
سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را مرور میکنیم.
حجتالاسلام مهدی رستمنژاد؛ معاون آموزش حوزههای علمیه:
حوزههای علمیه در زمینه برنامه درسی، دارای خط سیر مشخصی هستند که همین مسئله، ستونهای اصلی حوزه را تشکیل میدهد و شامل مواردی همانند فقه، اصول، ادبیات و ... میشود و پیرامون آنها مباحثی همانند تفسیر، کلام، تاریخ، فلسفه و عرفان نیز تدریس میشود. اینها علوم متداول حوزوی هستند که همیشه دایر بودهاند و هنوز هستند. آنچه امروزه اهمیت پیدا کرده، بیشتر در زمینه شیوههای انتقال است و اینکه چه باید کرد که این علوم حوزوی را که قبلا به وسیله ابزارهای سنتی منتقل میشد امروزه به وسیله ابزارهای جدید به شکل سریعتر انتقال داد.
حجتالاسلام تقی قرائتی؛ رئیس مؤسسه مسجد:
امام جماعت باید مهارتهای مختلف را بداند ولی به دلیل اینکه امور دیگر زودبازده هستند، طلاب از امام جماعتی، استقبال نمیکنند، امام جماعت بودن مسجد، کار درازمدت فرهنگی است و دیر جواب میدهد ولی امور دیگر بعد از چند ماه بازده دارد گرچه فعالیت چند ماهه آموزشی مانند علف بهاری است که با یک آفتاب پژمرده میشود، ولی تربیت در مسجد، نهادینه میشود و باورهای دینی در عمق و وجود همه ماندگار خواهد شد، لذا طلاب ترجیح میدهند بروند در پادگان و قوه قضائیه و نهادهای نظامی و اداری و ... خدمت کنند که مخاطبان آنها یکسطح باشند نه اینکه بخواهند با اقشار مختلف مواجه شوند ضمن اینکه در ادارات وضعیت معیشتی آنها نسبتا تأمین است ولی در مسجد اینگونه نیست.
تربیت در مسجد فراجناحی، فراسنی است. باید تشکیلات آموزشی کشور افراد متخصص برای مسجد تربیت کنند که سطح معیشت آنان هم تأمین شود تا بتوانیم مساجد را حفظ کنیم.
طلبه اگر در دانشگاه، تدریس و به کارهای فرهنگی اشتغال داشته باشد یا در قوه قضائیه، سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و وزارت جهاد و ... معیشت او در حد کارمندی تأمین است ولی در مسجد اینگونه نیست درحالی که در صدر اسلام، یک امام جماعت و نماینده پیامبر(ص) که به بلاد مختلف اعزام میشد، از جهت معیشتی تأمین میشد لذا امامت مسجد باید از همه این موارد بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
سیدمجید نبوی، پژهشگر قرآنی:
امروزه هوشهای مصنوعی با زندگی بشر آمیخته شده و در بخشهای مختلف میتوان از آن استفاده کرد، یکی از بخشها، تفسیر آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است. آیه اول سوره بقره، با حروف مقطعه «الم» آغاز میشود. این حروف، از جمله الفبای زبان عربی هستند و در قرآن کریم در ابتدای ۲۹ سوره آمدهاند. تفسیر و تبیین حروف مقطعه، از جمله مباحث دشوار و چالشبرانگیز در علوم قرآنی است و مفسران و اندیشمندان اسلامی، نظرات مختلفی در این زمینه ارائه کردهاند. رمز و اشاره به اسرار الهی: برخی از مفسران معتقدند که حروف مقطعه، رموز و اشاراتی به اسرار الهی و حقایق غیبی هستند که فهم کامل آنها برای بشر مقدور نیست. این حروف، مانند کلیدهایی هستند که درهای معارف و حقایق را به روی انسان میگشایند، اما درک کامل آنها نیاز به معرفت و بصیرت ویژه دارد.
برخی دیگر بر این باورند که حروف مقطعه، بر اعجاز و عظمت قرآن کریم تأکید میکنند. اعراب در زمان نزول قرآن، در فصاحت و بلاغت زبان عربی مهارت فوقالعادهای داشتند و از این حروف به طور گسترده در کلام خود استفاده میکردند. با وجود این، نتوانستند کتابی مانند قرآن کریم با این نظم و ترتیب و فصاحت و بلاغت بیاورند. نزول قرآن با این حروف، نشاندهنده اعجاز و قدرت الهی است و بر این نکته تأکید میکند که قرآن کریم، کلامی الهی و آسمانی است. برخی از مفسران معتقدند که حروف مقطعه، در ابتدای سورهها برای جلب توجه مخاطب و ایجاد انگیزه در او برای مطالعه و تدبر در آیات قرآن کریم آمدهاند. این حروف، مانند آهنگی زیبا و دلنشین در ابتدای سورهها هستند که شنونده را به شنیدن ادامه آیات قرآن ترغیب میکنند.برخی دیگر بر این باورند که حروف مقطعه، به اسماء و صفات الهی اشاره دارند. به عنوان مثال، حرف «الف» به اسم «الله» و حرف «لام» به اسم «الرحمن» و حرف «میم» به اسم «الرحیم» اشاره دارد.
سیدمحسن میرسندسی؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی:
چون یک فصل از تحقیق بنده مربوط به اهداف بعثت پیامبران بوده است جستوجویی در مطالعات قبلی انجام دادم به این نتیجه رسیدم دو هدف اصلی بعثت پیامبران شامل؛ «عبودیت و عبادت» و دیگری «عدالت و قسط» بوده است. در بحث مبانی مفهومی و نظری در زمینه مقاومتهای اجتماعی در قبال تغییرات و اصلاحات پیامبران در جامعه، دلایلی همانند تعصب به وضع موجود، ایستایی و سستی نهادی و قومگرایی را به دست آوردهایم. در ادبیات قرآنی نیز مباحثی همانند بهانهجویی و لجاجت، اشرافیگری سیاسی، عالمان فاسد، تکاثر و ثروت اندوزی، بدعهدی و پیمانشکنی، گروههای مرجع منحرف، تعصب به شیوههای گذشتگان، استکبار و در نهایت خرافهگرایی مردم، از جمله مفاهیمی بودند که به ما در روشن کردن موانع کمک کردند.
رمضان علیتبار؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:
یکی از مبانی اصلی دین و انسانشناسی شهید مطهری، سازگاری علم و دین است و او این دو را مکمل همدیگر میداند؛ ایشان در برخی آثارشان علم نافع، علم مفید و علوم واجب را علم دینی میداند زیرا شریعت آن را واجب کرده است و در راستای سعادت و هدایت انسان است یا خود آن علم برای جامعه اسلامی مفید است و چنین علمی مقدمه برای یک واجب هم میشود و کمک به فهم دینی میکند و حتی ایشان تاکید دارد علومی مانند اقتصاد و جامعهشناسی و موضوعشناسی را هم به خاطر اینکه مقدمه علوم دینی است دینی میداند. در آثار شهید مطهری دغدغه ساخت جامعه اسلامی و مدیریت جامعه وجود داشته گرچه از تعابیر و ادبیات امروزی در تولید علوم استفاده نکرده است؛ ایشان غیر از مباحث نظری وارد حل مسائل اجتماعی هم شده است و کاربرد عملی آن را نشان داده و مسائل اجتماعی مانند حجاب، علل گرایش به مادیگرایی را با همین مبانی تحلیل و تفسیر کرده است.
حجتالاسلام حسن پویا؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره):
اگر به زمان امام عسکری(ع) برگردیم، آن دوره، دوره ظهور نحلهها و اندیشههای مختلف بوده است و با شهادت امام حسن عسکری(ع) دوران غیبت صغری شروع میشود. شیخ کلینی در این اوضاع و احوال و نیمه قرن سوم و ابتدای قرن چهارم زندگی میکرده و با توجه به همین اوضاع و احوال است که مرحوم کلینی به متن روایات نقلشده توجه پیدا میکند و به جمعآوری آنها میپردازد و با نگاه خاصی آنها را تنظیم میکند. ایشان با عنوان «ثقه الاسلام» شناخته میشود. این عنوان در آن ایام بسیار مهم بود و از مفهوم و معنای بلندی برخوردار بوده است. ایشان یکی از محدثین بزرگ شیعه است و عنوان ثقه الاسلام با توجه به این ویژگی ایشان معنای خاصی پیدا میکند. لذا با همین نگاه به آثار او و بویژه کتاب کافی نگاه میشود. همچنان که همه افراد ممکن است به عنوان یک انسان خطا داشته باشند این احتمال درباره ایشان هم میرود و ما نمیخواهیم بزرگان را در حد امام معصوم بالا ببریم ولی ایشان جایگاه رفیع و بلندی داشته که به این عنوان معنون شده است و کتاب ایشان جزء کتب اربعه محسوب میشود.
بین علما و فقهای شیعه و محدثین این بحث وجود دارد که آیا تمام روایات کافی حجیت و اعتبار دارد یا خیر. حتی در مورد دیگر آثار از جمله کتاب بحارالانوار هم همین بحث وجود دارد. اشاره کردم ما غیر از حضرات معصومین، کسی را معصوم نمیدانیم و مرحوم کلینی در هر جایگاهی بوده باز ممکن است برخی احادیثی که نقل کرده اعتبار لازم را نداشته باشد با این حال میتوان گفت نود و پنج درصد روایات کافی صحیح است. به هر ترتیب این اختلاف نظر وجود دارد و طبیعی هم هست و در مسائل علمی و حوزوی این مباحث وجود دارد و خیلی هم خوب است و خود این تضارب آرا و نقل کردن آرا حتی در مورد اشخاصی مثل کلینی و شیخ طوسی مفید است و هیچ ایرادی ندارد. لذا برخی کتاب «الصحیح من الکافی» نوشتند و سعی کردند احادیث صحیح کافی را معرفی کنند. در مجموع این اختلاف نظرها موجب نمیشود اصل کتاب از بین برود و ارزشش کم شود.
حجتالاسلام حمید ملکی؛ قائم مقام مدیر حوزههای علمیه:

دشمنان جمع شدند و گفتند یک جنگ تمام عیار علیه ایران شکل دهیم. باز چه کسی مردم را بسیج کرد و همه پای کار آمدند و نگذاشتند یک وجب از خاک ایران در اختیار دشمن قرار بگیرد؟ روحانیت. من اینها را عرض میکنم تا شما قدرت و نفوذ روحانیت را ببینید. در همین وعده صادق باز پشتش رهبری و ولایت فقیه حضور داشت. در این شرایط دشمن طراحی میکند آنجایی که باید بزند، حوزه و روحانیت است. این چالشی است که ما با دشمن داریم. از ناحیه دوستان فقط از این جهت نگران هستیم که خط دشمن را بخوانند و در پی آن حرکت کنند. اگر دشمن روحانیت را بزند بعدش ایران را میزند و نابود میکند. بنابراین ما باید سواد رسانهای را بالا ببریم. این همان چیزی است که قرآن به ما آموزش میدهد و میفرماید به چیزی که یقین ندارید گوش ندهید. دشمن دنبال همین است؛ دنبال کسانی که باد به هر طرف وزید به همان سمت میروند. از سویی چون ارتباط تنگاتنگ میان مردم و روحانیت وجود دارد نقشههای دشمن خنثی خواهد شد و اراده خدا هم به همین تعلق گرفته است و در خیلی جاها ما واقعا معجزه دیدیم. خود حضرت حجت حامی حوزهها و حافظ روحانیت است.
چالش دیگری که وجود دارد ورود روحانیت در نهادهای حکومتی است. این مسئله لازم است ولی باید مراقبت جدی صورت بگیرد که زی طلبگی و آنچه مردم از یک روحانی توقع دارند که باید اشبه الناس به پیامبر(ص) باشد صورت بگیرد. الآن حوزه دارد شبکهسازی میکند کسانی که وارد نهادها میشوند مورد رصد حوزه قرار بگیرند تا از زی طلبگی خارج نشوند. این چالش دیگری است که حوزه دارد آن را تدبیر میکند.
انتهای پیام