکه در روشن شدن معنا و حدود آن در فضای قرآنی است. اگر این کار با روش‌شناسی علمی انجام شود منحصر به فرد بودن متن قرآن حفظ می‌شود و همچنین خواندن و در نتیجه ترجمه را به سمت اهداف تبلیغی تمدن‌ساز آن هدایت می‌کند که باید برای آن مقتضیات زمان و مکان را در نظر گرفت.

ترجمه
انتهای پیام
captcha