به گزارش ایکنا، مسعود میر مستندساز در گفتوگو با ایکنا درباره کار جدید خود «علی مسیو» گفت: این مستند، روایت رهبری ناشناخته در دوران مشروطه است که قرار است اکران خود را به زودی در گروه هنر و تجربه آغاز کند.
وی افزود: «علی مسیو» شناختنامهای مصور برای معرفی و غبارزدایی از شخصیتی است که بیتردید جنبش مشروطه بدون درایت، حمایت و اصالت او حتی در همان حد محدود هم به ثمر نمیشست. «علی مسیو» با سازماندهی ارتشی سری از میان وطن پرستان و آزادیخواهان آذربایجان تحت عنوان مرکز غیبی، سنگ مقاومت در تلاش برای وقوع انقلاب و البته شکستن محاصره تبریز را بنا گذاشت و در این راه از مال و جان و فرزندان خود گذشت.
این مستندساز ادامه داد: مستند «علی مسیو» محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و از جمله فیلمهای بخش مسابقه سینمای ایران در شانزدهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت بود. گروه هنر و تجربه مراسم رونمایی و نمایش ویژه این مستند را روز شنبه بیستوسوم دی در سینما چارسو برگزار میکند و قرار است بعد از آیین رونمایی و نمایش علی مسیو در سالن شماره دو سینما چارسو این مستند در پلتفرم اختصاصی نمایش مستند در دسترس قرار بگیرد.
میر با بیان اینکه ایده ساخت این مستند اوائل دهه نود شکل گرفت، گفت: در اواسط دهه 90 طرح را با محمد مقدم (مستندساز) مطرح کردم و در آن زمان ساخت این کار برایم قطعی شد. سپس تحقیقات صورت گرفت تا در نهایت سال 99 فیلمبرداری آغاز شود. سال 1400 نیز مراحل فنی «علی مسیو» انجام شد. اولین نمایش این کار در جشنواره سینما حقیقت بود. این کار کشف و شهودی جدید در حوزه تاریخ مشروطه است حتی در کارمان به مرگ مشکوک علی مسیو نیز پرداختهایم.
این مستندساز درباره فرم کارش گفت: روایت فیلم قصهمحور است. از نگاه من مستندهای مصاحبهمحور گزارش خبری هستند و به آن نمیتوان مستند داستانی گفت. در این کار که نگارش فیلمنامه آن نیز بر عهده خودم بوده است، تلاش شده نسل جوان به تاریخ و افتخارات ایران آشنا شود؛ اتفاقیکه به شدت با توجه به هجمه رسانهای برای مستندسازی ما امری ضروری است.
«علی مسیو» روایت زندگی و زمانه مجاهدان مرکز غیبی تبریز به رهبری علی مسیو است که مقاومت و وطنپرستی را معنایی دیگر بخشیدند و اکران خود را از 23 دی آغاز میکند.
در خلاصه داستان این مستند آمده: «مردم شهر در انتظار آزادی بودند و کشور در حسرت آبادی. فرمان که امضا شد دیکتاتور کودکانه گریست و هزینه اتمام دلگیریاش شد حصر و حبس. جماعت به شهر محبوس شدند و محتاج گندم و حاکمان ضیافت آهن و آه به راه انداختند و مشعوف سرکوب. دوباره مردی برخاست تا تاریخ شرمنده آیندگان نماند. او شد رهبر مرکز غیبی و این آغاز گمنامی او بود که تا امروز به درازا کشیده است...»
انتهای پیام