به گزارش ایکنا، آیتالله حسن رمضانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه اول آذرماه در همایش فلسفه معنویت با تأکید بر آرای علامه حسنزاده آملی که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، با اشاره به نقش علم و عمل در معنویت با تکیه بر آراء علامه حسنزاده آملی، گفت: معنویت، مصدری جعلی است و از معنا گرفته شده است. لفظ و عبارت و ظاهر مقدمه برای معنا و معنویت است و معنویت گرایش و توجه به مقصود اصلی و عبور از ظواهر است. کسی معنوی است که از همه الفاظ و ظواهر گذشته باشد و به مقصد اصلی دست یابد.
وی افزود: هستی با این همه عرض و طول از صدر تا ذیل یک مقصود اصلی دارد و آن عبادت جن و انس است؛ ظواهر و الفاط و عبارات در حد خودشان اعتبار دارند ولی مقصود اول و بالذات خدا مقصود اصلی است لذا فرمود: ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. در برخی روایات فرموده است که مراد از عبادت، معرفت است.
رمضانی با بیان اینکه معنویتهای کاذب و صوری که از شرق و غرب به ذهن و قلب و زبان و فیلم و تئاتر و داستان و اشراب میشود، معنویت واقعی نیست، گفت: اینها در عین اینکه معنویت است از ظاهر تجاوز ندارد و مادی است؛ کسی به باطن راه مییابد و از ظاهر عبور میکند که مصداق این آیه شریفه باشد: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيه» یا مصداق آیه شریفه: «فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»؛ این معنویت واقعی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: استاد علامه حسنزاده آملی از ظاهر و الفاظ و عبارات عبور کرده بود و به مقصود رسیده بود؛ انسان و دریا و آسمان و ... همه ظاهر و لفظ هستند ولی علامه حسنزاده به جایی رسید که فرمود: ملکوت است که در منظر من جلوهگر است/ تو بر آن باش که بحر و بر و شمس و قمر است/ آن خدایی که پرستی نه خدای حسن است/ که حسن را به خداوند، خدایی دگر است.
وی ادامه داد: در الهینامه فرمود: الهی همه کو کو گویند حسن هو هو؛ الهی همه گویند خدا کو حسن گوید غیر خدا کو؛ این تعابیر کسی است که خدا را یافته است؛ خیلی از افراد اشیاء را پیدا کرده و خدا را گم کردهاند ولی امثال ایشان خدا را یافته است و اشیاء را گم کرده است؛ چنین افرادی به عمق کارگاه هستی راه یافتهاند.
رمضانی با بیان اینکه چیزی جز علم و عمل نمیتواند انسان را به این مرتبه برساند، تصریح کرد: از منظر علامه حسنزاده آملی تنها راه برای دستیابی به خدا علم و عمل است؛ در ابتدایی که به قم آمدم ایشان درسی را روزهای پنجشنبه و جمعه داشتند و البته بعداً تعطیل شد؛ ما یک هفته انتظار میکشیدیم که روایات بحار را از زبان این فرد خداشناس بشنویم ولی متأسفانه درس تعطیل شد و بنده یک ماه ایشان را ندیدم؛ یک شب در خیابان ارم ایشان را زیارت کردم و عرض کردم چرا این درس تعطیل شد و درخواست کردم درسی جایگزین کنید و ایشان گفتند که اسفار را دارم ولی من گفتم من درس حال و معنویت میخواهم. ایشان تأکید کرد باید اسفار و مصباح و ... را بخوانید چون بی مایه فتیر است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه این سخن زمینه آن شد که در دروسشان شرکت کنیم، اضافه کرد: ایشان بر علم ایقندر تأکید فراوانی داشت و میفرمود ما میخواهیم ملای مهذب تربیت کنیم و نه درویش که دستی به ریشش بکشد و فکر کند همه ملک و ملکوت در اختیار او است؛ ایشان عاشق تالیف و درس و بحث بود ایشان میفرمود من اگر زنده باششم و نتوانم بنویسم و تحقیق کنم بهتر است بمیرم.
رمضانی با بیان اینکه برخی با تکیه بر حدیث عنوان بصری به درس و بحث و استاد بیمهری میکنند و میگویند امام صادق(ع) فرمودند علم آن نیست که با کثرت تعلیم و تعلم صورت بگیرد بلکه نوری است که خداوند در قلب هر کسی که بخواهد مینشاند، تصریح کرد: عرض بنده این است که این برداشت از روایت درست نیست، مانند اینکه کسی بگوید شفا در نسخه و دارو نیست، آیا معنای این سخن آن است که انسان دور پزشک و نسخه را خط بکشد و بگوید خداوند فقط شافی است؟ امام صادق(ع) فرموده است که اگر میخواهید خداوند نور علم را در دل شما بنشاند از مقدمات آن که علوم اکتسابی است، استفاده کنید ولی بدانید اینها هم مقدمه برای کسب نور علم واقعی است و به تعبیری علت معده است نه مفیضه. علت مفیض تابع همان مشیت حکیمانه الهی است لذا علم و استاد ودرس و بحث جای خود را دارد.
وی با بیان اینکه اگر کسی علم لدنی داشت استثنا است، اظهار کرد: قاعده آن است که انسان دنبال کسب علم برود، درست مانند اینکه عیسی(ع) فقط یک نفر بود که خداوند بدون پدر او را متولد کرد وگرنه قاعده نکاح و توالد و ... است. خداوند علامه را رحمت کند که فانی در کتاب و قلم و نوشتن بود و کتاب بغل میکرد و میفرمود بارها شب تا به صبح در کنار کتاب خوابم میبرد و میفرمود برخی کفتربازند و من کتابباز.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: در خیابان ارم به سمت حرم میرفتم و دیدم ایشان دوجلد کتاب از زیر عبا بیرون آورد که فهرست آثار محیالدین عربی به زبان فرانسه بود که هنوز در جلد قرار نگرفته بود و قصد داشت نزد صحافی ببرد و به صحاف هم گفت من طاقت برش زدن کتاب را ندارم و فقط جلد به آن بزنید یعنی اینقدر برای حاشیهزدن و مطالعه آن عجله داشت.
وی افزود: ایشان عاشق کتاب و مطالعه بود و کسی جرأت نداشت که چایی روی کتاب بگذارد و اگر میگفتند مراقب هستیم باز اعتراض میکردند که اصلا چرا روی کتاب گذاشتید یعنی اینقدر برای کتاب احترام قائل بود.
انتهای پیام