اعیاد و جشنهای مذهبی فرصت مناسبی برای ایجاد نشاط اجتماعی در شهر است. دهه کرامت نیز که از روز میلاد فرخنده حضرت فاطمه معصومه(س) آغاز میشود و تا میلاد امام رضا(ع) ادامه دارد، فرصتی بینظیری برای ایجاد همبستگی دینی و نشاط اجتماعی در جامعه و تقویت پایههای خویشاوندی در خانوادههاست.
به همین مناسبت ایکنا در رابطه با چگونگی بهرهگیری از ظرفیت مناسبتهای مذهبی و مناسک دینی برای ایجاد نشاط اجتماعی در جامعه به گفتوگو با حجتالاسلام محمدمسیح جاسبی نیا، مبلغ و کارشناس دینی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید و میبینید.
ایکنا ـ دهه کرامت به عنوان مناسبتی مذهبی برای جذب جوانان به دین و دیانت چه کارکردی دارد؟
یکی از اشکالاتی که در ذهن مخاطبان مذهبی وجود دارد، این است که صرفاً مناسبتهایی را اقامه میکنند که ریشه در تاریخ اهل بیت(ع) دارد و چیزی به جز این مورد را بدعتگذاری و نادرست میدانند. قرآن کریم میفرماید: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ؛ روزهای خدا را به یادشان بیاور». طبق این آیه باید چنانچه اتفاقاتی روی کره خاکی رخ داد که ویژگی کبریایی خداوند را جلوهگر میکند، آنها را نامگذاری کنیم. لذا یکی از شئونات پیامبر(ص) نامگذاری ایام است.
در فقه شیعی قائل به این هستیم که این ویژگی از شئونات ائمه اطهار(ع) و نیز امام زمان(عج) و جانشین ایشان نیز خواهد بود. امروز نایب امام زمان(عج) میتواند ایام را به تناسب اینکه آیاتی از خداوند در آنها بروز و ظهور کرده، نامگذاری کند. ابتدا و انتهای دهه کرامت، عید است و در روزهایی که در بین این دو عید قرار دارند نیز به شکرانه این دو روز اقامه فرح و شادی میشود که هیچ منافاتی با شرع و مذهب ندارد.
گاهی اوقات فقهای جامعه با این چالش مواجه میشوند که تفسیر نادرستی از قرآن در جامعه اقامه میشود که این مسئله به دین لطمه میزند. امروز برخی در فضاهای مختلف به ویژه فضای مجازی و ... اینگونه عنوان میکنند که شیعه، مذهب سیاهپوشان است و شیعیان در طول سال در عزای ائمه(ع) خود قرار دارند. امروز فقها باید مسئلهشناسی کرده و به اینگونه شبهات پاسخ دهند. برخی میگویند که امام حسین(ع) در روز عاشورا به شهادت رسیدند، پس چرا شیعیان 10 روز از محرم را سوگواری میکنند. در پاسخ به این شبهات باید اذعان کرد که ایام فرح و شادی نیز در بین شیعیان وجود دارد و دهههایی مانند دهه کرامت مختص شادی و سرور شیعیان است. طی دهه کرامت مردم از سالروز ولادت حضرت معصومه(س) تا میلاد امام رضا(ع) را به شادی و نشاط میپردازند. لذا با این زاویه دید وظیفهای بر روی دوش کسانی ایجاد میشود که امروز در فضای مذهبی کنشگری میکنند. همگان باید تلاش کنیم همانگونه که در ایام عزا در میدان نفس میزنیم، در ایام فرح نیز وارد میدان شده و نفس بزنیم تا ایام مذهبی با شور و شعف بزرگ داشته شود.
ایکنا ـ مناسبتهای مذهبی چه تأثیری در ایجاد همبستگی و نشاط اجتماعی دارند؟
ابتدا باید نشانههای جامعه بانشاط را بررسی کنیم. اگر برخی برنامههای موقتی رسانه ملی را معیار نشاط قرار دهیم، نتیجه این میشود که خندیدن آنی و در لحظه معیار نشاط جامعه میشود که این مسئله نادرست است. طبق این تعریف، تنها فردی خوشحال است که خنده بر روی لبان او باشد و این قضیه نمیتواند معیار خوبی برای مسئله نشاط در جامعه باشد. شناخت جامعه بانشاط فقط از طریق مشاهده صرف خنده بر روی لبان مردم به دست نمیآید. برای شناخت و آگاهی از جامعه بانشاط باید معیارهای دیگری همچون امید به زندگی، سفر رفتن، صله رحم، اظهار نظر در مورد موضوعات مختلف جامعه و ... را مدنظر قرار داد.
چنانچه جامعهای که در آن زندگی میکنیم، جامعهای مأیوس باشد، مردم این جامعه هیچ حرفی برای گفتن ندارند و در رابطه با موضوعات مختلف هیچگونه اظهار نظری نمیکنند. لذا مقوله مطالبهگری نیز یکی از ارکان نشاط و همبستگی اجتماعی است. یکی از چالشهای ما این است که دین اگر متفکل نیازهای اصیل ماست، باید شادی را برای انسانی که همواره دوست دارد شاد باشد، فراهم کند. انسان اگر حال خوبی نداشته باشد، از حرکت ایستاده و دچار رکود میشود.
یکی از نسخههای محکم دین برای ایجاد نشاط در جامعه، مناسک است. مناسک، قالبهای رفتاری هستند که دین آنها را از جنس و رنگ وجوب و استحباب ارائه و جامعه را بدانها ملتزم و تضمین میکند که وقتی مردم در این قالبها قرار بگیرند، حال خوبی خواهند داشت. امروز افراد جامعه مقولهای به نام نماز را به عنوان ابزار شادی تلقی نمیکنند؛ حال آنکه قرآن کریم صراحتاً از نماز به عنوان شادیبخش و آرامشبخش به قلبها یاد کرده است. «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد». این آیه شریفه هشدار میدهد که بخشی از شادی در نماز گنجانده شده و یکی از نشانههای جامعه بانشاط، جامعه نمازگزار است.
امروز بسیاری از افراد هستند که اصلاً با دین قهر کرده و به دنبال دستیابی به نشاط با راهکارهای دینی نیستند. به عنوان کنشگران مذهبی مجبوریم برای این افراد از نسخههای شادیبخش دینی مانند مناسک مذهبی و ایام فرح، که به ذائقه این افراد نزدیک است، استفاده کنیم. شاید برخی از نوجوانان و جوانان نماز خواندن را به عنوان مقولهای برای ایجاد شادی نپذیرند اما برپایی جشن و شادی برای میلاد معصومین(ع) را میپذیرند؛ لذا باید اعیاد و مناسک مذهبی را به خوبی اقامه کنیم تا زمینه جذب جوانان به آموزههای دینی فراهم شود.
یکی از نسخههای محکم دین برای ایجاد نشاط در جامعه، مناسک است. مناسک، قالبهای رفتاری هستند که دین آنها را از جنس و رنگ وجوب و استحباب ارائه کرده و جامعه را بدانها ملتزم میکند و تضمین میکند که وقتی مردم در این قالبها قرار بگیرند، حال خوبی خواهند داشت
امروز در هیئتهای بزرگ با اشکالاتی مواجه میشویم که برای مثال در اقامه عزاداری خیلی متعصبانه و پرسر و صدا عمل میکنیم که باید پیراهن مشکی بپوشیم و برخی امور را حتما انجام دهیم، اما در ایام فرح و شادی به این صورت عمل نمیکنیم و حساس نیستیم. باید در ایام فرح و شادی نیز بر روی مسائل مختلف حساس بوده و اقامه شادی و فرح را به خوبی و به جد پیگیری کنیم. برخی بدون آگاهی کافی از زندگی معصومین(ع) این شبهه را مطرح میکنند که خود ائمه(ع) نیز همواره عزادار بوده و شادی نمیکردند که پاسخ به این شبهه همان جمله زیبای امام صادق(ع) است که فرمودند: «يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا؛ شیعیان واقعی ما در شادی ما شاد هستند».
استاد قرائتی جایی بیان کردند که حواریون به عیسی(ع) عرض کردند که از خداوند بخواه تا برای ما مائده و نانی بفرستد تا تمامی ما از حالا تا ابد برای دریافت این نان، عید و جشن برپا کنیم. استاد قرائتی در این باره اینگونه بیان میکنند که طبق آیات قرآن کریم حواریون برای یک نان و مائده آسمانی جشن گرفتهاند و آیا ما نباید برای نزول رئوف اهل بیت(ع) بر روی زمین و این رحمت الهی جشن بگیریم؟ لذا ما باید ابتدا مبانی شناختی خود در رابطه با مناسک دینی را اصلاح کنیم. ما باید بدانیم که چنانچه روز عاشورا روز مهمی است، روز سوم شعبان نیز روز مهمی است؛ چراکه در روز عاشورا، مائده سوم شعبان را از دست دادهایم. بنابراین، گام اول از لحاظ جامعهشناختی این است که متکفلان اقامه فرح در جامعه همچون سازمان تبلیغات اسلامی و صدا و سیما و ... باید بدانند که قرآن کریم اقامه فرح را لازمه ایجاد نشاط در جامعه میداند و باید طبق آن برنامهریزی کنند.
ایکنا ـ فرح در جامعه چگونه باید ایجاد شود تا به نشاط اجتماعی بینجامد؟
در مبانی دینی در توصیف مؤمنان اینگونه آمده است که شادی و تبسم در چهره ایشان مشاهده میشود. قرآن کریم درباره اقامه فرح در جامعه، اثرگذاری بر روی مخاطب در قالب فرح را توضیح میدهد. آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی در تفسیر قرآن به سوره نمل و گفتوگوی میان حضرت سلیمان(ع) و مورچه اشاره میکند. در آیات سوره مبارکه نمل اینگونه آمده است که فرمانده مورچگان به لشکر خود دستور میدهد که خود را کنار ببرید تا زیر سم لشکریان سلیمان(ع) قرار نگیرید. در این میان حضرت سلیمان(ع) به عنوان رهبر الهی که وظیفه کنترل حالات روانی جامعه تحت پوشش خود را به عهده دارد، با تبسم و لبخند با این مورچه برخورد کرد.
امروز مسئولان جامعه نیز باید با تأسی به آیات قرآن کریم و سیره سلیمان نبی(ع) در برخورد با افراد جامعه، رفتار کنند. امروز جلسات مذهبی باید زیستبومی برای جامعه باشند تا اثرگذاری خود را در میان مردم داشته باشد. جلسات مذهبی باید از صدر تا ذیل جلوهای از جامعه ظهور برای مردم باشند تا ضمن اقامه فرح در جامعه، زمینه برای ایجاد نشاط و همبستگی اجتماعی در میان مردم فراهم شود. باید بدانیم که متدینان واقعی حال خوشی دارند و همین افراد باید برای اقامه فرح در جامعه، زیست الهی و معیشت راضیه و عیش راضی الهی را به مردم نشان دهند تا مردم نیز جذب دین شده و حال و نشاط خوب معنوی را درک کنند.
ایکنا ـ چگونه میتوان از ظرفیت مناسک دینی برای پاسخگویی به شبهات بهره برد؟
اولین اقدام این است که مراسم و مناسبات مذهبی را از حالت یک طرفه خارج کنیم. یکی از اشتباهاتی که در رابطه با این موارد رخ میدهد این است که در آغاز ارتباط با جوانان به سرعت به بیان مواضع خود برای آنها بپردازیم که این مسئله باعث دوری و دفع آنها خواهد شد. قرآن کریم میفرماید که در مواجهه با افراد باید به نرمی با آنها برخورد کرد. همچنین، قرآن کریم بر بهرهگیری از اسلوب ویژه برای رفتار با دیگران تأکید میکند. این بدان معناست که رفتار با هر فردی دارای اسلوب ویژه خود است. لذا برای اقامه فرح در جامعه باید دقت کنیم که مخاطبان ما دارای چه روحیات و مشکلاتی هستند و سپس، برای اقامه فرح در جامعه طبق روحیات آنها برنامهریزی کنیم.
نکته دیگر که قرآن کریم بدان تأکید دارد این است که در مواجهه با افراد و جوانان ابتدا باید از مشترکات سخن گفت و نباید از همان اول به پاسخگویی مستقیم بپردازیم. بیان مشترکات میتواند زمینه را برای نزدیک شدن قلوب به یکدیگر فراهم کند. آیه شریفه «كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ؛ بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم» حلقه مفقوده جلسات مذهبی است. امروز منبریها یا کلاً به سراغ مخاطب رفته و غرق در او میشوند و یا کلا به سراغ مناظره با افراد هستند. ما باید به نقطهای برسیم که مخاطب احساس کند که به دنبال گفتوگو با او هستیم.
یکی از افرادی که حق فراوانی بر نسل تربیت شده امروز دارد، مرحوم آیتالله حائری شیرازی است. یکی از نقدهایی که به روحانیت میشود این است که باید با زبان قوم سخن بگویند. امروز جوانان ما دغدغههای فراوانی دارند که باید به خوبی رفع شده و توضیحات لازم به ایشان ارائه شود. مرحوم حائری شیرازی هیچگاه دچار مقوله تبلیغ اینستاگرامی امروزی نشده و هویت مذهبی و اجتهادی خود را از دست نداده بود. یکی از مشکلات برخی از روحانیت امروز این است که زمانی که در فضای هنر و رسانه میروند، خودباخته میشوند. مرحوم حائری هیچگاه از مبانی اجتهادی خود عدول نکرد اما در زبان خود همواره به مخاطبان احترام میگذاشت.
متدینان واقعی حال خوشی دارند و همین افراد باید برای اقامه فرح در جامعه، زیست الهی و معیشت راضیه و عیش راضی الهی را به مردم نشان دهند تا مردم نیز جذب دین شده و نشاط معنوی را درک کنند
مرحوم حائری شیرازی جملهای دارند که میفرمایند نباید در امر ترویج مبانی دینی برای جوانان دچار استعمار نو شویم. امروز برای ارائه الگوی انتقال معارف میتوانیم از شخصیت مرحوم حائری شیرازی بهره بگیریم. از دیدگاه ایشان استعمار نو در امر ترویج، رسیدن به پاسخ پیش از ارائه سؤال است. ایشان همواره برای پاسخ به مخاطبان طبق شیوه قرآن کریم ابتدا سؤال مطرح کرده و سپس، با تعامل با جوانان پاسخ لازم را به ایشان ارائه میدادند. برخی از روحانیون بهگونهای رفتار میکنند که مردم از آنها دور میشوند. این مسئله نشان میدهد که مشکل از نوع ارائه پاسخ به مخاطبان است.
روحانیون جامعه باید بیشتر به سؤالات مخاطبان بپردازند تا اینکه به صورت مستقیم و یک طرفه با ایشان سخن بگویند. الگوی مرحوم حائری شیرازی در مواجهه با جوانان همواره پاسخ داده و میتوانیم امروز نیز از این الگو برای پاسخگویی به مخاطبان و جذب ایشان به مبانی دینی بهرهگیری کنیم. طبق این شیوه باید روی سؤالات جوانان تمرکز کنیم نه اینکه فقط به صورت یک طرفه با ایشان تعامل داشته باشیم. مواجهه ائمه معصومین(ع) با مردم، کاملاً متفاوت از ماست و باید سیره ایشان در این زمینه بررسی کنیم. برای مثال شخصی به نام هشام بن حکم که از بهترین شاگردان امام صادق(ع) بود، در ابتدا یکی از جوانان معترض به مسائل و مبانی دینی بود. امام صادق(ع) به گونهای با او برخورد کردند که این جوان ابتدا مجذوب امام(ع) و در ادامه به یکی از بهترین شاگردان ایشان تبدیل شد. روند تربیتی امام صادق(ع) نیز بدین شکل بود که ابتدا سؤالی را پیش پای مخاطبان قرار میداد و سپس با نرمی و ملاطفت پاسخ لازم را به ایشان ارائه میداد. لذا اگر فردی بتواند با تأسی به معصومین(ع) خوراک لازم را در اختیار مردم و جوانان قرار دهد، درب دلهای ایشان برای پذیرش مبانی دینی کاملا باز و مهیاست.