کد خبر: 4215983
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۸
مجید معارف تبیین کرد:

قرآن و فلسفه؛ دو منبع اصلی اندیشه علمی شهید مطهری

استاد دانشگاه تهران ضمن اشاره به ضرورت نوشتن کتاب «مطهری و قرآن» تاکید کرد: شهید مطهری در بررسی‌هایشان به دو سرچشمه بزرگ و دو منبع اساسی متکی است که همه آثار، افکار و نظرات ایشان به نوعی متاثر از این دو سرچشمه بزرگ است. یکی از اینها قرآن کریم است و سرچشمه دوم، فلسفه و حکمت اسلامی است.

«مطهری و قرآن» عنوان جدیدترین اثر مجید معارف؛ استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است که در آستانه سالروز شهادت آیت‌الله مطهری روانه بازار نشر شد.

مؤلف در این کتاب، در قالب سه فصل به بیان و بررسی آرای شهید مطهری پیرامون سه حوزه تاریخ قرآن، علوم قرآنی و تفسیر پرداخته است.

به همین مناسبت با مجید معارف گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

ایکنا ـ در ابتدا درباره جایگاه قرآن در جهان‌بینی شهید مطهری توضیح بفرمایید.

وقتی آثار شهید مطهری را بررسی می‌کنیم احساس می‌کنیم ایشان در کنار بهره‌مندی از علوم مختلف زمانه خودشان مثل تعلیم و تربیت، جامعه‌شناسی، روانشناسی، اقتصاد، علوم سیاسی که معمولا هم در تمام این موضوعات آثاری دارند، در بررسی‌هایشان به دو سرچشمه بزرگ و دو منبع اساسی متکی هستند که همه آثار، افکار و نظرات ایشان به نوعی متاثر از این دو سرچشمه بزرگ است. یکی از اینها قرآن کریم است که محور مطالعات و توجهات شهید مطهری قرار داشته و سرچشمه دوم، فلسفه و حکمت اسلامی است؛ ایشان در محضر بزرگانی مانند علامه طباطبایی شاگردی کرده و افکار و عقاید حکمی و عقلی این بزرگ و سایر بزرگان فلسفه اسلامی مثل ملاصدرا و حکیم سبزواری را درک کرده است. با توجه به وجود این دو منبع مهم در تفکرات شهید مطهری قاعدتا بررسی موقعیت قرآن در آثار شهید مطهری، نگاهی که به خدمت دارد و خدمتی که به قرآن کرده امری ضروری خواهد بود.

 

ایکنا ـ یک انتقادی که برخی مطرح می‌کنند و به نظر می‌رسد انتقاد درستی باشد این است که ما چه در حوزه و چه در دانشگاه نسبت به قرآن کم‌توجهی داشتیم و کمتر قرآن را مورد استفاده قرار دادیم. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟

تا جایی که به حوزه‌های سنتی ما برمی‌گردد قرآن تا قبل از ظهور علامه طباطبایی به عنوان یک کتاب درسی موضوعیت نداشته است. البته نه اینکه بزرگان ما معتقد به قرآن نباشند اما از آنجایی که فقه و اصول فقه درس مسلط حوزه‌های علمیه بود؛ خصوصا از دوران صفویه به بعد که جریان اخباری‌گری رنگ باخت. چون در دوره صفویه، اخباری‌گری در حوزه علمیه شیعه مسلط می‌شود و سعی می‌کند احادیث را وارد مباحث علمی کند که البته خود این جریان اشکالاتی داشت و تناقضاتی در هویتش بود که به دلیل آن تناقضات نتوانست دوام بیاورد؛ ولی از زمانی که اخباری‌گری از عرصه علمی بیرون رفت جریان رقیب که به عنوان اصولی‌گری مطرح است بر پایه‌های علم اصول فقه و استنباط از آیات و روایات، متمرکز شد و در این میانه قرآن کریم خودش موضوعیت مستقلش را از دست می‌دهد و صبغه حاکم بر حوزه‌های علمیه ما صبغه فقهی می‌شود که حاصل آن رشد کتاب‌های فقهی، رشد علم فقه و مهجور ماندن قرآن کریم و فلسفه است. 

در دوران معاصر بزرگانی همت کردند و توانستند فقه و فلسفه را به حوزه برگردانند. علامه طباطبایی هم درس تفسیر قرآن را در حوزه پایه‌گذاری کرد که الآن خوشبختانه این درس با وجود بزرگانی مثل آیت‌الله جوادی آملی جایگاه ممتازی پیدا کرده است. آیت‌الله معرفت هم علوم قرآن را در حوزه مطرح کرد که نتیجه آن کتاب التمهید شد. 

بنابراین سوالی که شما کردید به نسبت گذشته تاریخی حوزه، سوال صحیحی است ولی امروز، قرآن و حدیث جای خودش را در حوزه‌های علمیه باز کرده و حتی طلاب علوم دینی می‌توانند در یک رشته‌ای به عنوان تفسیر تطبیقی قرآن رساله سطح چهار خودشان را بنویسند. بنابراین امروز یک مقدار اوضاع متفاوت شده و خود قرآن و حدیث و مباحث تفسیری مستقیما در حوزه‌های علمیه ما موضوع مطالعه قرار گرفته است.

 

ایکنا ـ درباره کتاب «مطهری و قرآن» توضیح بدهید و اینکه انگیزه و هدف شما از نوشتن این کتاب چه بوده است؟ 

حدود 20 سال قبل بنده یک مقاله 20 صفحه‌ای با عنوان «مطهری و قرآن» نوشتم و چاپ شد. بعدا یکی از فرزندان شهید مطهری که مسئول بنیاد علمی شهید مطهری هستند، تصمیم گرفتند اندیشه‌های شهید مطهری را در محورهایی مدون کنند. مثلا شهید مطهری خیلی در زمینه تعلیم و تربیت حرف زده‌اند ولی اینکه سیستم فکری ایشان را در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی مدون کنیم نیاز به واکاوی در کلیه آثار ایشان دارد. همچنین جهان‌بینی شهید مطهری درباره اقتصاد یا جهان‌بینی شهید مطهری در مورد حقوق، چون ایشان یک متفکر بوده که انسجام فکری داشته است، با این حال ایشان آثار زیادی دارد و گاهی افکار ایشان به صورت پراکنده مطرح شده است و یک نفر باید اینها را استخراج و طبقه‌بندی کند.

به هر حال زمانی که بنیاد شهید مطهری تصمیم گرفت افکار شهید مطهری را حول بیست محور سیستماتیک از آثارشان استخراج کند در ارتباط با تفکر قرآنی ایشان با بنده تماس گرفتند و دعوت کردند این کار را بکنم. من هم به عنوان یک محقق قرآنی که به رصد افکار و عقاید شهید مطهری علاقه‌مند هستم این مسئله را پذیرفتم و یکی دو سال به صورت جدی کلیه آثار شهید مطهری را مطالعه کردم که حاصل آن کتاب مطهری و قرآن شد. 

سعی کردم افکار و عقاید شهید مطهری را در سه فصل کاملا متمایز طبقه‌بندی کنم و ذیل هر فصل هم عناوین ریزتر را بیاورم. الآن اگر شما کتاب را ببینید یک اثر منسجم علمی است و می‌تواند به صورت یک درسنامه دو واحدی تدریس شود و از این جهت با یک اثر منبری، سخنرانی و توصیفی متفاوت است چون طبقه‌بندی و تحلیل و بیان امتیازات دارد و به تبیین مواضع قرآنی شهید مطهری پرداخته است. به نظرم این کتاب می‌تواند هم مورد استفاده استادان و هم مورد استفاده دانشجویان رشته علوم قرآنی قرار بگیرد.

 

ایکنا ـ برای آشنایی بیشتر مخاطبان درباره فصل‌بندی کتاب توضیح بفرمایید.

ساختار این کتاب از سه فصل تشکیل شده است؛ عنوان فصل اول «مطهری و تاریخ قرآن» است در حقیقت تاریخ قرآن یک رشته نو دانشگاهی است که به بررسی وضعیت و سرگذشت قرآن از زمان نزول تا تدوین و تا رسم الخط و قرائات و اصلاحات رسم الخط می‌پردازد؛ اینکه قرآن که در قالب آیات پراکنده بر پیامبر(ص) نازل می‌شد چطور شد ماهیت یک کتاب گرفت. مطالعه در این زمینه علم تاریخ قرآن را تشکیل می‌دهد که شهید مطهری اطلاعات خوبی در زمینه علم تاریخ قرآن دارند و در کتاب‌هایشان آورده‌اند.

عنوان فصل دوم کتاب، «علوم قرآنی در آثار مطهری» است. علوم قرآنی یک علم دومی است که متفاوت با تاریخ قرآن است و در این علوم ما به بررسی مباحثی می‌پردازیم که مقدمه ورود به دریای معارف قرآنی هستند که عبارت است از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، سبب نزول، زبان قرآن، دلالت قرآن. اینها مجموعه مباحث علوم قرآنی هستند. حتی وحی و اعجاز، اینکه قرآن رهاورد وحی است، اینکه قرآن معجزه است؛ اینها مباحث متنوع علوم قرآنی هستند که در آثار شهید مطهری آنها را استخراج و دسته‌بندی کردیم و ثابت کردیم در پاره‌ای از این موارد شهید مطهری نظریه‌پردازی کرده است و این خیلی مهم است.

فصل سوم کتاب «تفسیر قرآن در آثار شهید مطهری» است. شهید مطهری از تفسیرگویان زمان خودشان بود و درس‌های تفسیری ایشان بعدها توسط انتشارات صدرا با عنوان آشنایی با قرآن یکی پس از دیگری منتشر شد و در حال انتشار است. رادیو قرآن هم به کرّات درس‌های تفسیری شهید مطهری را پخش می‌کند. ما که مطالعه کردیم متوجه شدیم شهید مطهری در دو حوزه از تفسیر قرآن فعالیت داشته؛ اول حوزه تفسیر ترتیبی، دوم تفسیر موضوعی. مثلا وقتی ایشان کتابی به نام عدل الهی می‌نویسد منظورشان بررسی عدل الهی از منظر قرآن است، یا کتاب نظام حقوق زن در اسلام بیشتر متکی بر قرآن است که اینها گونه‌هایی از تفسیر موضوعی قرآن است.

در بحث اقسام تفسیر در آثار شهید مطهری آنچه مهم است پیدا کردن مبانی و پی‌جویی از منابع ایشان در تفسیر قرآن است که شهید مطهری اولا در تفسیر قرآن چه مبانی داشتند و دیگر اینکه در مسیر تفسیر متکی به چه منبع و منابعی بوده است. 

گفت‌وگو از مصطفی شاکری 

انتهای پیام
captcha